مروری بر نوآوری‌های سیروس شمیسا در زادروزش

سیروس شمیسا امروز ۷۲ساله شد. حمیدرضا شایگان‌فر معتقد است او نظم جدیدی در زمینه‌ی آموزش ادبیات فارسی ایجاد کرده است.

به گزارش ایسنا،‌ بیست و نهم فروردین‌ماه زادروز دکتر سیروس شمیساست. مرکز فرهنگی شهر کتاب در معرفی این شاعر و نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی می‌نویسد: اهل ادب و فرهنگ و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی به‌خوبی با شمیسا و آثارش آشنا هستند. انسانی محجوب، آرام، پرکار، صبور و معلمی دلسوز و جست‌وجوگر که بسیاری از دانشجویان و علاقه‌مندان ادب فارسی از خوان گسترده‌ی او بهره‌ برده‌اند. شمیسا کمتر در محافل ادبی و رسانه‌ها حضور دارد و بیشتر در خلوت خود به پژوهش و نگارش می‌پردازد.

دکتر سیروس شمیسا در ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ شمسی در شهر رشت متولد شد. در دوران دانشجویی از رشته‌ی پزشکی منصرف شد و تحصیل در رشته‌ی ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز را برگزید. تاکنون بیش از ۴۰ اثر از او انتشار یافته‌ است. پژوهش‌های او درحوزه‌ی بیان، بدیع و قافیه، وزن شعر فارسی، سیر رباعی، سبک‌شناسی نثر و شعر و... از آثار مرجع در این حوزه‌هاست. تازه‌ترین اثر شمیسا که تصحیحی است از کتاب «حقایق» به تازگی منتشر شده است. این اثر از مولفی ناشناس است و متنی از قرن پنجم یا ششم هجری براساس منابع اهل سنت که شمیسا آن را از چین به ارمغان آورده است.
 

حمیدرضا شایگان‌فر، دانشیار زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران شمال، درباره سیروس شمیسا می‌گوید: به نظر من حضور دکتر شمیسا در گستره‌ی ادبیات فارسی، نقطه عطفِ بزرگی است. تاریخِ آموزش ادبیات فارسی را باید به دو دوره‌ی قبل و بعد از شمیسا تقسیم کرد. تا قبل از دکتر شمیسا، کتاب‌های آموزشی و تخصصیِ رشته‌ زبان و ادبیات فارسی، اغلب، رونویسی‌ای بود از سخنانِ قدما، یا نهایتاً آمیزه‌ای از نوشته‌های گذشتگان و دستاوردهای محققانِ معاصر؛ آن هم بدون نظم و بدون ربط بین مطالب؛ چنان‌که اغلب، موجب سردرگمیِ مخاطب (دانشجو و...) می‌شد.

او می‌افزاید:  این دکتر شمیسا بود که با تحقیقات و دستاوردها و آرای خود، نظم و نظامی تازه و علمی برای آموزش در رشته‌ی ادبیات فارسی ایجاد کرد؛ بویژه برای آموزشِ علومی چون: بدیع، بیان، معانی، عروض، قافیه، سبک‌شناسی و... .

شایگان‌فر در یادداشتی درباره‌ی نوآوری‌ها و سامان‌بخشی‌های شمیسا نوشته است:
 
بدیع
تا قبل از انتشار کتابِ نگاهی تازه به بدیع، کتابِ معیار در این زمینه و در دانشگاه‌ها، کتابِ «فنون بلاغت و صناعات ادبی» اثر علامه همایی بود؛ اگرچه این کتاب در زمانِ خود و بویژه در سال‌های آغازینِ پس از انقلاب، اثری ارزشمند تلقی می‌شد، اما با گذرِ زمان، نیاز به انسجام و شیوه‌ منطقی و علمی در این کتاب و تدریسِ آن، بیش از پیش احساس می‌شد؛ برای نمونه (از عدمِ ربطِ منطقی بین صنایع و هنرهای بلاغیِ مطرح در کتابِ فنون و صناعات می‌گذرم) فقط به درهم ریختگیِ یکی دو صنعتِ بدیعی اشاره می‌کنم: در کتابِ مذکور، دو واژه‌ی «شَرار» و «شراب» در جایی، «جناس مُطَرَّف» است (ص ۵۵)[۱] و در جایی دیگر «سجع متوازن» (همان: ۴۳)! یا «کار» و «شکار» در جایی «سجع مطرف» است (همان: ۴۲) و در جایی دیگر «جناس مکرّر یا مزدوج یا مردّد» (همان: ۵۸)! نمونه‌ی دیگر: دو واژه‌ی «خال» و «حال» را بسته به این که «خ» و «ح» را بعیدالمخرج یا قریب‌المخرج بدانیم، می‌تواند سه نامِ متفاوت داشته باشد: «سجع متوازی»، «جناس مضارع» و «جناس لاحق» (همان: ۴۲ و ۵۶).
تفاوت‌های ذکرشده، علاوه بر بحثِ غیر علمی بودنِ تقسیمات، اغلب ناشی از متفاوت دانستنِ تعریفِ واژگان در شعر و نثر بود؛ یعنی به گمان بعضی از بدیع‌نویسان برای مثال اگر دو واژه‌ «شرار و شراب» در نثر بیاید، «سجع متوازن» و اگر در شعر بیاید، «جناس مطرف» است!
از دیگر مشکلاتِ تعاریفِ قدما، ابهام در تعریفِ بدیعِ لفظی و تفاوتِ آن با بدیعِ معنوی بود؛ معمولاً صنایعِ بدیع لفظی را با بدیع معنوی اشتباه می‌گرفتند و در بسیاری مباحث، صنایعِ آهنگین (مربوط به حوزه‌ی موسیقی یا مسموعات) با مباحثِ دیداری، خلطِ تعریف می‌شد و نامگذاری‌های اشتباه یا زائدی قایل می‌شدند که بر سردرگمیِ مخاطب، بیش از پیش می‌افزود.
کار درخشانِ دکتر شمیسا با انتشارِ کتابِ «نگاهی تازه به بدیع»، سامان بخشیدنِ علمی و طبقه‌بندیِ منطقیِ صنایعِ بدیعی و کاستن از تعاریف و نامگذاری‌های صنایعِ زائد بود که بدون تردید کاری بود کارستان؛ چرا که تا به امروز که نزدیک 30 سال از انتشار آن می‌گذرد، کتابِ دکتر شمیسا همچنان از اعتبار و ارزش ویژه‌ای برخوردار است و از لحاظ طبقه‌بندیِ منطقیِ صنایع و تعریفِ جامع و دقیقِ هر یک از آرایه‌ها، پیشرو و البته الگوی مناسبی برای دیگر محققان در تألیف بدیع محسوب می‌شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که بسیاری از به اصطلاح شِبهِ محققان، از این کتاب تقلید یا رونویسی کردند و برخی هم به خیالِ نوآوری، نام‌های جدیدی بر صنایعِ بدیعی گذاشتند.
 
عروض و قافیه
تا قبل از شمیسا، آموختنِ عروض و قافیه برای متعلمِ آن، حکمِ کلافِ سردرگمی را داشت که بازکردنِ آن ناممکن بود تا آن‌جا که نابغه‌ای چون خواجه نصیر در معیارالاشعار می‌گوید متعلمِ عروض، قبل از آموزشِ عروض، باید عروض بداند! (نک: ص ۸).[۲]
اگرچه محققان بزرگی چون مسعود فرزاد، خانلری، ساتُن، ابوالحسن نجفی و... برای آموزش عروض به شیوه‌ی جدید و با کمک دستاوردهای زبانشناسی، تحقیقات ارزشمندی ارائه کردند، اما کتابِ آشنایی با عروض و قافیه اثر دکتر شمیسا، خطِ پایانی بود بر جمع‌آوری، نوآوری و مدون کردنِ آموزشِ «عروض و قافیه» به شیوه‌ی مدرن و علمی و منطقی کردنِ مباحثِ این شاخه از علوم ادبی؛ البته کار شمیسا به‌درست، ابتدا با نگارش کتابِ عروض برای دبیرستان‌ها پایه‌گذاری شد تا این شیوه‌ی علمی در مراحلِ پیشرفته‌تر در دانشگاه‌ها ادامه یابد ولی متأسفانه به دلایلی در دبیرستان‌ها این کار ابتر ماند؛ اما کوشش‌های دکتر شمیسا در دانشگاه، با نگارش کتابی مستقل، به خوبی ادامه یافت و امروز بعد از حدود 30 سال، کسانی که به شیوه‌ی استاد در کلاس‌های او و شاگردانش و با استفاده از خط آوانگار، عروض را آموخته‌اند، با اندوختنِ سرمایه‌ای علمی در این حوزه، علاوه بر احاطه بر آموزش به روش جدید، در شیوه‌ی آموزشِ عروضِ سنتی نیز تبحر داشته، بر اشکالات و گره‌های آن واقفند و براحتی از پسِ موانعِ آن برمی‌آیند.
در زمینه‌ی آموزشِ قافیه نیز، هنوز روشی دقیق‌تر و منطقی‌تر از روش دکتر شمیسا ندیده‌ام؛ چنان که اولاً متعلم با فرمول‌های زبانشناسانه، مطالبِ قدیمِ قافیه را براحتی می‌آموزد و ثانیاً از بسیاری مباحث غلط و زایدِ قدیم، با استنادات علمی، خلاصی می‌یابد.
 
سبک‌شناسی
در حیطه‌ سبک‌شناسی، همگی واقفیم که در ادبیات فارسی، بعد از کارِ مهم و درخشان و ماندگارِ بهار، چند کارِ دیگر اغلب به تقلیدِ از وی و با اندکی نوآوری انجام شد اما باز این دکتر شمیسا بود که با انتشار سه کتابِ «کلیات سبک‌شناسی»، «سبک‌شناسیِ شعر» و «سبک‌شناسیِ نثر» سامانی تازه به این حوزه بخشید. اگر کارِ بهار به ویژگی‌های سبکِ زبانی در متون پرداخته بود، شمیسا ویژگی‌هایِ سبکیِ فکری و ادبی را نیز با دستاوردهای جامعه‌شناختی، زبانشناختی، نقد ادبی و... به متون ادبی اضافه کرد و گستره‌ی این علم را وسعت بخشید و ارتباط آن را با دیگر علومِ جدید آشکارتر ساخت.
 
معانی و بیان
در حوزه‌ی معانی و بیان نیز دکتر شمیسا با طبقه‌بندیِ علمی و ارائه‌ی تعاریفی دقیق‌تر به هنرهای این حیطه، نظمی دوباره بخشید و هنرها و تعاریف تازه‌ای نیز به این علوم اضافه کرد؛ هنرهایی که تا قبل از آن، یا مغفول مانده یا به ذهنِ قدما نرسیده بود؛ از جمله «سَمبُل»، «زنده‌انگاری = اَنیمیسم» و... .
 
آن‌چه بیان شد، اشاراتی کوتاه بود به دستاوردهای استاد؛ مخاطبِ فاضل خود واقف است که در این مختصر، از اشاره به کارها و تحقیقاتِ استاد در دیگر زمینه‌ها خودداری کردم؛ زمینه‌های بسیاری چون: نقدِ شعر، داستان‌نویسی، نقدِ داستان، فرهنگ‌های ارزشمندی مثل فرهنگ تلمیحات یا فرهنگ اشارات، ادبیات معاصر، ادبیات عرب، فرهنگ و زبانهای باستان، اسطوره‌شناسی، ادبیات انگلیسی، روانشناسی و... .

منابع:
۱. همایی، جلال‌الدین: فنون بلاغت و صناعات ادبی، مؤسسه‌ی نشر هما، چاپ هفتم، تهران، ۱۳۷۰.
۲. خواجه نصیرالدین توسی: معیار الاشعار، به کوشش محمد فشارکی و جمشید مظاهری، انتشارات سهروردی، چاپ اول، اصفهان، ۱۳۶۳.

عکس آرشیوی است

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ / ۱۳:۰۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 99012917100
  • خبرنگار : 71573