مصائب میراث

شمارش آسیب‌هایی که از سالیان گذشته تاکنون به میراث فرهنگی اصفهان رسیده، نفس هر دوستدار میراثی را به شماره می‌اندازد و در ذهن او، جلوی این پرسش که « ادارۀ میراث فرهنگی اصفهان دقیقاً چه می‌کند؟» علامت سؤال‌های بسیاری را پدیدار می‌سازد.

منصور عسگری خوراسگانی،یکی از کارشناسان نظارت بر پروژه‌های تزئینات کاشی‌کاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان اصفهان است که ایسنا پیش‌تر با او درباره مرمت پرحاشیه گنبد شیخ لطف‌الله گفت‌وگو کرده  و این دانش‌آموخته دکتری مدیریت ساخت، پس از بیان توضیحاتی درباره مرمت این گنبد، از مصائبی گفته که خود اداره میراث فرهنگی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. شرح گفته‌های او را دربارۀ مشکلات اداره میراث فرهنگی اصفهان در ادامه می‌خوانید:

اعتبارات محدود، بلای میراث اصفهان

شاخصۀ میراث فرهنگی، آثار تاریخی است و محوریت آن در شهرهای مختلف متفاوت است. در اصفهان با توجه به آثار تاریخی ارزشمند و فراوانی که هویت این شهر را رقم‌زده، این آثار، محوریت اداره میراث فرهنگی قرارگرفته است و ما باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشیم که نه‌تنها محور سازمان میراث فرهنگی، بلکه محور استان اصفهان نیز آثار تاریخی آن است.

در حال حاضر شهر اصفهان مشکلات عدیده‌ای در زمینۀ تأمین آب‌وهوای پاکیزه دارد و شاید بتوان گفت که هیچ امتیاز مثبتی به‌جز جاذبه‌های تاریخی و گردشگری خود ندارد؛ جاذبه‌هایی که البته نمی‌توان ارزش آن‌ها را تعیین کرد. اصفهان به‌واسطه این جاذبه‌ها ارزش یافته و به‌عنوان مخاطب شهروندان خود و شهروندان دیگر شهرهای ایران و جهان شناخته‌شده است.

در چنین شرایطی بودجه‌های مرمت، بر اساس اعتبارات سازمانی تأمین می‌شود و این اعتبارات خیلی محدود است. ضمن اینکه هیچ تقسیم‌بندی درستی نسبت به استان‌های مختلف وجود ندارد و کسی از خودش نمی‌پرسد آیا استان اصفهان با این بودجۀ محدود می‌تواند از پس وظایف بسیار خود برآید؟

 متولی امر حفظ و مرمت و حفاظت از بناهای تاریخی وزارت میراث فرهنگی است ولی بحث اعتبارات نیاز به بررسی و یافتن راهکار دقیق‌تر و همچنین هماهنگی بخش‌های دیگر را در کنار میراث فرهنگی دارد. در این مورد، وظایف شهرداری‌ها در خصوص میراث تاریخی شهر اصفهان چیست؟ چه بخشی از بودجۀ شهری اصفهان که بیشتر به‌واسطۀ تاریخی بودن آن جذب می‌شود، باید به مرمت این بناهای تاریخی برگردد؟ بلایی که میراث اصفهان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، محدود بودن اعتبارات است.

 بناهای زیادی هستند که به مرمت و احیا نیاز دارند ولی اداره کل میراث فرهنگی بودجه لازم را برای این کار ندارد و مجبور است اعتبارات محدود خود را برای بناهای شاخص استان و بعضاً مرمت اضطراری بناهای در خطر اولویت‌بندی کند؛ بناهای شاخص هم هزینه‌های مرمتی بالایی دارند. وقتی قرارداد مرمت یک بنا بسته شد، سال دیگر معلوم نیست پول می‌آید و اعتباری وجود دارد یا نه. در این شرایط مجبوریم عملیات را متوقف کنیم یا خواهش کنیم که پیمانکار با مسئولیت شخصی کار را ادامه دهد تا حداقل نیمه‌کاره ماندن عملیات به بنا آسیب نزند.

ارزش پول پایین آمده ولی اعتبارات در همان سطح باقی‌مانده است! 22 هزار بنا و اثر تاریخی  در اصفهان وجود دارد که از این تعداد یک هزار و 850 مورد آن به ثبت ملی رسیده  و به حمایت نیاز دارد ولی اعتبار لازم را برای انجام این کار نداریم.

اداره میراث تنهاست

وقتی مسئله‌ای برای یک بنا رخ می‌دهد همه مطلقاً از میراث فرهنگی مطالبه می‌کنند درحالی‌که باید از همه دستگاه‌ها برای این مهم مطالبه وجود داشته باشد. باید از شهرداری مطالبه کرد تا بیاید و از میراث حمایت کند نه اینکه برای خودش سازمانی تشکیل بدهد و این سازمان کارهایی را دستور کار قرار دهد که بیشتر انتفاعی، غیر لازم، خارج از چهارچوب و دارای ایرادات بسیار است.

استانداری اصفهان کجای این موضوع است؟ اداره اوقاف باید از بناهای تاریخی وقفی حفاظت کند نه اینکه بگوید متولی، میراث است. حال که میراث فرهنگی، وزارتخانه شده، باید از تمام نهادها و نمایندگان مجلس مطالبه گری کرد و نمایندگان محترم هم این موضوع در مجلس مطرح کنند.

به همراهی دانشگاه نیازمندیم

متأسفانه کرسی‌های میراث فرهنگی در نهاد دانشگاه خیلی بد تعریف و فضای میراث فرهنگی بیشتر یک فضای رسانه‌ای شده است. هرچند که ارائۀ برخی مسائل در رسانه‌ها به‌حق است ولی بسیاری از آن‌ها دلسوزانه اما ناآگاهانه است.

 در علم مرمت نظریات مختلفی وجود دارد و در کرسی‌های دانشگاه‌های ما نظری به آن پرداخته‌شده درحالی‌که می‌توانستند در دانشگاه‌ها خیلی جامع‌تر به مرمت نگاه کنند.  معتقدم بخشی از مرمت باید در شاخه عمران تعریف شود و باید عمران با گرایش مرمت بنا داشته باشیم چون مسائل اجرائی، استحکام‌بخشی و سازه‌ای را در مرمت بنا داریم و دید اجرایی در عمران بیشتر موردتوجه است تا دید هنری که بیشتر در معماری به آن توجه می‌شود.

ما نمی‌توانیم مرمت را تماماً هنر بدانیم. این موضوع به نگاه بهتری در آینده نیاز دارد؛ هرچند که در تیم‌های مرمتی ما در اداره میراث فرهنگی سعی شده این مسائل پوشش داده شود؛ یعنی مرمتگر در کنار مهندسین سازه در کنار هم حضورداشته باشند و پروژه را در کنار هم جلو ببرند اما این موضوع بهتر است از طریق دانشگاه مجدداً بررسی شود.

در حوزه میراث همه صاحب نظرند

متأسفانه در حوزۀ میراث فرهنگی، خیلی راحت بدون دیدن و بررسی دقیقِ موضوع از سوی همه اظهارنظر می‌شود و این یک ضعف است. اظهارنظرها بدون دیدن و بررسی، فقط به مرمت مسجد شیخ لطف‌الله محدود نیست. ما تا زمانی که درگیر یک بنا نشویم نمی‌توانیم کلیت آن را درک کنیم. شاید بتوان خیلی راحت با یک عکس، کُل مرمت را زیر سؤال ببریم ولیکن تا زمانی که بررسی دقیق همراه با آسیب‌شناسی صورت نگیرد، این زیر سؤال بردن با اشتباهات فراوان همراه است. اداره میراث با تمام ضعف‌ها دغدغه‌مندترین افراد را دارد.

مشکلات هم اندیشی

مرمت‌های زیادی از طریق اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان بر روی بناهای شاخص انجام‌شده اما سعی شده از فرایندهای رسانه‌ای دور باشد چون وقتی رسانه‌ای می‌شود با تضاد نظرات روبرو خواهد شد.

کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، برخلاف حضراتی که جایگاه والایی دارند ولی کمتر در حوزه اجرایی درگیر بوده‌اند، سال‌ها در حضور بزرگان آموخته و تحقیق کرده و تجربیات اجرایی بسیاری کسب نموده‌اند. صحبت از هم‌اندیشی خوب است اما تجربه نشان داده وقتی بین نظرات تضاد ایجاد می‌شود و یکی می‌گوید انجام شود و یکی می‌گوید انجام نشود، یکی می‌گوید به روش الف انجام شود و یکی دیگر می‌گوید به روش ب انجام شود؛اکثر این هم‌اندیشی‌ها به نتیجه نمی‌رسد. دلیل آن هم این است که از بُعد علمی به مسائل توجه نمی‌شود و برخی حضراتی که در این حوزه صاحب‌نظر هستند دوست دارند بگویند نظر آن‌ها صائب‌تر است و این ضعف است.

 ما در مرمت مسجد جامع عباسی و عالی‌قاپو و مسجد جامع عتیق با این مسائل روبرو بوده‌ایم اما سازمان باز هم سعی کرده که همه نظرات را داشته باشد و آن چیزی که به صلاح بناست اجرا کند. من و ما وقتی می‌توانیم اظهارنظر کنیم که اطلاعات بیشتری داشته باشیم و این وقتی اتفاق می‌افتد که بارها از روی داربست بالا رفته و از نزدیک همه‌چیز را بررسی کنیم.

هنوز دید هنری و علمی به هم نزدیک نشده

یکی از مهم‌ترین تحقیقاتی که در دنیا، در حوزه عمران و معماری انجام می‌شود، مطالعات در حوزۀ ساختمان‌های تاریخی است. مرمتگران در ایران فقط دید ترمیمی و مهندسین هم فقط دید استحکامی دارند و دید هنری و علمی به هم نزدیک و با هم یکنواخت نشده است. متأسفانه اصلاً توجهی هم به این موضوع نمی‌شود.

شاید در گذشته خیلی بهتر به این مسئله پرداخته می‌شد که برای نمونه می‌توان به اقداماتی که در دوره پهلوی اول و دوم در زمینه مرمت بناهای تاریخی شاخص انجام شد اشاره کرد. این مرمت‌ها خیلی جسورانه و فنی‌تر بود که اگر امروز اتفاق می‌افتاد با توجه به وجود رسانه‌ها حساسیت‌ها و انتقادهای فراوانی را به همراه  داشت.

حساسیت رسانه‌ها دست و پای نهادها را می‌بندد

امروزه یکی از ضعف‌های ما همین رسانه‌ها هستند. رسانه هم می‌تواند مفید باشد و هم می‌تواند با توجه به تضادها و منیت‌هایی که وجود دارد، آسیب بزند. جایگاه گذشتگان و بزرگان امروز عرصۀ میراث بسیار والاست و همه ارزشمند هستند اما خروجی کارهای همین حضرات هم می‌تواند بعضاً با انتقادات مختلفی روبرو شود. حاشیه درست کردن و ایجاد حساسیت‌های بی‌مورد در حوزۀ میراث فرهنگی آسیب‌زاست، همین حساسیت رسانه‌ها باعث دست‌وپابسته رفتن نهادهای مرتبط می‌شود و وقتی یک پروژه خاص را در شورای فنی مطرح می‌کنیم که نیاز به مرمت دارد، ترسی ایجاد می‌شود که آیا اگر به این سمت برویم با چه نگرانی و هجمه‌هایی روبرو می‌شود، عالی‌قاپو و مسجد امام همین حاشیه‌ها را داشته و دارد.

انتظار ما از رسانه‌ها این است که به موضوع جدا از حاشیه‌سازی توجه کنند. ما در میراث هم می‌توانیم خوب خبرسازی کنیم و هم خوب خبرساز شویم. این بد است  چون میراث، ابزار می‌شود. یعنی به‌راحتی می‌توان در آن مجموعه خدمات را زیر سؤال برد و فردی را زمین زد و یا بولد کرد! بهتر است خبررسانی آگاهانه و همراه با بررسی باشد.

بهتر است از خودمان بپرسیم آیا همه ضعف‌ها از میراث است!؟ باید به گذشته برگردیم و ازآنجا قدم قدم به جلو بیاییم. ببینیم بودجه‌ها چطور می‌آیند؟ چطور ما می‌توانیم قرارداد ببندیم؟ دستمان باز است یا خیر؟ نهادهای نظارتی کجا هستند؟ نهادهایی که متولی موضوع هستند چه کمکی می‌توانند انجام بدهند؟اما متأسفانه در میراث همه نشسته‌اند تا کاری تمام شود و بعد حرف بزنند! قبل از اتمام کار کجا هستند؟

اتفاقاً حساس کردن کار در میراث، بیشتر به بنا آسیب می‌زند. اگر بیش‌ازحد حساس شدیم دیگر کسی به سمت کار مرمت نمی‌رود. الآن حتی در شورای فنی استان ترس وجود دارد که به سمت کاری بروند، نه اینکه نخواهند کار کنند اما چون حرکت با فشار و  هجمه روبرو می‌شود کار را به زمان دیگر موکول می‌کنند.

گرفتار منیت هستیم

این را هم بگویم که بهتر است منیت‌ها کنار رود و بعضاً  نگوییم گنبدِ من، یا شیخ لطف‌الله من! من در برابر اصفهان و بزرگانش که آمده‌اند و می‌روند کسی نیستم. این منیت باید کنار رود و بگوییم ما و بناهای ما، این مسئله، مسئله شخصی، شهروندی و استانی نیست، یک مسئله ملی و حتی جهانی است که متعلق به همگان است.

مردم باید آگاه باشند

وقتی مرمت بنایی را آغاز می‌کنیم، یکی از حساسیت و نگرانی‌های مردم این است که تا چه زمانی داربست باید برقرار باشد؟ مردم باید بدانند اولاً بودجه‌ها محدود است و ما سالانه جز به‌صورت جزئی نمی‌توانیم در حوزه مرمت این شهر ورود کنیم. دوم اینکه فرایندها هم مشکل دارد و برای یک استعلام هزار و یک مشکل هست.

تزئینات شوخی نیست که بگوییم آن را باید در مناقصه و مزایده گذاشت.  دو دستگی در کارهای جدید و سازه‌های امروزی هم منسوخ‌شده و این خیلی مشکل است که چطور این موضوع را مدیریت کنیم. متأسفانه نهادهای نظارتی این موضوع را فقط صفر و یک می‌بینند. بیرون از اداره میراث ضعف‌های زیادی هست که ما آن را در خود اداره مدیریت می‌کنیم.

بنا، موجود زنده است، دچار تحلیل و آسیب می‌شود

زمانی پروژۀ مرمت کاشی‌کاری مسجد امام مطرح بود و نظر ما این بود که باید ازنظر سازه‌ای نیز به این مرمت توجه شود ولی یکی از حضرات پشت تلفن گفت که این بنا 400 سال روی پای خودش بوده، دستش نزنید! این پاسخ چه توجیهی در بنای تاریخی دارد؟ بنا هم موجود زنده است، دچار تحلیل و آسیب می‌شود. حتی در سازه‌های جدید هم بحث تنش‌های خستگی و لرزه‌ای و بارهای جانبی و... وجود دارد و با توجه به تغییر آیین‌نامه‌ها نمی‌توانیم بگوییم بنا همیشه در شرایط ثابتی قرار دارد.

منتقدان میراث مشکلات میراث را هم ببینند

کاش اساتید بزرگوار منتقد، مشکلات را در کنار هم می‌دیدند و بعد اظهارنظر می‌کردند. اداره میراث از ماهیت امانی به سمت ماهیت پیمانی رفته؛ یعنی پروژه‌های آن باید به‌صورت پیمانی انجام‌شده و برون‌سپاری شود و ما باید منتظر باشیم و ببینیم آیا اعتبار می‌آید یا نه؟ آیا می‌توانیم پروژه تعریف کنیم؟ گاه بودجه با اسناد خزانه اسلامی سه یا چهارساله می‌آید، در این شرایط پیمانکار یا حاضر به کار نمی‌شود یا ضریب بالا می‌زند چون باید این اسناد را 30 تا 40 درصد پایین‌تر از ارزش اسمی در بورس بفروشد. ضمن اینکه تحویل همین اسناد هم چند ماه طول می‌کشد و به همین دلیل است که خیلی افراد و پیمانکاران نمی‌توانند این شرایط را تحمل کنند، کنار می‌روند و ترجیح می‌دهند با میراث کار نکنند.

شایان‌ذکر است، تا زمانی که اعتبارات تخصیص پیدا کند، از سال مالی شاید دو یا سه ماه بیشتر نمانده باشد و ما مجبوریم سریع خدمات را تعریف کنیم و به سمت قرارداد بستن برویم تا بتوانیم پروژه را شروع کنیم و این ضعف است اما در اختیار اداره میراث نیست.

 ما حق نداریم بدون داشتن اعتبار بودجه‌ای و طی کردن روال مالی و اداری، از کسی بخواهیم برایمان کار کند چون فردا باید پاسخگو باشیم، بنابراین صبر می‌کنیم تا اعتبار بیاید و تا لحظۀ آخر که تخصیص و ابلاغ صورت نگیرد، مشخص نیست اعتبار چه موقع پرداخت می‌شود و چه مقدار است. به‌این‌ترتیب خیلی مواقع زمان‌های خوب کار کردن را از دست می‌دهیم.

نهاد ما به سمت برون‌سپاری پیمان رفته و این موضوع مسیر بروکراسی را زیاد کرده است.  ما مجبوریم بروکراسی را بالا ببریم چون باید پاسخگوی نهادهای نظارتی باشیم. در این شرایط مجبوریم برای پروژه، در چهارچوب سال مالی زمان تعریف کنیم، می‌بایست صورت‌جلسات و صورت‌وضعیت تهیه شود اما من چطور از اساتید پیشکسوتی مثل استاد پاک‌نژاد و دیگر بزرگان با این سن و سال بخواهم صورت‌جلسه و صورت‌وضعیت بنویسند؟! این کار برای من هم که متخصص این حوزه هستم کار سنگینی است. درنتیجه این استاد یک‌بار با مشکلات و ناراحتی‌های زیاد این کار انجام می‌دهد اما سال بعد می‌رود سراغ کاری که نیازی به این فرآیندها ندارد و از ما فاصله می‌گیرد.

مسئلۀ دیگر این است که نباید به سمت و سویی برویم که اشخاص را کنار بگذاریم و بگوییم اشخاص در کنار تیم‌ها قرار بگیرند. این بی‌انصافی است که مثلاً به یک استاد پیشکسوت بگوییم برود در یک شرکت قرار بگیرد و برای تیم‌ها و اشخاص دیگر کار کند.

یکی از قوانین مرمت این است که هر اقدامی در مرمت باید برگشت‌پذیر باشد. این محدودیتی است که در میراث با آن مواجهیم و بحث‌های زیادی درباره آن می‌شود. یکی می‌گوید نباید مصالح جدید باشد یکی می‌گوید می‌تواند باشد، یکی می‌گوید باید همخوان باشد و به نظر من بیشتر هم به‌صورت غیر کارشناسی و به‌صورت کلی  دراین‌باره نظر داده می‌شود. هنوز در خیلی از موارد، بررسی دقیقی صورت نگرفته و تعریف مشخصی نداده‌اند و نمونه‌های آن در بسیاری از بناهای تاریخی وجود دارد.

دانشگاه رسالتش را در قبال میراث انجام بدهد

این رسالت دانشگاه است که به این موارد به‌صورت جزئی و مصداقی ورود کند و بر مبنای گزارش‌ها علمی و قابل استناد کاری انجام دهد. ما چقدر در حوزه مرمت، پژوهش علمی و کاربردی کرده‌ایم؟ دانشگاه‌ها چقدر مسیر پژوهشی را در این سمت قرار داده‌اند؟چرا دانشگاه به کمک میراث نمی‌آید؟ چرا به بُعد اجرایی وارد نمی‌شود؟ چرا دانشگاه‌ها موضوع تعریف نمی‌کنند و پایان‌نامه‌ها را به این سمت نمی‌آورند؟ چرا اگر کسی پایان‌نامه‌اش را به این سمت آورد کمترین توجه به آن می‌شود؟ چرا اکثر متخصصان مرمتی فقط می‌گویند آری یا خیر و چرا وسط نمی‌آیند؟ آیا دانشجو را به این سمت سوق می‌دهند که معضلات شهری و زیرساخت‌ها را بررسی کند؟ آیا مسئولان پذیرای راهکارهای دانشگاه‌ها هستند؟ آیا می‌توانند تجربیات سایر کشورها را پیاده کنند؟ تا کی فقط اشخاص و نام‌ها حرف بزنند!؟

دانشگاه هنر اصفهان به‌عنوان متولی هنر و معماری و اصلی‌ترین پایگاه این حوزه، چه تعداد از موضوع رساله‌های دانشجویان دکترا یا ارشد را به بررسی بناهای شاخص همچون مدرسه چهارباغ و مساجد جامع سوق داده است؟ این نیاز است، چرا ورود نمی‌کنند و با دلیل علمی ثابت نمی‌کنند؟

معتقدم که آن‌ها باید حرف زدن را رها کنند و به اجرا وارد شوند. باید به دغدغه‌های امروز توجه کنند و برای آن راهکار بدهند. اینکه فقط انتقاد کنند درست نیست. چه زمانی دانشگاه کار اساسی درباره یک بنا انجام داده یا به متولی امر گفته این پروژه را انجام دهید مفید است؟ موضوعات و کرسی‌های علمی دنیا بر مبنای نیاز جامعه شکل‌گرفته و تئوری و مقاله سازی فقط در کشور ماست.

 تداخل مدیریت‌های سازمانی و ناهماهنگی آن‌ها به بنای تاریخی آسیب می‌زند

به‌عنوان یک اصفهانی معتقدم بنای شاخص ما باید دید شاخص داشته باشد اما ما مشکل ذی‌نفعان و تداخل مدیریت‌های سازمانی را داریم که باهم هماهنگ نیستند. مثلاً در پروژه عظیم مسجد امام، نهاد حوزه، اوقاف، شهرداری، هیئت رزمندگان اسلام، ستاد اعتکاف و همه و همه دخالت دارند و نمی‌دانیم این مدیریت‌ها چه زمانی یکپارچه می‌شود!؟

درست است که مسجد امام کارکرد مسجد دارد، باید این کارکردها حفظ شود چون امتیاز تبلیغی نیز دارد و اگر کارکرد بنا را بگیریم  به آن خیانت کرده‌ایم. اداره میراث فرهنگی هم سعی نکرده این کار را کند ولی باید بپذیریم که یک سری فعالیت‌ها نباید در این بناها انجام شود.

برای مثال، خوب است که اعتکاف در مسجد امام برگزار شود اما در بخش کوچکی از آن و با تعداد اندک و به‌صورت نمادین. این خیلی هم خوب است و گردشگر می‌آید و این آیین را می ببیند و با آن آشنا می‌شود اما وقتی در مسجد را می‌بندند و کل حیاط را داربست می‌زنند بنا آسیب می‌بیند.

متأسفانه هرکدام از نهادها شاخص ذهنی خودشان را به‌عنوان معیار تلقی و بر اساس آن عمل می‌کنند. وقتی آبی در زنده رود نیست و هوا آلوده است و گردشگر به اصفهان می‌آید، دوست دارد این آثار را ببیند اما با در بسته مسجد روبرو می‌شود و برخوردهای نادرستی می‌بیند که باید عمیق‌تر روی آن تمرکز کرد.

با ضعف قوانین روبروییم

در بحث مرمت گنبد شیخ لطف‌الله گفته می‌شود که باید در کنار مرمتگر این پروژه، مرمتگر کاشی هم حضور داشت اما این موضوع به ضعف قوانین در بحث آیین‌نامه معاملات دولتی برمی‌گردد. در این آیین‌نامه قوانینی مشخص‌شده که فرآیند واگذاری باید از طریق مناقصه یا استعلام قیمت باشد و ما اینجا محدودیت داریم. در چنین شرایطی پیمانکاران حقوقی و حقیقی مطرح می‌شوند. پیمانکار حقیقی با رقم محدود می‌تواند قرارداد ببندد و پیمانکار حقوقی نیز شناخته‌شده نیست و نمی‌توانیم تشخیص دهیم که از چه استادکاری استفاده می‌کند. در چنین شرایطی ما در اداره میراث فرهنگی استان اصفهان سعی کردیم مبنای کار  بر اساس پیمانکاران حقیقی و مطابق با تخصص موردنیاز باشد و پیمانکارانی را که می‌دانیم توان مرمتی و یا تحصیلات آکادمیک و تجربیات مختلف و مفید در این حوزه دارند، دعوت می‌کنیم تا در استعلام شرکت کنند؛ ضمن اینکه در کنار این موارد با استادکاران قدیمی داریم به‌عنوان پیمانکار حقیقی کار می‌کنیم.

سامانه ستاد ایران به میراث آسیب می‌زند

معتقدیم که هر بنا و هر اثر، شخص خاص خودش را می‌خواهد و نمی‌توانیم استناد کنیم استادکاری که بیشتر در حوزه استحکام‌بخشی بناها کار کرده و در این کار تجربه و صبر و حوصله دارد، به حوزه‌ای نامرتبط با تخصصش مثل مرمت تزئینات وارد شود که خود تزئینات، هم حوزه‌ها و بخش‌های مختلفی دارد.

در اصفهان بناهای شاخص بسیاری مثل چهل‌ستون، عالی‌قاپو، تالار اشرف و بسیاری از خانه‌های تاریخی و امامزاده‌ها از تزئینات قابل‌توجهی برخوردارند. اولویت ما در میراث فرهنگی ابتدا بر حفاظت و استحکام ساختار بناست. درعین‌حال به تمام این موارد در کنار مرمت کف، بدنه و کاربری و احیای بنا توجه کرده و در نقطه آخر به بحث تزئینات هم ورود می‌کنیم. هرچند که در برخی از بناها، تزئینات در اولویت اول بنا قرار دارد و بدین منظور سال‌های اخیر در زمینه مرمت تزئینات در چهل‌ستون، عالی‌قاپو، مسجد امام، امامزاده هارونیه و خانه‌های تاریخی مثل خانه بخردی و... پروژه‌های مختلفی تعریف‌شده است.

در خصوص واگذاری مرمت به پیمانکاران، محدودیت وجود دارد. دولت، سامانه ستاد ایران را برای نظام خرید ایجاد کرده که فرآیندهای استعلام و مناقصه باید در این سامانه قرار بگیرد و همه دستگاه‌ها را ملزم به استفاده از این سامانه کرده. وقتی ما می‌خواهیم حتی خرید بیش از دو میلیون تومان داشته باشیم این خرید باید از طریق این سامانه انجام شود.

معتقدیم که این سامانه در حوزه میراث فرهنگی جایگاهی ندارد و این روش را برای مرمت اصلاً توصیه نمی‌کنیم ولی این را هم می‌شود بررسی کرد که چطور فرمولاسیون داشته باشیم تا طبق همان قوانین دولتی اجازه ندهیم هرکسی در دادن پیشنهاد قیمت برای برخی آثار ورود نکند. این سامانه می‌تواند به میراث آسیب بزند و ما سعی کردیم آن را مدیریت کنیم و برای پروژه‌های شاخص میراثی اصفهان شرایطی را قرار دادیم.

البته بعضاً مورد اعتراض هم هستیم اما چاره‌ای نداریم و باید به بناها احترام بگذاریم، چون ممکن است یک مرمت غیراصولی به تخریب بنا منجر شود. دولت باید قبل از این بخشنامه‌ها با دستگاه‌های مختلف ارتباط بگیرد که آیا این شدنی است یا نه؟ که این اتفاق نیفتاد.

در شرایط چارچوب پیمان، پیمان‌ها به سه دسته معاملات جزء زیر 32 میلیون تومان، معاملات متوسط زیر 320 میلیون تومان و معاملات بزرگ بیش از 320 میلیون تومان تقسیم می‌شوند و سالانه حداقل‌های این سه بخش اعلام می‌شود. پیش‌ازاین در معاملات متوسط، دستگاه می‌توانست از سه نفر واجد شرایط برای پروژۀ خودش استعلام بگیرد و طبق قانون، کار را به کمترین قیمت واگذار کند  اما در سیستم ستاد ایران هرکسی می‌تواند از هر جای کشور ورود کند و پیشنهاد ارائه دهد. ادارات در واگذاری کار اگر از حداقل قیمت تبعیت نکنند با نگاه‌ بد نهادهای نظارتی روبرو هستند.

اداره میراث فرهنگی به‌عنوان متولی امر در شاخه‌های مختلفی فعالیت دارد، در کنار اداره کل، پایگاه‌هایی شکل‌گرفته که می‌توانند بر اساس شرح وظایفی که دارند در حوزه‌های خود ورود کنند؛ پایگاه‌هایی که زیرمجموعه اداره کل هستند اما با یک مدیریت مستقل در حوزۀ مدیریتی و سایت جهانی، خدمات ارائه می‌کنند. مدیریت میدان نقش‌جهان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اثرهای ثبت جهانی اصفهان و ایران از این جمله‌اند و لازم به ذکر است که  برخی از پروژه‌ها از طرف پایگاه تعریف پروژه می‌شود.

دست در دست هم دهیم به مهر...

فکر می‌کنم در حوزۀ میراث فرهنگی همه دستگاه‌ها باید دست‌به‌دست هم بدهند. نهاد نظارتی و نهاد قانون‌گذار باید توجیه شود که آیا ما در میراث فرهنگی می‌توانیم از این قانونی که تصویب می‌کنند تبعیت کنیم؟ نهادهای اجرایی هم باید این هماهنگی را به عمل بیاورند.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۴ دی ۱۳۹۸ / ۰۹:۴۳
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 98100402800
  • خبرنگار :