به گزارش ایسنا، عباس ملکی دیپلمات پیشین کشورمان در "نشست تخصصی گسترش همکاریهای خزری" که در مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار شد، گفت: فروپاشی شوروی بزرگترین تحول در تاریخ ایران بوده و هیچ تحولی اینقدر مهم در تاریخ سیاسی ایران اتفاق نیفتاده است. پس از ۱۹۹۱ وقتی استقلال کشورهای آسیایی اعلام شد، نقطه عطفی در تاریخ سیاست خارجی ایران بود و ما به لحاظ علاقه خود به این کشورها به لحاظ سیاسی و فرهنگی و امنیتی از این تحول استقبال کردیم.
وی تاکید کرد: ما خودمان روند استقلال این کشورها را شکل دادیم و فکرمان این بود که اینها جزو هویت ایران هستند. آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۷ سفری به مسکو داشتند و شهرهای صنعتی و هستهای را بازدید کردند و قراردادی استراتژیک بستند که بر اساس آن حتی اگر میخواستند گندم ترانزیت کنند بتوانند از مسیر ایران استفاده کنند. بنابراین نگاه ایران بود که به این کشورها نزدیک شود.
ملکی ادامه داد: برخلاف دوره آقای هاشمی رفسنجانی، در دوره خاتمی مشاوران ایشان در شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه گفتند بزرگترین تهدید ایران از منطقه شمالی بوده و خواهد بود. بنابراین مساله تقسیم دریای خزر در این دوره شکل گرفت. این ایران بود که اول گفت ۲۰ درصد برای همه. چند سال بعد ایران گفت من سهم ۲۰ درصدی را برای خودم میخواهم و وقتی در ۲۰۰۱ کشتیهای نفتی "بی پی" به خزر آمد نیروی نظامی ایران مقابلش ایستاد و اجازه نداد به محدوده ۲۰ درصدی نزدیک شود.
وی گفت: اما در دوره احمدینژاد دو رژیم حقوقی دنبال شد یکی سهم مشترک و دیگری در بستر.
این دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه تاکید کرد که هیچ وقت بحث ۵۰ درصد مطرح نبوده است اما موضوع ۲۰ درصد در دوره خاتمی مطرح شد و الان هم معتقدم اگر به رژیم مشترک بیشتر توجه کنند، بهتر است. در عین حال روح حاکم بر کنوانسیونی که امضا شده این است که بعد از ۲۰ سال روند رژیم حقوقی خزر به تقسیم مناطق منجر شود.
ملکی درباره اقتصاد انرژی در خزر اظهار کرد: انرژی در خزر وجود دارد اما در مقایسه با خلیج فارس خیلی کم است. خزر یک درصد منابع نفت و پنج درصد گاز جهان را دارد و این مساله به لحاظ ژئوپلیتیک قابل توجه است. وقتی در قزاقستان نفت تولید کنید بدون اینکه از تنگههای بسفر، هرمز، داردانل و بابالمندب بگذرد و نفت به اروپا برسد در حالی که انتقال نفت از خلیج فارس ریسک فراوان دارد معنادار میشود.
وی ادامه داد: در حوزه تولید و استخراج گاز، روسیه و سپس ترکمنستان مقام اول را دارند. اما برای صادرات نیاز به تاسیسات ال ان جی یا خط لوله داریم.
رئیس مؤسسه مطالعات دریای خزر با اشاره به اهمیت مساله مالکیت در خزر گفت: بیشتر منابع در اختیار کشورهاست. دولتها مسلط بر صنایع نفت و گاز هستند و طبعا پای مقاصد سیاسی به میان میآید. با این حال شرکتهای خصوصی نیز در خزر فعال هستند. کشورهایی از جمله آذربایجان با وجود گران تمام شدن استخراج و تولید نفت و گاز در خزر اما این کار را انجام میدهند و به نوعی آذربایجان تخم طلایی خود را در مازندران میبیند.
وی درباره اهمیت محیط زیست خزر با اشاره به متفاوت بودن این مساله در خزر تاکید کرد که محیط زیست علیه انرژی در خزر است.
ملکی بر اهمیت تعامل با چین بر سر ترانزیت از این منطقه تاکید کرد و گفت: باید با چین درباره یک خط لوله از راه خشکی وارد گفتوگو شویم. فعالیت ایران به لحاظ حمل و نقل دریایی فعلا خوب است اما از نظر نفت و گاز وضعیت صفر است. ما می توانیم همان طور که سواپ نفت داریم سواپ گندم و سایر محصولات و احتیاجات را داشته باشیم.
این دیپلمات پیشین کشورمان دوره فعلی را یکی از بهترین دورهها برای روابط آسیای میانه و قفقاز دانست و گفت: رییس جمهوری ایران تعاملات و رفت و آمدهای خوبی با مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس دارند و باید این را قدر بدانیم.
ملکی در ادامه با بیان اینکه "وزارت امور خارجه با دو معاهده ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ موافق نیست" اظهار کرد: مسوولان باید نشستهایی را بگذارند و بگویند با این معاهدات چه مشکلی به وجود میآید تا کارشناسان و نخبگان نیز توجیه شوند. ایران دو ماه بعد از انقلاب دو بند مورد بحث این معاهدات را لغو کرد، بنابراین میتوان گفت که این آگاهی نسبت به مخاطرات این معاهدات از ابتدای انقلاب وجود داشته است و آنچه نگه داشته شده میتواند آگاهانه باشد.
انتهای پیام