ختم دادرسي پرونده‌ي مرگ زهرا كاظمي اعلام شد/3/ ادامه‌ي دفاعيات وكيل مدافع متهم

...به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ادامه‌ي سومين دادگاه پرونده‌ي زهرا كاظمي، وكيل مدافع متهم پرونده با استناد به محتويات پرونده اظهار داشت كه موارد تعارض و مخدوش در اوراق پرونده نشان از وجود يك بازجوي مجهول‌الهويه دارد كه هيچ كس در هيچ كجا نامي از او نبرده است. شعباني در ادامه‏ي دفاعيات خود با تاكيد بر اينكه بيشترين مواردي كه از سوي وي امروز در اين دادگاه مطرح مي‏شود، با استناد به اوراق پرونده و مستندات رسمي است، از روند بازجويي صورت گرفته از متهمان ابتدايي اين پرونده و نيز شهود و مطلعان انتقاد كرد و گفت: در برخي مواقع سوالات القايي بوده و حتي با اصول و قواعد جرم شناختي نيز تطابق نمي‏كند. شعباني هم‏چنين با اشاره به برخي اظهارات عليه موكلش مبني بر اينكه او براي رد اتهام قتل حاضر به اداي سوگند نشده، گفت: بسياري از اين موضوع، عليه رضا اقدم احمدي استفاده كردند اما اين گونه نيست. او حاضر نبوده كه سر و ته پرونده با يك قسم هم بيايد. هر چند كه او به صراحت نسبت به اين كه قتل از جانب او نبوده و او هيچ ضربه‏اي به زهرا كاظمي نزده سوگند خورده است. وي ادامه داد: موكلم حاضر است در همين دادگاه و هرجاي ديگر قسم ياد كند كه مرتكب اين عمل نشده است. شعباني در ادامه اين دفاعيات با بيان اين‌كه از يكي از سربازان اوين بازجويي كامل نشده است، خاطر نشان كرد كه اين فرد فقط از سوي بازپرس شعبه‏ي اول دادسرا در تاريخ 82/5/14 مورد بازجويي قرار گرفته و گفته «ديدم كه بخشي كيف را از زهرا كاظمي كشيد و گرفت. زن با سمت چپ به زمين خورد». شعباني گفت: در پرونده اثري از اتفاقي در زندان نيست و دلايل موجود نشان مي‏دهد كه اين اتفاق همان لحظه‏هاي اول دستگيري رخ داده است. در بازجويي اين سرباز آمده كه «زن جيغ وحشتناكي كشيده، حالش خراب بود، به او آب قند داده شد و مردي با مشخصات مذكور خواست تا زهرا كاظمي را ببرند. حاج كاظمي از او خواست تا سوار شود. لباس‏هايش پريشان بود. او گفت: سوارش كنيد. سرباز ملاحظه‏ي شرعي مي‏كند.» اين سرباز كيست؟ شعباني افزود: چرا ذيل اوراق بازجويي از اين سرباز امضايي وجود ندارد؟ آيا اين يك بازپرسي حرفه‌اي بوده است. در اين لحظه قاضي فراهاني نيز گفت: شما حق سؤال كردن نداريد. شعباني ادامه داد: معاون دادستان و سرپرست ناحيه‌ي 21 تهران 80 روز بعد در بازجويي 21 شهريور سال 82 به بازپرس پرونده‌ي مرگ زهرا كاظمي مي‌گويد كه زهرا كاظمي از تحويل كيفش خودداري مي‌كرد كه شخصي كه بعدا فهميدم نامش بخشي است كيف را به اجبار از او گرفت. به نظر مي‌رسد دست او به طور طبيعي به صورت او خورده است. شعباني گفت: مي‌بينيم كه اين اظهارات تأمل برانگيز است. بخشي در بازجويي‌هاي خود گفته است كه معاون دادستان به نماينده‌ي وزارت اطلاعات گفته كيف را بگيريد، خودش هم رفت اما زهرا كاظمي كيفش را نداد. يادم نيست كه نماينده‌ي وزارت اطلاعات هم دخالت كرد يا نه اما هرگونه ضرب و شتم زهرا كاظمي را تكذيب مي‌كنم. وي متذكر شد: تنها كسي كه در اين ميان حرف از تكذيب ضرب و شتم مي‌زند، بخشي است. بخشي سه روز قبل هم در بازجويي به بازجويش گفته بود نماينده‌ي وزارت اطلاعات 4 يا 5 بار با زهرا كاظمي گلاويز شده بود و وي هم مي‌گويد دروغ است. آيا معاون دادستان به اين تعارضات توجه كرده است؟ جالب است كه موكلم رضا احمدي نيز كه از وي در مورد ساعت دقيق ورود و خروج زهرا كاظمي سوال شده بود، گفته آيا خودت ساعت جلسه‌ي ديروز بازجويي از من را به خاطر داري كه آن بازجو گفته بود نه. شعباني با بيان اينكه 19 مرداد سال گذشته براي بخشي، رييس حراست زندان اوين قرار وثيقه صادر مي‌شود، گفت: اين قرار براي كسي صادر شده كه متهم به زدن ضربه‌اي كشنده است. سه روز بعد اين قرار فك و به قرار كفالت تبديل مي‌شود و خداحافظ شما. اين در حالي است كه در همان روزها چند تن از كاركنان وزارت اطلاعات و حتي دو خانم كه در بهداري اوين بوده‌اند در بازداشت به سر مي‌بردند. حتما خواهيد پرسيد بعد از درگيري‌هاي ساعت 20 روز دستگيري در بازرسي خواهران چه اتفاقاتي افتاده است؟ شعباني ادامه داد: راننده‌ي بخشي گفته كه كاظمي را به همراه خانم‌ها به بند 240 برديم كه در موقع پياده شدن متوجه شديم كه او حالش به هم خورده و غش كرده است. زماني كه كاظمي پياده شده عرق كرده بود. همچنين يكي از زندانبانان زن اوين گفته ساعت 22:30 نماينده‌ي وزارت اطلاعات آمد كاظمي را تا ساعت 2:30 بامداد روز 3 تير82 را با خود برد. اين در حالي است كه نماينده‌ي وزارت اطلاعات مي‌گويد: كاظمي در دادسرا نشسته بود كه جانشين سرپرست دادسراي مستقر در اوين گفت كه كاظمي را تحويل قاضي بدهند. در واقع در اين‌جا دو زندانبان مي‌گويند كه عضو وزارت اطلاعات كاظمي را براي بازجويي برده است و بازپرس اسماعيلي در بازجويي‌هاي خود نياورده كه بالاخره زهرا كاظمي ساعت 22:30 تحويل چه كسي شده و چه كسي او را تحويل گرفته است. ارجمند مي‌گويد: متهمه زهرا كاظمي از ساعت 10:30 شب تا 2:30 بامداد توسط منشي بازپرس مورد بازجويي قرار گرفته و من در اتاق رفت و آمد مي‌كردم. نماينده‌ي وزارت اطلاعات نيز حضور داشت. شعباني در دفاعيات خود به اظهارات فردي به عنوان نماينده‌ي دادسرا به كرات اشاره كرد و گفت: بين اظهارات اين فرد و ديگر مسؤولان دادسرا تناقضات زيادي وجود دارد. حتي وي در جايي از بازجويي‌هاي كتبي خود در زماني كه پرونده مرگ زهرا كاظمي در حال تحقيق بود اشاره كرده كه زهرا كاظمي به بند 204 انتقال داده شده حال معلوم نيست كه اين اشتباه سهوي بوده و منظور او بند 240 بوده يا واقعا بندي با اين عنوان وجود داشته و زهرا كاظمي در آنجا نيز بازجويي شده است. ارجمند جانشين سرپرست دادسراي مستقر در اوين در توضيحات خود به وزارت اطلاعات، گفته است: در آن شب بازجويي از ساعت 22:30 تا 2:30 بامداد، ميانجي حضور داشت. نماينده‌ي وزارت اطلاعات گفته بازجوي آن شب را نمي‌شناسم. از طرفي ارجمند گفته كه بازجو منشي بازپرس بوده است. شعباني با اندكي تأمل گفت: ممكن است فلاني بوده باشد. همچنين خانم ديگري از زندانبانان نيز گفته كاظمي با بازجو تنها بوده است. وكيل مدافع متهم پرونده‌ي زهرا كاظمي تاكيد كرد كه شناسايي اين بازجو بسيار مهم است. وي با اشاره به سربازي در بند 240 و اينكه اين سرباز بعدها ديگر در آن بند نبوده، گفت: سرباز دم در بند 240 گفته ساعت 22 آقاي بخشي و يك راننده و يك زن كه فكر مي‌كنم از پرسنل بوده به اين بند آمدند و زهرا كاظمي را آوردند. خانم زهرا كاظمي اين بار مي‌توانست راه برود. شعباني متذكر شد: استفاده از كلمه‌ي اين بار يعني اين‌كه بار قبل كاظمي قادر به راه رفتن نبوده است. اين چه كسي بوده كه نماينده‌ي وزارت اطلاعات او را نمي‌شناسد و حرف‌هاي بخشي و ميانجي در اين ميان داراي اختلاف است. حتي در مورد تحويل زهرا كاظمي به نيروي انتظامي نيز ساعات ذكر شده متفاوت است. يكي از پرسنل نيروي انتظامي در اظهارات خود آورده است كه كاظمي به همراه خانمي از زندانبانان تحويل داده مي‌شود و همچنين گفته مي‌شود اين خانم (زهرا كاظمي) خيلي پرروست. شعباني ادامه داد: در اين‌جا تحقيقات بازپرس كاملا مخدوش است و سوال‌ها كامل و واضح نيست. همين بازپرس براي نماينده‌ي وزارت اطلاعات و يا آن خانم قراري صادر نكرده است. قاضي طباطبايي هم درباره‌ي اعزام زهرا كاظمي به شعبه‌ي 12 دادسرا در بازجويي‌هاي خود گفته است كه نحوه‌ي وارد شدن و نگاه‌هاي او معلوم بوده كه فضا براي وي غيرقابل تحمل بوده است. طباطبايي ادامه داده كه از وي سؤال كردم و او به من جواب داد به شما ربطي ندارد. طباطبايي گفته كه با مشاهده‌اي كه نسبت به وضعيت زهرا كاظمي در آن موقع داشتم پس از شنيدن خبر مرگ او چندان تعجب نكردم. شعباني ادامه داد: آيا قاضي طباطبايي فكر مي‌كرده كه احمدي قرار است روز پنجم زهرا كاظمي را بزند و به آن روز بياندازد كه از شنيدن خبر مرگ او متعجب نشود؟ خير؛ زهرا كاظمي از همان شب دوم بدحال بوده است. جالب اين جاست كه معاون وزير اطلاعات و ارجمندي پس از اين ماجراها هر كاري مي‌كنند و خانم زندانبان را دور محوطه سلول‌ها مي‌گرداند؛ او مي‌گويد «نمي‌دانم كاظمي را از كدام سلول تحويل گرفتم» در آن شب در بند 240 چه خبر بوده است؟ وكيل مدافع متهم به قتل شبه عمد زهرا كاظمي در ادامه به گفته‌هاي برخي از پرسنل ناجا نيز اشاره كرد و به نقل از يكي از اعضاي ناجا، گفت: اين فرد گفته بنا به تقاضاي خواهران حفاظت اطلاعات ناجا ملاقاتي با كاظمي داشتم و متوجه شدم او در تاريخ 2 تيرماه 82 مورد ضرب و شتم واقع شده و دستش شكسته شده است. طبق گفته‌ي خانم زندانبان به نظر، او اصرار داشته كه براي او خودكار بياورند تا بنويسد كه كتك خورده است. شعباني تصريح كرد: اين خانم زندانبان بايد چيزهايي را بداند و بهتر است در اين باره تحقيقات بيشتري شود. در اين هنگام قاضي فراهاني به شعباني متذكر شد كه توضيحاتش را خلاصه كند كه شعباني نيز پاسخ داد: شما مي‌خواهيد رأي بدهيد و من بايد به عنوان وكيل بتوانم دليل ارائه كنم. شعباني در ادامه نسبت به مراقبت‌هاي پزشكي صورت‌گرفته درخصوص زهرا كاظمي انتقاد كرد و گفت: پزشكان متخصص معتقدند كه اگر مراقبت‌هاي ويژه از كاظمي صورت مي‌گرفت، وي زنده مي‌ماند كه در اينجا قاضي فراهاني گفت كه اشكال به بيمارستان هم هست كه شعباني نيز ادامه داد آيا عوامل مقصر قصور و تقصير در اين ماجرا شناسايي شده‌اند؟ شعباني تصريح كرد: حسب اطلاعات واصله از منابع موثق برخي از اطباء كميسيون، شيوه‌ي برخورد و تصميم‌گيري را مخدوش مي‌دانند و تصميم‌گيري آنها را در مورد درج تاريخ وقوع ضربه قبول ندارند. آنها ساعت دقيق زدن ضربه را موكول به تحقيقات قضايي كرده‌اند. طبق نظر پزشكان ضربه و آثار بي‌هوشي پس از آن نمي‌بايد مربوط به روز پنجم كه وي در اختيار موكل من بوده، باشد. نامبرده نمي‌توانسته اگر در روز پنجم اين ضربه را خورده با پاي خود مسير اتاق بازجويي تا بهداري را طي كند. به گزارش ايسنا، شعباني در ادامه دفاعيات خود دوباره به نظر پزشكان درباره‌ي نوع ضربه‌ي زده‌شده به سر زهرا كاظمي اشاره كرد و گفت: در واقع كاظمي با اعتصاب غذاي خود و كم كردن ميزان مصرف آب ناخواسته به نوعي درمان دست زده است اگر ضربه‌ي اصابت‌شده به او را مي‌دانستند نبايد به او مايعات مي‌دادند زيرا مغز انسان تا 7 درصد افزايش حجم خود را تحمل مي‌كند و بردن زهرا كاظمي به بهداري و تزريق مايعات زياد به او باعث شد كه وي به حالت كما برود. آنها فكر مي‌كردند كه از معده‌ي كاظمي خون آمده است در حالي‌كه خون از بيني او مي‌آمده است. وي در ادامه، گزارش كالبدشكافي را بسيار سهل‌انگارانه و همراه با اغماض خواند و مدعي شد: ضربه در زماني بسيار قبل‌تر از روز پنجم زده شده بوده است. شعباني ادامه داد: چطور شد كه اصل اتهام از بخشي به سمت احمدي موكل من معطوف شد؟ من و موكلم قصد نداشته و نداريم به خاطر فرار از اتهام، دليل ناموجه بياوريم. موضوعاتي نظير دستكاري در نامه‌ي روز دستگيري زهرا كاظمي بايد بررسي شود همچنين قصور دادگاه و دادسرا در زماني كه شما (قاضي فراهاني) هنوز مسؤول رسيدگي به اين پرونده نبوديد در همكاري با من به عنوان وكيل توهم‌برانگيز بود، آنها با نماينده‌ي حقوقي وزارت اطلاعات نيز همكاري نمي‌كردند. چرا بايد با ما همكاري نشود آن وقت در دادگاه علني نمايندگاني از كشورهاي خارجي حضور داشته باشند؟ پليس‌هاي كانادا، كيوان تابش را با 12 گلوله كشتند و ضارب را تبرئه كردند. به گزارش ايسنا در اين لحظه قاضي فراهاني توضيح داد: ديروز به من گفتند كه اين خارجيان كه در دادگاه هستند از سفارت آلمان آمده‌اند و به عنوان نمايندگي از اعضاي سفارت آلمان هستند؛ اگر مي‌دانستم از كانادا آمده‌اند جلوي آنها را مي‌گرفتم. وي تاكيد كرد كه اين غلط است كه عنوان مي‌شود كانادا به دستگاه قضايي ايران به برگزاري علني اين دادگاه فشار وارد كرده است. هيچ فشاري از ناحيه‌ي كانادا به محاكم قضايي ما وارد نشده است. دادگاه ديروز نيز علني بوده و همه مي‌آمدند و مي‌رفتند. مسؤولان سياسي و دادگستري از حضورسفيركانادا در دادگاه ديروز اطلاع نداشتند. در ادامه‌ي دادگاه شعباني در بخش ديگري از دفاعياتش از متهم پرونده به كرات به گزارش كميته‌ي سه‌نفره‌ي منتخب رييس قوه‌ي قضاييه (الهام، محسن اژه‌اي و رييسي) اشاره كرد و گفت: من بارها تقاضا كردم گزارش اين كميته را ببينم اما اين گزارش در اختيار ما گذاشته نشد و در متن پرونده هم نبود. من تنها از منابع موثق اطلاع يافتم كه در همين گزارش كميته‌ي سه‌نفره نيز هيچ اتهامي متوجه موكل من نيست، حال نمي‌دانم اتهامي را متوجه كس ديگري دانسته‌اند يا خير؟ در اين هنگام عبدالفتاح سلطاني از وكلاي مادر زهرا كاظمي گفت كه ما هم خواستار قرائت آن گزارش شده‌ايم. چرا آن گزارش در پرونده نيست؟ شعباني نيز گفت: دادستان تهران در مصاحبه‌اي گفته‌اند كه گزارش كميته‌ي سه‌نفره به دادگاه رفته است. در اين هنگام قاضي فراهاني پاسخ داد كه چنين چيزي به دادگاه نيامده و در پرونده موجود نيست. اگر بيايد ما نيز جزو اوراق پرونده آن را الصاق خواهيم كرد. گزارشي براي ما نفرستاده‌اند. گويا شما به دنبال اين هستيد كه ما دادستان را به دادگاه احضار كنيم. شعباني در ادامه‌ي دفاعياتش، با تاكيد بر اينكه اتهام منتسب شده به زهرا كاظمي و مضمون آن فقط و فقط در صلاحيت ذاتي وزارت اطلاعات بوده است، گفت: دادستان تهران طي نامه‌اي خطاب به ناجا در آن زمان به مسأله‌ي مهمي در خصوص زهرا كاظمي اشاره مي‌كند، اين مسأله و اثبات و بررسي آن تنها در صلاحيت وزارت اطلاعات است، اما چرا پرونده در روز سوم تيرماه 82 يعني يك روز پس از دستگيري كاظمي به نيروي انتظامي مي‌رود؟ اين در حالي‌است كه معاون دادستان خود در اوايل كيفرخواست اشاره كرده كه وزارت اطلاعات از همان روزها مصرانه مي‌خواست ما پرونده‌ي اتهامي زهرا كاظمي را به وزارت اطلاعات بدهيم. من پيگيري كردم و آن شخص را كه مصر بوده پرونده و اينكه زهرا كاظمي كيست و در اينجا چه مي‌كند در وزارت اطلاعات بررسي شود، يافتم. آن فرد مي‌گفت من اين موضوع را به جانشين سرپرست دادسراي مستقر در اوين گفتم و او گفت كه اين موضوع به من مربوط نيست و دادستان در اين مورد تصميم مي‌گيرد. شعباني ادامه داد: در اين راستا از سوي دادسرا نامه‌اي نوشته مي‌شود كه جالب است بدانيم پاي آن نامه، امضاي دادستان تهران است و مهر معاون دادستان پاي آن خورده شده است. در اين لحظه قاضي فراهاني به شعباني تذكر داد: «به حاشيه نرويد». شعباني گفت: اين موضوع جاي تأمل دارد و نقطه‌ي كور پرونده است. بايد از معاون دادستان سؤال شود چرا در نامه‌اي كه مضمون آن اتهامي است كه بررسي آن در صلاحيت وزارت اطلاعات است، امضاي شخص ديگر اما مهر شماست؟ وي افزود: گزارشات هيأت تحقيق رييس‌جمهور نيز حاكي از اين بوده كه زهرا كاظمي قبل از انتقال به نيروي انتظامي مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. صورت‌جلسه‌ي اين موضوع كه از سوي مسؤولان ناجا و نه سربازان تهيه شده اين امر آمده است. اين در حالي است كه ما چنين چيزي را در گزارش نماينده‌ي دادستان در مورد ضرب و شتم نمي‌بينيم. سؤال من از كيفرخواست اين است كه چرا تا انتهاي تحقيقات، مسؤولان ضرب و شتم مشخص نشده‌اند؟ آيا تحقيقات كامل شامل افرادي مانند نماينده‌ي دادستان هم شده است. در اين گزارش حتي نام يك نفر هم از حفاظت اطلاعات آورده نشده است. اين در حالي است كه اسامي ريز و درشت كاركنان وزارت اطلاعات آورده شده است. وي با بيان اينكه سه ساعت حضور زهرا كاظمي در هيچ‌جا مشخص نيست، گفت: گويا اين سه ساعت مفقود است. وكيل مدافع متهم به قتل شبه عمد زهرا كاظمي با تاكيد بر اينكه مكتوبات دفتر وقايع زندان كه شرح ورود و خروج افراد به بندهاي مختلف است، بايد مكتوبات دقيقي باشد، ادامه داد: در اين سه ساعت كه از آن سخن مي‌گويم مشخص نيست كاظمي كجا بوده، طبق اوراق پرونده شب دوم او از ساعت 22:30 تا 2:30 بامداد در اتاق بازجويي بوده است اما چرا اثري از امضاء بازجو نيست؟ من متن اصلي اوراق آن بازجويي را از طريق ناجا يافته‌ام و هيچ امضايي پاي آن نيست. آن بازجويي كه من دنبال آن مي‌گردم، كجاست؟ يك بازجو در اينجا مفقود است. نماينده‌ي دادستان گفته در آن اتاق، ارجمند بوده، ارجمند هم گفته منشي بازپرس بازجويي مي‌كرده است. دو روز بعد امضاء قاضي طباطبايي پاي تك، تك برگه‌هاست. ما كه مي‌دانيم طباطبايي قطعا در آن جلسه بازجويي نبوده، ما رسما مي‌خواهيم اين موضوع پيگيري شود، اگر دائما مي‌گوييم كه امضاءهاي زهرا كاظمي مشوش است، چرا در اينجا كسي نمي‌گويد كه اين امضاءها مشوش است و بازجو معلوم نيست؟ آقاي طباطبايي كسي كه زير چنين برگه‌اي را امضاء مي‌كند بايد مسؤوليت آن را بپذيرد. اما بازپرسي كه بازجويي كرده، كه بوده؟ كس ديگري كه حضور ندارد اين خيلي عجيب است. طبق اطلاعات موجود در پرونده، ارجمند و فرد ديگري در آن جلسه بوده‌اند اما خط بازجو به خط ارجمند، آن فرد و طباطبايي كه آن را امضاء كرده، شباهت ندارد؛ حتي خط آن را به خط دادستان هم تطابق داده‌ايم و با خط او هم نمي‌خواند. دو برگه اول امضاءها مخدوش است. وي همچنين در بخش ديگري از دفاعيات خود از فردي كه گرفتن هتل را در ايران براي زهرا كاظمي هماهنگ مي‌كرده، اشاره كرد و گفت:‌ بازجويي از اين فرد در خيابان سيدجمال‌الدين اسدآبادي در كنار فلان رستوران چندستاره توسط ناجا صورت گرفته كه در پرونده هست، آيا چنين بازجويي در شأن ماست؟ اگر پرونده‌ي اتهامي زهرا كاظمي مثلا به اثبات جاسوس بودن او منتهي مي‌شد، آيا اين فرد نمي‌توانست دليل خوبي براي چنين ادعايي باشد؟ هرچند كه وزارت اطلاعات بيان مي‌كند كه تا آن‌جايي كه ما درباره‌ي زهرا كاظمي تحقيق كرده‌ايم به چنين نتيجه‌اي مبني بر جاسوس بودن او نرسيده‌ايم. وي در بخش ديگري از دفاعيات خود به گزارشي از كميسيون پزشكي قانوني اشاره مي‌كند و مي‌گويد: در اين گزارش كه در تاريخ 82/4/24 تنظيم شده پاي آن امضاء تاييد پزشكيان وزير بهداشت و درمان و دادستان و چند تن ديگر ديده مي‌شود. عين همين برگه جاي ديگري هم هست كه ديگر در آن نام دادستان نيست. همچنين در چنين گزارشي هيچ اثري از مهر دبيرخانه‌ي محرمانه وجود ندارد. در يكي هست و در ديگري نيست. همچنين يك نامه هم در خصوص ساعت انتقال زهرا كاظمي به ناجا وجود دارد كه در آن آقاي طباطبايي و داديار ارشد آن‌جا در يك كاغذ، دو تاريخ را عنوان كرده‌اند. در عين‌حال مي‌بينيم كه بعدها در رسيدگي به پرونده‌ي مرگ زهرا كاظمي در جريان بازجويي‌هاي بازپرس پرونده از طباطبايي سؤالات به شكلي مطرح مي‌شود مثلا تاكيد مي‌شود كه در اين پرونده متهم، پرسنل وزارت اطلاعات است. شعباني در بخش ديگري از دفاعيات خود به دفتر وقايع زندان اوين كه ساعات ورود و خروج بازجويان به داخل اتاق‌هاي بازجويي و غيره در آن منعكس مي‌شود اشاره كرد و گفت: اين دفتر بايد از ناموس ما هم مهمتر باشد. وظيفه‌ي مراقبت از اين دفتر به عهده‌ي كيست؟ ساعت‌هاي ورود و خروج افرادي مانند خانم زندانبان وديگران مشخص نيست. وي ادامه داد: مديركل حقوقي وزارت اطلاعات در تاريخ 82/5/12 از سوي بازپرس شعبه‌ي اول، مأمور تحقيق و بررسي از زندان اوين در پرونده‌ي مرگ زهرا كاظمي مي‌شود. مديركل مربوطه نيروهايش را بسيج مي‌كند و تا اين آقا به نقطه‌ي حساسي مي‌رسد پرونده قطع مي‌شود. مدير كل حقوقي وزارت اطلاعات به نتايج مسلمي مي‌رسد كه اين نتايج بازپرس پرونده را نيز به اين نتيجه مي‌رساند كه براي بخشي به اتهام ايراد ضرب و جرح عمدي قرار وثيقه صادر كند. وكيل مدافع متهم پرونده در ادامه دادگاه خطاب به قاضي، گفت: از دور و نزديك شنيده‌ام كه شما انسان بزرگواري هستيد. من نوكر كسي نيستم، نيازي به تملق ندارم و از كسي هم نمي‌ترسم و فقط مي‌خواهم از موكلم دفاع كنم. آقاي احمدي با آقاي رشادتي بر جان زن و فرزندش مباهله كرده است. وي در ادامه با تاكيد بر اين‌كه بخش‌هايي از دفتر وقايع زندان اوين مخدوش است، گفت: در چندجا مشخص نيست كه نگهداري كاظمي و ورود و خروج او به سلول‌هاي مختلف به چه شكل و در چه ساعاتي بوده است. در همين دفتر آمده كه آقاي بخشي در ساعت 10 آن شب وارد زندان زنان (محل نگهداري زهرا كاظمي) شده است. چرا او بايد آن ساعت در زمان خاموشي و زماني كه درها پلمپ شده بود وارد آنجا شود؟ سربازي در آنجا مي‌گويد كه وي با خانمي آمد و كاظمي را برد، علت حذف آن سرباز پس از آن چه بوده است؟ پس از آن روز علت مراجعه‌ي مكرر خانم‌ها و آقاياني به آن سلول چه بوده است؟ تمام اين موارد در دفتر وقايع مخدوش است. دفتر وقايع در رديف‌هاي 148، 149 و 150 مخدوش است. اگر همين ساعات مخدوش را در دفتر ديگري در رديف 42 آن مقايسه كنيم، خيلي چيزها مشخص مي‌شود. شب‌ها در زندان را پلمپ مي‌كنند و در آن دفتر نام پلمپ‌كننده و فك پلمپ‌كننده معلوم است. معلوم نيست آن شب آن خانم زندانبان در چنان موقعي از زندان بيرون رفته، در اين صفحه از دفتر وقايع مسؤول پلمپ و فك پلمپ معلوم نيست و اين موضوع قابل تحقيق است. به نظر كاظمي در سه شب به سه سلول مختلف برده شده آن هم در سلول‌هايي كه حرف و حديث در آن زياد است. شعباني در ادامه‌ي دادگاه در 12 بند تاكيد كرد كه اماره‌ها و قرائن موجود عليه بخشي است و گفت: طبق شهادت شهود موضوع تهديد و تطميع از سوي كاركنان وزارت اطلاعات منتفي است. در بخشي از بازجويي‌هاي نيمه‌شب دوم تير 82 بازجويي مجهول‌الهويه وجود دارد. موكل من تاكيد دارد كه به هيچ‌عنوان با زهرا كاظمي تنها نبوده است و زهرا كاظمي از ماجراي اتفاق‌افتاده در تاريخ دوم تير شكايت مي‌كرده است. شعباني تاكيد كرد كه به هيچ عنوان مادر مقتوله و وكلاي وي نيز اتهام را متوجه موكل من نمي‌دانند. وي گفت: در كجاي قانون ما آمده كه اگر فرد جاسوس بود او را بزنيد؟ هيچ‌كدام از مسوولان ما چنين موضوعي را تاييد نمي‌كنند اما گويي اين جهالت و اين نوع انگيزه‌ها در برخي وجود دارد. آقاي رييس دادگاه كسي كه گفته كيف به زور از دست زهرا كاظمي گرفته شد من نبوده‌ام يك سرباز نبوده، يك آدم معمولي نبوده، آن فرد ضابط قضايي بوده است. از طرف همين ضابط گفته شده كه ضربه به قدري شديد زده شده كه كاظمي چرخيده، شوكه شده و در سطح محل نزاع ولو شده است. شعباني در حين دفاع از موكلش گفت كه موكل بيچاره‌ي من با احترام با زهرا كاظمي حرف زده و از او بازجويي كرده است كه در اين هنگام احمدي گفت: آن‌هايي بيچاره‌اند كه اين چيزها را عليه من نوشته‌اند. وكيل مدافع احمدي ادامه داد: توجه شما را به ميزان بازجويي‌هاي صورت‌گرفته از موكلم و بازجويي‌هاي انجام‌شده از آقاي بخشي جلب مي‌كنم. بخشي دو بار بازجويي شده كه در آن بازجويي 6 سؤال مطرح شده كه 5 صفحه بوده و سوگندي هم ياد نكرده است اما احمدي 8 بار بازجويي شده، 42 سؤال از وي شده است كه مجموعا 37 صفحه شده است، دو بار مواجهه‌ي حضوري داشته و دو بار سوگند كتبي و شفاهي ياد كرده است. در ادامه‌ي دادگاه، قاضي فراهاني خطاب به شعباني گفت: شما عنوان كرديد كه موكلتان حاضر است قسم بخورد كه مرتكب اين قتل نشده است، آيا حاضر است در اين دادگاه هم قسم بخورد كه شعباني گفت براي اين جلسه تابع شرايطي قسم مي‌خورد. وكيل مدافع متهم به قتل شبه عمد زهرا كاظمي در ادامه با ذكر توضيحات حقوقي و فقهي زيادي تاكيد كرد كه اين پرونده و شرايط آن با توجه به اينكه اثبات وقوع قتل براي قاضي از چهارراه اقرار، شهادت، قسامه و علم قاضي امكان‌پذير است به هيچ عنوان براي برگزاري مراسم قسامه مهيا نيست و دلايل به قدر كافي براي حصول قاضي به نتيجه وجود دارد. وي تاكيد كرد كه هيچ‌يك از آگاهان و مطلعان و شهود پرونده بزه انتسابي را متوجه موكلم نمي‌دانند. شعباني همچنين تصريح كرد: طبق كتاب آيت‌الله هاشمي شاهرودي علم قاضي بايد از راه حسي باشد و نه حدسي. در اين هنگام قاضي فراهاني گفت: كتاب آيت‌الله شاهرودي درج مسائل فقهي است كه در اين باره اگر قانوني وجود داشته باشد فقه بعد از قانون قرار مي‌گيرد. ما در اين پرونده نيز به هيچ‌عنوان قصد برگزاري قسامه را نداريم. اگر من گفتم متهم شما هم‌اكنون قسم بخورد به اين علت بود كه خودتان گفتيد كه حاضر است اين كار را بكند. شعباني در پايان دفاعيات خود از احمدي متهم پرونده با تاكيد بر بي‌گناهي وي از دادگاه صدور حكم برائت وي را تقاضا كرد. پس از آن قاضي فراهاني رييس شعبه‌ي 1158 دادگاه جنايي تهران ختم دادرسي اين پرونده را اعلام كرد. در همين لحظه مادر زهرا كاظمي فريا زد كه «پس تكليف قاتل چه مي‌شود، من قصاص مي‌خواهم، به همين شرايط مي‌خواهيد پرونده را ببنديد». به دنبال اعلام ختم دادرسي، رشادتي سرپرست دادسراي جنايي تهران و معاون دادستان تهران و نماينده‌ي مدعي‌العموم گفت كه «به ما هم اجازه‌ي دفاع بدهيد، سه ساعت است كه ما را محاكمه مي‌كنند»‌ كه قاضي فراهاني چنين اجازه‌اي ندارد. در اين همين لحظه وكيلان مادر زهرا كاظمي (شيرين عبادي، محمد سيف‌زاده، عبدالفتاح سلطاني و محمدعلي دادخواه) نسبت به اين‌كه به آنها اجازه‌ي دفاع در جلسه‌ي امروز داده نشد، اعتراض كردند. سلطاني گفت: ما به شيوه‌ي دادگاه ايراد داريم و سيستم دفاع به خوبي اجرا نشد. قاضي فراهاني پاسخ داد: ما آخرين دفاع را از متهم اخذ كرديم. در همين لحظه شعباني گفت كه موكلش آماده است كه براي اينكه مرتكب قتل زهرا كاظمي نشده، قسم بخورد كه قاضي فراهاني پاسخ داد كه نيازي نيست. در اين حين دادخواه نيز عنوان كرد كه مشكلات زيادي به كيفرخواست وارد است و عبادي نيز با صداي بلند گفت كه پرونده بايد دوباره به دادسرا برود. سپس وكلاي زهرا كاظمي و مادر وي با اعتراض نسبت به روند جلسه‌ي امروز از امضاء‌ صورت‌جلسه دادگاه امتناع و سپس صحنه‌ي دادگاه را ترك كردند. انتهاي پيام
  • یکشنبه/ ۲۸ تیر ۱۳۸۳ / ۱۸:۰۸
  • دسته‌بندی: حقوقی و قضایی
  • کد خبر: 8304-11474
  • خبرنگار :