توسعه خدمات درمانی به قیمت تخریب باغ‌ها در شیراز

باغ‌های قصردشت بخشی از ریه‌ شیراز بود؛ محل تامین اکسیژنی که حالا مثل ریه‌های شیمیایی شده، خال زده و تکه پاره شده است؛ هرگوشه از آن را به بهانه‌ای کندند، راه، بیمارستان، هتل، رستوران و آپارتمان‌ و.. تا نفس‌های شهر راز به شمار بیافتد.

به گزارش ایسنا، تا میانه‌های دهه هفتاد، قصردشت و باغ‌هایش زنده بود و هوای شیراز لطافتی توصیف نشدنی داشت به طوری‌که اختلاف دما حتی در گرمترین روزهای تابستان، بین وسط شهر و محدوده باغ‌ها آنقدری بود که هر فردی را به اقرار وامی‌داشت.

از میانه‌های دهه هفتاد آرام آرام نفوذ به دل باغ‌ها برای ساخت و ساز مشهود و مشهودتر شد و احداث خیابان‌های عریض نظیر بلوار شهید چمران، به آن دامن زد.

در همان سال‌ها، به بهانه توسعه خدمات تخصصی پزشکی، احداث مراکز پزشکی در میان باغ‌های قصردشت شتاب گرفت و قدم‌ها به نام و نیت خیر، اما بدون دوراندیشی به سمتی برداشته شد تا خیابان آرام و زیبا و روح بخشی که قصردشت را به ابتدای معالی‌آباد پیوند می‌داد و با عرضی کم از میان باغ‌ها عبور داده شده بود، عریض و پر تردد و روح خراش شود!!

ساخت بیمارستان در این محدوده، اولین گام برای تخریب زیرپوستی اما سریع باغ‌های اطراف بود و راسخ نبودن سازندگان بیمارستان قلب کوثر بر وعده‌هایی که برای ایجاد و توسعه زیرساخت‌ها داده بودند، به تصرف و تخریب باغ‌های این محدوده که در گروه یک باغ‌های شیراز قرار داشت، تداوم بخشید.

امروز حال باغ‌های قصردشت شیراز نزار است؛ تن درختان از توسعه نامتوازن و خودخواهانه جامعه انسانی به درد آمده و رنگ از روی آنها برده و به خشکی نزدیک‌شان کرده است. خودخواهی‌هایی که در سایه کمرنگ نظارت‌های گاه و بیگاه، امکان رشد یافته و ریشه دوانده است.

باغ‌های مظلوم کوچه پانزده قصردشت، جزو مجموعه باغ‌های گروه یک شیراز محسوب می‌شود که تخریب دامن‌شان را گرفته و هر روز بخشی از آنها را خشکانده و جای درختهایش را با بتون و ساختمان‌های عریض و طویل پر کرده است.

تخریب باغ‌های این محدوده به شکلی کاملا مشهود و بدون نگرانی از اعتراض و اعمال قانون، چنان پیش می‌رود که صاحبان برخی باغ‌ها از تغییر کاربری باغ‌هایشان از فضای سبز به خدماتی درمانی، بدون اطلاع آنان خبر داده‌اند؛ اتفاقی که نمی‌تواند بدون عبور از کانال رانت، محقق شده باشد.

در این میان گوش به حرف‌های یکی از کهنه باغداران این محدوده سپردیم از جفای روزگار و بلایی که بر سر او و باغش آورده‌اند گفت و کوتاه بودن دستش از خرمای رسته بر نخیل را شرح داد؛ مردی که حرف‌هایش سینه هر شهروندی را از فراغ نسیم روح انگیز شیراز جنت طراز، شرحه شرحه خواهد کرد.

اگرچه هنوز هم درختان بلند قامت باغ‌های باقیمانده در کوچه  15 قصردشت، روحی تازه به جانت می‌دمد و روحیه‌ات را با نشاطی توصیف ناپذیر، همنشین می‌کند.

شرح فراغ از زبان نی گونه کهنه باغبان

وارد باغ می‌شویم و از همان قدم اول، مشاممان پر می‌شود از عطر بهشتی پیاز گل‌های نرگس، سنبل و زنبق و مردمک چشم را سایه‌سار درختان بلند بالا می نوازد؛ انگار جشنواره خوش آب و درخت در هم آمیخته تا دلت در میان زیبایی وصف ناشدنی گل و درخت و آب پروانه شده بین شاخ و برگ‌ها بچرخد و تاب بخورد و پر شود از جریان خوب زندگی.

دلت می‌خواهد در این بهشت زمینی پا به پای بوته‌های کوچک رنگی کودک شوی و بدون هیچ خجالتی کفش‌هایت را از پا بکنی و در باغ‌ بدوی و بر شاخه درختان بیاویزی و تاب بخوری و در میان درختان گردو و انار و خرمالو مثل شاپرک‌ها گردش کنی.

اما این دلخوشی را صدای رعب انگیز و گوش خراش تهویه‌های بزرگ ساختمان بتنی و بلند بیمارستان، می‌خراشد و به اعماق وجودت چنگ درد می‌اندازد و چشم که می‌چرخانی درختانی بر زمین افتاده و ریشه از لابه لای خاک بیرون زده و شاخ و برگ سوخته و ... را می‌بینی و درد دلت بیشتر و بیشتر می‌شود تا جایی که تمام حظ دیدن باغ را از خاطر ببری...

آنسوتر تابلوهایی را به جای درختان نشانده‌اند تا راه اورژانس و محل بستری شدن را به آدم‌هایی نشان دهند که قطع همان درختان و آزرده شدن روح و جسم‌شان به سبب جایگزینی بتن جای درخت، آنها را به بیماری کشانده و قلب‌هایشان را گرفتار درد کرده است.

به ضلع جنوبی باغ جایی که عده‌ای کارگر با تابلو مشغول به کار در حال جوشکاری هستند که می‌رسی، درختانی را می‌بینی که سبز شاخ و برگ بر زمین افتاده‌اند؛ گوش اگر بشنود، تمنای کمک را از میان شاخ و برگ آنها خواهد شنید.

انتهای باغ دیگر خبری از درختان کهنه سال و سایه‌سار زیبای باغ نیست؛ جای آنها درختان جوانی رسته که ساختمان بتنی دست‌شان را از آفتاب کوتاه کرده و سیمان و آهک و گچ، توان از ریشه‌های درخاک مانده شان گرفته است. خوب اگر بنگری، آثار سوختن برگ‌ها و تن درختان را از آتش ساختمان سازی می‌توان دید.

علی‌محمد مختاری، یکی از سیزده مالک این باغ است که با ایسنا از روزهای سخت گذشته و دشواری‌های پیش رو برای حفظ این باغ گفت و گو کرد.

مختاری با بیان این‌که باغ او و شرکایش یکی از باغ‌های قدیمی شیراز محسوب می‌شود و قدمت آن از یک قرن بیشتر است، می‌گوید: این باغ که در شمار باغ‌های گروه یک شیراز قرار گرفته دارای ظرفیتی خاص است.باغی است که به صورت نمونه در 9 استان گرمسیری موفق به کسب جایزه شده و کارشناسان شهرداری و  فضای سبز نیز تایید کرده‌اند که می‌تواند همیشه به صورت زنده نگهداری شود.

مختاری وجود 40 نوع نرگس، 20 نوع سنبل، 14 نوع زنبق و دیگر گونه‌ها را از ظرفیت‌های این باغ دانست که هر متر آن حداقل 100 هزار تومان در سال بهره‌وری دارد.

او با تاکید مجدد بر اینکه هر هزار متر از این باغ، یک شغل پایدار ایجاد می‌کند، می‌افزاید: تولید گل در این باغ به صورت دیمی است و سطح خاک با استفاده از برگ و خرده هرس و کاغذ و مقوا برای نگهداری رطوبت، پوشش داده می‌شود و در دراز مدت به کود تبدیل و کیفیت خاک را بالا می‌برد.

مختاری با بیان این‌که صنعت گل، پیاز، عطر و اسانس، زنبورداری و گردشگری در این باغ به صورت بالفعل وجود دارد، ادامه می‌دهد: باغ تاکنون به صورت سنتی حفظ شده و البته ضمن حفظ بافت سنتی آن، بهره‌وری هم روی آن انجام شده است.این باغ طرحی نمونه است که کارشناسان آن را تایید کرده‌اند.

این باغدار با یادآوری این‌که کارشناسان ظرفیت‌های این باغ را تایید می‌کنند اما تصمیم گیرندگان اعتنایی به این تایید ندارند، اتصال باغ به بیمارستان قلب را بلای جان او و باغ توصیف کرده و می‌گوید: کاربری اولیه بیمارستان خیریه کوثر کاربری باغی (فضای سبز) بوده که به دستور استاندار وقت در سال 74 باغ به بیمارستان تبدیل می‌شود.

او با بیان این‌که اگرچه موقعیت قبلی بیمارستان در گروه یک باغ‌ها قرار داشته اما تغییر کاربری انجام می‌شود، می‌افزاید: کمیسیون ماده 5 ضوابطی دارد اما ضوابط آن اجرا نشده است، چرا که هرگونه ساخت و ساز در این گروه از باغ‌ها ممنوع است .

مختاری اضافه می‌کند: با وجود این‌که کارشناسان هم اذعان دارند که این موقعیت ریه تنفسی شهر است اما ریه شهر را برای معالجه مردم نابود کردند. وقتی فضای سبز از بین برود، تعداد افراد بیمار هم بیشتر می‌شود.

او می‌افزاید: آقایان با چماق خیریه و کمک مردم بیمارستان را بنا کردند و بعد از این‌که سرپا شدند واژه خیریه را برداشتند و آن را به خصوصی تبدیل کردند و باغ را به کاربری بهداشتی و درمانی تغییر دادند و قرار است باغ ما را در مرحله بعدی به بیمارستان ملحق کنند.

مختاری در باره این موضوع که چندی پیش توسط ستاد حفظ باغ‌های شهرداری شیراز به وی اطلاع داده شده، می‌افزاید: باغ‌ها دارد از بین می‌رود و با مجوز ساخت بلندمرتبه سازی در حقیقت، بیابان زایی در فضا ایجاد کرده‌اند.

او با انتقاد از عدم همراهی مسئولان برای حفظ باغ مذکور، ادامه می‌دهد: امروز بازتاب آفتاب از شیشه‌های بیمارستان موجب سوختگی شاخ و برگ‌های درختان این باغ شده و به همین دلیل، درختان برای رشد به آب بیشتری نیاز دارند.

مختاری می‌افزاید: بازتاب آب و ارتفاع کم درختان انتهای باغ، سقط گل و خرده زایی پیاز ایجاد کرده و گرما از حد معمول بیشتر شده و نهایتا زمان گل دهی را عقب انداخته است.

او با بیان این‌که باغ از طریق آب قنات و چاه هر 45 روز یکبار آبیاری می‌شود، اضافه می‌کند که ضرر و زیان این موضوع توسط سازمان جهاد کشاورزی فارس تایید شده است.

مختاری آرشیو صدا وسیما را بهترین مستند و ادله‌ای دانست که می‌توان با آن ادعا کرد که توسعه این بیمارستان به حفظ باغ مذکور آسیب زده است و در این باره می‌گوید: دهه 70 و 80 این باغ محل مصاحبه برای صدا و سیمای مرکز فارس بود و حتی معرفی عید نوروز در شیراز با این باغ آغاز می‌‎ شد.

او که به نهادهای مربوطه شکایت کرده و مستند تمام مکاتبات را هم دارد، می‌افزاید: کارشناسان تایید کرده‌اند که بروز پدیده گرما در این باغ شدت یافته و متعاقب با این مهم، جلسه‌ای نیز در استانداری فارس گرفته شد و استاندار فعلی که در جریان کامل این باغ قرار دارد در آن زمان مدیرکل دفنر فنی استانداری بودند کارشناسان را موظف به چاره یابی در جریان سوء کردند.

مختاری ادامه می‌دهد: کارشناسان پس از بررسی اعلام کردند که این نما باید از سیمان به آجر تبدیل شود و درختانی که ارتفاع زیاد داشته باشند، به جای پیشروی بیمارستان کاشته شود اما این کار انجام نشد و پیشروی بیمارستان کوثر هم ادامه یافت و در مجاورت آن پارکینگ هم احداث کردند، پارکینگی که پروانه پایان کار ندارد اما در حال استفاده است.

او ادامه می‌دهد: این باغ را تغییر کاربری دادند و بدون اطلاع قبلی، کاربری باغ را به بهداشتی و درمانی تغییر دادند اما نمی‌دانیم این تصمیم بر چه اساسی گرفته شده است، در حالی که همه جای دنیا رسم بر این است که فضای سبز برای پیشگیری در دستور کار قرار می‌گیرد.

مختاری با بیان این‌که بلاتکلیفی، آخرین وضعیت این باغ است، می‌گوید: هم‌اینک زمان توسعه باغ است، اما امیدوار به حفظ آن نیستم.

او که برای توسعه این باغ خانه‌ای که متعلق به همسرش را بوده فروخته، از شغلش استعفا داده و خودروی خود را برای هزینه کرد در باغ به فروش رسانده، می‌افزاید: بعد از 40 سال مطالعه و تحقیق احساس می‌کنم نه تنها حمایتی از من نشد که عمرم هم به هدر رفت و روز به روز هم شاهد فرسایش باغ هستم.

مختاری ادامه می‌دهد: در آخرین جلسه‌ای که با مالکان باغ گرفته شد، پیشنهاد فروش باغ به میزان هر متر  مربع 150 هزار تومان داده شد و این تنها از بین بردن ارزش مالی باغ را می‌رساند که حتی حق توسعه برای مالک هم در نظر نگرفته‌اند.

او در پاسخ به این سئوال که آیا به عنوان یکی از مالکان حاضر به فروش باغ خواهد بود، تصریح می‌کند: مگر آن‌که به شکلی مجبورم کنند؛ مگر کسی فرزندش را می‌فروشد؟ دل کندن از این باغ مانند دل بریدن از فرزند است؛ چشم بستن بر آینده شهری که باغ‌ها ریه تنفسی آن محسوب می‌شود.

مختاری ادامه می‌دهد: آخرین مکاتبه‌ام با شورای شیراز مربوط به دو سال پیش و آخرین نامه برای ریاست قوه قضائیه نیز نیز مربوط به دو ماه پیش است که طی آن درخواست اعزام کارشناس و بررسی وضعیت این باغ و شنیدن حرف‌ها و دیدن مستنداتم را مطرح کرده‌ام؛ تا خداوند چه خواهد و رای‌اش چه باشد.

باغ را با کهنه باغبانش به امان خداوند می‌گذاریم و دل گرفته از آنچه بر سر باغ‌ها آمده و می‌آید به سمت ابتدای کوچه پانزده الف قصردشت راهی می‌شویم.

در راه مدام به دستورالعمل‌ها و قوانین و ضوابطی می‌اندیشم که بارها در جلسات خبری و نشست‌های تخصصی، تکرار شده است؛ ضوابطی که هرگونه تغییر کاربری و ساخت و ساز در باغ‌های گروه الف را ممنوع دانسته اما انگار هنوز دامنه این دستورالعمل به کوچه 15 الف قصردشت نرسیده یا این‌که در محدوده بیمارستان کوثر، معطل مانده است تا کار توسعه آن به پایان برسد.

امتداد نگام به سازه بد منظر و بتنی نیم ساخته پارکینگ بیمارستان می‌افتد و همجواری نه چندان دلنشین آن با باغ‌های قصردشت؛ به خیابان اصلی که می‌رسیم، هنوز ترافیک حاصل از ترددهای وقت و بی وقت بیمارستان، ماشین‌ها را تا آنجا که چشم کار می‌کند به صف کرده است...

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ / ۱۰:۰۵
  • دسته‌بندی: فارس
  • کد خبر: 98062411048
  • خبرنگار :