یک روز با مهدی اولاد قهرمان پارالمپیک

قهرمانی با آرزوهای متفاوت؛ دوست دارم سرپرستی ۱۰۰ یتیم را برعهده بگیرم

قهرمان پارالمپیک توکیو در پرتاب وزنه که ۱۷ مدال بین‌المللی (۱۲ مدال طلا، ۲ نقره و ۳ برنز) در کلکسیون افتخاراتش دارد پس از کسب مدال طلا و نقره پرتاب وزنه و دیسک در پارالمپیک توکیو، در حال حاضر یکی از آرزوهایش این است که قله‌های پهلوانی را فتح کند و اسم خود را ماندگار نگه دارد.

مهدی اولاد را می توان در زمره نامدارترین مدال آوران ورزش معلولین به شمار آورد. او فعالیت خود را از  ۶ سالگی با رشته تکواندو شروع کرده و به مرور مدارج ترقی ورزشی را سپری کرده است. عضویت اولاد در تیم ملی پارادوومیدانی را باید نقطه عطف حیات ورزشی وی به شمار آورد که در نهایت منجر به کسب ۴ مدال جهانی در سال ‌های ۲۰۱۱،۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ و دو مدال طلا در بازیهای پاراآسیایی جاکارتا در پرتاب دیسک و وزنه شد. این ورزشکار مطرح دوومیدانی معلولان که در خانواده ای ارتشی و برخوردار از ۴ خواهر و برادر به دنیا آمده، تحصیلات ورزشی خود را در کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزش ادامه داده و اکنون نیز دانشجوی دکترای مدیریت ورزش است.

 اولاد در این میان نقش خانواده خود را در موفقیت های ورزشی‌اش پررنگ می‌داند و معتقد است که حمایت‌های خانواده از فعالیت های ورزشی او بسیار تاثیرگذار و راضی کننده بوده و همین دلگرمی سبب شد تا به مدال‌های زیادی در عرصه‌های بین‌المللی دست پیدا کند.

ببینید:

عشق و علاقه او به کشورش و عدم رضایت شخصی اولاد از نظر مدالی، جایگاهی و تلاشش برای ارتقای کیفی مدال ها، از جمله نکات شاخص و بارز گفت و گوی ما با اوست. با این حال او تاکید می کند که تلاش و سعی خود را برای فتح سکوها و قله‌های پهلوانی و ماندگاری نام ورزشی خود بکار بسته است.

 گفت و گوی خبرنگار ایسنا با  مهدی اولاد را می‌خوانید.

 پیشینه ورزشی و کسب ۱۷ مدال بین المللی

مهدی اولاد متولد سال ۱۳۶۵ از تهران و ورزشکار پارادوومیدانی در رشته پرتاب دیسک و وزنه  هستم. ۴ خواهر و برادر دارم که من فرزند سوم خانواده هستم، پدرم بازنشسته ارتش و مادرم خانه دار است. از ۶ سالگی ورزش را با تکواندو شروع کردم و ۱۰ سال در این رشته فعالیت می‌کردم تا دان یک،  سپس در ۱۶ سالگی وارد رشته پاورلیفتینگ شدم و از این طریق به رشته قوی‌ترین مردان راه پیدا کردم. مدت ها از ناحیه شبکه چشم دچار عارضه‌ بودم که در سال ۸۷ مربی ام آقای نثاری متوجه این مشکل من شد و این موضوع را با فدراسیون نابینایان و کم بینایان هماهنگ کرد تا در رشته پرتاب وزنه برای کسب کلاس بندی پزشکی تست بدهم. سال ۸۸ بود که در مسابقات انتخابی تیم ملی پارادوومیدانی شرکت کردم و عضو تیم ملی شدم. در این مدت موفق به کسب ۴ مدال جهانی در سال ‌های ۲۰۱۱ ،۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ و دو مدال طلا بازیهای پاراآسیایی جاکارتا در پرتاب دیسک و وزنه شدم. همچنین مدال قهرمانی آسیا  در کویت و مدال طلا و نقره پارالمپیک توکیو در پرتاب وزنه و دیسک از دیگر افتخاراتم است. در حال حاضر ۱۷ مدال بین‌المللی دارم که ۱۲ مدال آن طلا، ۲ مدال نقره و ۳ مدال برنز است.

سال ۸۸ بود که در مسابقات انتخابی تیم ملی پارادوومیدانی شرکت کردم و عضو تیم ملی شدم. در این مدت موفق به کسب ۴ مدال جهانی در سال ‌های ۲۰۱۱،۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ و دو مدال طلا بازیهای پاراآسیایی جاکارتا در پرتاب دیسک و وزنه شدم.

*دانشجوی دکترای مدیریت ورزش هستم

تحصیلات برای من بسیار حائز اهمیت است. تحصیلاتم را در کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی ادامه دادم و اکنون نیز دانشجوی دکترای مدیریت ورزش هستم. ۳۷ سال سن دارم و ۳۱ سال است که ورزش می‌کنم. با حمایت‌هایی که به ویژه در این دوره از سوی مسوولین داشتم سبب شده تا به مدال‌های زیادی در عرصه‌های بین‌المللی دست پیدا کنم. البته هنوز از نظر مدالی و جایگاهی راضی نیستم چون معتقدم بالاترین سکو برای ورزشکار سکوی طلای المپیک و پارالمپیک است. هرچند به این مهم دست پیدا کرده‌ام اما همیشه سعی دارم قله‌های پهلوانی را فتح کنم تا اسم خود را ماندگار نگه دارم.

بالاترین سکو برای ورزشکار سکوی طلای مدال المپیک و پارالمپیک است. هرچند به این مهم دست پیدا کرده‌ام اما همیشه سعی دارم قله‌های پهلوانی را فتح کنم تا اسم خود را ماندگار نگه دارم.

*در ۶ سالگی تکواندو را شروع کردم

سال ۸۰ -۷۹  که ورزش تکواندو را به خاطرمشکلی که در بینایی داشتم کنار گذاشتم، مربی‌ام همیشه به پدرم می‌گفت که اگر مهدی این مشکل را در بینایی‌ نداشت یکی از قهرمانان المپیک ما در تکواندو بود اما متاسفانه تقدیر این طور رقم خورد که در پارادوومیدانی ورزش حرفه‌ای را ادامه دهم. زمانی که در رشته قویترین مردان کار می‌کردم با یک آسیب دیدگی از ناحیه فیله کمر در سال ۸۶ مواجه شدم که بعد از آن تمریناتم  تعطیل شد.

در آن زمان آقای حکمت که دکترای تربیت بدنی داشت به من پیشنهاد داد که دیگر در این رشته نمانم و در یکی از ماده‌های دوومیدانی تست بدهم. بعد از توصیه وی با دادادشی که در آن زمان دبیر فدراسیون دوومیدانی بود تماس گرفتم و او گفت به ورزشگاه شیرودی بروم تا از من تست بگیرند. در آنجا در پرتاب وزنه از من تست گرفتند و توانستم وارد رشته دوومیدانی شوم.

* سوم ابتدایی متوجه شدم که از ناحیه چشم دچار مشکل هستم

سوم ابتدایی بودم که پس از معاینه چشم توسط معلم بهداشت مدرسه متوجه شدم که از ناحیه چشم دچار مشکل هستم. آن زمان مشکل چشمم خیلی حاد نبود، اما رفته رفته به ویژه در مسابقات قویترین مردان به دلیل فشار زیاد چشمم دچار خونریزی شد و بینایی‌ام کاهش پیدا کرد.

* از بچگی به ورزش بیشتر از درس علاقه داشتم

اکثر خانواده‌ها ورزش کردن را در ۳ ماهه تابستان می‌دانند که این درست نیست. ورزش در کنار درس برای بچه‌ها می‌تواند از نظر اعتماد به نفس، خودباوری و پرانرژی بودن تاثیر زیادی داشته باشد و حتی به درسش هم کمک می‌کند. هرچند خانواده من روی درس تاکید زیادی داشتند و معتقد بودند که به جای ورزش درسم را جدی بگیرم، اما از همان دوران کودکی ورزش جزو علایق من بود و دوست داشتم ورزش را با پشتکار ادامه دهم. در عرصه ورزش با مشکلات زیادی روبرو بودم و خیلی وقت‌ها برای مسابقات تلاش زیادی می‌کردم، اما خط می‌خوردم و اعزام نمی‌شدم ولی با پشتکار ورزش را ادامه می‌دادم. اگر کسی بخواهد در ورزش موفق باشد باید برخوردار از پیشتکار باشد، درغیر این صورت ورزش برای او معنی نخواهد داشت.

*هیچ کار مفیدی در خصوص استعدادیابی صورت نگرفته است

موفقیت هیچ ربطی به عارضه‌ی جسمی ندارد. خیلی وقت‌ها موفقیت‌ها می‌تواند از یکسری استعدادهای نهفته در وجود هر فردی سرچشمه بگیرد حال یکی این استعدادها را پرورش می‌دهد و دیگری نهفته نگه می‌دارد و تلاش نمی‌کند تا از آن به درستی استفاده کند. استعدادیابی چیزی است که می‌تواند این موضوع را پوشش دهد که متاسفانه در فدراسیون ها این بحث دیده نمی‌شود و همیشه صحبت از استعدادیابی وجود دارد. تا به امروز هیچ کار مفیدی در خصوص استعدادیابی صورت نگرفته و خود مربیان هستند که در بحث ورزش استعدادی را پیدا و از آن حمایت می‌کنند که بعضا این کار به نام فدراسیون ها تمام می‌شود. جای تاسف دارد که چرا فدراسیون ها، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و پارالمپیک با امکانات خوبی که دارند درزمینه استعدادیابی کوتاهی می‌کنند در صورتی که می‌توانند به صورتی کار کنند که استعدادیابی به بهترین شکل انجام شود.

* بحث رسانه در انتخاب مسیر زندگی فرد معلول نقش مهمی دارد

از بچگی به ورزش علاقه داشتم و درهمین حوزه کارم را ادامه دادم و فکر می‌کنم بهترین نتیجه را تا به امروز کسب کرده‌ام. البته بحث رسانه در انتخاب‌ها خیلی مهم است. این موضوع را زمانی که سلطانی فر، وزیر ورزش بود متوجه شدم، آن زمان من به همراه زهرا نعمتی خدمت وزیر و مازیار ناظمی رسیدیم و گفتیم پوشش خبری که شما نسبت به اخبار المپیک، پارالمپیک و سایر رشته‌های ورزشی دارید، باعث می‌شود تا والدینی که در خانه فرزند معلول دارند و نمی‌دانند چگونه آنها را از گوشه نشینی خارج کنند، به نوعی خودباوری و اعتماد به نفس برسند و بتوانند مسیر را پیدا کنند. البته این بستگی به علاقه کودک نیز دارد که محیط ورزشی را ببیند و زندگی و آینده خود را در ورزش گره بزند یا خیر؟ متاسفانه چون ۹۵ درصد از پوشش خبری رسانه‌های مکتوب و تصویری مربوط به فوتبال است این مساله سبب شده تا خیلی از مردم نسبت به ورزش معلولین آگاهی لازم را نداشته باشند و این خود یک معضل بزرگ است. وقتی یک مسابقه پارالمپیک از تلویزیون پخش می‌شود مردم تازه متوجه می‌شوند که یک فرد معلول نیز می‌تواند با شرایطی که دارد ورزش کند.

*معلولین ابرستاره‌هایی هستند که دیده نمی‌شوند

به یاد دارم زمانی که دکتر آرگان از دانمارک برای گرفتن تست دوپینگ به خانه ما آمده بود می‌گفت در المپیک لندن زمانی که المپیک تمام شد ۲۰ روز بعد بازیهای پارالمپیک شروع می‌شد که تمام پزشکان وادا برای این بازی ها ماندند و تاکید داشتند که مسابقات ابرستاره‌ها شروع می‌شود.

 آنها اعتقاد داشتند بچه‌هایی که با این شرایط رقابت می‌کنند ابرستاره هستند در حالی که در ایران به ورزش معلولین توجه نمی‌شود و همیشه بعد از المپیک دیده می‌شود که این یک ضعف برای مسوولین است. در حال حاضر دنیا روی ورزش معلولین سرمایه‌گذاری می‌کنند اما در ایران این ورزش آن طور که باید دیده شود به آن اهمیت داده نمی‌شود.

معلولین ابرستاره‌هایی هستند که دیده نمی‌شوند. در ایران به ورزش معلولین توجه نمی‌شود و همیشه بعد از المپیک دیده می‌شود که این یک ضعف برای مسوولین است.  در حال حاضر دنیا روی ورزش معلولین سرمایه‌گذاری می‌کنند اما در ایران این ورزش آن طور که باید دیده شود به آن اهمیت داده نمی‌شود.

*اوقات فراغت ساز سنتی می‌زنم

روزی ۶ ساعت تمرین می‌کنم ۳ ساعت صبح و ۳ ساعت بعدازظهر. در حقیقت هر روز هفته به جز سه‌شنبه‌ها تمرین می‌کنم و اوقات فراغت خود را ساز سنتی «نی و تمبک» می‌زنم، زبان انگلیسی می‌خوانم و اگر چند روز فرصت داشته باشم مسافرت می‌روم. البته من ساز را برای دلم می‌زنم نه به صورت حرفه‌ای. برادر کوچکترم در حال حاضر نوازنده است و در کشورهای مختلف کنسرت می‌دهد، اما من دوست ندارم مثل او به صورت حرفه‌ای کار هنری را دنبال کنم حتی بعد از پایان ورزش حرفه ای.

* تا ۴۲ سالگی ورزش حرفه‌ای را ادامه خواهم داد

اگر زمانی احساس کنم کارایی لازم را در ورزش حرفه‌ای ندارم قطعا ورزش را کنار خواهم گذاشت. در حال حاضر تصورمی‌کنم تا ۴۲ سالگی می توانم در پرتاب وزنه و دیسک مدال کسب کنم. ورزش حرفه‌ای یعنی این که در بحث تغذیه، ایاب و ذهاب، روحی و روانی و.. مشکلی نداشته باشی تا عمر ورزشی خود را بالا ببری. فکر می‌کنم با شرایطی که دارم تا ۴۲ سالگی بتوانم ورزش حرفه‌ای را ادامه دهم و کار را پیش ببرم.

* دوست دارم سرپرستی ۱۰۰ بچه یتیم را برعهده بگیرم

در پارالمپیک توکیو در دیسک نقره و در وزنه طلا گرفتم، تلاشم بر این است که در پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس در هر دو ماده مدالم را طلایی کنم. با این نگرش ادامه می‌دهم تا با کمک خدا بتوانم به هدفم برسم. بزرگترین آرزویم در زندگی شخصی نیز این است که فضایی داشته باشم تا ۱۰۰ کودک یتیم را نگه دارم و سرپرستی آنها را برعهده بگیرم. امیدوارم روزی به این امر مهم  دست پیدا کنم.

بزرگ ترین آرزویم در زندگی شخصی نیز این است که فضایی داشته باشم تا ۱۰۰ کودک یتیم را نگه دارم و سرپرستی آنها را برعهده بگیرم. امیدوارم روزی به این امر مهم  دست پیدا کنم.

*همیشه دوست دارم با مدال هایم پدر و مادرم را خوشحال کنم

در خانواده چون از نظر جسمی درشت اندام هستم، همه به شوخی به من می‌گویند که تو حق بقیه را خوردی. البته هیچ کدام از خواهر و برادرانم اهل ورزش نیستند، برادر بزرگترم دو فرزند دارد. برادر کوچکم نوازنده است او هم ازدواج کرده، خواهرم هم یک بچه دارد، مادرم خانه دار و پدرم بازنشسته ارتش است. من تنها کسی هستم که در خانواده ورزش را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند. پدر و مادرم همیشه مشوق من بودند و آرزو می‌ کنند که درعرصه ورزش سربلند باشم من نیز سعی می‌کنم با مدالهایم آنها را خوشحال کنم.

*بعد از مدال پارالمپیک توکیو بیش از ۱۸۰۰ پیام در اینستاگرام داشتم

در هر خانواده حتی اگر انگشت کودکی بر سر بی‌احتیاطی بریده می‌شود، فشار و ناراحتی بر روی پدر و مادر است تا سایر افراد خانواده، خوشحالم از این که بعد از کسب دو مدال در پارالمپیک توکیو پدرم به من می‌گفت تا ساعت ۴ صبح بیدار بودم و جواب تلفن حتی کسانی را که نمی‌شناختم می‌دادم. بعد از کسب مدال در پارالمپیک توکیو بیش از ۱۸۰۰ پیام در اینستاگرام و ۴۰۰ پیام در واتساپ داشتم همه این پیام‌ها برای من یک پشتوانه و روحیه است که از مردم، خانواده و دوست و آشنا دریافت می کنم. این پیام‌ها انرژی مضاعفی به من می‌دهد تا کارم را با قدرت ادامه دهم.

*مسابقات جهانی ۲۰۱۹ امارات بهترین خاطره ورزشی ام‌ است

بهترین خاطره ورزشی من مربوط به مسابقات جهانی ۲۰۱۹ امارات است. در این مسابقات یک حریف کروات داشتم که برای اولین بار با او رقابت می‌کردم همه از ایران به من می‌گفتند که مهدی طلایش قطعی است، او در پرتاب دوم من را گرفت که شوک بزرگی برای من بود، وقتی شرایط را دیدم بلند شدم و به خودم گفتم این جا جایی نیست که شل شوی و و روحیه ات را ببازی، بلکه باید خودت را جمع و جور کنی، بنابراین از نظر روانی روی خودم کار کردم و ضربان قلب را بالا بردم تا در پرتاب پنجم توانستم او را شکست دهم و به مدال طلا دست پیدا کنم. تمام کسانی که در امارات و در تهران مسابقه من را پیگیری می‌کردند کسب این مدال که اولین مدال طلای کاروان نیز محسوب می‌شد برای آن ها جالب و جذاب بود. تلخ ترین خاطره‌ام هم دوباره به مسابقات جهانی ۲۰۱۹ برمی‌گردد که در شب پرواز به من گفتند مربی‌ام همراه من به مسابقات نخواهد آمد و باید بدون مربی در مسابقات شرکت می‌کردم.

* تصور دو مدال طلا درتوکیو را داشتم

مدالم در پارالمپیک توکیو با توجه به رکوردهایم قطعی بود، هر چند در پرتاب دیسک بعد از کسب مدال نقره خیلی ناراحت شدم چون خود را برای کسب دو مدال طلای پرتاب وزنه و دیسک در توکیو آماده کرده  بودم و اصلا تصور کسب مدال نقره در دیسک را نداشتم. اگر رکوردی که در تمرینات به ثبت رسانده بودم را در پارالمپیک تکرار می کردم بدون شک در دیسک نیز به جای نقره طلا می گرفتم.

* ورزشکار حرفه‌ای زیاده خواه است

ورزشکار برای این که بتواند ورزش خود را به صورت حرفه ای پیش ببرد باید برنامه ای تنظیم کند که از نظر فصل بدنسازی، آماده سازی برای مسابقات و ریکاوری شرایط را به گونه ای رقم بزند که بهترین عملکرد را در پیک مسابقات داشته باشد.

در فصل بدنسازی تقریبا ۶ ساعت تمرین سنگین داریم که در کنار آن می توان به بحث استفاده از مکمل، مشاوره با پزشکان تغذیه، بحث ماساژور و استفاده از استخر، سونا و جکوزی اشاره کرد. همه اینها ریکاوری هستند که بعد از ۶ ساعت تمرین سنگین باید انجام داد. حمایت هایی که فدراسیون یا کمیته ملی پارالمپیک  از یک ورزشکار حرفه ای انجام می دهند درست و منطقی است اما یک ورزشکار حرفه ای چون همیشه زیاده خواه است آن ایده آل هایی که می خواهد بهترین عملکرد را داشته باشد هر روز بالاتر می رود. یک زمانی ورزشکار و مربی زحمت می کشند و سود آن را دیگران می برند، اگر سلسله مراتب را بخواهیم در نظر بگیریم می بینیم که وزارت ورزش در حال حاضر هیچ حمایتی از ما انجام نمی دهد، اعتراضی که بین تمام رشته های ورزشی به جز فوتبال هست این است که وزارت ورزش آن طور که حمایت لازم را از فوتبال دارد، از سایر رشته های ورزشی انجام نمی دهد. کمیته ملی پارالمپیک تا جایی که بتواند از ورزشکاران حمایت می کند تا حقوقشان را به موقع دریافت کنند، حتی تجهیزات و ابزار لازم را فراهم می کند تا ورزشکار کمبودی در این زمینه نداشته باشد اما اینها کافی نیستند و توقعات دیگری وجود دارد.

*با وجود شکایت هنوز پاداش خود را از استان فارس دریافت نکرده‌ام

ورزشکار استان فارس هستم و با وجود این که بیش از یکسال از پارالمپیک توکیو می گذرد هنوز از استان فارس طلب دارم و پاداش مدال آوری من را به رغم این که در این  زمینه به دادگاه شکایت کردم و حکم گرفتم باز هم ندادند. در این ماه حکم توقیف اموال را گرفتم. واقعا زشت است برای یک مرجع حقوقی ورزش که با آن درآمد و بودجه ای که دارد بخاطر پرداخت نکردن مبلغ جایزه کار را به دادگاه بکشاند. از دست هیات استان فارس نیز ناراحت هستم، زنگ زدم و گفتم اگر فاکتورهای من را نمی دهید و هزینه هایی که انجام دادم را پرداخت نمی کنید و از من حمایت لازم را به عمل نمی آورید بعد از مسابقات فرانسه رضایت نامه من را بدهید تا برای استان دیگری مسابقه بدهم. این حمایت‌ها برای ورزشکاری که با این شرایط زندگی و ورزش خود را می‌چرخاند باید وجود داشته باشد تا از نظر روانی کارش را به راحتی انجام دهد. یکسری کار خود را انجام می‌دهند و یکسری اصلا انجام نمی‌دهند. در فصل بدنسازی بعضی شب‌ها از بدن درد به دلیل زدن وزنه خوابم نمی‌برد اما باز هم کار را ادامه دادم، اگر مسوولین درک نمی‌کنند کار را به فرد دیگری بسپارند تا درد ورزشکار را بفهمد، اما متاسفانه این صندلی‌ها چون خیلی شیرین است به راحتی از آن نمی‌گذرند.

با وجود این که بیش از یکسال از پارالمپیک توکیو می گذرد هنوز از استان فارس طلب دارم و پاداش مدال آوری من را به رغم این که در این  زمینه به دادگاه شکایت کردم و حکم گرفتم باز هم ندادند. در این ماه حکم توقیف اموال را گرفتم. واقعا زشت است برای یک مرجع حقوقی ورزش که با آن درآمد و بودجه ای که دارد بخاطر پرداخت نکردن این مبلغ کار را به دادگاه بکشاند.

*دوست ندارم برای کشور دیگری رقابت کنم

دوست ندارم برای کشور دیگری مسابقه بدهم قطعا در ایران خواهم ماند و ورزش را در کشورم ادامه می‌دهم چون با توجه به سنم در شرایطی نیستم که مهاجرت کنم یا در کشور دیگری مسابقه بدهم. همیشه دوست دارم برای به اهتزاز درآوردن پرچم کشورم تلاش کنم نه برای کشور دیگر. این که پیشنهادی باشد به صورت مستقیم از کسی دریافت نکردم هر چند چراغ سبزهایی نشان داده شده که برای آن کشور مسابقه بدهم که البته من نه شرایطش را داشتم و نه این که دوست دارم این کار را انجام دهم. من در ایران خواهم ماند و کار را تا زمانی که از ورزش حرفه‌ای خداحافظی کنم ادامه خواهم داد.

آرزو می‌کنم مسوولین یک کم به فکر ورزشکاران باشند تا بتوانند سرمایه‌ها را در ایران نگه دارند.

*فرصت رفاقت با کسی را ندارم

در عرصه ورزش دوست و رفیق زیاد دارم از جمله محمدرضا گرایی، احسان حدادی و بعضی از فوتبالیست‌ها و بازیگران، اما این که خیلی رفاقتی برخورد کنم اینطور نیست و هر کسی کار خود را انجام می‌دهد. این قدر تمرینات سنگین است که هر کس فقط می‌تواند کار خود را پیش ببرد و امکان رفاقت نزدیک وجود ندارد و بیشتر سعی می‌کنم تلفنی با دوستانم در ارتباط باشم.

*کفش ۲.۵ میلیونی ۱۰ میلیون شده است

درخواست‌ها از مسوولین همیشه حمایتی است این قدر که صبح و شب وقت خود را صرف ورزش می‌کنم شاید در خانه نباشم و زمانی که در خانه هستم فقط استراحت می‌کنم. وقتی این همه تلاش می‌کنیم تا با کسب مدال پرچم کشور را به اهتزاز درآوریم توقع داریم که حمایت‌ها به شکلی باشد که بدون دغدغه و با فکر باز تمرین کنیم. کفش پرتابی که قبلا دومیلیون و پانصد هزار تومان می‌خریدم الان قیمت آن ۱۰ میلیون تومان شده است. هزینه‌ها به حدی سنگین شده که دیگر اسپانسری وجود ندارد که از ورزشکاران حمایت کند، امیدوارم مسوولین به فکر ورزشکاران باشند.

کفش پرتابی که قبلا دومیلیون و پانصد هزار تومان می‌خریدم الان قیمت آن ۱۰ میلیون تومان شده است. هزینه‌ها به حدی سنگین شده که دیگر اسپانسری وجود ندارد که از ورزشکاران حمایت کند، امیدوارم مسوولین به فکر ورزشکاران باشند.

*متولد تهرانم اما برای استان فارس مسابقه می‌دهم

پدر بزرگ مادرم از اهالی آباده فارس بود. البته مادرم در تهران بزرگ شده و ازدواج کرده، من هم در تهران به دنیا آمدم و تا قبل از سال ۲۰۱۷ برای استان تهران مسابقه می‌دادم، اما رییس هیات پیشین استان تهران که آن زمان دکتر شمس بود من را فراری داد و از سال ۲۰۱۷ به صورت رسمی ورزشکار استان فارس شدم.

*ازدواج مانعی برای ورزش حرفه‌ای نیست

هنوز ازدواج نکرده‌ام، البته معتقدم ازدواج مانعی برای ورزش حرفه ای نیست و زندگی کردن به صورت حرفه‌ای مهم است. کسی که بخواهد با طرز فکر حرفه‌ای زندگی کند بدون دغدغه می‌تواند ازدواج کند، درس بخواند و حتی ورزش حرفه ای را ادامه دهد. ولی فعلا به من زن نمی‌دهند (با خنده) چون مرتب در جاهای مختلف هستم.

اگر کسی موقعیتش را داشته باشد بهتر است ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد که یکی از اصل ‌های مهم زندگی است. به هر صورت اگر شرایطش پیش بیاید چرا نباید ازدواج کرد.

*در مدرسه خیلی شلوغ بودم و مرتب کتک می‌خوردم

من خاطرات مدرسه را تعریف کنم بدآموزی دارد. در مدرسه خیلی شلوغ و شر بودم هر زمان پدر و مادرم کارنامه من را می گرفتند ۴ تجدیدی داشتم. بابام هیچ وقت فکر نمی‌کرد که من تا دکترا ادامه تحصیل بدهم، اصلا درس نمی‌خواندم. ابتدایی خوب بودم اما از دوره راهنمایی به بعد درسم افت کرد و بیش از آنکه درسم را بخوانم شلوغ و شر بودم و مرتب از ناظم و معلم‌ها کتک می خوردم. شاید یکی از دلایلی که سبب شد تا چشمانم خیلی ضعیف شود به خاطر کتک‌هایی بود که می‌خوردم. خدایی بد کتک می‌زدند ولی همیشه می‌گویند «چوب معلم گله» به اعتقاد من هر کسی با درس خواندن خیلی چیزها یاد می‌گیرد. الان که بزرگ شدم فهمیدم چقدر با درس خواندن فرد از نظر جایگاه اجتماعی، شخصیت، نحوه‌ی صحبت کردن و حتی فن بیان با فردی که سواد زیادی ندارد متفاوت است و زندگی خود را تغییر می‌دهد. من آن زمان چون تکواندو کار می‌کردم و مرتب باشگاه می‌رفتم فرصت کافی برای درس خواندن نداشتم. واقعا اگر کسی موقعیت برای خواندن درس داشته باشد اما استفاده نکند بزرگ‌ترین اشتباه را در زندگی انجام داده است. متاسفانه طرز فکری که در جامعه اکنون باب شده این است که اگر مدرک بگیرم کجا باید مشغول کار شوم، چرا باید درس بخوانم در شرایطی که هنوز مشکل اشتغال وجود دارد. این طرز فکر اشتباهی است که اکثر جوانان با آن مواجه هستند. به عنوان فردی که هم درس می خوانم و هم ورزش را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنم معتقدم باید تحت هر شرایطی درس را جدی گرفت حتی اگر فردی بیکار است باید درسش را ا دامه بدهد. این پیشنهادی است که من به همه می‌کنم. قبل ازا ین که پایم به دانشگاه برسد علاقه زیادی به درس نداشتم اما بعد از رفتن به دانشگاه درس خواندن سراغم آمد و بعد از گرفتن فوق دیپلم به ادامه تحصیل مشتاق شدم.

در مدرسه خیلی شلوغ و شر بودم هر زمان پدر و مادرم کارنامه من را می گرفتند ۴ تجدیدی داشتم بابام هیچ وقت فکر نمی‌کرد که من تا دکترا ادامه تحصیل بدهم، اصلا درس نمی‌خواندم ابتدایی خوب بودم اما از دوره راهنمایی به بعد درسم افت کرد و بیش از آن چه که درسم بخوانم شلوغ و شر بودم و مرتب از ناظم و معلم‌ها کتک می خوردم.

*دیپلم گرفتن سخت‌تر از لیسانس است

معتقدم سیستم آموزشی ما در دوره راهنمایی و دبیرستان خیلی سخت می‌گیرند و اکنون دیپلم گرفتن سخت‌تر از لیسانس است. دیپلم من انسانی  است، آن زمان مدرسه ما ۱۵ کلاس داشت که مدیر می‌گفت از نظر من ما ۱۴ کلاس داریم و انسانی‌ها را چون خیلی شلوغ و شر بودند به حساب نمی‌آورد به همین خاطر فیزیک را به خودمان می‌چسباندیم تا انسانی‌ها نیز با کلاس به نظر بیایند. بچه‌های ریاضی فیزیک خیلی درس خوان و جزء خوبهای مدرسه بودند. بنابراین به همه می‌گفتیم رشته ما انسانی - فیزیک است تا ما را نیز همانند بچه‌های ریاضی تحویل بگیرند.

*دوست ندارم جایی استخدام شوم

کارم آزاد است و دوست ندارم جایی استخدام شوم. پیشنهاد استخدام در کار دولتی را داشتم، اما هیچ وقت سراغش نرفتم، از اول کارم آزاد بود و دوست ندارم ۶ صبح از خانه بیرون بروم و ۲ بعدازظهر برگردم. در حال حاضر در کار ساخت و ساز هستم و سعی دارم همین کار را ادامه دهم.

*به دنبال کسب سهمیه پارالمپیک پاریس هستم

چند روز دیگر برای شرکت در مسابقات جهانی پارادوومیدانی به فرانسه اعزام می‌شوم و ۲۱ و ۲۴ تیر در پرتاب وزنه و دیسک مسابقه دارم. تمرینات خوبی را پشت سر گذاشته‌ام و رکوردهای خوبی را به ثبت رسانده‌ام، در این مسابقات چون سهمیه پارالمپیک پاریس توزیع می‌شود سعی دارم بهترین نتیجه را کسب کنم تا سهمیه را در هر دو ماده به خود اختصاص دهم.

*مسوولین اگر مشکلی دارند مطرح کنند

تا به امروز اگر مشکلی هم داشتیم متاسفانه مسوولین کاری انجام ندادند. البته اگر آنها مشکل دارند بگویند تا ما حل کنیم! در حال حاضر نفر اول جهان در پرتاب وزنه و دیسک هستم و چون ۱۴ سال است که در پارادوومیدانی فعالیت می‌کنم و سنم نسبت به سایر ورزشکاران بالاست. بنابراین به من لقب کاپیتان تیم را نسبت می دهند. هرچند در دوومیدانی کاپیتان وجود ندارد اما همیشه سعی کرده‌ام مشکل بقیه ورزشکاران را حل کنم و در خیلی از جاها از حقشان دفاع کرده‌ام. به همین خاطر من را با این لقب صدا می‌کنند. اعتقاد دارم خدا این جایگاه را به من داده و سعی می‌کنم در خیلی از جاها طوری رفتار کنم که مشکلات سایر ورزشکاران را تا جایی که بتوانم حل کنم.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۱۵ تیر ۱۴۰۲ / ۰۵:۰۰
  • دسته‌بندی: سایر ورزش‌ها
  • کد خبر: 1402041409097
  • خبرنگار : 90047