/بررسی دلایل اُفت ریاضیات در ایران/

شرایط دشوار پژوهش عامل خروج مجدد نخبگان ایرانی از کشور

پژوهشگر پسادکتری ریاضیات با بیان این‌که از نظر داشتن ریاضیدانان برجسته در شرایط بهتری نسبت به گذشته قرارداریم، اما بسیاری از این افراد در خارج از کشور هستند، گفت: افراد زیادی طی برنامه‌های جذب نخبگان خارج از کشور به ایران بازگشتند، اما با مشاهده شرایط دشوار تحقیق و پژوهش دوباره به خارج از کشور بازمی‌گردند و این یکی از چالش‌های اصلی پیش‌روی علم ریاضیات است.

دکتر بهمن احمدی، پژوهشگر پسادکترا و استاد مدعو ریاضی دانشگاه شیراز که در راستای طرح جذب متخصصان و دانشمندان برجسته مقیم خارج از کشور در دانشگاه شیراز مشغول به تدریس و پژوهش است، در گفت‌وگو با ایسنا درباره بهره‌مندی ایران از سرمایه‌های انسانی در ریاضیات گفت: از نظر داشتن ریاضیدانان برجسته در شرایط بهتری نسبت به گذشته قرار داریم، اما تعداد زیادی از این افراد در خارج از کشور هستند.

وی افزود: باید به این نکته توجه کرد که تعداد قابل توجهی از این ریاضیدانان برجسته ایرانی در خارج از کشور به‌سر می‌برند. فردی مانند مرحوم "مریم میرزاخانی" شاید هیچ‌گاه نمی‌خواسته به ایران بازگردد. افرادی شبیه مرحوم میرزاخانی زیاد داریم، اما متاسفانه این ریاضیدانان در ایران نیستند. افراد زیادی طی برنامه‌های جذب نخبگان خارج از کشور به ایران بازگشتند، اما با مشاهده شرایط دشوار تحقیق و پژوهش دوباره به خارج از کشور بازمی‌گردند و این یکی از چالش‌های اصلی پیش‌روی علم ریاضیات است.

احمدی این  شرایط دشوار تحقیق و پژوهش برای نخبگان ریاضیاتی که از خارج‌از کشور وارد ایران می‌شوند را چنین توصیف کرد: یک ریاضیدانی که در خارج از کشور تحصیل کرده و به ایران برمی‌گردد، در بهترین حالت در یک دانشگاه متوسط یا خوب استخدام می‌شود و با حقوق ماهی ۴ یا ۵ میلیون تومان قرار است زندگی خود را شروع کند، آیا این حقوق با شرایط زندگی در شهری مانند تهران متناسب است؟! البته خیلی از ریاضیدانان با مشکلات مالی حضور در دانشگاه‌های ایران کنار آمده‌اند، اما مشکل بزرگتری که وجود دارد مقاومت دانشگاه‌ها در جذب این ریاضیدانان است. دانشگاه‌ها به سختی می‌پذیرند که فردی را با دیدگاه‌ها و روش‌های آموزشی و پژوهشی جدید وارد سیستم سنتی آموزشی خود کنند. بسیاری از استادان باتجربه اگر فردی با روش‌های آموزشی جدید وارد دانشگاه محل تدریس آن‌ها شود، احساس خطر می‌کنند.

وی درباره تجربه شخصی خود از بازگشت به ایران، گفت: من در سال ۲۰۱۳ به همراه همسرم از دانشگاه رجینای کانادا فارغ‌التحصیل شدیم و برای خدمت به کشور در شرایطی که تحریم‌ها به اوج خود رسیده بودند و با این دیدگاه که پشت‌کردن به کشورمان در این شرایط جوانمردانه نیست، به ایران بازگشتیم.  هنگام ورود به کشور می‌دانستیم مشکلاتی وجود دارد و بنا داشتیم که سهمی در حل این مشکلات داشته باشیم، اما متاسفانه سیستم به‌راحتی نمی‌پذیرد که افرادی با نگاه نو قدمی در راستای حل معضل‌ها بردارند؛ احساس می‌کنیم این بدین معنی است که نمی‌خواهند افرادی مانند ما در ایران حضور داشته باشند؛ این که اکثر این افراد برای جذب در تقریبا هر دانشگاهی (چه بسا با سطح پایین) درخواست می‌دهند، اما در اغلب موارد حتی برای مصاحبه هم دعوت نمی‌شوند گواهی بر این مدعا است. در هر حال هم‌چنان هم معتقدیم مشکلاتی وجود دارد و باید این مشکلات از میان برداشته شود، اما نمی‌توان انتظار داشت همه‌ افرادی که به کشور برمی‌گردند، همین طرز فکر را داشته باشند.

"حذف کنکور" از مهم‌ترین قدم‌ها برای برداشتن شکاف میان سیستم آموزشی ایران و کشورهای پیشرفته

احمدی در ادامه، در مقایسه‌ای میان سیستم آموزشی ریاضی میان ایران و کانادا به «قدیمی بودن» و «استفاده نکردن از تکنولوژی» در سیستم آموزشی ایران اشاره کرد و افزود: در کشور کانادا افراد تمایل دارند روش‌های آموزشی‌ای را به کارگیرند که اصطلاحا بچه‌ها از درس زده‌ نشوند و چون تکنولوژی پیشرفت کرده است، تکنولوژی را جزئی از آموزش قرار داده‌اند؛ اما در ایران با همان سیستمی که به دانش‌آموزان یا دانشجویان ۲۰ یا ۳۰ سال قبل تدریس می‌کردند، الان هم تدریس می‌کنند. نباید تصور کرد که تکنولوژی در مباحث ریاضی حرفی برای گفتن ندارد، تکنولوژی همواره مرهون ریاضی بوده و بسیار هم به علم ریاضیات خدمت کرده؛ بنابراین در هر مبحث ریاضی که تدریس می‌شود، می‌توان از ریاضیات بهره برد و ارتباط بین ریاضی و تکنولوژی را حفظ کرد.

این پژوهشگر حوزه ریاضیات ادامه داد: یکی از مهم‌ترین قدم‌ها برای برداشتن شکاف میان نظام آموزشی ایران و کشوری مانند کانادا حذف سیستم کنکور است. وقتی دانش‌آموز در دو یا سه سال آخر تحصیل در دبیرستان به تست‌زدن عادت می‌کند، از تعمق در ریاضیات، دور و هنگام ورود به دانشگاه‌ دچار مشکل می‌شود. یکی از معضل‌های ما این است که دانشجو را از حال‌وهوای کنکور خارج کنیم. اگر استادی هم در دانشگاه وجود دارد که به روش‌های نوین تدریس می‌کند یا از تکنولوژی در آموزش استفاده می‌کند، دانشجویان این استاد همان دانش‌آموزان کنکوری دیروز بوده‌اند که فقط می‌خواهند سریع پاسخ دهند و روی سوالات عمیق و طولانی تفکر نکنند، درنتیجه یک چرخه ناقص ایجاد می‌شود.

وی با اشاره به پولی بودن دانشگاه در کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی، گفت: پولی بودن دانشگاه‌ها در کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی باعث می‌شود که رقابت برای ورود به دانشگاه‌ها بسیار کاهش یابد و در صورت بالا بودن رقابت هم فاکتورهایی مانند معدل دانشجو بررسی می‌شود. در این دانشگاه‌ها هر دانشجو یکی دو ترم با مبلغی که پرداخت کرده، در رشته‌ای که انتخاب کرده تحصیل می‌کند و بعد از این دو ترم درصورتی که علاقه نداشت، رشته‌اش را تغییر می‌دهد و به سراغ رشته‌ای می‌رود که به آن علاقه دارد؛ نه این که مجبور باشد رشته‌ای را بخواند که اولویت آخرش بوده. در ایران هم‌ می‌توان دانشگاه‌ها را پولی کرد و برای دانشجویان برتر بورسیه‌ها و امتیازاتی در نظر گرفت.

وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان ریاضی

این استاد دانشگاه شیراز با بیان اینکه در سال ۸۰ هم که خود برای تحصیل در ریاضیات وارد دانشگاه شده بود؛ مساله نبود شغل برای دانش‌آموختگان ریاضی وجود داشته است، افزود: در سال ۸۰ هم گفته می‌شد که آمار بیکاران رشته ریاضی بالاست، ولی الان شاید از ۲۵ نفر ورودی ریاضی دانشگاه زنجان ۲۰ نفر سر کار هستند و اکثرا هم در بانک‌ها مشغول به کار شده‌اند. افرادی هم مانند من ادامه تحصیل دادند و برخی جذب هیات‌علمی‌ دانشگاه‌ها شدند؛ دلیلش هم این است که افرادی که ریاضی می‌خوانند افرادی هستند که هوش‌شان را با مطالعه ریاضی تقویت می‌کنند و برای فردی مانند رییس یک بانک یا رییس مرکز آمار که به دنبال افرادی برای حساب‌و ‌کتاب می‌گردند، فارغ‌التحصیلان ریاضی از گزینه‌های اول انتخاب هستند؛ اما به طور کلی وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان ریاضی بدتر شده‌ است، زیرا دانشجویان کم استعداد و کم تلاش هم درس‌های این رشته را پاس می‌کنند و دانشگاه‌های سطح پایین هم تعداد زیادی دانشجوی ریاضی را فارغ‌التحصیل می‌کنند؛ بنابراین می‌شود گفت برخی از افرادی که ریاضی خوانده‌اند، در اصل ریاضی نخوانده‌اند. دانشجو انتخاب هفتادم خود قبول شده و سیستم آموزشی هم به او اجازه داده که با اطلاعات و استعداد کم فارغ‌التحصیل شود، خب طبیعی‌است که چنین فردی بیکار باشد.

احمدی هم‌چنین درباره آینده شغلی فارغ‌التحصیلان ریاضی در کشورهای پیشرفته، خاطرنشان کرد: در کشورهای خارجی اکثر دانشجویان ریاضی با این هدف این رشته را انتخاب می‌کنند که تا دکتری ادامه دهند و نهایتا در دانشگاه‌ها تدریس کنند، از آن‌جایی که با نیمی از تلاشی که موفقیت در دکتری رشته‌ای مانند ریاضی نیاز دارد، می‌توان مهندسی نفت یا برق خواند که بازار کار بهتری هم دارد، دانشجویی که در دانشگاه‌های خارج از کشور بخواهد صرفاً کارشناسی ریاضی بگیرد، کم است. افرادی هم که فارغ‌التحصیل دکتری ریاضیات هستند، وارد محیط علمی مانند دانشگاه می‌شوند که هم از تب‌وتاب ریاضیات نیفتند و هم دانسته‌هایشان را به نسل‌های بعد انتقال دهند.

ریاضیات فقط برای نوابغ نیست

این استاد ریاضی یکی از چالش‌های علم ریاضیات در ایران را آشنا نبودن دانشجویان ریاضی با زیبایی‌های علم ریاضیات دانست و گفت: بعد از مساله اشتغال یکی از چالش‌ها این است که خیلی از دانشجویان ریاضی با زیبایی‌های این علم آشنایی ندارند، برای فهم بسیاری از قضایا یا انجام کارهایی که علم ریاضیات را به کاربرد آن متصل می‌کند که بسیار هم لذت‌بخش هستند، باید فسفر سوزاند. وقتی دانشجویان ریاضی تا این میزان بی‌حوصله و بی‌انگیزه هستند که صرفا به دانشگاه می‌آیند که واحدهایشان را پاس کنند، از دیگر بخش‌های جامعه چه انتظاری داریم؟

احمدی در پایان با اشاره به اینکه اغلب موفقیت‌ها در علم ریاضیات با تلاش به دست می‌آید، خاطرنشان کرد: علم ریاضیات فقط برای نوابغ نیست. به نظر من ۸۰ درصد موفقیت در ریاضی با تلاش به دست می‌آید. ریاضی برای افرادی است که برای کسب این علم شور و شوق دارند؛ اگر فردی به این رشته علاقه داشته باشد، پایه‌های استعدادش هم تقویت می‌شود. خوشبختانه مباحثی که در برنامه درسی ریاضی وجود دارد، پراکنده است و دانشجویان می‌توانند مبحث مورد علاقه خود را در آن بیابند و از آن لذت ببرند، الزامی وجود ندارد که دانشجوی ریاضی هم در برنامه‌نویسی موفق باشد و هم در مباحثی مانند جبر و توپولوژی.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۸ آذر ۱۳۹۷ / ۰۸:۵۳
  • دسته‌بندی: علم
  • کد خبر: 97092814035
  • خبرنگار : 71624

برچسب‌ها