علاقه‌ای که در اسارت شکل گرفت

اردوگاه «رمادی ۲» از نظر برخوردها بسیار سخت‌گیرانه بود. اجازه برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) را نداشتیم و ناچار بودیم این مراسم را به‌صورت کاملاً مخفیانه برگزار کنیم.

به گزارش ایسنا، بهمن (مجید) مهرورز، از اسرای دوران جنگ تحمیلی با اشاره به خاطراتی از اردوگاه رمادی ۲، کمپ ۷  روایت می‌کند: «در تاریخ ۲۳ اسفند، طی عملیات بدر به اسارت نیروهای بعث عراق درآمدم و پنج سال و نیم از عمر خود را در چندین اردوگاه مختلف گذراندم. از سن ۱۰ سالگی، به عنوان مؤذن در مساجد فعالیت داشتم و در زمان اسارت، مدتی به‌تنهایی در استخبارات بصره نگهداری می‌شدم.

در آنجا، یکی از خواسته‌های مأموران عراقی، توهین به امام بود. مقاومت در برابر این خواسته، با برخوردهای شدید همراه می‌شد. به چشم خود دیدم که یکی از بچه‌ها را آن‌قدر مورد ضرب و شتم قرار دادند که توان راه رفتن نداشت و او را بر زمین می‌کشیدند، اما با این‌ وجود، حاضر نشد به امام توهین کند.

اردوگاهی که بعدها در آن مستقر شدم، یعنی رمادی ۲، کمپ ۷، از نظر برخوردها بسیار سخت‌گیرانه بود. اجازه برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) را نداشتیم و ناچار بودیم این مراسم را به‌صورت کاملاً مخفیانه برگزار کنیم. همان‌جا بود که علاقه‌ام به دعاخوانی و مداحی بیشتر شد و تلاش و تمرین در این زمینه را آغاز کردم.

اگر مأموران عراقی متوجه برگزاری این‌گونه مراسم می‌شدند، فرد مسئول را بازداشت کرده و با او رفتاری می‌کردند که دیگران جرئت تکرار آن را نداشته باشند.»

انتهای پیام

  • شنبه/ ۴ مرداد ۱۴۰۴ / ۱۲:۴۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1404050401708
  • خبرنگار : 71451