به بهانه روز مادر، پای صحبتهای «خدیجه عباسی مزرعهمیر» نشستیم؛ مادری که در دشتهای تنهای اردکان، نه با گهوارهای چوبی، که با تکهپارچههای به ظاهر دورریز، فرزندانی از جنس عشق آفرید. فرزندانی عروسکی، با نگاهی از جنس انتظار و دستانی از جنس صبر.
داستان از جایی آغاز شد که زندگی شهری را به خواست همسر پشت سر گذاشت و به مزرعهای دورافتاده در ۲۵ کیلومتری اردکان کوچید. دوری از فرزندان واقعی، تنهایی پهناور دشت و سکوت سنگین طبیعت، او را تا مرز افسردگی برد. اما غریزه مادرانهاش تسلیم نشد.
اولین مترسکها را برای مزرعه ساخت؛ بعد عروسکهای کوچک برای اتاقش. انگار میخواست با هر تکه پارچه کهنه، تکهای از تنهاییاش را پر کند. کم کم این عروسکها بزرگتر شدند و داستاندار؛ عروس و دامادی با لباسهای محلی، پدر و پسری با نگاههای امیدوار، و مادر و دختری با دستهای گرهخورده به هم.
خدیجه خانم، مادرانه برای هر کدام از این ۴۰ عروسک قصهای دارد؛ قصههایی که از دل تنهایی و دلتنگی میآیند و به هر بینندهای آرامش میبخشند. او در گفتوگو با را ایسنا میگوید: «این عروسکها آفریننده داستانهایی هستند که برای هر شنوندهای جذاب است. من برای هر کسی که به مزرعه ما میآید، داستانهای مختلفی تعریف میکنم تا هم خودم به آرامش برسم و هم اوقات تنهاییام را پر کنم.»
مادری که هنر را از دل محرومیت میرویاند
این بانوی هنرمند، بدون هیچ آموزش آکادمیک، با استفاده از لباسهای کهنه، پارچههای بیمصرف، قطعات فلزی و چوب، دنیایی پر از زندگی آفریده است. انگار میخواهد ثابت کند مادر بودن فقط به دنیا آوردن نیست؛ به آفریدن است. و او از هیچ، جهانی آفریده است.
امید برای ثبت جهانی یک مادرانه
«نادر پیری اردکانی» دبیر انجمن حامیان میراث کهن اردکان نیز امیدوار است مسئولان کشوری و گردشگران بیشتری از این مزرعه دیدن کنند و این بانو را در کارش تشویق کنند، تا این مزرعه به نام عروسکها، شهرتی جهانی پیدا کند و زمینه ورود گردشگر به منطقه فراهم شود.
او در این خصوص افزود: طی این سالها که خدیجه خانم مزرعه عروسکها را با عشق ساخت گردشگران بیشماری نه تنها از جای جای ایران، بلکه از کشورهای مختلف دنیا نیز آواره آن را شنیدند و به این دیار سفر کردند.
به گفته این فعال میراث فرهنگی، «سید مصطفی فخاری» هنرمند جوان یزدی اولین تجربه کارگردانی خود را در این موقعیت کلید زد و روایت زندگی خدیجه خانم را مستندسازی کرد.
به گزارش ایسنا، در روز مادر، داستان خدیجه عباسی یادآوری میکند که مادر بودن در هر شرایطی ممکن است؛ حتی در تنهایی یک مزرعه دورافتاده، با تکهپارچههایی که به فرزندانی خیالی جان میبخشند. فرزندانی که شاید پاهایشان از چوب باشد، اما قلبشان از عشق یک مادر میتپد.
گفتنی است، خدیجه خانم عباسی یک پسر و شش دختر دارد که در کنار پدر پیرشان مشوق مادر خلاق خود هستند و در روزهای مختلف سال به این مادر سالخورده در میزبانی از مسافرین و گردشگران یاری میرسانند.
انتهای پیام