به گزارش ایسنا یدالله گودرزی نوشته است:
«یست و پنجم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت مقام فردوسی پاکزاد و پاکنهاد و روز پاسداشت زبان ارجمند و کم نظیر فارسی است. زبان فارسی تنها یک زبان نیست، بلکه جریانی است پویا و ماندگار از لطیف ترین اندیشه های برین بشری که فرهنگ آفرین و تمدن ساز بوده و ریشه در اندیشه های الهی و انسانی قوم ایرانی دارد، قومی که از دیرباز بر مدار مروت و مدارا حرکت کرده و یاریگر ستمدیدگان و ضعیفان بوده است. این زبان موزون و سرشار از واژه های شاعرانه و دل انگیز، دو موضوع ارجمند را به تکامل رسانده است، نخست خط و دیگری شعر.
زیباترین خطوط موجود در جهان در زبان فارسی پدید آمده است و تجربه خطوط دیگر در این زبان به تکامل رسیده است. خط نستعلیق و شکسته نستعلیق مظهری است از زیبااندیشی و زیبانگری ایرانیان.
در حوزه شعر نیز این زبان آفاق بیکرانی را درنوردیده و جهانهای تازه و بکری را آفریده که در کمتر زبانی دیده میشود. زبان فارسی آنقدر ظرفیت و انعطاف داشته که توانسته با وجود رویداد های گران وبنیان افکن که بر این سرزمین رفته است همچنان خود را حفظ کند و در مسیر تاریخ جریان یابد.
در دورههایی مردمان یک قاره در جهان به فارسی سخن گفتهاند و مینوشتهاند. از مرزهای چین و کاشغر تا فلسطین و مصر و میانرودان و فرارودان تا پاکستان و تاجیکستان و بالکان زبان فارسی رواج داشته است. گوشههایی از این گستردگی را میتوان در کتابخانهها، موزههای کشورهای مختلف چون ترکیه، هند و همچنین آثار باستانی کشف شده دید.
زبان فارسی در دوره ی معاصر به اوج پختگی و تعادل و ترازی رسیده است و نثر درخشان و پرمایهی امروزی را میتوان در آثار بزرگانی همچون زرین کوب، یوسفی، فروغی، دانشور و دیگر کسان دید. این جریان بسامان و درست متاسفانه در سالهای اخیر دچار مشکلات و مخاطراتی شده به گونه ای که حیات زبان فارسی را درخطر انداخته است. در گذشته، نویسندگان و کاتبان دارای تبحر و تخصص بودند، آثار گذشته را می خواندند، با سواد و ادیب بودند، بر زبان و خط و دستور وزبان فارسی تسلط داشتند و پس از کسب این تخصص ها دست به قلم می بردند، اما امروزه به دلیل فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و پیامرسان، هر کسی اقدام به نوشتن می کند و با کمترین آشنایی نسبت به زبان و ادبیات، کلمات درست و نادرست و تصحیف شده را کنار هم می چیند و برای افراد بی شماری ارسال می کند. بیش از نود درصد این نگارندگان سرمست! اطلاعی از بدیهیات نویسندگی ندارند و آثارشان، مخلوقات بی سر و شکلی است که در دراز مدت می تواند چهره زبان را دگرگون کرده و از شکل بیندازد. از طرفی با ورود فناوری های جدید، سیل و خیل واژه های بیگانه وارد زبان فارسی شده و سبب تغییر هویت زبان می شود. در این میان گرایش عده ای از مردم به واژه های انگلیسی و متاسفانه متوسل شدن برخی از نخبگان و کارشناسان به این واژه ها به دلیل توهم تاثیر گذاری، وضعیت کنونی را بغرنج تر کرده است، براین همه بی عملی و انفعال عجیب دستگاههای فرهنگی را باید افزود، انگار نه انگار که وجود دارند و وظایفی مهم بر دوش می کشند.
با وجود قوانین مصوب مجلس درباره زبان فارسی (مثل قانون ممنوعیت به کار گیری اسمها و عنوانها و اصطلاحات بیگانه) به آنها عمل نمی شود و قوه قضاییه هم مجازاتهای وضع شده برای عمل نکردن به این قوانین را اعمال نمی کند!
متاسفانه غفلت از زبان فارسی که غفلت از یک فرهنگ و تاریخ پربار است همچنان ادامه دارد؛ این در حالی است که بسیاری از موضوعاتی که دغدغه دستگاهها و مسئولان است در صورت خدشه و نابودی قابل بازیابی است اما اگر خط و زبان فارسی نابود شود یک فرهنگ و ادبیات و تاریخ نابود شده و دیگر قابل بازیابی نخواهد بود. باری سخن در این باره بسیار است. بایسته است که همه دستگاههای فرهنگی با همافزایی درباره حفظ و نگاهبانی زبان فارسی تلاش کنند و با همگرایی بیشتر در این راستا، کاری فراگیر و پیوسته انجام دهند. البته پیش از هر کاری ضرورت دارد نگاه درست و متعادلی درباره خط و زبان فارسی داشته باشیم و بایستهها را بسنجیم و از کارها و تعصبات بیهوده که تنها نیروها و امکانات را به هدر میدهد پرهیز کنیم تا به دامان افراط و تفریط نغلتیم و فرصت را از دست ندهیم. این روز بزرگ را ارج می نهیم و «آیین سخن » فردوسی را پاس می داریم.»
انتهای پیام


نظرات