بهار صدیقی در شب شعر عربی از سلسه شبهای اشعار جهان که یکشنبه هفتم دی، در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: «سرود باران» چکامهای است که در آن میتوان ردپای بسیاری از تأملات و تجربیات شخصی سیاب را مشاهده کرد. برخی از محققان و تاریخنگاران ادبیات عربی بر این باورند، که سیاب این چکامه را به یاد مادرش که در دوران کودکی او را از دست داده، سروده است. این حدس نزدیک به واقعیت است، زیرا در سرتاسر شعر، تصویر کودک و مادر به صورت نمادین و درونمایهای مشهود است.
وی افزود: سیاب در این چکامه، با زبان شاعرانهای که به سادگی به دل مینشیند، تصاویر زیبا و نمادین از باران، ماه، درختان و دیگر عناصر طبیعت را به تصویر میکشد. این تصاویر به نوعی بازتابدهنده دوران کودکی شاعر و فقدان مادرش هستند، که در ذهن او به صورت یک خاطره همیشگی و گاه غمانگیز باقی مانده است.
صدیقی با اشاره به اینکه برخی از پژوهشگران این چکامه را به عنوان یک اثر سیاسی نیز تفسیر کردهاند، تاکید کرد: به گفته این محققان، سیاب این شعر را در حقیقت به نمادینترین شکل ممکن برای اعتراض به وضعیت نابسامان کشورش عراق سروده است. عراق در آن زمان با وجود منابع غنی نفتی، در فقر و مسکنت شدیدی به سر میبرد و این تضاد در شعر سیاب به خوبی بازتاب یافته است. در این چکامه، سیاب به عنوان یک شاعر معاصر، به وضعیتی اشاره میکند که در آن مردم سرزمینش در حالی که در میان ثروتهای عظیم به سر میبرند، از کمترین امکانات زندگی محروم هستند.
«سرود باران»؛ اثری نمادین و سرشار از مفاهیم اجتماعی و سیاسی
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، افزود: «سرود باران» بیشتر از آنکه یک شعر روایی ساده باشد، یک اثر نمادین و سمبولیک است. تصاویر و مفاهیم به کار رفته در آن، مانند تشبیه چشمان معشوق به «دو نخلستان»، یا «ماهی که بر روی آب میرقصد»، مفاهیم عمیقی از عشق، غم و باران را در خود جای دادهاند. این شعر، علاوه بر اینکه تصاویر طبیعی و زیبایی از طبیعت عراق ارائه میدهد، مفاهیم اجتماعی و سیاسی نیز در لایههای زیرین آن قابل لمس است.
وی درباره نمادگرایی در این شعر، گفت: سیاب در این چکامه به راحتی و به شکلی هنرمندانه، وضعیت رنجآور و تراژیک کشورش را در قالب زیباییشناسی طبیعی و انسانی بیان میکند. به طور مثال، در ابتدای شعر، شاعر چشمان معشوق را به دو نخلستان تشبیه میکند،که در هنگام سحرگاه، نور ماه از آنها میتابد. این تصویر، علاوه بر زیبایی بصری، در واقع استعارهای از امید و روشنایی است که در دل تاریکیهای سیاسی و اجتماعی به دنبال آن است.
صدیقی به یکی دیگر از ویژگیهای بارز شعر سیاب اشاره کرد و گفت: در این شعر، احساس اندوه و بیکسی به شدت مشهود است. گویی کودکی که مادرش را از دست دادهاست، دوباره به یاد او میافتد و این یادآوری در کنار بارش باران، که نماد زندگی و مرگ است، یک تجربه عاطفی و روانی بسیار غمانگیز را در دل مخاطب ایجاد میکند. سیاب در شعرش از باران به عنوان یک استعاره استفاده کرده است، باران در این شعر نه تنها به عنوان یک عنصر طبیعی بلکه به عنوان نمادی از زندگی و مرگ، از دست دادن و یافتن یا حتی تولد دوباره مورد استفاده قرار میگیرد. این مفهوم از «باران» در شعر سیاب به شکلی پیچیده و همزمان ساده جلوه میکند. باران در شعر سیاب تداعیگر رنجها و هم نویدبخش آرامش و پاکی نیز است.
«سیاب» و تاثیرات او در ادبیات معاصر عربی
در ادامه این نشست، احمدرضا حیدریان شهری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: سیاب نه تنها به عنوان یک شاعر نوپرداز شناخته میشود بلکه با استفاده از تکنیکهای نوین در شعر عربی، ساختارهای جدیدی را وارد دنیای ادبیات عربی کرد. او با شعر خود دنیای جدیدی را ساخت و توانست در قالبهای شعر نو، آثاری تاثیرگذار و ماندگار از خود به جای بگذارد.
وی با اشاره به اهمیت شعر «آیا عشق بود؟» سیاب، آن را نماد نوگرایی در ادبیات معاصر عربی دانست و افزود: این شعر نماد آفرینشگری جدید و تغییر در ساختارهای کلاسیک شعر عربی است. سیاب نه تنها شعر خود را از محدودیتهای قالبهای کلاسیک رها ساخت، بلکه توانست مفاهیم نوین و متفاوتی را در قالبی تازه به مخاطبان خود منتقل کند.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد به جنبههای اسطورهای در شعر سیاب اشاره کرد و گفت: او یکی از شاعران بزرگ معاصر عربی است که در شعر خود به سراغ اسطورهها رفته و آنها را به گونهای تازه و پویا بازسازی کرده است. وی با استفاده از اسطورهها و سمبولها، تصاویری از سرزمینهای شرقی خلق کرد که در آن زندگی، مرگ و رستاخیز در هم آمیخته بودند.
جستجوی ابدیت در شعر این شاعر عربزبان، موج میزند
حیدریان شهری در تحلیل ویژگیهای شاعرانه سیاب، خاطرنشان کرد: او شاعر آب و خون است. آب نماد تطهیر، تقدس، حرکت و جاودانگی است، در حالی که خون نمایانگر انقلاب، جوشش و پویایی است. او در شعر خود این دو عنصر را با هم ترکیب کرده و مسیری از زندگی تا مرگ و جاودانگی را ترسیم کرده است. شعر سیاب میخواهد نشان دهد که در زندگی انسانها، هرچقدر هم که درد و رنج وجود داشته باشد، در نهایت آنچه که باقی میماند، نور و زندگی است. او با استفاده از تصویر خون، به نوعی مرگ را نماد رهایی میداند.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد به تاثیرات ادبیات غربی بر سیاب اشاره کرد و افزود: این شاعر به وضوح از ادبیات انگلیسی تاثیر پذیرفته است اما این تاثیرات به هیچوجه به معنای تکرار و تقلید از دیگر شاعران نیست. سیاب در استفاده از این تاثیرات، همواره به دنبال آفرینش چیزی تازه و نو بود. او توانست با نگاه ویژه خود، آثاری خلق کند که تنها کسانی که به عمق اندیشه او پی میبردند، میتوانستند ارزش واقعی آن را درک کنند.
وی ادامه داد: اینکه در بیشتر آثار سیاب، به ویژه در شعرهایی مانند «باران»، اندوه و رنگهای تیره به چشم میخورد، نمیتوان آن را صرفاً به بیماری او نسبت داد. سیاب زندگی سختی داشت، از فقر و مشکلات اقتصادی گرفته تا شرایط سیاسی بحرانی در جهان عرب، همه اینها بر ذهن و روح او تاثیر گذاشت. اینکه چرا سیاب به مرگ و اندوه در آثارش میپردازد، به دلیل شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود که او در آن زندگی میکرد. جنگهای جهانی، شکستها و آرمانهای ناتمام در جهان عرب، همگی به نوعی به روحیه سیاب و شعر او شکل دادند. به علاوه، فقدان نزدیکان و شکستهای شخصی او، از جمله دشواریهایی که در زمینه روابط شخصی خود داشت، بر شعر او تاثیر گذاشت.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد به جستجوی ابدیت در آثار سیاب اشاره کرد و گفت: سیاب با توجه به شرایط سختی که در آن زندگی میکرد، به نوعی شعر خود را به سمت جستجوی ابدیت و جاودانگی سوق داد. او همواره به دنبال یافتن راهی برای فرار از زندگی گذرا بود و تلاش میکرد، که در شعر خود، مسیری را برای عبور از مرگ به سوی جاودانگی ترسیم کند.
انتهای پیام