هنوز هم سحرگاه از ورودی دروازهی قرآن که وارد شیراز شوی، احساس میکنی از میان پناهگاه آوارگانی عبور میکنی که از لاعلاجی، در ورودی شهر اسکان داده شدهاند، جایجای حاشیه این سراشیبی تند و خطرناک، مملو از اتومبیل و آدمهایی است که هرکدام به شکلی، بهخواب فرو رفتهاند و این منظره چهرهای زشت را برای هر رهگذری تداعی میکند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی فارس، تعدد چادرهای مسافرتی رنگ رنگ و اتومبیلهای متنوع و ... در ورودی کلانشهری مدعی پایتخت فرهنگی، گردشگری، ادب و هنر و ... کافی است یکی از دهها اتومبیل سنگین و غیرسنگین، به هر علتی که این روزها کم نیست، منحرف شده و به سمت حاشیههای خیابان برود، آنوقت در کنار زشتی ظاهری، فاجعهای دیگر رقم خواهد خورد!!
این در حالی است که دو سال پیش ستادها، شوراها و کمیتههای متعددی در سطح استان و شهرستان برای ساماندهی موضوع مسافران، افزایش درآمد شهر از مسیر گردشگران داخلی و خارجی و افزایش زمان ماند(نفر شب اقامت) مسافران و جلوگیری از برپایی چادرها و حاشیهخوابی مسافران، تشکیل شد.
اما شیراز جنتطراز، پس از سالها نتوانسته مشکل خود را در ارتباط با مسافران و گردشگرانی که میخواهند ارزانترین مسافرت را در این شهر بگذرانند و امنیت داشته باشند و بهترین خدمات را هم دریافت کنند، حل و فصل کند، مسافرانی که بیتوته در یک چادر مسافرتی در گرمای تابستان و تحمل چند روز دوری از حمام و سرویس بهداشتی و سختیهای تامین غذای و قوت روزانه را بهجان بخرند که بگویند به مسافرت آمدهایم!!
نداشتن برنامهای دقیق برای مقابلهی درست و آگاهانه با این معضل، اصلیترین مشکل در این راستا ارزیابی میشود، مشکلی که غیرقابل حل نیست.
شاید یکی از علل مهم در ایجاد تمایل در مسافران برای برپا کردن چادر خصوصاً در ورودی شیراز، ایجاد بلوارهای پوشیده از چمن و فضایی وسیع بهعنوان معبر پیاده است، فضایی که شبها جان میدهد برای چادر زدن و خوابیدن، آن هم بهقیمت رایگان، بی آنکه هزینهای بابت همهی خدماتی که در نازلترین شرایط از آنها استفاده میشود، پرداخت شود.
خدماتی نظیر سرویسهای بهداشتی، فضای سبز، نور و توقفگاه خودرو.....
شیراز شاید امروز ارزانترین و کمهزینهترین شهر ایران برای مسافران باشد، مسافرانی که سرانهی اقامتشان در این شهر بهقدری نازل است که بارها و بارها سفرشان را به آن تکرار میکنند!!
البته در شیراز علاوه بر ورودی دروازه قرآن، همهی پارکها و بلوارها و حاشیههای سبز، مامنی است برای مسافرانی که به این شهر سفرکرده یا از آن عبور میکنند. نقاطی که با هزینهی شهروندان شیرازی احداث و نگهداری میشود تا مسافران برای لختی در آن بیاسایند و بیآنکه درصدی بر درآمد شهر بیفزایند و به اقتصاد آن کمک کنند، از آن میروند.
امروز و در آغازین روزهای شورای چهارم، در کنار پرداخت به مباحث عمرانی و توسعهی فیزیکی شهر و افزایش درآمد و ایجاد مسیرهای درآمد پایدار، باید نیمنگاهی هم به موضوع ورود و خروج مسافران، شیوههای مختلف اسکان و کسب درآمد از محل مسافرتها داشت.
در کنار این مشکل، یکی دیگر از معضلات بزرگ شیراز، شهری که داعیهدار سبزی و زیبایی است، فضای سبز ناهمگون، نامرتب و توسعهی چمنکاری بهجای درختکاری است.
فضای سبز امروز شیراز البته در بخش کوچکی مدیون تلاشهای مدیران پیشین برخی سازمانها و معاونت اجرایی شهرداری است تا سازمان فضای سبز این مجموعه، فضایی که اگر سبزی هم برایش مانده، تلاش درختان است نه خلاقیت مدیران، شیرازی که مدیر زیباسازیاش فوقدیپلم عمران دارد و مدیر دانشگاهی پارکها و فضای سبزش هم تنها طی یکسال و اندی که از حضورش در راس این سازمان میگذرد، در کارنامه خود برگزاری یک جلسه هماندیشی با فعالان نهادهای مردمی .... دارد و بس!!
شیراز که همچنان از شیوههای سنتی آبیاری و درختکاری و گلکاری رنج میبرد، اگرچه مدعی است طی شش سال حدود 3 متر به سرانه فضای سبز افزوده، اما وقتی برج و ساختمانهای رسته در میان باغهای قصردشت و باغهای سوخته و خشک شده خیابان زند و حاشیههایش را کنار هم میگذاریم، باور اضافه شدن سرانه سختتر از سخت میشود.
دیگر معضل شیراز، موضوع بیتوجهی مفرط به زیباسازی شهری است، مبلمانی غیرمتناسب، نازیبا و بدون الگویی درخور و قابل توجه و نبود المانهایی که ظرفیت، عمق و گستردگی فرهنگ، هنر، تمدن و ... شیراز را نشان دهد.
شیراز شهر حافظ و سعدی و ملاصدرا و سیبویه و .... صدها بزرگ مرد نامی، این روزها یک المان شایسته ندارد، تنها المانهای این شهر، طاوسی است که از دو دههی پیش بر دروازهی قرآن خفته و مجسمه سعدی که عمرش از نیمقرن عبور کرده است.
اگرچه سال گذشته با فضاسازی نسبتا مناسبی که در ورودی دارالرحمه انجام شد، شهرداری نشان داد میتوان کارهای خوب هم انجام داد، اما ظرف مدت 6 سال گذشته تنها قدمی که در این راستا برداشته شده است، سردیس شهید دوران بود که آنهم در نقطهای محو از نظر، گذاشتند و تمام....
برگزاری کارگاه و نمایشگاه حجم ملکوت، نمایش بخشی از ظرفیت هنرمندان این شهر و دیار در عرصهی فعالیتهای حجمی و هنرهای تجسمی بود و در کنار آن جشنوارهای که سال ششم خود را پشت سر گذاشت بیآنکه از آن بهره کافی برده باشیم، جشنواره هنرهای تجسمی رضوی.
شهر شیراز، این روزها و در آغازین روزهای شروع بهکار شورای چهارم، شاید یک خانهتکانی بزرگ نیاز داشته باشد، خانهتکانی برای زیباسازی، برای ایجاد فضای سبز درخور.
بیتردید همهی صاحبنظران اعتقاد دارند که شیراز بهلحاظ ساختار شهرسازی، مبلمان شهری، فضای سبز، توجه به المانها و شاخصها، طراحی و مهندسی سازهها و حتی نماسازی در ساختمانها و انبوهسازی، نیازمند تحولی جدی است.
از طرفی نباید از کنار موضوع زیبایی و پاکیزگی شهر نیز بهسادگی عبور کرد، شاید شیراز تا چند سال قبل مبتکر بسیاری از طرحها در حوزهی بازیافت و پسماند محسوب میشد، همانگونه که در سازمان میادین و ساماندهی مشاغل، پیشرو بود، اما طی دو سال اخیر شاهد هیچ تحول شاخصی در این بخشها نیستیم.
اجرا نشدن بسیاری از طرحهای انتقال مشاغل مزاحم، نابسامانی در جمعآوری پسماند و تفکیک زباله از مبدا، کمتوجهی به پاکیزگی معابر فرعی و کوچهها و گذرها، حتی در اصلیترین بخشهای شهر، کمتوجهی به معابر عبور عابران پیاده، اجرا نشدن طرحهایی نظیر مسیرهای دوچرخه سواری و ...
امروز شاید شیراز مسیر توسعه را در بخش عمرانی بهخوبی یافته و با سرعت در این مسیر حرکت میکند، اما این حرکت نباید ما را از دیگر امور شهری باز دارد، اگرچه بارها و بارها شاهد حرکتهایی از سوی شورا و شهرداری در سطوح مدیریت ارشد و معاونتها بودهایم اما این موضوعات هنوز هم بهحد مناسبی اجرا نشده است.
معضل اشغال پیادهروها و معابر مختلف شهر توسط واحدهای تجاری خصوصاً رستورانها و فستفودهایی که پیادهرو را با حیاط خلوت اشتباه گرفته و همه معبر را در اختیار خود گرفتهاند نیز از مسایل مهمی است که باید به آن توجه کرد.
اگرچه بارها و بارها شاهد تاکیدات شهردار شیراز بر لزوم توجه به ساماندهی معابر و جلوگیری از سد معبر توسط کسبه و فعالان صنوف مختلف بودهایم اما کمتوجهی برخی معاونتها و مدیران سازمانها و مناطق شهرداری، گاه کار را در مرحله اجرا با مشکلاتی مواجه میکرد.
یکی از دغدغههای مهم در همهی سطوح مدیریتی در سازمانها و مجموعههای مختلف، قرار داشتن تخصص در کنار تعهد است، اما با نیمنگاهی به مدرک تحصیلی برخی مدیریتها و معاونتها نظیر اتوبوسرانی، حمل و نقل، فرهنگی اجتماعی، فضای سبز، زیباسازی و .... متوجهی فاصلهی موجود بین مدرک تحصیلی برخی مدیران و مسوولان کنونی شهرداری با تخصص مورد نظر میشویم.
بیتردید یکی از مهمترین اقدامات شورای اسلامی شهر شیراز میتواند بهجای توصیه در انتخاب استاندار که موضوعی کاملاً سیاسی است، توجه به انتخاب مدیران و مسوولانی کارآمد در شهرداری باشد.
باید امیدوار بود که 21 عضو شورا و شهردار شیراز در عمل نشان دهند که در مقابل هر سهمخواهی، استوار میایستند و در مقابل فشارها برای سپردن عنان سازمانها و معاونتها به افراد توصیه شده حتی افرادی که از سوی بلند پایهترین دستگاهها و تاثیرگذارترین آنها در بخش سیاسی، پیشنهاد میشوند، قد خم نکنند و تنها زمانی حاضر به سپردن کار به فردی شوند که مطمئن باشند در کنار تعهد و داشتن توصیهنامه، به لحاظ تخصص و توان مدیریتی نیز کارآمد باشند.
امروز که بنا به اقرار صاحبنظران و تاکید شهردار، شهرداری از یک دستگاه خدماتی صرف به دستگاهی فرهنگی اجتماعی ارتقا یافته، باید ظرفیتهای فرهنگی اجتماعی آن نیز عمیقتر، گستردهتر و تاثیرگذارتر از فعالیتها و اقداماتی باشد که طی یکی دو سال اخیر شاهد آن بودهایم.
باید پا را از نوشتن مقاله و ارسال برای رسانهها و بیان نقطهنظرات در خصوص هر موضوعی از موضوعات اجتماعی و فرهنگی و تهیه و درج شعارهایی که بعضاً داد مردم را به آسمان میبرد، فراتر گذاشته و به سمت طراحی و تدوین طرحهای مهندسی شده فرهنگی حرکت کنیم، طرحهایی که مبنای الگوسازی و الگوبرداری در کشور باشد و...
و اگر این باور در شورای چهارم و شهرداری شیراز ایجاد شود که بخش خصوصی از توانی بسیار زیاد در حوزههایی نظیر معماری و زیباسازی و فضای سبز شهری برخوردار است، شاید بتوان امیدوار بود در آیندهای نهچندان دور، در کنار توسعهی حجم کمی فضای سبز، کیفیت این فضا هم شرایط مناسبی یابد.
باید باور کنیم که فاصلهی شیراز تا نقطه مطلوب، فاصلهی ماه من تا ماه گردون است.....!
انتهای پیام


نظرات