یک استاد دانشگاه مطرح کرد

آتش هیرکانی، یک قدم نزدیک‌تر به بحران اقتصادی و زیست محیطی در شمال کشور

یک استاد دانشگاه در پی آتش سوزی جنگل‌های هیرکانی هشدار داد: هر دقیقه تأخیر در مهار آتش، یعنی از دست رفتن یک قطعه از میراث جهانی و یک قدم نزدیک‌تر به بحران اقتصادی و زیست محیطی در شمال کشور است.

در سال‌های اخیر، آتش بعنوان یک تهدید ویرانگر، سایه خود را بر جنگل‌های باستانی هیرکانی انداخته است؛ گنجینه‌ای طبیعی که نه تنها یادگار میلیون‌ها سال تاریخ زمین‌شناسی است، بلکه ریه‌های تنفسی شمال ایران و پایه اقتصادی و معیشتی هزاران خانوار به شمار می‌رود. اما پرسش اینجاست که آیا واقعاً درک کرده‌ایم که سوختن این جنگل‌ها، به راستی چه هزینه‌های غیرقابل جبرانی بر سلامت، اقتصاد و تنوع زیستی کشور تحمیل می‌کند؟ و آیا ساختارهای حفاظتی و مدیریتی ما برای رویارویی با این آتش‌های فزاینده که اغلب ریشه در بی‌احتیاطی انسان دارند، توان و آمادگی کافی را دارا هستند؟

برای واکاوی ابعاد هشدارآمیز این موضوع، به‌سراغ امید اسماعیل‌زاده، دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس رفتیم. وی در گفت‌وگو با ایسنا، از عواقب درازمدت و «غیرقابل جبران» آتش بر تنوع زیستی منحصربفرد هیرکانی اشاره کرد و  دورنمای هولناک یک احیای چندصدساله و ناقص را ترسیم کرد، و به تحلیل ضعف‌های مهلک ساختاری در سیستم اطفای حریق کشور پرداخت.

اسماعیل‌زاده راهکارهای فوری و عملی را پیشنهاد داد و در نهایت، بر یک اقدام حیاتی بعنوان کلید نجات این میراث جهانی تأکید کرد.

 امید اسماعیل زاده دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس در تشریح تفاوت کلیدی الگوی آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی با دیگر نقاط کشور مانند زاگرس، اظهار کرد: در ایران با آتش‌سوزی‌های گسترده‌ای روبه‌رو هستیم که جنگل‌ها را با چالش‌های جدی مواجه کرده‌اند، اما الگوی این رویداد در هر منطقه و با توجه به درجه‌بندی‌های مختلف سطوح آتش‌سوزی مانند سطحی، تنه‌ای و تاجی تفاوت‌های قابل توجهی دارد.  

وی افزود: در جنگل‌های هیرکانی شمال کشور، به دلیل رطوبت بالا و تراکم زیاد پوشش گیاهی، آتش‌سوزی‌ها معمولاً محدودترند و آتش‌سوزی جزء ذات طبیعی این اکوسیستم نیست؛ با این حال مهار آنها کار دشواری است.

تفاوت ماهوی با زاگرس

 دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه شیب‌های تند و دسترسی سخت، وجود لاش‌برگ‌ها و بعضاً وزش باد فرآیند اطفای حریق را پیچیده می‌کند،   این موضوع تهدید جدی برای این میراث طبیعی باستانی محسوب می‌شود، اظهار کرد: در مقایسه، جنگل‌های زاگرس در غرب و جنوب‌غرب ایران به دلیل بهره‌مندی از اقلیم نیمه مرطوب تا مدیترانه‌ای خشک و پوشش غالب بلوط، مستعد آتش‌سوزی‌های گسترده و سریع هستند که صدها هکتار را در بر می‌گیرند و پیامدهای سنگینی بر خاک، پوشش گیاهی و معیشت جوامع محلی بر جای می‌گذارند.

مقاومت هیرکانی مطلق نیست

اسماعیل زاده با اشاره به اینکه جنگل‌های هیرکانی، این میراث باستانی و ارزشمند شمال ایران، به دلیل رطوبت نسبی و پوشش انبوه خود، در مقایسه با جنگل‌های خشک‌تر کشور کمتر مستعد آتش‌سوزی‌های گسترده هستند، خاطرنشان کرد: رطوبت خاک و هوا و سایه‌اندازی شدید تا حدی بعنوان عوامل بازدارنده طبیعی عمل می‌کنند و احتمال اشتعال را کاهش می‌دهند. با این حال، مقاومت این اکوسیستم مطلق نیست.

این پژوهشگر با بیان اینکه تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی، افزایش دما و دخالت‌های انسانی (مانند گردشگری بی‌ضابطه، شکار و زمین‌خواری) می‌توانند شرایط را برای وقوع آتش‌سوزی فراهم کنند، افزود: علاوه بر این، شیب‌های تند و دسترسی دشوار در جنگل‌های هیرکانی، عملیات مهار آتش را پیچیده و پرهزینه می‌سازد.

علل انسانی، عامل بیش از ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌ها

وی در پاسخ به سوال اصلی‌ترین علل انسانی وقوع آتش‌سوزی در این جنگل‌ها چیست و کدام یک نگران‌کننده‌تر است، گفت: گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از آتش‌سوزی‌های جنگل‌های هیرکانی منشأ انسانی دارند. مهم‌ترین عوامل شامل بی‌احتیاطی گردشگران و عابران غیرمجاز، قاچاق چوب، شکارچیان و حفاران غیرقانونی، زمین‌خواری و تغییر کاربری اراضی است.

 دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس روشن کردن آتش در جنگل، رها کردن زباله‌های قابل‌اشتعال، و اقدام عمدی برای آتش سوزی بقایای کشاورزی در اراضی حاشیه‌ای جنگل را از جمله رفتارهایی دانست که بارها منجر به وقوع حریق شده است.

اسماعیل زاده ادامه داد: کارشناسان تأکید می‌کنند که در میان این عوامل، بی‌احتیاطی و حضور غیرمجاز انسان‌ها نگران‌کننده‌تر است، زیرا گسترده‌ترین و تکرارشونده‌ترین منشأ آتش‌سوزی‌ها محسوب می‌شود و بیش از ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌های جنگل‌های کشور ناشی از دخالت انسانی است.

وی با اشاره به اینکه این وضعیت زنگ خطری جدی برای جنگل‌های هیرکانی به شمار می‌رود، افزود: جنگل‌هایی که بعنوان میراث طبیعی جهانی ثبت شده‌اند و نقش حیاتی در حفظ تنوع زیستی و تعادل اکولوژیک شمال ایران دارند. کارشناسان خواستار تقویت یگان حفاظت، آموزش عمومی، ایجاد پایگاه‌های دائمی اطفای حریق و برخورد قانونی با متخلفان هستند تا از تکرار این خسارت‌ها جلوگیری شود.

تشدید تهدید با تغییرات اقلیمی

اسماعیل زاده هشدار داد: تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر به‌طور مستقیم، هم احتمال وقوع و هم شدت آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های باستانی هیرکانی را افزایش داده است.

وی با بیان اینکه این جنگل‌های ارزشمند که پیش‌تر به دلیل رطوبت بالا کمتر مستعد حریق بودند، امروز در شرایط جدید و مخاطره‌آمیزی قرار گرفته‌اند، گفت: چند عامل اقلیمی دست به دست هم داده‌اند تا این اکوسیستم منحصربه‌فرد را در برابر آتش آسیب‌پذیرتر کنند.

دانشیار گروه علوم مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس کاهش بارندگی و افزایش دمای بی‌سابقه را عامل اصلی خشکی شدید پوشش گیاهی کف جنگل و افزایش قابلیت اشتعال آن عنوان کرد و افزود: از سوی دیگر، تغییر الگوی فصلی و طولانی‌تر شدن فصل‌های گرم، دوره‌های بحرانی آتش‌سوزی را گسترش داده است.

این استاد دانشگاه، تشدید وزش بادهای گرم و خشک را یکی دیگر از پیامدهای تغییر اقلیم دانست که سرعت گسترش شعله‌ها را به شکل چشمگیری افزایش می‌دهد.

اسماعیل‌زاده در ادامه به فشار مضاعف فعالیت‌های انسانی اشاره کرد و یادآور شد: همزمان با این تغییرات اقلیمی، افزایش حضور گردشگران و دیگر فعالیت‌های انسانی در جنگل‌های هیرکانی، خطر وقوع حریق را چند برابر کرده است.

وی بر لزوم تدوین و اجرای برنامه‌های مدیریتی فوری و تطبیقی برای حفاظت از این میراث طبیعی جهانی در برابر تهدید دوگانه تغییر اقلیم و عوامل انسانی تاکید کرد.

اسماعیل زاده با بیان اینکه به گفته کارشناسان، این شرایط باعث شده آتش‌سوزی‌ها در هیرکانی نه‌تنها بیشتر رخ دهند، بلکه مهار آنها نیز دشوارتر شود، یادآور شد: این وضعیت زنگ خطری جدی برای جنگل‌هایی است که به‌عنوان میراث طبیعی جهانی ثبت شده‌اند و نقشی حیاتی در حفظ تنوع زیستی و تعادل اکولوژیک شمال ایران دارند.

زوال درختان هیرکانی مخزن سوخت برای آتش ایجاد می‌کند

 دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس، با اشاره به پیوند میان پدیده زوال درختان و افزایش خطر آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی، هشدار داد: زوال درختان ناشی از طغیان آفات و یا بیماری‌ها پیامدهای جدی برای مدیریت و مهار آتش در این عرصه‌های طبیعی دارد.

وی با بیان اینکه این زوال تحت تأثیر عواملی چون خشکسالی‌های متوالی، هجوم آفات، بیماری‌های گیاهی و فشارهای انسانی رخ می‌دهد، توضیح داد: یکی از مهم‌ترین تبعات این پدیده، کاهش درجه تاج‌پوشش جنگل و یا شکل‌گیری روشنه‌های تاج‌پوشش ناشی از مرگ درختان به‌دلیل طغیان آفات و بیماری‌های گیاهی در سطوح وسیع است که منجر به کاهش میزان رطوبت هوا در زیراشکوب جنگل شده و درنتیجه خطر احتمال بروز آتش افزایش می‌یابد. خشکی هوا در درجه اول اهمیت و افزایش چشمگیر حجم «سوخت مرده» ناشی از زوال یا مرگ درختان در چنین وضعیت در درجه دوم اهمیت، خطر آتش‌سوزی و میزان خسارت آن را افزایش می‌دهد.

تبدیل جنگل به مخزن سوخت بالقوه

این استاد دانشگاه با تشبیه این انباشت به یک «مخزن سوخت» خطرناک، تاکید کرد: وجود این حجم از مواد خشک و قابل اشتعال که در نتیجه مرگ درختان ناشی از عوامل بیماری‌زا و یا آفات در یک بازه زمانی کوتاه در زیراشکوب جنگل انباشت می شوند که موجب می‌شود در صورت وقوع حریق، هم شدت آتش و هم سرعت و گستره آن به‌طور قابل توجهی افزایش یابد.

اسماعیل‌زاده هشدار داد: این وضعیت آسیب‌پذیر می‌تواند یک آتش‌سوزی کوچک و محدود را به‌سرعت به یک فاجعه بزرگ و مهارنشدنی تبدیل کند و کنترل آن را برای نیروهای امدادی بسیار دشوار سازد.

پیامدهای درازمدت آتش‌سوزی بر تنوع زیستی هیرکانی «غیرقابل جبران» است

وی با بیان اینکه جنگل‌های هیرکانی بعنوان میراث طبیعی جهانی و یکی از کهن‌ترین اکوسیستم‌های پهن‌برگ زمین، با خطرات جدی ناشی از آتش‌سوزی مواجه هستند، هشدار داد: پیامدهای درازمدت این حریق‌ها بر تنوع زیستی منحصربفرد این منطقه، در بسیاری موارد غیرقابل جبران خواهد بود.

اسماعیل‌زاده در تشریح این پیامدها به مهم‌ترین تأثیرات درازمدت آتش‌سوزی بر این اکوسیستم بی‌نظیر اشاره کرد و گفت: بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری هیرکانی، انحصاری و فقط در این جنگل‌ها یافت می‌شوند. آتش‌سوزی می‌تواند جمعیت‌های کوچک، حساس و منحصربه‌فرد این گونه‌ها را به‌طور کامل از بین ببرد و تنوع ژنتیکی منحصربه‌فرد منطقه را برای همیشه محو کند.

این استاد دانشگاه افزود: از بین رفتن ناگهانی و گسترده پوشش گیاهی و جانوری، تعادل ظریف بوم‌شناختی جنگل را به‌طور اساسی برهم می‌زند. این آسیب می‌تواند روند طبیعی تجدید حیات و بازسازی جنگل را برای دهه‌ها به تأخیر بیندازد یا حتی غیرممکن سازد.

اسماعیل‌زاده با اشاره به پیامد فوری آتش بر خاک توضیح داد: سوختن لایه‌های محافظتی مانند لاش‌برگ و پوشش گیاهی کف جنگل، خاک را در برابر عوامل فرسایشی مانند باران و باد کاملاً بی‌حفاظ می‌کند. این وضعیت نه تنها منجر به فرسایش شدید خاک و از بین رفتن حاصلخیزی آن می‌شود، بلکه سیلاب‌های ناگهانی پس از آتش را نیز تشدید می‌کند.

وی ادامه داد:درختان هیرکانی به عنوان ذخیره‌گاه‌های بزرگ کربن عمل می‌کنند. نابودی آن‌ها در آتش، نه تنها این ذخیره را به دی‌اکسیدکربن تبدیل و در اتمسفر رها می‌کند، بلکه ظرفیت آینده جنگل برای جذب کربن را نیز به شدت کاهش داده و به تشدید تغییرات اقلیمی دامن می‌زند.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد:بسیاری از گونه‌های جانوری تخصصی هیرکانی، مانند برخی پرندگان جنگلی، پستانداران کوچک و بی‌مهرگان، کاملاً وابسته به زیستگاه‌های خاص و دست‌نخورده هستند. آتش‌سوزی این پناهگاه‌ها را نابود می‌کند و امکان بازگشت یا جایگزینی آن‌ها را به شدت محدود می‌سازد.

اسماعیل‌زاده، در پاسخ به پرسشی درباره مدت زمان و کیفیت احیای مناطق سوخته، اظهار کرد: جنگل‌های هیرکانی به دلیل قدمت چندمیلیون‌ساله، خاک خاص و ترکیب منحصربه‌فرد گونه‌های گیاهی و جانوری، یک اکوسیستم بسیار پیچیده و دارای حافظه تاریخی هستند. احیای این پیچیدگی پس از یک آسیب گسترده‌ای مانند آتش‌سوزی، فرآیندی به‌غایت کند و طولانی است.

تفکیک دو مفهوم، «بازگشت پوشش گیاهی» و «بازسازی جنگل»

وی با تفکیک دو مرحله کلیدی توضیح داد: بازگشت اولیه پوشش گیاهی، مانند رویش گیاهان علفی و درختچه‌ها، ممکن است در عرض چند سال تا چند دهه رخ دهد. اما بازسازی کامل ساختار جنگل با همان ترکیب اصلی گونه‌های شاخصی مانند راش، ممرز و انجیلی، و برقراری دوباره تمام ارتباطات بوم‌شناختی، به زمانی فراتر از یک قرن نیاز دارد.

تغییر در ترکیب گونه‌ها؛ یک دگرگونی پایدار

اسماعیل‌زاده تاکید کرد: آنچه در نهایت رخ می‌دهد، اغلب یک تغییر در ترکیب گونه‌ها است، نه احیای کامل. در مناطق سوخته، معمولاً گونه‌های سریع‌الرشد، نورپسند و مقاوم‌تر به خشکی و آفتاب، جایگزین گونه‌های سایه‌پسند، حساس و با رشد کندی مانند راش می‌شوند. این تغییر، ساختار، کارکرد و هویت اکولوژیک جنگل را برای همیشه دگرگون می‌کند.

این استاد دانشگاه به پیامدهای این دگرگونی اشاره کرد و گفت: این تغییر می‌تواند بر تنوع زیستی منطقه تأثیر بگذارد، چرخه‌های غذایی را مختل کند، ذخیره کربن جنگل را کاهش دهد و حتی بر رژیم آبی منطقه اثر بگذارد. نگران‌کننده‌تر آنکه، بسیاری از گونه‌های بوم‌زاد و منحصربه‌فرد هیرکانی ممکن است هرگز به‌طور طبیعی به این عرصه‌های سوخته بازنگردند.

اسماعیل‌زاده با تأکید بر ارزش جهانی و حساسیت فوق‌العاده این میراث طبیعی، تصریح کرد: این واقعیت‌های علمی به وضوح نشان می‌دهند که در مواجهه با آتش در هیرکانی، هیچ راهکاری جایگزین پیشگیری نمی‌شود. سرمایه‌گذاری بر مدیریت پیشگیرانه، آموزش، تجهیز نیروهای اطفا و کنترل عوامل انسانی، به‌مراتب کارآمدتر و کم‌هزینه‌تر از اتکا به فرآیندهای طبیعی احیاست که نه تضمینی دارند و نه در مقیاس عمر یک نسل قابل مشاهده هستند.  

خسارت آتش در هیرکانی فراتر از سوختن چوب است/ از هزینه‌های درمانی تا تهدید معیشت محلی

دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به خسارت‌های گسترده آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی تاکید کرد: ارزیابی اقتصادی این فاجعه، فراتر از محاسبه ارزش چوب‌های سوخته است و ابعاد پیچیده‌ای دارد که معیشت، سلامت و اقتصاد منطقه را برای سال‌ها تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی با بیان اینکه جنگل‌های هیرکانی بعنوان یک میراث طبیعی جهانی، خدمات اکوسیستمی حیاتی ارائه می‌کنند، گفت: نابودی این خدمات در پی آتش‌سوزی، هزینه‌های سنگین و چندلایه‌ای به دنبال خواهد داشت.

نابودی خدمات اکوسیستمی؛ تهدید پایه‌های اقتصاد منطقه

وی افزود: این جنگل‌ها با ذخیره و تصفیه طبیعی آب، جلوگیری از فرسایش خاک و تعدیل آب‌وهوای محلی، اساس فعالیت‌هایی مانند کشاورزی، باغداری و گردشگری را در شمال ایران تشکیل می‌دهند. اختلال در این خدمات، مستقیماً بهره‌وری بخش کشاورزی را کاهش داده، هزینه‌های تأمین آب را افزایش می‌دهد و خسارت‌های ناشی از سیل و رانش زمین را که اکنون نیز شاهد آن هستیم، تشدید می‌کند.

ضربه به صنعت گردشگری و معیشت جوامع محلی

این استاد دانشگاه با اشاره به وابستگی اقتصاد بسیاری از ساکنان محلی به جاذبه‌های طبیعی، اظهار کرد: آتش‌سوزی و تخریب منظره جنگل، به طور مستقیم جذابیت گردشگری منطقه را کاهش می‌دهد. این امر موجب افت درآمد هتل‌ها، مهمانپذیرها، رستوران‌ها و همه کسانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از این صنعت زندگی می‌کنند، خواهد شد.

اسماعیل‌زاده ادامه داد: از بین رفتن پوشش گیاهی پس از آتش، منجر به افزایش گردوغبار و آلودگی هوا در سطح منطقه می‌شود. این مساله می‌تواند بیماری‌های تنفسی و قلبی را تشدید کرده و بار مالی جدیدی بر سیستم بهداشت و درمان و خانوارها تحمیل کند.

هزینه ملی و جهانی تغییر اقلیم

وی همچنین به اثرات فرامنطقه‌ای آتش‌سوزی اشاره کرد و گفت: جنگل‌های هیرکانی نقش مهمی در جذب و ذخیره کربن دارند. سوختن آنها نه تنها کربن ذخیره شده را آزاد می‌کند، بلکه این «ریه سبز» را از کار می‌اندازد. هزینه این خسارت، در قالب تشدید تغییرات اقلیمی، در سطح ملی و جهانی محاسبه می‌شود.

این پژوهشگر با اشاره به ارزش ذاتی تنوع زیستی، تأکید کرد: نابودی گونه‌های بوم‌زاد و منحصربه‌فرد هیرکانی، یک خسارت غیرقابل جبران و فوق‌اقتصادی است. این میراث طبیعی متعلق به تمام بشریت است و از دست دادن آن، علاوه بر آسیب اکولوژیک، وجهه محیط‌زیستی کشور را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین، محافظت از هیرکانی تنها یک اقدام محیط‌زیستی نیست، بلکه یک ضرورت اقتصادی و اجتماعی برای توسعه پایدار شمال ایران است.

توان پاسخگویی به آتش‌سوزی در مناطق صعب‌العبور هیرکانی کافی نیست

 دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس، در تحلیل آمادگی نهادهای مسئول اظهار کرد: جنگل‌های هیرکانی به دلیل تراکم بالا، شیب‌های تند و شبکه راه‌های بسیار محدود، از پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین عرصه‌ها برای عملیات اطفای حریق در کشور به شمار می‌روند. مواجهه با آتش در چنین مناطقی نیازمند امکانات، آموزش و ساختار منسجمی است که در حال حاضر به طور کامل فراهم نیست.

چهار چالش اصلی اطفای حریق در هیرکانی

وی مهم‌ترین محدودیت‌های موجود در مهار آتش در جنگل‌های هیرکانی را اینگونه تشریح کرد: متأسفانه ما در اولین و حیاتی‌ترین مرحله، یعنی تجهیزات تخصصی، با کمبودهای مهلکی روبرو هستیم. فقدان بالگردهای آب‌پاش و پهپادهای پایشگر به این معناست که در برابر آتشی که در شیب‌های دورافتاده زبانه می‌کشد، عملاً دستمان بسته است. حتی امکانات پایه‌ای مانند خودروهای مناسب جنگل، ابزار پیشرفته اطفا و پوشش محافظتی کافی برای نیروهای خود را نیز به تعداد و کیفیت لازم در اختیار نداریم.

اسماعیل‌زاده در ادامه افزود: موضوع بعدی، نیروی انسانی است. تعداد پرسنل یگان حفاظت ما نسبت به عرصه‌های وسیع و پراکنده‌ای که باید پوشش دهند، بسیار ناکافی است. از سوی دیگر، آموزش‌های تخصصی برای عملیات در شرایط سخت توپوگرافی و آب‌وهوایی خاص هیرکانی نیز به طور مستمر و کافی ارائه نمی‌شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به مشکل ساختاری دسترسی، اظهار کرد: بسیاری از نقاط بحرانی و مستعد حریق در هیرکانی، اصلاً راه دسترسی مشخصی ندارند. فقدان این زیرساخت اولیه باعث می‌شود نیروهای امدادی زمانی طاقت‌فرسا را صرف رسیدن به کانون آتش کنند و در این فاصله، حریق به راحتی گسترش یابد.

اسماعیل‌زاده بر ناهماهنگی موجود تأکید کرد و گفت: وقتی آتش شعله می‌گیرد، چندین سازمان مختلف وارد عمل می‌شوند، اما یک فرماندهی واحد و هماهنگی لحظه‌ای قوی بین آنها وجود ندارد. این پراکندگی در تصمیم‌گیری و اقدام، منجر به موازی‌کاری و از همه مهم‌تر، اتلاف همان دقایق طلایی می‌شود که تعیین‌کننده پیروزی یا شکست در نبرد با آتش است.

نیاز فوری به سرمایه‌گذاری و بازنگری قضایی

این پژوهشگر با جمع‌بندی این چالش‌ها نتیجه‌گیری کرد: بنابراین وضعیت موجود نشان می‌دهد ظرفیت پاسخگویی برای مهار آتش‌سوزی‌های بزرگ در هیرکانی به اندازه کافی قدرتمند نیست. نجات این میراث جهانی نیازمند سرمایه‌گذاری فوری و بلندمدت در قالب تأمین اعتبار برای خرید تجهیزات نوین، افزایش کمّی و کیفی نیروهای آموزش‌دیده، و ایجاد پایگاه‌های دائمی اطفای حریق در نقاط بحرانی است.

وی بر لزوم اقدام قضایی مؤثر نیز تأکید کرد و افزود: به موازات این اقدامات، بازنگری در قوانین برای افزایش بازدارندگی و رسیدگی سریع و بی‌ملاحظه به پرونده‌های متهمان تخریب و آتش‌زنی در جنگل‌ها یک ضرورت انکارناپذیر است. حفاظت از هیرکانی تنها با عزمی ملی و اختصاص منابع کافی ممکن خواهد شد.

پنج راهکار علمی کلیدی برای پیشگیری از آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی

دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس، مهم‌ترین راهکارهای مؤثر برای جلوگیری از فاجعه‌های آتی را تقویت یگان حفاظت و تجهیزات تخصصی اطفای حریق، بازنگری قوانین مربوط به ایجاد تخریب، قاچاق و شکار در جنگل، اهتمام بیشتر در صدور حکم در محکمه قضایی به نفع انفال عمومی یا منابع طبیعی که این مسئله برای مجرمان حالت بازداندگی ایجاد می‌کند، آموزش و مشارکت جوامع محلی و گردشگران درباره خطرات آتش، استفاده از فناوری‌های نوین مانند سامانه‌های ماهواره‌ای، پهپادها و حسگرهای حرارتی برای شناسایی سریع نقاط داغ و آغاز آتش برشمرد.

وی در پاسخ به پرسشی درباره نقش فناوری اظهار کرد: استفاده از سامانه‌های ماهواره‌ای، پهپادها و حسگرها برای شناسایی سریع حریق، بدون شک می‌تواند کمک شایانی به سرعت بخشیدن در عملیات اطفا کند. اما این فناوری‌ها زمانی مؤثر خواهند بود که چهار اصل بنیادین و پیشگیرانه ابتدا محقق شده باشند.

مردم محلی، نخستین خط دفاعی جنگل

 اسماعیل‌زاده با تأکید بر نقش بی‌بدیل جوامع محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد اظهار کرد: مردم ساکن در حاشیه و درون جنگل‌های هیرکانی، نخستین کسانی هستند که وقوع حریق را مشاهده می‌کنند. آموزش و تجهیز این جوامع برای گزارش سریع و دقیق به مراکز اطفا، می‌تواند دقایق طلایی را برای مهار آتش حفظ کند و زمان واکنش را به‌طور چشمگیری کاهش دهد.

وی افزود: گام بلندتر، تشکیل تیم‌های آموزش‌دیده و مجهز از میان خود روستاییان است. این تیم‌ها با شناخت دقیق از منطقه، می‌توانند بلافاصله پس از گزارش، واکنش اولیه و کنترل محدود را قبل از رسیدن نیروهای امدادی رسمی انجام دهند و مانع از تبدیل یک آتش کوچک به فاجعه‌ای بزرگ شوند.

اسماعیل‌زاده به نقش حیاتی سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها) اشاره کرد و گفت: این نهادها می‌توانند با برگزاری کارگاه‌های آموزشی مستمر، کمک به تأمین تجهیزات سبک اطفا و ایجاد شبکه‌های ارتباطی محلی، به عنوان پل ارتباطی و تسهیل‌گر میان جوامع محلی و نهادهای دولتی عمل کنند و ظرفیت‌های مردمی را سازمان‌دهی و هدایت نمایند.

این استاد دانشگاه بر یک اصل کلیدی تأکید کرد: اگرچه مشارکت در اطفا مهم است، اما تقویت فرهنگ عمومی با هدف پیشگیری از بروز آتش‌سوزی، از اولویت بالاتری برخوردار است.

وی با اشاره به منشأ انسانی اغلب آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های شمال کشور، گفت: اگر این آتش‌سوزی‌ها به‌ موقع گزارش شده و نیروهای اطفا به سرعت در منطقه حاضر شوند، امکان مهار موفقیت‌آمیز آنها به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.

 دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه تربیت مدرس، خاطرنشان‌کرد: بنابراین بهترین و کارآمدترین طرح برای صیانت از جنگل‌های هیرکانی، ترکیبی هماهنگ از آموزش جوامع محلی، تأمین نیروی حفاظتی کافی، تأمین بودجه برای تجهیزات اطفای حریق و بازنگری و اجرای مناسب قوانین در محاکم قضایی به نفع انفال عمومی است.

یک اقدام حیاتی برای نجات هیرکانی؛ «تأمین اعتبار ویژه و پایدار»

اسماعیل‌زاده به سوالی درباره تنها اقدام ضروری برای پیشگیری از فاجعه در جنگل‌های هیرکانی اظهار کرد: بدون تخصیص بودجه کافی و مستمر، دو اقدام حیاتی دیگر امکان‌پذیر نخواهد بود. اعتبار ویژه دولت است که می‌تواند نیروی حفاظتی لازم را تجهیز و افزایش دهد و امکان خرید تجهیزات مدرن و مناسب اطفای حریق را فراهم کند.

وی افزود: این اقدام، زیرساخت عملیاتی برای هرگونه برنامه‌ریزی بلندمدت است. در عین حال، بازنگری قوانین منابع طبیعی برای ایجاد بازدارندگی مؤثر و نیز صدور احکام قاطع، سریع و بدون تخفیف قضایی به نفع انفال عمومی، دو رکن تکمیلی و ضروری هستند.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۹ آذر ۱۴۰۴ / ۱۱:۳۲
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1404092919270
  • خبرنگار : 50194