کامبیز نوروزی در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه جنبشهای دانشجویی چگونه می توانند به پیشبرد اهداف عدالت خواهانه و ضداستکباری کمک کنند؟ گفت: جریان دانشجویی در ایران از همان ابتدایی که دانشگاه تهران تأسیس میشود و سپس طی دهههای بعد در شهرهای مختلف توسعه پیدا میکند، هویت ویژهای پیدا میکند و اصولاً فضای دانشجویی بسیار شکل و شمایل سیاسی به خود میگیرد. بهخصوص در دهههایی از دهه ۳۰ به بعد دانشگاه به یک کانون سیاسی تبدیل میشود. بسیاری از جریانهای سیاسی کشور، سازمانها و احزاب از دانشگاهها ریشه گرفتند و بنیانگذاران و اعضای بسیاری از احزاب و سازمانهای سیاسی اپوزیسیون ایران پیش از انقلاب، ریشه در دانشگاهها دارند. این سنت سیاسی در دانشگاه باقی ماند و در سالهای پس از انقلاب هم این سنت سیاسی باقی ماند و دانشگاه غیر از اینکه یک محل علم و پژوهش و تحقیق باشد، در بین دانشجویان به یک کانون سیاسی هم بدل شد.
این حقوقدان با یادآوری اینکه نظام سیاسی رفتار سختی با جریانهای دانشجویی داشت، گفت: در ابتدا انقلاب فرهنگی یک اقدامی بود که بیشتر و عمدتاً به هدف جمع کردن فعالیتهای سیاسی دانشجویان اتفاق افتاد و به خطا یا تظاهر، اسم انقلاب فرهنگی روی آن گذاشتند. بعد از آن تغییر بسیار زیادی در فعالیتهای سیاسی دانشجویی اتفاق افتاد. از یک سو فشارهای سنگین امنیتی بر جریان دانشجویی شکل گرفت و به راحتی نمیشد فعالیت سیاسی کرد، مگر سازمانها و انجمنهای دانشجویی که طرفداران سرسخت نظام بودند. وقتی دگراندیشان یا جریانهای منتقد یا کسانی که گفتمان دیگری را میخواستند عرضه کنند و در دانشگاهها سخنرانی میکردند، معمولاً سخنرانیهای آنها با اغتشاش روبرو میشد و به آنها حمله میکردند. این وضعیت یک مقداری شرایط فعالیت سیاسی دانشجویی را دشوار کرد.
وی افزود: در جریان دولت اصلاحات البته فضای نسبتاً بازتری ایجاد شد و یک مقداری فعالیت سیاسی در دانشگاهها مجدداً رونق گرفت و مقداری امنیت ایجاد شد که البته آن هم با ماجراهای حمله به کوی دانشگاه که دانشجوها به خاطر توقیف روزنامه سلام اعتراض کرده بودند، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت. با این حال دفتر تحکیم وحدت یک سازمان دانشجویی خیلی قدرتمندی شد، اما بعد از دوم خرداد حتی از اواخر دولت اصلاحات باز هم فشارها بر دانشگاهها سنگینتر شد؛ بازداشتها، ستارهدار شدن دانشجویان و حتی نزاعهای بین جریانهای مختلف دانشجویی که با همدیگر اختلاف نظر داشتند، توسعه پیدا کرد و از آن زمان تا همین اواخر هم این فشارها همچنان ادامه دارد.
اگر جریان دانشجویی میخواهد فعالیت سیاسی کند باید خود را مستقل از ساخت قدرت نگه دارد
نوروزی ادامه داد: مساله اصلی این است که اگر جریان دانشجویی میخواهد فعالیت سیاسی کند، باید خودش را مستقل از ساخت قدرت، نگه دارد، در حال حاضر عمدتا آن دسته از جریان های سیاسی در داخل دانشگاه می توانند فعالیت کنند و در امنیت به سر می برند که به شکلی وابسته به ساخت قدرت هستند و جریان های سیاسی منتقد در دانشگاه چندان امکان فعالیت ندارند و اگر فعالیت هم کنند امنیتی ندارند. اصالت جریان دانشجویی که میتواند با جامعه هم پیوند پیدا کند در حفظ استقلال اوست.
وی افزود: دانشگاه، محیطی است که در آن هم نیروی جوانی و انرژی و آرمان خواهی جوانی وجود دارد. انگیزهها بسیار قدرتمند است و مبادله فکری در دانشگاه اتفاق می افتد و محیطی است که در آن می توان یک فرایند جذاب سیاسی را شکل داد؛ مشروط به آنکه این فرایند در امنیت اتفاق بیفتد. نظام سیاسی ایران برای جریان دانشجویی موافق و مبلغ، امنیت برقرار کرده است اما جریان های منتقد فاقد این امنیت هستند. این سیاست که نباید جریان دانشجویی به آن تن بدهد، ایراد بسیار بزرگی دارد و آن ایراد این است که اولاً باب گفتگو و تفکر آزاد را میبندد. تریبون آزاد در دانشگاه بیشتر به شوخی شبیه است و بدتر از همه اینها یک نوع خشم و خشونت و تضاد سنگین در جریان دانشجویی ایجاد میکند که بعداً هم ادامه پیدا میکند. فعالان دانشجویی از هر جریان فکری که باشند بالاخره از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و وارد بازار کار و عرصه سیاست کشور می شوند و وقایع داخل دانشگاه بعدا ادامه می یابد که به زیان جامعه مدنی و سیاسی کشور است.
این حقوقدان ادامه داد: جریان دانشجویی باید استقلال خود را از حاکمیت سیاسی محفوظ نگه دارد و اصول اساسی تفکر را به آن احترام بگذارد؛ آزادی فکر، آزادی بیان و حمایت از مخالف اینها چیزهایی است که باید در جامعه دانشجویی به آن توجه شود ولی مداخله ساخت قدرت در فعالیت سیاسی دانشگاهها، این فضا را خراب کرده و از بین میبرد. عدالتخواهی دانشجوها هم به هر حال یکی از بخشهای مطالبات آنهاست، منتها بنیاد این عدالتخواهی را باید به شکلی سازمان دهند که از همان محیط دانشگاه شروع شود. یکی از ضوابط عدالت، آزادی بیان است که همه به یک اندازه آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند و به این آزادی احترام گذاشته شود.
نوروزی در پایان گفت: وجه علم در دانشگاهها هم متأسفانه بسیار ضعیف شده و سطح کیفی دانشگاهها بهخصوص در رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی پایین آمده است. گزینشها، سختگیری استادها و پایین آمدن کیفیت آموزش بر فعالیتهای سیاسی دانشجویی هم اثر میگذارد. متأسفانه کلمه دانشجوی ستارهدار که از موارد بزرگ و مهم نقض حقوق اساسی دانشجوها هست، همچنان بر پیشانی دانشگاههای ما نشسته است. اینها مواردی است که موجب اختلال در کیفیت فعالیت سیاسی دانشجویی میشود و در واقع باعث میشود که دانشگاه به جای آنکه محیطی برای تفکر و تمرین آزادی باشد، به محلی برای تحمیل دیدگاههای خاص نیروهای سیاسی وابسته به ساخت قدرت، کارکرد پیدا کند و این شرایط به هیچ عنوان به نفع جامعه ایران نیست.
انتهای پیام