به گزارش ایسنا، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، جعفر مهرکیان سرپرست هیات مشترک باستان شناسی ایران - ایتالیا سابقهی سرپرستی چندین کاوشگاه باستانشناسی در سراسر کشور و نیز سرپرستی کاوش چندین جایگاه باستانی در خوزستان را دارد، در واپسین روزهاپس از کاوش در «کل چندار دره شمی»، با اشاره به «کل چندار دره شمی» خوزستان، گفت: پیشینهی این کشف به دههی هفتاد و در آستانهی بنیانگذاری سازمان میراث فرهنگی کشور و هنگامی که آنها برای یک بررسی بسیار کوتاه به صورت اتفاقی به بازدید کناره رودخانه مرغا (مرغاب) در شهر باستانی ایذه رفته بود، باز میگردد.
او افزود: نخستین بار سنگوارههایی را در بستر صخرهای نزدیکی خرابههای یک بنای کهن در کرانهی رودخانهی مرغا، در افق آسماری دیدم.
این باستانشناس با بیان به اینکه آن سنگوارهها ردپاهای پرندگان بزرگی است که هر یک ۲۰ سانتیمتر درازا داشته است، اظهار داشت: ردپای پرندگان به شکلی بود که انگار در یک مسیر به صورت گروهی حرکت کردهاند و جای پای آنها بشکل نگارکندهایی بر صخرهای کنارهی رود درآمده بود.
مهرکیان اضافه کرد: به دلیل کمبود امکاناتی مانند دوربینهای دیجیتال و دستگاه G.P.S آنگونه که دلخواهم بود نتوانستم آنها را مستندنگاری کنم؛ تا اینکه دوباره در آخرین روزهای کاوش، در ادامهی سومین فصل کاوشهای باستانشناسی در «کل چندار شمی» برای مستندنگاری این یافتهها به آنجا رفتم و با کوشش بسیار دگر باره به آن آثار دسترسی پیدا نکردم؛ اما خوشبختانه با پیدایی ردیف دیگری از سنگوارهها دریافتم که آنجا، ظرفیت بررسیِ زمینباستانشناسی بیشتری دارد.
او با اشاره به این که رسوبات فروریزی طبیعیِ کنارهی رودخانه به احتمال زیاد بازماندهی تودهی سنگوارهها، را پوشانده و یا به هنگام سیلابی شدن رودخانه شسته شده است، گفت: با این بازماندهها میتوان دریافت که این سرزمین دیرینگی بسیاری داشته است که ما از آن بیخبر بودیم.
مهرکیان گفت: پژوهش بر روی بازماندههای دیرینهی یاد شده، فراتر از دایرهی تخصصی باستانشناسان بوده و نیازمند کنکاشهای پژوهشگران رشتههای تخصصی دیگر یا مشترک با باستانشناسی و دیرینشناسی است. از این رو همکاری متخصصانِ دیگر دانشها، با هدایت باستانشناسان برای پی بردن به ویژگیهای زیستگاه این پرندگان، معنادار خواهد شد.
این باستانشناس با بیان اینکه آثار پنجهی پرندگان در سنگوارههای کشف شده که به شکل چلیپایی سه انگشت به جلو و یک انگشت به عقب است، گفت: از آن جا که این رد پاها تا حدودی از میان رفته و تنها با کاوشهای باستانشناسی ردپایهای بیشتر (در زیر رسوبات) آشکار میشود که بازنگری آنها نیازمند برنامهریزیهای آینده است.
مهرکیان افزود: اینکه آیا این پرندگان دیرینه میتوانستند وجود پرندگانی چون آرکئوپتریکسها را ثابت کنند، نیازمند بررسی کارشناسان میراث فرهنگی و زمین شناسان است.
او با اشاره به ساخت راه جدید ایذه به مسجد سلیمان که از نزدیکی محل کشف این سنگوارهها میگذرد، گفت: وجود این یافتههای زمین باستانشناسی میتواند در پدیداری و گسترش گردشگری منطقه موثر باشد چرا که امامزاده معتبر سید صالح نیز در نزدیکی آنجا است.
نتایج پایان فصل سوم کاوش در دره شمی
مهرکیان در مورد پایان یافتن سه فصل کاوش در این محوطه تاریخی گفت: در این مدت سه سکو به شکل کعبههای سنگی که احتمالاً کاربرد نیایشگاهی داشتند و یک تختگاه به تدریج پیدا شد.
او با بیان اینکه این سکوها یک تختگاه را معرفی میکردند که با یک پلکان بیش از ۱۵ متر با فضای بیرونی در ارتباط بود، افزود: سومین سکو که توسط هیأت ایرانی در ادامهی فصل سوم کاوش کشف شدT بیش از پیش آسیب دیده بود و سنگ بنای آن برای ساخت منازل روستایی اطراف بهکار رفته بود. همچنین در پایین تختگاه سازههای معماری نویافتهای شامل دو آرامگاه گور دخمهای، دو گور دخمهی بزرگ و سازههای ناشناخته معماری کشف شد.
این باستانشناس با بیان اینکه در ادامهی کاوشها دو آرامگاه خانوادگی دیگر در فاصلهی تقریباً ۳۰۰ متری پیدا شده است، افزود: ساختار معماری مربوط به دوران پس از شکوه منطقه و متروک شدنش نیز پدیدار شد که میتواند به کوچگاههای کوچگران بختیاری در گذشتههای دور مربوط باشد.
او گفت: در ادامهی کاوشهای فصل سوم که تمام آن توسط هیأت ایرانی انجام شد، آرامگاه گوردخمهای، سه گور ساده دستخورده در مجموع به دست آمد. همچنین یکی از دریافتهای مهم ادامه کاوشهای باستانشناسی دستیابی به آرامگاهی بود که در فضای زیرزمینی ساخته نشده بود بلکه با دیوارههای پیرامون آن به نظر میرسید در فضای باز به صورت یک اتاق مورد استفاده قرار گرفته است چرا که در ورودی و دیوارهای دوگانهی آن به فضای باز راه داشت و دیوار سوم نیز به زیر پلکان وصل میشد.
مهرکیان تصریح کرد: کاوشهای منطقهی «شمی» نشان میدهد که با یک مکان نیایشی و به بیان دیگر، میکروپل یا گورستانی گسترده در ابعاد ۵۰ هکتار روبه رو هستیم؛ در مورد ساکنین یا خاکسپردگان این گورستان، نیایشگاه و جایگاه آیینی بایستی به دنبال خاستگاه و جایگاه زیستی باشیم. همچنین امیدواریم در فصل چهارم کاوش در شاه نشینی که به نظر میرسد در بلندیهای موسوم به «چال قلعه» قرار داشته باشد به مطالعات جدیدی دست بزنیم و اطلاعات نوینی درباره معماری و مسکن و مأوای کسانی که در اینجا دفن شدند دسترسی پیدا کنیم و حقایق تازهتری را بدست آوریم.
انتهای پیام
نظرات