• جمعه / ۱۴ مرداد ۱۳۸۴ / ۱۱:۵۷
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8405-03791
  • خبرنگار : 71091

«ديواري كوتاه‌تر از ديوار سينما» تاريخ شفاهي نشريات سينمايي در گفت وگو با مسعود مهرابي در بيست و سومين سالروز انتشار نخستين «فيلم»

«ديواري كوتاه‌تر از ديوار سينما» 
تاريخ شفاهي نشريات سينمايي در گفت وگو با مسعود مهرابي در بيست و سومين سالروز انتشار نخستين «فيلم»
مجله ي «فيلم» بيست و سه سال قبل در 15 مرداد ماه سال 61 اولين شماره اش منتشر شد، به مناسبت سالروز انتشار نخستين شماره از اين مجله ي سينمايي، خبرنگار هنري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با مسعود مهرابي صاحب امتياز و مديرمسئول ماهنامه ي فيلم درباره تاريخ شفاهي نشريات سينمايي به ويژه «فيلم» به گفت و گو نشست. /سالهاي آغازين وشيرجه درحوض آب/ مسعود مهرابي: بيست و اندي سال پيش كه نخستين شماره ماهنامه فيلم با نام «سينما در ويدئو» منتشر شد، واقعاً سينمايي در كار نبود. در تهران و شهرستان‌ها، از تعداد سالن‌هاي سينما كاسته شده بود كه آن‌ها هم بعضاً يكي بعد از ديگري داشت تبديل به انبار و پاساژ مي‌شد. دربعضي از اين سالن‌ها هم فيلم‌هايي به اصطلاح انقلابي ـ از سينماي شوروي سابق و ساير كشورهاي بلوك شرق ـ نشان مي‌دادند. بنابراين وقتي تصميم گرفتيم مجلة سينمايي منتشر كنيم، دورخيزمان براي شيرجه در حوض آب بود، نه دريا! وي به شرايط سينماگران و سينما در آن سالها اشاره كرد و به ايسنا گفت :بخش عمده‌اي از فيلم‌سازان و دست‌اندركاران قديمي سينما يا نبودند يا بلاتكليف بودند. ما هم چندان در جريان سياست‌هاي رسمي نبوديم كه بدانيم دولت تصميم دارد پخش نوارهاي ويدئويي را ممنوع كند يا به سينما و فيلم‌سازي رونق بدهد. ما فقط به بالا بردن سطح دانش سينمايي مخاطبان در آن شرايط فكر مي‌كرديم و البته به پشتكار خودمان هم اعتماد داشتيم. مجله فيلم در زمانه‌اي شكل گرفت كه برخلاف سينما، ويدئو رونق بسيار داشت. مردم فيلم‌ها را از طريق ويدئو تماشا مي‌كردند. فيلم‌ها هم اغلب محصولات خارجي مثل راكي، اولين خون، هفت دلاور، لورنس عربستان و... از اين قبيل بود. و البته برخي فيلم‌هاي عامه‌پسند ايراني قبل از انقلاب. /نخستين شماره‌ با نام«سينما درويدئو»/ وي گفت: به خاطر همان رونق مورد اشاره، نام شماره‌هاي اول و دوم مجله «سينما در ويدئو» بود و بيش‌تر مطالبش هم پرداختن به فيلم‌هاي مطرح از كارگردان‌هاي صاحب‌نام كه در شبكه‌هاي ويدئويي فيلم داشتند. سعي مي‌كرديم در آن بازار آشفته انواع فيلم‌هاي ويدئويي، مردم را به طرف انتخاب و ديدن فيلم‌هاي خوب و باارزش بكشانيم. چند ماه بعد ـ بعد از انتشار شماره دوم ـ فيلم‌هاي ويدئويي و حتي داشتن دستگاه ويدئو ممنوع اعلام شد. مجله هم نگاهش متوجه اكران سينماها شد كه تازه داشت سروساماني مي‌گرفت. سومين شمارة مجله با عنوان « فيلم» منتشر شد كه هم‌زمان بود با نخستين دوره جشنواره فيلم فجر،ما هم ضمن پرداختن به آن، به طور مفصل بخش‌ها و فيلم‌هايش را بررسي و نقد كرديم. /تغييرتصوررايج نسبت به نشريات سينمايي/ مسعود مهرابي در ادامه گفتگو به شيوه فعاليت درسالهاي انتشار مجله اشاره كرد و گفت:كارمان بسيار دشوار بود، اول از همه سعي كرديم نگاه و تصِور رايج نسبت به «نشريه سينمايي» را عوض كنيم. مي‌دانيد كه پيش از انقلاب دو نوع نشريه سينمايي داشتيم. يكي از نوع نخبه‌گرا و خاص روشنفكران كه تيراژشان بسيار اندك بود و ديگري كه ناشرانشان از آن‌سوي بام افتاده بودند و مطالب‌شان سطحي و به‌قول مطبوعاتي‌هاي امروز «زرد» بود، چيزي كه بيش‌تر به ذهن عامه مردم مي‌آمد همين نوع دوم بود كه ابتذال را به ياد مي‌آورد. ما از نخستين شماره‌ها برخلاف اين دو نوع نگاه عمل كرديم. حتي در سرمقاله شماره چهارم نوشتيم: «اگر كارمان دوام داشته باشد، هدفمان اين است: انتشار نشريه‌اي كه آن‌دسته از سينماروهايي كه از مطالعه هم رويگردان نيستند، بهره‌اي از آن بگيرند و دوستداران جدي سينما نيز، آن را پيش‌پاافتاده و مبتذل ندانند.» خُب، مي‌بينيد كه تا امروز به قولمان وفا كرده‌ايم، منصفانه قضاوت شود، همين نگاه تازه، توأم با وقار و متانت ماهنامه فيلم بود كه راه را بر نشريه‌هاي سينمايي بعدي هموار كرد. وي گفت:در مجله فيلم، سينما را از نگاه كارگردان و خالق فيلم به خوانندگان‌مان شناسانديم. در خبرها اول اسم كارگردان و نويسنده فيلم‌نامه را مي‌نوشتيم (و مي‌نويسيم)، و بعد مي‌رسيديم به مدير فيلمبرداري ،تدوين و… دست آخر بازيگران. برخلاف جريان گذشته شنا كرديم، يعني درست برعكس قبل از انقلاب كه هر فيلمي به‌خاطر بازيگر اول و دومش اهميت داشت. بعد فكر كرديم كه سيل جوانان مشتاقي كه به توليد فيلم‌هاي كوتاه با دوربين‌هاي هشت ميلي‌متري‌شان پرداخته‌اند هم بايد مانند فيلم‌سازان حرفه‌اي صاحب صفحه‌اي باشند؛ بايد هواي تازه‌اي به سينماي ايران بدمد. بنابراين همان‌طور كه حرفه‌اي‌هاي سينما صاحب صفحه رويدادها بودند، جوان‌ها هم براي خودشان چند صفحه داشتند و خبرهاي فيلم‌هايشان به چاپ مي‌رسيد. /حضور منتقدان و نويسندگان جوان/ مديرمسئول مجله فيلم در مورد دعوت از نويسندگان تازه افزود :اين مورد با صفحه نقد خوانندگان اتفاق افتاد، همزمان با چاپ نقدهاي منتقدان صاحب‌نام، شروع كرديم به چاپ نقدهايي به قلم خوانندگان جوان‌مان. بعد از مدتي همان‌طور كه پاره‌اي از فيلم‌سازان جوان از بين همان‌هايي كه خبر فيلم‌هاي كوتاه‌شان به چاپ مي‌رسيد وارد سينماي حرفه‌اي شدند، از ميان منتقدان جواني هم كه براي صفحه نقد خوانندگان مي‌نوشتند تعدادي دعوت به كار شدند و كم‌كم با تلاش و كوشش تبديل به نويسندگان و منتقدان حرفه‌اي شدند. تا جايي كه حالا تعداد از آن‌ها خودشان مجله منتشر مي‌كنند يا در ديگر نشريه‌ها مسئوليتي به عهده دارند. /سينما ، سينماست/ وي درباره تغييرات مجله طي اين بيست و سه سال گفت: تغييرات بنيادي نبوده، چون سينما، سينماست و نقد فيلم، نقد. ما تا اندازه زيادي تابع توليدات سينماي ايران هستيم. وقتي تعداد فيلم‌هاي خوبِ توليد شده در يك سال افزايش پيدا كند، كارمان رونق بيش‌تري پيدا مي‌كند و هنگامي كه فيلم‌هاي سطحي و كم‌ارزش فزوني مي‌گيرد، دست‌وبال‌مان بسته مي‌شود و مجبور مي‌شويم حجم بيش‌تري از صفحه‌ها را به مطالب تئوريك و آموزشي اختصاص بدهيم كه به هر حال مخاطبش كم‌تر است. نقطه طلايي كار ما زماني‌ست كه فيلم‌هاي خوب و هنري با استقبال مردم روبه‌رو مي‌شود و همان‌ها دنبال آن هستند كه درباره اين فيلم‌ها و سازندگانش بيش‌تر بدانند. /بهترين شماره مجله فيلم/ مهرابي در پاسخ به پرسشي درباره بهترين شماره هاي فيلم از نگاه خود او به ايسنا گفت :اين سؤال را بايد از خوانندگان مجله پرسيد، اما به نظرم شماره‌هاي خوب و خواندني زياد داشته‌ايم. از شماره صد كه تيراژش 60 هزار نسخه بود خيلي خوب استقبال شد. زود ناياب شد و هنوز هم خيلي‌ها دنبال پيدا كردنش هستند. شماره‌اي كه به مناسبت صدسالگي سينماي ايران منتشر شد (شمارة 258)، شماره بيست سالي مجله فيلم (290) و همه شماره‌هاي نوروز و ويژه‌نامه‌هاي جشنواره فيلم فجر از بهترين‌ها هستند. /خاطره‌اي تلخ در عين شيريني / وي مي‌گويد خاطرات زيادي هست .بيش‌تر از تعداد شماره‌هاي مجله كه اين ماه سيصدوسي‌وپنجمين شماره‌اش منتشر شد. توامان آنها، يعني هم تلخ‌ترين و شيرين‌ترين‌اش براي من، شماره 62 (ويژه نوروز 1367) است كه به‌رغم موشك‌باران تهران و به‌رغم نيمه تعطيل شدن شهر و منتشر نشدن اغلب نشريه‌ها، به‌موقع منتشر شد و ... . /مصائب يك نشريه سينمايي/ وي گفت:معضلات بسياري از سر گذرانده‌ايم. به جرأت مي‌توانم بگويم كه هيچ نشريه سينمايي در ايران و جهان، با آنها روبه‌رو نبوده است؛ از كمبود و نبود كاغذ متن و جلد و فيلم و زينك گرفته تا كج‌فهمي‌ها و خودبيني‌هايي كه از عمده‌ترين آنهاست. طبيعي‌ست كه سينما مانند همه هنرها، عرصه سليقه‌هاست. از اين‌رو، اغلب كارگردان‌هاي سينماي ما با توليد هر فيلم‌شان فكر مي‌كنند بهترين و مهم‌ترين فيلم تاريخ سينما را ساخته‌اند. بنابراين انتظارشان از مطبوعات، به‌خصوص مطبوعات سينمايي خيلي بالاست و واي به روزي كه به خاطر فيلم ضعيف‌شان نسبت به آن‌ها كم‌توجهي يا نقد ملايمي چاپ شود. از نگاه و زبان آن‌ها، منتقدان و نويسندگان سينمايي تبديل مي‌شوند به مشتي آدم هنرنشناس و فيلم‌ساز ناكام و ورشكسته و اگر فيلم‌شان مضموني انقلابي داشته باشد، احتمالاً چه برچسب‌هاي كه به منتقدان نمي‌زنند. خوب است كه امروز نشريات متنوعي با ديدگاه‌هاي گوناگون منتشر مي‌شود؛ در واقع براي هر نوع سليقه و ديدگاه يك نشريه هست كه هر كدامشان مي‌تواند مبشر فيلم‌سازان متفاوتي باشد، اما بسياري از فيلم‌سازان ما تماميت‌خواه هستند . متأسفانه جامعه سينمايي ما تحمل نقد ـ حتي از نوع سازنده و منصفانه‌اش ـ را ندارد. هنوز هم نگاه به سينما ـ در وجه كلان ـ نگاهي فرهنگي و هنري نيست. هر كسي از ظن خود يار يا دشمن آن مي‌شود. چنين نگاهي البته در زمينه‌هاي ديگر هم هست. ولي به نظر مي‌رسد، هنوز هم ديواري كوتاه‌تر از ديوار سينما وجود ندارد. /نگاه به پشت سر/ ...و امروز كه به پشت سر خود نگاه مي‌كنيد... تقريباً ربع قرن از روزي كه گرد آمديم تا نخستين شماره را منتشر كنيم گذشته است. اما هنوز با همان شور و شوق گذشته هر ماه شماره تازه‌اي منتشر مي‌كنيم. هنوز هم پشت همان ميزهاي سال‌هاي گذشته نشسته‌ايم، چهره‌هاي‌مان تغيير كرده اما حس و عشق‌مان نه. امروز كه به پشت سر خود نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم كه مجله فيلم نقش قابل‌توجهي در رسيدن به هدفش كه همان ارتقاي سطح دانش سينمايي علاقه‌مندان به اين هنر است، داشته، دو نسل از نويسندگان خوب سينمايي را در دامانش پرورش داده، نقش مهمي در تعريف تازه‌اي از «مجله» به صورت عام در بعداز انقلاب اسلامي داشته، در حد توانش از سينماي بومي و نوين ايران حمايت كرده و كارهاي بسياري كه هر كدام براي خودش قصه‌اي‌ست. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha