در خراسان رضوی، این جشن فراتر از یک رویداد طبیعی است و با لایههایی از آیینهای محلی گره خورده است که هویت فرهنگی این منطقه را به وضوح ترسیم میکند. در این سرزمین، آداب و رسوم خاصی در شب یلدا برگزار میشود که نشان دهنده عمیقترین باورها، آرزوها و امیدهای مردم است. مراسم مانند دورهمیهای خانوادگی، قصهگویی و طبخ خوراکیهای سنتی.
در این شب، خانوادهها با تدارک سفرهای رنگین از میوهها، آجیل و شیرینی، به استقبال میهمانان میروند؛ در این شب جوانان و بزرگترها دور هم جمع میشوند تا با نقل داستانهای قدیمی و افسانههای محلی، به انتقال فرهنگ و هویت اجتماعی کمک کنند.
آئینهای خاصی مانند «شب چلّگی» که به تازه دامادها در شب یلدا اختصاص دارد، از دیگر ویژگیهای این جشن در خراسان رضوی است. در این آیین، خانواده داماد با برگزاری مراسمی ویژه به خانه عروس میروند و با تقدیم هدایایی، پیوند زناشویی را جشن میگیرند.
جواد روشندل، پژوهشگر فرهنگ عامه، در گفتوگو با ایسنا درباره شب یلدا در خراسان رضوی گفت: این جشن تنها به عنوان طولانیترین شب سال شناخته نمیشود، بلکه فرصتی برای تقویت روابط اجتماعی و تبلور صمیمیت خانوادگی است.
وی افزود: در پس هر آئین یلدایی در این منطقه، هدفی فراتر از تفریح و شبزندهداری وجود دارد که به نیاز انسان به همبستگی برمیگردد. در واقع شب یلدا تکوین دوباره پیوندهای از دست رفته در هیاهوی زندگی روزمره است.
این پژوهشگر فرهنگ عامه، اشاره کرد: اگرچه شب یلدا در همهجا با جمع شدن دور بزرگترها و خواندن دیوان حافظ همراه است، اما در خراسان، این گردهمایی تحت تأثیر رسومی خاص و مختص این منطقه قرار میگیرد.
روشندل همچنین بیان کرد: سفرهای که در این شب چیده میشود، تنها مجموعهای از خوراکیهای فصلی نیست. آمادهسازی این سفره که معمولاً از روزها قبل آغاز میشود، بخشی از مراسم است و حس مسئولیتپذیری متقابل را در میان اعضای خانواده نهادینه میکند. به این ترتیب، شب یلدا در این دیار از یک مناسبت صرف به یک فرآیند تربیتی تبدیل میشود.
در میان آداب و رسوم شب یلدا، رسم «شب چلّگی» برای زوجهای تازه ازدواج کرده، جایگاهی ویژه و پر از نمادگرایی دارد. این رسم نه تنها یک بازدید، بلکه فرصتی برای اعلام حضور و ادغام رسمی خانواده داماد در ساختار خانواده عروس است.
در این شب، خانواده داماد با تدارک خوانچهای بزرگ و آراسته که شامل «هفت سین» مخصوص این شب است، به خانه عروس میروند. این خوانچه به نوعی نماد برکات و آرزوهای نیک برای زندگی مشترک است. سینیهای هفتگانه با دقت چیده شدهاند و محتویات آنها حامل پیامهای غیرکلامی هستند. از انار و هندوانه که نماد برکت و ثمردهی زندگی مشترک و طول عمر هستند تا هدایای پوشیدنی و زینتآلات که نشان دهنده توجه و جایگاه ویژه عروس در خانواده جدید به شمار میآیند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه تأکید کرد: اجرای دقیق این آیین نمایانگر رسمیسازی محبت و احترام است. هر قلمی که در خوانچه قرار میگیرد، سندی بر تعهد خانواده داماد به پاسداشت جایگاه زن در کانون خانواده و احترام به خانواده اصیل اوست. به این ترتیب، پیوندی که با این آیین در شب یلدا شکل میگیرد، از حالت فردی خارج شده و به یک پیوند اجتماعی میان دو خانواده تبدیل میشود.
در خراسان رضوی، به ویژه در جنوب استان، اهمیت خوراکیها در جشن شب یلدا به وضوح مشهود است و این باورها ارتباط مستقیمی با سلامت جسم و روان دارند.
روشندل، در این زمینه توضیح داد: مردم با درک عمیق از طبیعت، متوجه شدهاند که مصرف میوههای «سرد مزاج» در آغاز زمستان میتواند به حفظ تعادل مزاجی بدن کمک کند.
وی همچنین به اهمیت نمادین هندوانه اشاره کرد و افزود: این میوه سرخ که معمولاً آخرین نمونههای تابستانه است، با طبع گرم خود، نماد دفع هرگونه «سوزندگی جگر» یا گرمای اضافی بدن در طول زمستان محسوب میشود.
این پژوهشگر فرهنگ عامه، اظهار کرد: همچنین، انار به عنوان نماد دانه و برکت، نشان دهنده آرزوی کثرت و فراوانی در زندگی است. گلابی و سیب نیز به عنوان میوههای اصیل ایرانی شناخته میشوند که به دفع کدورت و حفظ طراوت روح کمک میکنند.
اما شاید پر رمز و رازترین و کمتر ثبت شدهترین رسم یلدا در منطقه، مراسم «کف زنی» باشد. کف زنی در اصل، مرحله نهایی آمادهسازی یک خوراکی منحصربهفرد به نام کف بود که ماهیت آن شبیه به دسر کفدار است، با این تفاوت که در تهیه آن، فرآیند فیزیکی همزدن اهمیت مضاعفی داشت.
روشندل، در تشریح آیینهای منحصر به فرد شب یلدا در خراسان رضوی، بر دو سنت مهم یعنی کف زنی و چراغو تأکید کرد و آنها را نمادهایی از همبستگی اجتماعی و انتقال شفاهی هویت منطقهای دانست.
وی توضیح داد: رسم کف زنی در واقع یک اجرای عملی از مفهوم ایجاد شور و نشاط از دل تلاش مشترک بود. فرآیند تهیه کف، نیازمند زحمت و هماهنگی دقیق اعضای خانواده است.
این پژوهشگر فرهنگ عامه، در خصوص سنت کفزنی و تهیه دسر کف بیخ در خراسان گفت: این فرآیند به تهیه یک نوع کف از ریشه گیاه چوبک میپردازد و علاوه بر جنبه تفریحی، خواص دارویی زیادی نیز دارد.
وی افزود: کفبیخ به عنوان بستنی زمستانی نیز شناخته میشود و معمولاً توسط ریشسفیدان محل با روش خاصی تهیه میشود. برای تهیه این دسر، ریشههای گیاه چوبک که به اصطلاح محلی بیخ نامیده میشوند، پوست کنده و چندین بار در آب جوشانده میشوند. به دلیل تلخی اولیه آب، این مرحله باید چندین بار تکرار شود تا طعم تلخ آن از بین برود و آب بیمزه شود.
این پژوهشگر ادامه داد: پس از آمادهسازی آب، آن را در ظرفی مخصوص به نام تغار سفالی میریزند و با استفاده از یک دسته چوبی که معمولاً از چوب انار ساخته شده است، ساعتها هم میزنند تا کف سفت و پایداری به دست آید. سپس این کف با زعفران و شکر یا شیره انگور طعمدار میشود و در مهمانیها و دورهمیها به مهمانان عرضه میگردد.
روشندل تأکید کرد: کفبیخ یکی از آیینهای سنتی مردم خراسان، است و امروزه در شهرهای جنوبی خراسان مانند گناباد، کاشمر، بجستان و برخی شهرهای دیگر نیز برگزار میشود.
روشندل با اشاره به توزیع این خوراکی، خاطرنشان کرد: این کف، میان همه اعضای خانواده، از کوچک تا بزرگ، به صورت مساوی تقسیم میشد.
این پژوهشگر فرهنگ عامه همچنین به اهمیت محافل «چراغو» در شب یلدا که مختص فرهنگ خراسان است اشاره کرد و افزود: چراغو به معنی روشن کردن چراغ و گرد هم آمدن زیر نور آن است، اما کارکرد اصلی آن، روایتگری و انتقال شفاهی فرهنگ منطقه محسوب میشود.
روشندل تأکید کرد: فضای چراغو به دلیل صمیمیت حاکم، محلی برای گفتوگوهای عمیق و حتی حل و فصل مشکلات اجتماعی و خانوادگی بود که در طول سال ایجاد شده بود. کدورتها از طریق قصههای شیرین و فالهای نیک برطرف شده و دوستیها تقویت میشد.
وی معتقد است: آیینهایی مانند «کف زنی» و «شب چلّگی»، بیش از آنکه صرفاً جشن باشند، کارکرد ساختاری دارند، زمانی که همه، صرف نظر از جایگاه اقتصادی، در فرآیند ساختن کف مشارکت میکنند یا با هم شب چلّگی را گرامی میدارند، یک لایه محافظ فرهنگی در برابر فردگرایی مدرن ایجاد میشود.
در عصر کنونی که سرعت ارتباطات منجر به کاهش عمق تعاملات شده است، مراسمهایی که مستلزم زمان اختصاصی و حضور فیزیکی هستند، حکم یک پادزهر را دارند. این حضور فیزیکی و مشترک، به طور ناخودآگاه به نسل جوان میآموزد که موفقیتهای فردی باید در بستر حمایت جمعی تعریف شوند و هویت حقیقی، گرو تعلق به یک مجموعه بزرگتر شکل میگیرد.
این پژوهشگر فرهنگ عامه تصریح کرد: اگر جوانان این رسوم را صرفاً به عنوان یادگاریهای مادربزرگ ببینند و از مشارکت فعالانه در فرآیند تولید آن مانند زدن کف یا تدارک خوانچه در مراسم عروس دوری کنند، در واقع پیوند خود را با ریشه تاریخیشان قطع کردهاند.
وی تأکید کرد: مشارکت نسل جدید در اجرای این مناسک، صرفاً برای حفظ ظاهر آیین نیست، بلکه فرآیند عملی انجام کار است که به آنها هویت پایدار میبخشد.
یلدا در خراسان رضوی، فراتر از یک شب، بازتعریفی است از تعهدات اجتماعی انسان نسبت به یکدیگر و طبیعت. این شب، فرصتی است برای تجدید پیمانهای نانوشتهای که جوامع را در برابر ناملایمات فصلی و اجتماعی مقاوم میسازد. اگرچه ممکن است شیوههای برگزاری در طول سالها اندکی تغییر کند، اما روح این مراسم یعنی همدلی، احترام به بزرگتر و شادی مشترک باید همواره به عنوان محور اصلی حفظ شود.
حفظ این ریشهها، نه تنها برای میراث فرهنگی، بلکه برای سلامت اجتماعی نسلهای آینده این سرزمین امری ضروری و حیاتی است. این سنتها، نقشه راهی برای همبستگی پایدار در جهانی متغیر محسوب میشوند.
کهنالگوی نبرد نور و تاریکی
از دیدگاه مردمشناسی تاریخی، یلدا(شب چله) ریشه در اعتقادات کهن ایرانی پیش از اسلام دارد که به تولد دوباره خورشید(مهر یا میترا) در بلندترین شب سال اشاره میکند.
هادی خاتمی پور استاد ادبیات دانشگاه پیام نور، بر نقش محوری این شب در تقویت همبستگی خانوادگی و اجتماعی تأکید کرد و گفت: این شب، به معنای واقعی کلمه، فرصتی برای برگشت به اصل است. جایی که افراد باید از فضای کار و تنهایی فاصله گرفته و پیوند خود را با خانوادههای درجه یک و درجه دو(عمو، دایی، اقوام) باز تأیید کنند.
وی با بیان اینکه خواندن شاهنامه و فال حافظ در این محیط، در واقع روشهایی برای انتقال شفاهی میراث فرهنگی و اخلاقی است، افزود: یلدا یک نقطه مقاومت فرهنگی در برابر سرعت و انزوای زندگی مدرن است. این شب، عامدانه کند است؛ باید طول بکشد تا تعاملات عمیقتر شوند و زمان به جای آنکه صرفاً یک کمیت اندازهگیری شده باشد، به یک کیفیت تجربه مشترک تبدیل شود.
خاتمی پور با اشاره به اینکه در دهههای اخیر، با توجه به تغییر سبک زندگی، بسیاری از سنتهای شفاهی در حال فراموشی هستند، تصریح کرد: باید نه تنها محتوای اوسونهها، بلکه نحوه اجرای آنها تن صدا، حرکات بدن و زمانبندی در میان قصه نیز ثبت شود، زیرا این عناصر غیرکلامی، بخش مهمی از هویت فرهنگی یلدای خراسان را تشکیل میدهند.
وی در خصوص چالشهای حفظ سنتها در دوران معاصر گفت: با مهاجرت گسترده از روستاها به شهرها، سنتهای شفاهی مانند اوسونهسرایی در حال کمرنگ شدن هستند. بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند به جای قصهگویی، به تماشای تلویزیون یا استفاده از رسانههای دیجیتال بپردازند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این تغییرات نه تنها به کاهش ارزشهای فرهنگی منجر میشود، بلکه پیوندهای اجتماعی و خانوادگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. نسل جوان به تدریج از آداب و رسوم بومی فاصله میگیرد و این موضوع میتواند به از بین رفتن هویت فرهنگی منجر شود.
آیینهای منحصر به فرد مانند «شب چلّگی» و کف زنی، به تقویت پیوندهای اجتماعی و انتقال فرهنگی کمک میکنند و نشان دهنده همبستگی و احترام میان خانوادهها هستند. با این حال، چالشهای مدرنیته و تغییر سبک زندگی، خطراتی را برای حفظ این سنتها به همراه دارد.
پژوهشگران و اساتید دانشگاه تأکید میکنند که برای حفظ این میراث فرهنگی، نیاز به فعالیتهای جمعی و برگزاری رویدادهای محلی داریم که میتواند نسل جوان را به مشارکت در این سنتها ترغیب کند. یلدا، فراتر از یک شب، به معنای تجدید پیمانهای اجتماعی و خانوادگی و تقویت ارتباطات عمیق انسانی است. حفظ این ریشهها نه تنها برای میراث فرهنگی، بلکه برای سلامت اجتماعی نسلهای آینده نیز ضروری است.
انتهای پیام