• شنبه / ۶ آبان ۱۳۹۱ / ۱۳:۴۸
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 91080603625
  • خبرنگار : 99999

تشکیل گروهک منافقین،ورود و خروج از فهرست سازمان‌های تروریستی

خروج منافقین از فهرست ترور دستمزد خوش‌خدمتی‌ یا ...؟

خروج منافقین از فهرست ترور دستمزد خوش‌خدمتی‌ یا ...؟

گروهک تروریستی منافقین که اغلب به عنوان یک "فرقه" از آن یاد می‌شود، ایدئولوژی خود را ترکیبی از اسلام، مارکسیسم و بزرگ‌نمایی در شخصیت رهبرانش قرار داده است و در حالی که رهبران آن ادعا می‌کنند منکر خشونت و اقدامات تروریستی هستند اما سابقه‌ای سرشار از دعوت به خشونت و خرابکاری برای دستیابی به اهداف پلید سیاسی دارند.

گروهک تروریستی منافقین که اغلب به عنوان یک "فرقه" از آن یاد می‌شود، ایدئولوژی خود را ترکیبی از اسلام، مارکسیسم و بزرگ‌نمایی در شخصیت رهبرانش قرار داده است و در حالی که رهبران آن ادعا می‌کنند منکر خشونت و اقدامات تروریستی هستند اما سابقه‌ای سرشار از دعوت به خشونت و خرابکاری برای دستیابی به اهداف پلید سیاسی دارند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) این گروهک با ادعای مبارزه علیه نظام شاه خود را وارد عرصه سیاسی ایران کرد اما از زمان تشکیل تا کنون که بیش از چهار دهه از آن می‌گذرد با اقدامات تروریستی خود تنها بیش از 17 هزار تن را در ایران و 25 هزار تن دیگر را در عراق به شهادت رساند.

اما حال چگونه می‌شود آمریکا که خود دلیل اصلی گنجاندن نام گروهک منافقین موسوم به "مجاهدین خلق" در فهرست سازمان‌های تروریستی است، به یکباره نام این گروه را از این فهرست حذف و سعی می‌کند تا آنها را گروهی "پناهجو" معرفی کند و از کشورها بخواهد تا به آنها نه به عنوان یک گروهک تروریستی بلکه به عنوان یک "پناهنده"، پناه بدهند.

اگر چه تا به حال مطالب زیادی در خصوص این گروهک و اقدامات وحشیانه و تروریستی‌شان در کشورهای مختلف حتی آمریکا نوشته شده اما این نوشتار که در دو بخش تهیه شده ابتدا به بازخوانی دلایل و نحوه شکل‌گیری این گروهک و سپس به بررسی دلایل قرار گرفتن آنها در فهرست سازمان‌های تروریستی و هم‌چنین خروج ناگهانی آنها از این فهرست از دیدگاه کارشناسان و مسوولان ذی‌ربط پرداخته است.

****نحوه شکل‌گیری و هسته اولیه تشکل:

گروهک تروریستی منافقین بیش از ۴ دهه پیش با مشی مسلحانه و در مبارزه علیه رژیم شاه شکل گرفت. در سال ۱۳۴۴، دوازده سال پس از کودتای ۲۸ مرداد و ۲ سال پس از سرکوب خونین قیام پانزده خرداد، سه تن از اعضای سابق جبهه ملی و نهضت آزادی، تصمیم گرفتند در مبارزه علیه رژیم شاه، سازمانی با مشی مسلحانه به وجود آورند. محمد حنیف‎نژاد (۲۶ ساله) مهندس کشاورزی، سعید محسن (۲۶ ساله) مهندس راه و ساختمان و عبدالرضا نیک‎بین رودسری (۲۳ ساله) دانشجوی ریاضی که تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه تمام گذارده بود، هسته اولیه گروه را تشکیل دادند و یک سال بعد علی‎اصغر بدیع‎زادگان (۲۵ ساله) مهندس شیمی نیز به این جمع پیوست.

این افراد با آنکه شخصا مذهبی بودند و نسبت به عقاید و رفتار مذهبی خویش توجه و حساسیت داشتند اما از نظر سیاسی و ایدئولوژیک پرورش‎یافته جبهه‌ملی و نهضت آزادی بودند.

پس از مدتی تقی شهرام، یکی از اعضای زندانی سازمان که مهمترین مأموریت خود را مارکسیست کردن افراد می‌دانست با کمک ناصر جوهری، یکی از کادرهای مهم سازمان برنامه‌ای گام به گام برای کنار گذاشتن "ایدئولوژی التقاطی" و برگزیدن "ایدئولوژی مارکسیستی" تدارک دید. این برنامه شامل کار روانی و ایجاد آمادگی روحی در افراد برای کنار گذاشتن مذهب، قطع آموزش‌های مذهبی و مطالعات اسلامی، جایگزینی متون تعلیمات مارکسیستی و طرح شبهات پیرامون اسلام در نشریات درون‎سازمانی بود.

خلیل دزفولی از اعضای سازمان که تحت مسوولیت ناصر جوهری قرار داشت در این باره‌ می‌گوید: «من همیشه با مسوولین برخورد مطلق‌ می‌کرده و آنها را آدم‌ها‌ی کامل و منزهی‌ می‌دانستم و هرچه‌ می‌گفتند قبول‌ می‌کردم. مساله ایدئولوژی قبلا با همکلاسی‌هایم مطرح شده بود و آنها نیز در کلاس قبلی، مارکسیسم را قبول کرده بودند. خلاصه ما نیز مارکسیست شدیم».

علی خدایی‎صفت عضو دیگر سازمان نیز این جریان را از قول بهرام آرام چنین نقل‌ می‌کند: «ایدئولوژی سازمان التقاطی بوده، زیربنای ماتریالیستی داشته و روبنای مذهبی را به آن چسبانده‌اند؛ چیزی که با هزار من سریش هم نمی‎چسبد. دیالکتیک زیربنای ماتریالیسم است».

بعد از مدتی، انتشار بیانیه اعلام مواضع ایدئولوژیک سازمان، عکس‎العمل‌های شدید و متفاوتی در محافل اجتماعی و مبارزاتی ایران داشت؛ بویژه در میان مسلمانان اصیل که با حُسن‎ظن و خوش‎بینی از این سازمان حمایت کرده بودند موجی از بدبینی و سرخوردگی از مبارزات مسلحانه پدید آورد؛ و البته در عوض موجب نزدیکتر شدن جوانان و دانشجویان به منابع اصیل اسلامی و تعالیم و تألیفات اسلام‌شناسانی چون استاد شهید مطهری شد.

محافل مبارزاتی مسلمان، پس از آنکه آگاه شدند، اعضا و مرکزیت سازمان مدت‌های مدید بی‎اعتقادی خود به اسلام و مارکسیست شدن‌شان را مخفی نگه‎داشته‌اند و از احساسات پاک اسلامی آنان سوءاستفاده کرده‎اند، این جریان را ناشی از «نفاق» اعضای سازمان دانستند و آنان را «منافق» نامیدند از همین رو از سازمان مجاهدین خلق به «منافقین» تعبیر‌ می‌شود.

مسعود رجوی و نقش آن در ساماندهی مجدد گروهک:

پس از اعلام تغییر ایدئولوژی، عده‎ای از اعضای باقی‎مانده در زندان شروع به بازسازی سازمان با همان ساخت "فکری التقاطی" کردند. بیشتر این عده به دور شخصی به نام «مسعود رجوی» گرد آمدند. او تنها عضو باقی‎مانده از مرکزیت اولیه سازمان بود و در موج‌های اولیه دستگیری اعضای سازمان در سال ۱۳۵۰ دستگیر شده بود و در زمان دستگیری جوان‎ترین عضو مرکزیت گروه بود. حنیف‎نژاد در آخرین لحظات پس از ضربه شهریور ۵۰، او را وارد مرکزیت کرده بود.

به گفته مسعود حق‌گو، عضو قدیمی سازمان، حنیف‎نژاد و دیگر سران سازمان اسیر نوع حرف زدن و روشنفکرنمایی مسعود رجوی شدند؛ "او حرّاف و جذّاب بود".

رجوی در اردوگاه‌های الفتح در اردن آموزش نظامی دیده بود. از همان ابتدای امر برای بعضی از افراد سازمان روحیه و نوع نگاه او به دین مشخص شده بود. دکتر کریم رستگار، عضو قدیمی سازمان نقل‌ می‌کند که یکی از اعضای الفتح از رجوی سؤال کرده بود که اگر میان "مبارزه" و "دین" شما تضادّی پیش آید، شما کدام را ارجح‌ می‌دانید؟ رجوی پاسخ داده بود"در هر حال به مبارزه ادامه‌ می‌دهیم".

برخی از زندانیان آن زمان معتقد بودند که رجوی در زندان تغییر ایدئولوژی داده و مارکسیست شده بود ولی برای حفظ موقعیت خود آن را پنهان ساخته بود. رجوی تنها عضو مرکزیت بود که از اعدام جان به در برد. چون این نکته در همان زمان نیز بسیار جلب توجه کرد، رجوی و هوادارانش شایع کردند که کاظم رجوی برادر وی که در سوئیس به سر‌ می‌برد و با محافل حقوق بشری رابطه داشت، توانسته است برای وی از این طریق کاری صورت دهد. اما بر طبق اسناد و مدارک متقن بر جای مانده از ساواک، حقیقت چیز دیگری بود.

واقعیت آن بود که رجوی در همان آغاز دستگیری با ساواک همکاری کرده بود و تمام اطلاعات خود را در اختیار آنها گذاشته بود. بر طبق اسناد ساواک: ارتشبد نعمت‎الله نصیری، رییس ساواک، در نامه‌ای خطاب به دادرسی ارتش، مسعود رجوی را از "همکاران" ساواک معرفی کرده که «در جریان تحقیقات، کمال همکاری را در معرفی اعضای سازمان مکشوفه به‎عمل آورده و اطلاعاتی که در اختیار گذارده از هر جهت در روشن شدن وضعیت شبکه مزبور مؤثر و مفید بوده است». نصیری در ادامه همین نامه تأکید‌ می‌کند که مسعود رجوی «پس از خاتمه تحقیقات نیز در داخل بازداشتگاه‌ها همکاری‌های صمیمانه‌ای با مأمورین به‎عمل آورده لذا به نظر این سازمان ساواک استحقاق ارفاق و تخفیف در مجازات را دارد».

چنین فردی با خصلت‌هایی که یاد شد، توانست رهبری جمع زندانیان سازمان مجاهدین خلق را برعهده بگیرد. او با روش منافقانه خود با مارکسیست‌ها، مارکسیست بود و با مسلمانان، مسلمان. او به اعضای مارکسیست سازمان سفارش‌ می‌کرد که مارکسیست بودن خود را اعلام نکنند و نماز بخوانند و حتی آنان را پیش‌نماز‌ می‌کرد.

به کار گیری زنان در گروهک تروریستی منافقین:

تا سال ۱۳۴۸، هیچ زنی به عضویت سازمان پذیرفته نشده بود. اصولا حنیف‎نژاد، رهبر اصلی و مؤثر سازمان، با ازدواج مخالف بود و آن را موجب وابستگی و سد راه مبارزه می‎دانست اما کم کم اهمیت حضور زنان و به ویژه استفاده پوششی از آنان برای رهبران سازمان کشف شد.

ابتدا پوران بازرگان، خواهر منصور بازرگان که در مدرسه دخترانه مذهبی رفاه کار می‎کرد، وارد سازمان شد و پس از او خواهر محمد حیاتی و بعد خواهر رضایی‎ها به سازمان پیوستند.

به قول بهمن بازرگان، عضو مرکزیت سازمان، "هر کس خواهری داشت که به درد این کار می‎خورد، می‎آورد". این زنان، طبق دستور سازمان، با اعضای مرد سازمان "ازدواج تشکیلاتی" می‎کردند. پوران بازرگان نیز به همسری تشکیلاتی محمد حنیف‎نژاد درآمد. بسیاری از این زنان و دختران، بعدها با انواع ترفندهای تشکیلاتی مورد انواع سوء‎استفاده‎ها قرار گرفتند و درنتیجه همین روند انحراف‎آمیز و غیراخلاقی خانواه‎های زیادی، که اکثرا مذهبی و اصیل بودند، از هم پاشید و بر اساس آنچه که از اردوگاه اشرف منتشر شد، فساد جنسی در این اردوگاه به امری شایع تبدیل شد و مسعود رجوی سرکرده منافقین همه زنان باندش را به عقد خود درمی‌آورد. آنها هم‌چنین برای کنترل عناصر زن خود از وسایل باز دارنده بارداری استفاده کردند تا مانع از ایجاد هرگونه علقه شوند تا به ادعای خود مانعی بر سر مبارزه نداشته باشند.

در کنار این اقدامات غیر اخلاقی، سرکرده گروهک همواره سعی می‌کرد تا خرافات دینی را نیز در میان اعضا رواج دهد و به نوعی به شستشوی مغزی آنها می‌پرداخت.

در همین رابطه قربان حسین نژاد، مترجم سابق و ارشد این گروهک که چندی پیش از این گروهک جدا شد، به بیان فضای ضد دینی رایج در میان اعضای این گروهک توسط سرکردگان آن پرداخت و گفت: مسعود رجوی سه سال متوالی از ما خواست تا به جای ماه رمضان در ماه محرم روزه بگیریم زیرا او خود را یک مجتهد و حتی یک پیامبر می‌دانست.

وی هم‌چنین در توصیف فساد اخلاقی سرکرده این گروهک بیان کرد: رجوی با صدها تن از زنان سازمان ازدواج دائم کرد در حالی که این امر کاملا برخلاف سنت پیامبر (ص) و نص صریح آیات قرآن است.

حسین‌نژاد با اشاره به گفته‌های یکی از زنان ارشد جدا شده از گروهک نفاق گفت: رجوی پس از جمع آوری زنان در یک سالن و ازدواج جمعی با آنان، در مقابل چشمان همگی آنان به ارتکاب اعمال شنیع با آنها اقدام می‌کرد.

آغاز رسمی فعالیت‌های تروریستی گروهک:

نام سازمان مجاهدین خلق، پس از متلاشی شدن سازمان، اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره مطرح شد. رجوی و همفکرانش با زرنگی نفرات آزاد شده و اعضای پراکنده گروه را به سرعت جمع و جور کردند و در حقیقت «سازمان مجاهدین خلق ایران» را بار دیگر پایه‌گذاری کردند.

اولین اقدام سازمان، در اوضاع پرتلاطم روزهای اولیه پیروزی، اشغال محل «بنیاد پهلوی» واقع در خیابان ولیعصر (ساختمان وزارت بازرگانی فعلی)، ایجاد خانه‌های تیمی نیمه مخفی و مخفی در سراسر کشور و جمع‎آوری اسلحه و مهمات و اختفای آنها بود. همچنین در سطح وسیعی به جذب نیرو و عضوگیری به‎ویژه از بین نوجوانان و جوانان پرداختند.

سازمان در ماه‌های اول پس از پیروزی انقلاب از امام خمینی با تعابیری چون «امام مجاهد اعظم»، «قائد پرافتخار»، «مجاهد آگاه» و.... یاد‌ می‌نمود. اما در عمل مواضعی مخالف مواضع ایشان داشت.

در ۲۸ خرداد ۶۰، سازمان مجاهدین خلق با صدور اطلاعیه‌ای رسما شورش مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرد و به تعبیر یک عضو جدا شده سازمان این اطلاعیه؛ «اعلامیه جنگ تمام عیار با جمهوری اسلامی» بود.

عصر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، عدم کفایت سیاسی بنی‎صدر در مجلس به تصویب رسید. در همان لحظات اعضا و هواداران سازمان در تهران و چند شهر دیگر دست به شورش مسلحانه و ایجاد خشونت در خیابانها زدند.

درگیری‌ها‌ی پراکنده مسلحانه و اقدام به بمب‎گذاری و زمینه‎سازی برای ترورهای گسترده توسط سازمان از فردای ۳۰ خرداد رسما آغاز شد. بعد از برگزاری انتخابات میان دوره‌ای مجلس در روز جمعه پنجم تیر، امام جمعه تهران حضرت آیت‎الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه ضمن ارائه تحلیلی از عملکرد سازمان، نوجوانان و جوانان هوادار سازمان را به تفکر و آرامش فراخواندند و آنان را از دنباله‌روی سران شورشگر سازمان برحذر ساختند.

با هماهنگی بنی‎صدر رییس جمهور معزول و رجوی گرداننده سازمان مجاهدین، ترور سران نظام جمهوری اسلامی با اقدام به ترور آیت‎الله خامنه‌ای در روز ششم تیر، شروع شد. بر اثر انفجار بمبی که در یک ضبط‎ صوت کار گذاشته شده بود و بر تربیون سخنرانی ایشان در مسجد اباذر، واقع در یکی از جنوبی‎ترین مناطق تهران، قرار داشت، جراحات شدیدی بر امام جمعه وقت تهران وارد گشت. مطبوعات و مسوولان در همان زمان به تصریح یا کنایه، سازمان مجاهدین را مسوول این سوءقصد معرفی کردند. بعدها مشخص شد که جواد قدیری از اعضای مرکزیت سازمان طراح انفجار مسجد اباذر و ترور آیت‎الله خامنه‌ای بوده است پس از این انفجار در هفتم تیرماه ۱۳۶۰، در انفجاری که در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی رخ داد، آیت‌الله بهشتی و بیش از ۷۲ تن از مسوولان نظام به شهادت رسیدند که عامل این انفجار نیز یکی از اعضای نفوذی سازمان به نام محمدرضا کلاهی بود.

اما سازمان روز به روز زیر ضربات قوای انتظامی و نیروهای مردمی تحلیل رفت. در روز ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، خانه تیمی اصلی و مقر مرکزیت سازمان کشف شد و در حمله افراد سپاه به آنجا، موسی خیابانی، نفر دوم سازمان، و اشرف ربیعی، همسر مسعود رجوی و عده دیگری از افراد مرکزیت در درگیری مسلحانه کشته شدند. با این حادثه طومار موجودیت سازمان در ایران تقریبا درهم پیچیده شد و در سال ۱۳۶۱ اندک خانه‌های تیمی کشف و افراد باقیمانده آن نیز دستگیر شدند.

***انقلاب ایدئولوژیکی و ورود مریم رجوی به گروهک :

در پی استقرار تشکیلات مجاهدین خلق در فرانسه، ابوالحسن بنی‎صدر، رییس جمهور مخلوع و مسعود رجوی مدتی به همکاری با یکدیگر پرداختند. بنی‎صدر که هنوز خود را رییس جمهور قانونی می‌دانست، طی حکمی رجوی را به سمت نخست وزیر شورای مقاومت منصوب کرد. در همین دوران رهبر مجاهدین که همسرش در ایران کشته شده بود، چشم به فیروزه دختر کم سن و سال بنی‎صدر دوخت و بنی‎صدر علیرغم شعارهایش در مورد قباحت استفاده ابزاری از زن، فیروزه را به رجوی داد. اما عمر این ازدواج کوتاه بود و به زودی میانه رجوی و بنی‎صدر به هم خورد و رجوی نیز فیروزه را طلاق داد.

رجوی برای مطرح کردن نام خود و سرگرم نگه‎داشتن اعضای سازمان، نقشه‌ای اندیشید و این نقشه که نتیجه‌اش تصاحب مریم قجر عضدانلو، همسر مهدی ابریشم‎چی، نفر دوم سازمان بود «انقلاب ایدئولوژیکی» نام گرفت و رجوی و هوادارانش آن را گامی بلند در جهت ارتقای مقام زن دانستند. به دستور رجوی، ابریشم‎چی همسر خود را طلاق گفت و بلافاصله بدون رعایت مسائل شرعی از جمله عِدّه طلاق، مسعود و مریم با هم ازدواج کردند. این حادثه قباحت‎بار تأثیر بدی در بین همگان حتی محافل خارج از کشور گذاشت. مثلا گروهک راه کارگر که یک گروه کمونیستی بود در بیانیه‌ای اعلام کرد که این کار «افکار عمومی را به شدت مبهوت و اخلاق عمومی را عمیقا جریحه‎دار ساخت».

در مقابل مهدی ابریشم‎چی اعلام کرد که «مخالفت با مشیت مسعود، کفرآمیزتر از مخالفت با مشیت خداست». به پاس این از خودگذشتگی ابریشم‎چی، رجوی نیز مینا خیابانی، خواهر موسی خیابانی را که ۱۲ سال از ابریشم‌چی کوچکتر بود، به وی جایزه داد و اجازه داد این دو با هم ازدواج کنند.

از این به بعد «ترکیب مسعود و مریم» جایگزین کلمه «مسعود» که ورد زبان افراد و هواداران سازمان بود، شد. مسعود رجوی در مراسم جشن ازدواج خود این حادثه را «انفجار رهایی» خواند و گفت : «در اینجا صحبت از انفجار است، انفجار رهایی».

حضور در عراق و استقرار در اشرف:

رهبری نوین گروهک منافقین با این تحلیل که "ابرقدرتها نخواهند گذاشت ایران پیروز جنگ باشد و در عراق بازنده نخواهد بود"، تصمیم گرفت رودربایستی را کنار بگذارد و علنا و رسما در کنار صدام قرار گیرد. پس از مذاکرات مقدماتی رجوی و طارق عزیز در پاریس، در ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ وارد بغداد شد و بلافاصله تشکیلات سازمان نیز به بغداد منتقل شد. از این به بعد رجوی و گروهش به طور کامل در اختیار دستگاه اطلاعاتی عراق قرارگرفتند و به مجری بی‎چون و چرای اوامر صدام تبدیل شدند. اولین اقدام رجوی در بغداد، تشکیل «ارتش آزادی‎بخش ملی» بود. با تمهیدات و وعده و وعیدهای فراوان شماری از اعضاء و هواداران و بعضا فریب‎خوردگان غیرسازمانی وارد بغداد شدند و در اردوگاه‎های موسوم به "اردوگاه اشرف" مستقر شدند و در آنجا به فراگیری فنون نظامی و جنگهای کلاسیک پرداختند. رژیم صدام امکانات و تجهیزات فراوانی در اختیار آنان قرارداد. پس از انقلاب ایدئولوژیک کذایی بسیاری از زنان سازمان در اردوگاه اشرف دارای اختیارات وسیعی شده بودند. زیارت وارث دستکاری شد و با عنوان «السلام علیک یا مسعود، السلام علیک یا مریم» در داخل سازمان و نشریه عمومی آن انتشار علنی یافت. مسعود رجوی به مقام رهبر عالی نائل شد و مریم رجوی به مقام فرماندهی ارتش آزادی‎بخش و سپس رییس شورای مقاومت و بالاخره رییس جمهوری منصوب شد.

در طول مدت حضور رجوی در عراق، وی با دستگاه اطلاعاتی عراق همکاری کامل داشت. پس از سقوط صدام، در میان انبوه اسناد و مدارکی که به دست مردم افتاد، فیلم‎هایی از دیدارهای مکرر مسعود رجوی با بلندپایگان امنیتی رژیم صدام به دست آمد. بعد از حمله آمریکا به عراق پادگان اشرف، محل استقرار نیروهای سازمان مجاهدین به شدت از سوی سربازان آمریکایی حفاظت می‌شد و علاوه بر این کادر اصلی سازمان نیز تحت حمایت شدید حفاظتی، امنیتی و حمایت‌های سیاسی و لجستیکی آمریکا قرار گرفت. قربان حسین نژاد در این باره نیز می‌گوید:‌ تمامی دستگاه‌ها و ادارات این گروهک بخشی از سازمان اطلاعات عراق و تمامی دستگاه نظامی آن موسوم به ارتش آزادی بخشی از ارتش صدام بود و بر اساس اسناد و کتاب‌هایی که ترجمه کردم و یا گزارشاتی که از سوی نزدیکترین افراد خانواده رجوی در خصوص آخرین دیدار با صدام در سبتامبر 2000 دریافت کردم سرکرده گروهک تروریستی منافقین از صدام خواست تا سهم آنها را از نفت به 100 هزار بشکه در روز معادل سه میلیون بشکه در ماه در قالب کوپن افزایش دهد تا آنها این بشکه‌ها را به خارج از کشور بفرستند و به دلار تبدیل کنند.

وی تصریح کرد: سهم رجوی از نفت عراق قبل از آن سال‌ها بین 50 تا 70 هزار بشکه بود که به طور مستمر به آنها داده می‌شد و علاوه بر آن میلیون‌ها بشکه دیگر بود که گاها در زمان افزایش تولیدات نفتی و بر اساس توافقنامه نفت در مقابل غذا به عنون هدیه به این گروهک داده می‌شد. اینها منبع درآمد میلیاردی سرکرده گروهک منافقین بود که در خارج از کشور از سوی افراد و شرکت‌های خیالی اداره می‌شد و درآمد آن به بانک‌های پاریس واریز می‌شد و یا خرج خرید لباس‌های متنوع، جراحی‌های زیبایی، برگزاری کنفرانس‌ها و جشن‌های ضیافت در اروپا و آمریکا و یا خرج مسوولان سابق و جنایتکار سازمان‌های اطلاعات، امنیت و ارتش آمریکا می‌شد تا چند کلمه‌ای به نفع این گروهک سخنرانی کنند و یا صرف تبلیغات در رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و عراقی و شبکه‌های آمریکایی و خرید هزاران وکیل ونماینده پارلمان‌های اروپایی و آمریکایی و غیره می‌شد.

حسین‌نژاد گفت که در آخرین ملاقات دومین درخواست رجوی دریافت تعداد زیادی تانک برای تجهیز و نوسازی نظامی این گروهک بوده است و رجوی در سومین درخواستش به صدام گفت که در صورت حمله دوباره منافقین به ایران ارتش عراق باید تا 10کیلومتر داخل خاک ایران نیروهای وی را همراهی کند و پشتیبانی آنها را به عهده بگیرد.

وی ادامه داد: از سه درخواست رجوی فقط درخواست اول مورد قبول واقع شد و سهمیه منافقین از 70هزار بشکه به 100هزار بشکه نفت در روز ارتقا پیدا کرد که معادل با 3میلیون بشکه در ماه می‌باشد.

مترجم رجوی با اشاره به امتیازات بسیار صدام به رجوی به دلیل بهره‌برداری‌های سیاسی از گروه وی ادامه داد: این امتیازات از حق ملت عراق پرداخت می‌شد و باعث شده بود رجوی خود را صاحب حق بداند.

نحوه جذب افراد در گروهک:

گروهک تروریستی منافقین از ابتدای تاسیس تلاش های زیادی در جهت جذب نیرو داشت. از روش‌های جذب نیروی مورد استفاده گروهک تروریستی منافقین که در گذشته با کمک دولت صدام به مورد اجرا گذاشته شد این بود که به اسرای ایرانی در جنگ تحمیلی پیشنهاد می‌شد تا از رفتن به اردوگاه‌های منافقین و نهایتا بازگشت به ایران یا باقی ماندن در اردوگاه‌های اسرا در عراق یکی را انتخاب کنند. در نتیجه، صدها نفر پیوستن به گروهک تروریستی منافقین را انتخاب کردند که البته به ایران بازگردانده نشدند. از دیگر روش‌های جذب نیرو می‌توان به عملکرد سایت‌های مشکوک در سطح فضای مجازی اشاره کرد که سرویس های جاسوسی غربی و گروهک تروریستی منافقین با راه اندازی این سایت‌ها، ویترین باورپذیری از کار و عملکرد خود را ارائه داده و عناوین گول زننده‌ای را مطرح کردند اما در باطن هدف دیگری را که همان جذب جاسوس و نیروهای تروریستی است، دنبال می کنند.

در میان کسانی که هدف جذب قرار می‌گرفتند پناهندگان اقتصادی ایرانی، افراد محتاج به کمک‌های مالی و خانواده‌های اعضای گروهک هم بودند. جذب بسیاری از این افراد از طریق دادن وعده‌های دروغ برای کار همراه با حقوق، اعطای زمین، کمک در دریافت پناهندگی، دیدار آزاد با خانواده، امکانات بهداشت و درمان عمومی و حتی ازدواج بوده است از این رو باید گفت که بسیاری از عضوگیری‌های این گروهک تروریستی از سال 1986 داوطلبانه نبوده است.

حمایت‌های مالی و حامیان مالی گروهک:

یکی از روش‌های گروهک در جمع‌آوری حمایت‌های مالی به غیر از آنچه که از صدام و نفت عراق داشتند، شامل جمع‌آوری کمک مالی برای یتیم خانه‌ها و انجمن‌های خیریه فرضی و سپس مصرف پول‌های جمع‌آوری شده برای تهیه سلاح و تجهیزات مخابراتی برای سازمان بود. به غیر از این شیوه آنها از کودکان برای گدایی و درآمدزایی خود استفاده می‌کردند. این گروهک هم‌چنین برای تامین منابع مالی‌اش علاوه بر دریافت کمک مالی مستقیم از سوی کشورهای غربی در فعالیت‌هایی نظیر پولشویی و تجارت کثیف از جمله تجارت اسلحه، تجارت انسان و… نیز نقش دارد تا با اینگونه اقدامات ضد بشری، ادامه حیات داده و مخارج و هزینه‌های سرسام آورش را تامین کند. علاوه بر آن بر اساس آنچه که در گزارش وزارت دادگستری آمریکا در 29 نوامبر 2004 در ارتباط با منابع مالی منافقین آمده است که مجاهدین خلق در زمینه گردآوری اعانه بسیار فعال هستند. در گذشته بیشتر پولی که به دست می‌آمد از طریق شبکه‌های مجاهدین خلق در لس آنجلس و واشنگتن جمع آوری می‌شد، این پول سپس از طریق پولشویی‌های بین‌المللی و پیچیده و با استفاده از حساب‌هایی در ترکیه، آلمان، فرانسه، بلژیک، نروژ، سوئد، اردن و امارات عربی متحده به خارج از کشور منتقل می‌شد. هم‌چنین یک شرکت اسرائیلی در تل آویو حامی مالی پخش تلویزیون منافقین است.

گروهک تروریستی منافقین هم‌چنین به منظور تبلیغ فعالیت‌های خود و جذب نیرو هزینه‌های هنگفتی را برای مشروع جلوه دادن فعالیت‌های‌شان صرف می‌کردند از جمله آنکه با پرداخت هزینه‌های گزاف به برخی مسوولان آمریکایی، اسراییلی و اروپایی از آنها می‌خواستند تا در حمایت از آنها سخنرانی کرده و یا تجمع برگزار کنند. به عنوان مثال کمپانی آمریکایی-انگلیسی «براون لوید جیمز» که از سال ۲۰۱۱ به استخدام منافقین درآمد، تنها بابت ارائه مشاوره در ۲ ماه مه و ژوئن ۴۰ هزار دلار دریافت کرد. این شرکت طی مدت قرارداد خود با منافقین وظیفه لابی‌گری و اجیر کردن سخنران و راه اندازی تظاهرات برای گروهک تروریستی منافقین را بر عهده داشت. از سوی دیگر نیز یک آژانس آمریکایی به نام «هری واکر» فعالیتی مشابه کمپانی «براون لوید جیمز» را برای منافقین انجام می‌داد و به برگزاری جلسات و سخنرانی‌ها در هتل‌های مجلل و استخدام سخنران می پرداخت. «هوارد دین» (رییس پیشین حزب دموکرات) نیز اعتراف کرده که وی توسط این شرکت برای سخنرانی در جلسات منافقین استخدام شده و دستمزد می‌گیرد.

شرکت «اسپیکرز قرن ۲۱» در پنسیلوانیا سخنران کرایه می‌دهد و همچنین برای لابی جهت خروج منافقین از لیست تروریستی و حمایت از مریم رجوی در آمریکا توسط شورای ملی مقاومت استخدام شده است.گفتنی است؛ این کمپانی برای تحلیل گران یک بانک فکری در واشنگتن جهت سخنرانی در کنفرانسی در ژنو با پرداخت هزینه سفر، هتل و دستمزد ۱۰ هزار دلاری برای هر سخنران، دعوت نامه ارسال کرد.

شرکت «اکزکیوتیو اکشن» متعلق به «کن لیوینگتون» است که در عین حال عضو «کمیته سیاست ایران» (به ریاست «ریموند تن‌تر» که برای حمایت و لابی منافقین تاسیس شده) است. لیوینگتون از جنگ طلبان شناخته شده آمریکا است و تا به حال چند گزارش در محکومیت موضع رسمی آمریکا علیه منافقین ارائه داده است.

شرکت وی همچنین تعدادی تجمع و کنفرانس در حمایت از «منافقین» برگزار کرده است. این شرکت‌ها و جوامع پوششی منافقین، همچنین جمع کردن و استخدام سیاهی لشکر برای تظاهرات و گردهمایی‌های این فرقه را بر عهده دارند. مانند مناسبت‌های ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲ در فرانسه که با پرداخت پول و سفر مجانی، تعدادی شهروند خارجی را که هیچ تناسبی با منافقین و عقاید شوم آن‌ها نداشتند صرفا به خاطر دادن پول، غذا و گشت و گذار در نقاط مختلف فرانسه اجیر کرده یا تجمع اندک اوت امسال در مقابل وزارت خارجه آمریکا که رسانه‌ها از قول شرکت کنندگان خارجی گزارش دادند که اصلا راجع به موضوع تظاهرات بی‌خبر بوده و مابه ازای دریافت پول در تظاهرات شرکت کرده بودند.

مقامات و سخنرانان استخدامی در آمریکا که همگی مجبور به اعتراف شده‌اند بابت هر سخنرانی در تجمعات مربوط به منافقین، علاوه بر هزینه‌های سفر و هتل درجه یک، پول دریافت می‌کنند؛ شامل: «جان بولتون نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل، مایکل موکیسی دادستان کل آمریکا (۲۰۰۹-۲۰۰۷)، تام ریج وزیر امنیت آمریکا، هوارد دین رئیس پیشین حزب دموکرات، باب فیلنر نماینده کنگره آمریکا، تام تانکریدو نماینده تندروی آمریکایی و یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری ۲۰۰۸، ژنرال جیمز جونز (مشاور سابق امنیت ملی اوباما)، ژنرال وسلی کلارک، ژنرال آنتونی زینی، ژنرال هیو شلتون، ژنرال پی‌تر پیس، ژنرال جیمز کاناوی، اندرو کارد وزیر پیشین ترابری و رئیس دفتر بوش، لوئیس فری رئیس FBI در سال‌های (۲۰۰۱-۱۹۹۳)، بیل ریچاردسون وزیر بازرگانی دولت اوباما، لی همیلتون رئیس سابق کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا، رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، مایکل ریس (مشاور میت رامنی)، ادوارد رندل رییس پیشین حزب دموکرات آمریکا، آنیتا مک براید فرستاده ویژه آمریکا در امور زنان در افغانستان، کراولی (سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا) و همچنین روسای سابق» سیا «جیمز وولی، پور‌تر گاس، مایکل هیدن و… هستند.

یک مقام وزارت خارجه آمریکا که به قراردادهای سخنرانی آشناست به کریستین ساینس مانیتور توضیح داد که معمولا به هر سخنران برای یک سخنرانی ۲۰ دقیقه‌ای ۲۰ هزار دلار پیش پرداخت می‌شود و علاوه بر هزینه سفر، ۲۵ هزار دلار هم در پایان کار پرداخت می‌کنند.

***قرار گرفتن در لیست سازمان‌های تروریستی

گروهک تروریستی منافقین در سال‌ 1997 در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا و در سال 2002 میلادی بنا بر پیشنهاد انگلیس در فهرست سیاه اتحادیه اروپا قرار گرفت.

قرار گرفتن منافقین در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا از اولین سال تشکیل این فهرست در سال 1997 صورت گرفت و البته از همان زمان هم این گروهک هر روز بر فعالیتش برای خروج از این فهرست افزود.

وزارت خارجه آمریکا به دلیل مجموعه ای از اقدامات تروریستی این گروهک را در این فهرست قرار داد که سرآمد این اقدامات در دهه 70 قرن گذشته میلادی بود که چند تن از کارکنان نظامی آمریکایی که در ایران حضور داشتند، توسط این سازمان مورد هدف قرار گرفته و ترور شدند.

به این ترتیب دولت آمریکا در هفتم اکتبر 1997 (16 مهرماه 1376) نام گروهک مجاهدین خلق را در فهرست سازمان های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه خود قرار داد که بر اساس قوانین داخلی این کشور هر گونه فعالیت این گروهک در داخل خاک آمریکا و هر نوع حمایت و کمک به آنها از سوی شهروندان، گروهها و نهادهای آمریکایی ممنوع و جرم محسوب می شد که البته این مساله در حالی بود که در تمام این سالها منافقین به راحتی در پارلمانها و رسانه های آمریکایی حضوری فعال داشته و بسیاری از دولتمردان و شخصیت های آمریکایی نیز به صورت علنی از منافقین حمایت می‌کردند و در عمل هیچ ممنوعیتی برای فعالیتهای این فرقه تروریستی در خاک آمریکا اعمال نشد. در بازخواستهایی نیز که از این مقامات درباره گرفتن رشوه در ازای حمایت و تبلیغ برای این گروه تروریستی انجام شد، این مقامات عنوان کردند که با هماهنگی وزارت خارجه این حمایتها صورت گرفته است.

خروج از فهرست سازمان‌های تروریستی:

اتحادیه اروپا که خود را سردمدار مبارزه با تروریست می‌دانست با انگیزه‌های سیاسی و با نیت فشار بر ایران در سال 2008 طی نشستی در بروکسل به خروج نام این گروهک از لیست سیاه رای مثبت داد. وزارت امور خارجه آمریکا نیز امسال بعد از گذشت پنج سال در تاریخ 28 سبتامبر رسما با صدور بیانیه‌ای گروهک منافقین را از فهرست سازمان های تروریستی‌اش خارج کرد و مدعی شد که این تصمیم در راستای انکار ارتکاب خشونت از سوی این سازمان، خودداری از انجام هرگونه اقدام تروریستی در طول 10 سال اخیر و هم چنین همکاری آن با تلاش های مسالمت آمیز در جهت بستن پادگان تاریخی اشرف در عراق گرفته شده است.

وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد به دنبال این تصمیم از کلیه اموال و منافع این گروهک تروریستی که در خاک آمریکا یا تحت کنترل اشخاص آمریکایی باشد لغو مسدودیت می کند و نهادهای آمریکایی می توانند بدون کسب مجوز به تبادلات با این گروهک بپردازند.این بیانیه مدعی است که اقدامات تروریستی گذشته این گروهک از جمله دخالت در کشتار شهروندان آمریکایی در ایران در سال های 1970 و حمله به خاک آمریکا در سال 1992 را فراموش نکرده یا نادیده نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد که این اقدام وزارت امور خارجه آمریکا آنگونه که گفته می‌شود دستمزد خوش‌خدمتی‌های این گروهک به آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی باشد.

روزنامه‌ی گاردین در این باره نوشت که راز موفقیت گروهک تروریستی منافقین برای خروج از فهرست یاد شده، در جلب رضایت اعضای کنگره و مسئولان سابق امریکا که همچنان از نفوذ در دولت و کنگره برخوردار هستند، نهفته است.

آمریکا درحالی هزینه خروج منافقین از لیست سیاه خود و قرار گرفتن در مقابل افکار عمومی مردم ایران را پذیرفته است که برخی اخبار حاکی از رایزنی و طراحی پس پرده از جانب اسراییل، امریکا و عربستان سعودی در بیش از یک سال گذشته بوده است.

در همین زمینه سایت ایران هسته‌یی در تحلیلی به بیان جزئیات رایزنی‌هایی که منجر به این تصمیم شد پرداخت و نوشت که بر مبنای این اطلاعات، 4 عامل اصلی در اینکه دولت آمریکا در این مقطع خاص، چنین تصمیمی اتخاذ کرده دخیل بوده است.

1- نخستین دلیل مربوط به معامله پشت پرده‌ای است که درباره موضوع ایران میان اسراییل و آمریکا رخ داده است. منابع امنیتی در تهران عقیده دارند روابط گروهک منافقین با اسراییل بسیار گسترده و عمیق است و این گروهک تقریبا در تمامی عملیات‌های اطلاعاتی این رژیم علیه ایران در دو سال گذشته دخیل بوده است.

یکی از درخواست‌های صهیونیست‌ها در مذاکرات راهبردی با دولت آمریکا در یک سال گذشته این بوده است که آمریکا نام گروهک منافقین را از فهرست گروه‌های تروریستی وزارت خارجه خود خارج کند تا این گروه بتواند با آزادی عمل بیشتری در آمریکا به فعالیت بپردازد. در واقع به نظر می‌رسد این مورد از جمله امتیازهایی است که اوباما به نتانیاهو تقدیم کرده تا اسراییل اندکی از موضع منفی خود نسبت به وی در آستانه انتخابات نوامبر بکاهد.

2- مساله دوم این است که مجموعه‌ اطلاعات نشان دهنده آن است که منافقین هم درحوزه جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات و هم در حوزه عملیات، جزو شرکای مهم سیا در عملیات‌های اطلاعاتی علیه ایران محسوب می شود. اگرچه ارتباطات منافقین با موساد مستحکم تر است اما سیا در بسیاری از عملیات‌های خود علیه ایران از این گروهک استفاده کرده است. بنابراین به نظر می رسد خروج از فهرست گروه‌های تروریستی به نوعی جایزه همکاری با سیا و موساد بوده که به این گروهک اعطا شده است.

3- مساله سوم به لابی قدرتمند منافقین در واشنگتن بویژه در کنگره مربوط است. اطلاعات بسیاری وجود دارد که می توان از آنها نتیجه گرفت که منافقین با هزینه کردن مقدار قابل توجهی پول –که منشا آن اسراییل و سعودی بوده- بسیار از نمایندگان کنگره و همچنین تعداد زیادی از مقام های سابق آمریکایی از جمله افزادی مانند جیمز جونز، مشاور امنیت ملی اوباما در دو سال اول را به حامیان جدی خود تبدیل کرده‌اند.

4- آخرین مساله به سیاست آمریکا برای راه اندازی یک فتنه جدید در ایران قبل از انتخابات سال 92 مربوط است. برخی کارشناسان عقیده دارند آمریکا به این جمع بندی رسیده است که اگر در پی راه اندازی یک ناآرامی جدید در ایران باشد، منافقین ابزار مهمی برای تحقق این هدف خواهند بود. یک ارزیابی اولیه نشان می دهد آمریکا چند توقع مهم از منافقین دارد که شامل تعمیق و دقیق‌تر کردن ارزیابی‌های اطلاعاتی آمریکا از محیط داخلی ایران از طریق گسترش عملیات جاسوسی در داخل ایران، مشارکت در به نتیجه رسیدن پروژه وحدت گروه‌های مختلف اپوزیسیون، احیای توان عملیاتی خود برای حضور موثرتر در مرزهای ایران بویژه در خاک آذربایجان، ارتباط‌گیری با گروه‌های مختلف در داخل ایران در پوشش‌های مختلف است.

خروج از اشرف و فعالیت‌های بعدی گروهک:

به دنبال امضای یادداشت تفاهمی میان نمایندگان سازمان ملل متحد و دولت عراق در دسامبر 2011 برای انتقال عناصر گروهک تروریستی منافقین از اردوگاه اشرف به یک محل موقت به منظور اخراج آنها در مرحله بعدی، اولین گروه از اعضای 3400 نفری گروهک تروریستی منافقین ۱۷ فوریه 2012 به پایگاه سابق نظامیان آمریکایی در لیبرتی منتقل شدند که اگر چه این انتقال با کارشکنی‌های فراوانی از سوی سرکردگان این گروهک مواجه بود اما بالاخره این روند جمعه گذشته (12 اکتبر2012) به پایان رسید و آخرین اعضای این گروهک پس از فروش مایملک خود به لیبرتی منتقل شدند.

همزمان با این نقل و انتقالات دولت آمریکا در راستای اعمال فشار بر ایران نام این گروهک را از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف کرد. مساله‌ای که اگر چه انتقادها و مخالفت‌های زیادی را در میان مردم و شخصیت‌های سیاسی جهان به ویژه ملت‌های ایران و عراق به همراه داشت، اما نهایی شد و موجبات خرسندی و شادی سرکردگان این گروهک تروریستی را فراهم کرد اما با این وجود علی الموسوی، مشاور اطلاع‌رسانی نخست‌وزیر عراق تصریح کرد: تصمیم واشنگتن مبنی بر حذف نام گروهک «مجاهدین خلق» از فهرست سازمانهای تروریستی هیچ ارتباطی با ما ندارد و بغداد به اخراج اعضای این گروهک از عراق پایبند است.

وی افزود: ما سازمان مجاهدین خلق را همچنان تروریستی و حضور آن در خاک عراق را غیرقانونی می‌دانیم که باید هرچه سریع‌تر از کشور اخراج شوند. از تمام دولت‌ها نیز می‌خواهیم که با ما همکاری کنند تا از شر این سازمان رهایی یابیم.

موسوی تاکید کرد: قانون اساسی به ما اجازه نمی‌دهد که به سازمان‌هایی که علیه ملت‌مان مرتکب جنایت شده‌اند، پناه دهیم. ضمن اینکه وجود این سازمان در خاک عراق، بر روابط ما تاثیر منفی می‌گذارد لذا نمی‌توانیم به آنها در کشور جایی دهیم.

در همین حال به نظر می رسد که گروهک تروریستی منافقین هم‌چنان به فعالیت‌های تروریستی‌اش در کشورها ادامه می‌دهد که در این میان اخبار نگران کننده‌ای از اقدامات و تحرکات اخیر آنها در کشورهای مختلف از جمله سوریه منتشر شده که به نظر می‌رسد بر اساس این گزارشات، هدف آمریکا از حذف نام این گروهک از فهرست سازمان‌های تروریستی آن هم با توجه به شرایط مبهم منطقه، سوء استفاده از حضور این گروهک برای برتری واشنگتن و رژیم صهیونیستی در منطقه باشد.

در همین رابطه سخنگوی منافقین در اسلو طی بیانیه‌ای از فعالیت این گروهک تروریستی در کشور سوریه خبر داد و اعلام کرد که اعضای منافقین به گروه‌های تروریستی فعال در سوریه کمک خواهند کرد. این اولین باری است که این گروهک به طور رسمی از حضور در سوریه سخن می‌گوید

سخنگوی این گروهک تروریستی همچنین به صراحت اعلام کرد که اولویت آنها حضور عملیاتی و پر تعداد در کشور سوریه خواهد بود و آمادگی دارند که همه نفرات خود را به این کشور اعزام کنند.

در همین حال روزنامه‌ لبنانی السفیر نوشت که اخیرا در استانبول نشستی با حضور معارضان سوریه و نماینده سرکرده گروهک تروریستی منافقین با نظارت سفارت آمریکا در آنکارا برگزار شد که طی آن طرح انتقال عناصر این گروهک به لبنان و استقرار در مناطق شمالی این کشور و کمک به معارضان سوری در درگیری‌های داخلی بررسی شد.

و این در حالی است که نجیب میقاتی ، نخست وزیر لبنان نسبت به این تصمیم گروهک تروریستی اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: ما اطلاعاتی در این خصوص نداریم و اگر هم که اطلاعاتی داشته باشیم آنچه که می‌گوییم این است که ما می‌خواهیم لبنان به دور از عرصه‌ درگیری‌ها باشد و نباید که مشکلات را به سوی خودمان بکشانیم.

هم‌چنین اخبار و گزارشات موجود حاکی از آن است که طی سال‌های دوره ریاست جمهوری جورج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا اعضای این گروهک تروریستی از سوی نیروهای موساد در آمریکا آموزش می‌دیدند.

منابع آگاه در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، ضمن تأیید خبر آموزش گروهک منافقین در صحرای نوادای آمریکا اعلام کردند که موساد در آموزش منافقین شرکت داشت.

سیمور هرش، خبرنگار معروف آمریکایی به نقل از یک مقام اطلاعاتی سابق این کشور فاش کرد، مجاهدین خلق(منافقین) در منطقه‌ای بیابانی در جنوب ایالت نوادای آمریکا آموزش نظامی دیده‌اند. آنها طی شش ماه آموزش‌هایی در زمینه رمزنگاری، ارتباطات و ردیابی تماس‌ها، آموزش‌های مربوط به تسلیحات و تاکتیک‌های واحدهای کوچک را دریافت کردند.

در این گزارش آمده است که آمریکا از سال 2005 و تا پیش از به قدرت رسیدن باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا به این آموزش ادامه داده است.

به گفته هرش، روابط میان آمریکا و گروهک بعد از سقوط نظام عراق در سال 2003 محکم‌تر شده است و کمک‌های مالی به شکل مخفیانه در اختیار گروهی از این گروهک قرار می‌گرفت تا به جمع آوری اطلاعات درباره ایران بپردازند.

اخیرا نیز روزنامه‌ی پاکستانی الامه به نقل از خبرنگار خود در افغانستان اعلام کرد که نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان بر روند آموزش گروهی از عناصر گروهک تروریستی منافقین در ایالت هرات واقع در غرب افغانستان نظارت دارند.

این روزنامه نوشت که به دنبال اقدامات پیشگیرانه دولت عراق از فعالیت‌های این گروهک، تعدادی ازعناصر این گروهک به افغانستان منتقل و در شمال این کشور به ویژه منطقه هرات مستقرشدند و هدف آنها نیز آموزش برای ایجاد خشونت و درگیری در داخل ایران است.

به نوشته این روزنامه، این اقدام آمریکا بنا بر پیشنهاد اسراییل و طبق طرحی که از اوایل سال جدید میلادی اجرا می‌شود، است.

برنامه هسته‌یی ایران و گروهک تروریستی منافقین:

منافقین یکی از عوامل افشای برنامه مسالمت آمیز هسته‌ای ایران بوده‌اند.

سیمور هرش نیز به نقل از یکی از اعضای سابق و بازنشسته سیا در این باره می‌نویسد که دولت بوش از او خواست تا به این گروهک در جمع آوری اطلاعاتی در خصوص برنامه‌ی هسته‌یی ایران کمک کند.

هرش هم‌چنین با اشاره به ماجرای ترور دانشمندان ایران در طول چند سال گذشته تاکید دارد که مسوولان عالی‌رتیه دولت اوباما مطمئن هستند و تاکید دارند که این حملات از سوی گروهک تروریستی منافقین و سرمایه‌گذارش موساد اسراییل انجام می‌شد البته این در حالی است که دولت اوباما این مساله را تکذیب می‌کند اما یکی از مسوولان سابق سازمان اطلاعات آمریکا می‌گوید که این عملیات‌ها با حمایت سازمان اطلاعات آمریکا انجام می‌شد و هدف از آن ضربه زدن به روحیه ایرانی‌ها، تاسیسات مربوط به غنی‌سازی اورانیوم و غیره است.

با وجود این اعترافات مسوولان آمریکایی و مدارکی که از اعترافات عاملان عملیات‌های تروریستی در ایران به دست آمده، هنوز دقیقا معلوم نیست که چرا نام این گروهک از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف شده است.

ترور دانشمندان هسته‌یی ایران ، مصداق بارز همکاری دولت آمریکا و عوامل سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) با منافقین در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران است که گزارش یدیعوت آحارانوت نیز با تایید مساله حمایت آمریکا از منافقین در عملیات جاسوسی می‌نویسد تصمیم دولت آمریکا در حذف نام منافقین از فهرست گروه های تروریستی ، پاداش آمریکا به این گروهک به علت همکاری با عوامل موساد در زمینه مقابله با فعالیت‌های هسته‌یی ایران است.

اخیرا شبکه «ان بی سی» اعلام کرد گروهک منافقین در مجموعه ای از ترورهای حساب شده که دانشمندان هسته‌یی ایران را مورد هدف قرار داده است با اسرائیل همکاری می‌کند.

پال پیلار، تحلیلگر ارشد سابق سیا در یادداشتی، گزارش شبکه ان بی سی را مورد تائید قرار داد و تصریح کرد که این‌ها عملیات‌های تروریستی است که با تعریف مورد استفاده دولت آمریکا در مورد گروه های تروریستی نیز سازگاری دارد.

و بالاخره اینکه همه این اقدامات تروریستی در حالی است که از ترور اولین شهید هسته‌یی ایران، شهید علی محمدی، دانشمند هسته‌یی ایران تنها سه سال می‌گذرد و نه 10 سال که بر اساس آن نام گروهک از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج شده است.

منابع:

ایسنا

کانون هابیلیان

انجمن عدالت

موسسه دیده بان

الدستور

اشرف نیوز

باشگاه خبرنگاران

سایت ایران هسته‌یی

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۱-۰۸-۰۷ ۰۰:۰۸

خدا وكيلي! زشت‌ترين، پست‌ترين و رزلترين{رذل‌ترين} سازمان همين، مجاهدين خلقه{منافقينه} و من نمي‌دونم چرا اين سازمان ننگين هنوز پا برجاست و مردم ما بايد بدانند هيچ اعتمادي نبايد بشه در هيچ جاي دنيا.