مردی از نسل زبرالحدید/یادی از فرمانده شهید علی قلی‌نژاد

حسین زکریائی عزیزی در یادداشتی،یاد فرمانده و جانباز سال‌های دفاع مقدس و رزمنده مدافع حرم؛ حاج علی قلی‌نژاد را گرامی داشت.

به گزارش ایسنا، در این یادداشت می‌خوانیم:
نسل متفاوتی در این مملکت بودند که امام‌شان را از نزدیک ندیدند و لبیک گفتند و از جان و زندگی‌شان مایه گذاشتند.
علی آقا از جمله این نسل و از خیل این بچه‌ها بود که در سن نوجوانی پابه عرصه و صحنه کارزار دفاع مقدس گذاشتند و تا پایان جنگ هم ایستادند.
نکته جالب اینجاست که علی آقا درعملیات «کربلای ۱» یعنی  تیرماه سال ۶۵ در منطقه مهران و قلاویزان ،شکمش توسط ‌کالیبر مستقیم دشمن کلا پاره و بخشی از احشای بدن از شکم خارج‌ شد و به همین دلیل طحال او را از بدنش جدا کردند و بخشی از روده‌اش  را هم‌ بریدند ولی به محض برگشت سلامت، البته سلامت نسبی،نگفت من جانبازم و باید پشت جبهه بمانم بلکه با همان حالش دوباره برگشت و تا پایان جنگ هم درجنگ ماند و درعملیات‌های متعددی  شرکت کرد که دیگر اعضای بدنش نیز  بعدها مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفت و حتی در سرش ترکش به یادگار مانده بود.
این اواخر نیز به خاطر همین جانبازی‌اشف بدنش طبیعی بود تعدیل برود ولی با همه این مشکلات باز هم آرامش نداشت و با اصرار و پیگیری‌های زیاد،دوستان و فرماندهان را راضی نمود که برای دفاع از حرم اهل بیت (علیهم السلام) به سوریه برود که موفق هم شد.
و بسیار دوست داشت که به شهادت برسد. اصلا این مرد دنبال شهادت می‌گشت. من در جریان روند درمانش بودم و پر واضح بود که بر اثر همان نارسایی‌هایی همچون نداشتن طحال،بخشی از روده و همچنین ریه‌های  شیمیایی شده، به شهادت رسیده است.

خوش‌برخورد و خوش خنده بود.همیشه لبخند گوشه لبش بود. به خودش هم به تأسی از اهل پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم‌السلام و آن چیزی که در آموزه‌های دینی ما بود می‌رسید و همیشه خوش چهره و خوش تیپ می‌گشت.
صراحت لهجه از دیگر خصوصیات حاج علی بود . حتی در موضوعات سیاسی . با کسی تعارف نداشت و از مواضع نظام و رهبری کوتاه نمی‌آمد و با بصیرتی همچون دوران دفاع مقدس حتی در فضای مجازی از منویات آقا و امام و شهدا دفاع می‌کرد.

عشق به اهل بیت در تک تک سلول‌های بدنش متبلور بود . از دوران نوجوانی در دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی مداحی‌ می‌کرد. از جمله در مراسمات تشییع شهدای دفاع مقدس اگر در منطقه عملیاتی نبود و در شهر حضور داشت، میدان‌دار و مداح اصلی  بود و صدای بسیار خوشی نیز  داشت و از اشعار پرمغز و درس آموز استفاده می‌کرد. یادم است هر ساله مساجد برای دعوت از ایشان و مداحی در مراسم زنجیر زنی‌ سبقت می‌گرفتند و رقابت داشتند و این، حاصل اخلاق حسنه و صدای خوش و البته استفاده از اشعار پرمغز و باکیفیت ایشان بود.

شهید قلی‌نژاد


مدیریت و تدبر ایشان هم زبانزد بود. از دوستان و همرزمان ایشان نقل است که عموما معتقدند حاج علی به عنوان فرمانده در عملیات‌های متعدد نیروهای تحت امر را به نحو احسن مدیریت می‌کرد و الان هم اگر از آنها بپرسید می‌گویند حاج علی فرمانده مقتدر و موفقی در جنگ بود .
از ریا به شدت  بدش می‌آمد و هیچ نسبتی با مال دنیا نداشت. بروید زندگی و اموالش را ببینید. نیازی به گفتن من نیست؛ حتی یکی دوبار درمورد مباحث‌ مالی با او حرف زدم که گفت آدم باید به اندازه‌ داشته باشد تا سبکبال باشد و بتواند راحت دل بکند.
آدرس بنیاد شهید و قبل‌ها بنیاد جانبازان را هم بلد نبود. بسیاری از دوستان نزدیک ایشان همینگونه‌اند.
نسبت به رفقا و اهل فامیل هم دغدغه داشت و دلسوزی می‌کرد. بارها از نزدیک دیدم که نگران اهل فامیل است  و دوست داشت قدمی برای حل مشکلات‌شان بردارد و تا جایی که توانش را داشت دریغ نمی‌کرد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۹ خرداد ۱۴۰۰ / ۰۸:۳۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1400030906262
  • خبرنگار :