• چهارشنبه / ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ / ۱۵:۴۴
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 1400012514608
  • خبرنگار : 71626

چرا به ماه رمضان «مبارک» می‌گویند؟

چرا به ماه رمضان «مبارک» می‌گویند؟

سیدمهدی زرقانی با اشاره به این‌که چطور اعراب ماه رمضان را همانند نوروز ما شاد برگزار می‌کنند، به این موضوع پرداخته ‌که چرا این ماه «مبارک» خوانده می‌شود.

به گزارش ایسنا، این‌ پژوهشگر و استاد دانشگاه در یادداشتی کوتاه همزمان با آغاز ماه رمضان در پایگاه خبری شهر کتاب نوشته است: «دو سالی که در سوریه بودم (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰) مفهوم ماه رمضان را با فاصله‌گیری از ماه مبارک در ایران متفاوت دریافتم. شعار این ماه در میان اعراب یک جمله قصار عربی بود که همه شبکه‌ها آن را به صور مختلف تکرار می‌کردند: «رمضان یجمعنا». آن‌ها ماه مبارک را بسیار شاد و باشکوه برگزار می‌کردند، چیزی مثل نوروز ما. نیمه‌های شب بود که می‌دیدی یکی دارد بر طبل کوچکی می‌کوبد و با خواندن شعرهای محلی خواب‌ماندگان غفلت را بیدار می‌کند که برخیز که هنگام سحر شد. آخر ماه هم همین آوازخوان دوره‌گرد دق‌الباب می‌کرد که حق‌الصوت ما یادتان نرود. مردم بعد از افطار تا دیرگاهی در خیابان‌ها گرد می‌آیند و خوش و بش می‌کنند. زندگی در ماه مبارک شب‌ها جریان دارد. قدیم‌ترها در زرقان ما هم نزدیک سحر کسانی بر پشت بام می‌رفتند و چاووشی می‌خواندند که برخیزید که وقت سحر آمد. در زندگی ما مسلمانان این ماه خیلی خاصیت دارد. هر فرهنگی آن را به صورتی بزرگ داشته و برایش آداب و رسومی تدارک دیده است، از «به پیشواز (شما بخوانید پیش باز) رفتن» گرفته تا آن مراسم بر پشت بام رفتن برای رویت هلال ماه نو که چه ذوق و شوقی دارد و تا شب‌های قدر و قرآن بر سر گرفتن و دعای مجیر و برشمردن هزار اسم خدا در جوشن کبیر تا بیدار شدن با دعای سحر و افطار کردن با «ربنای شجریان». به این مجموعه بیفزایید شوق و ذوق نشستن جمعی بر سر سفره افطار در مهمانی‌ها و انتظار شیرین دقایق پیش از اذان مغرب و مزه فراموش‌ناشدنی نان و پنیر و سبزی و خرما را و پیروزی بر وسوسه خوردن آب زلال در روزهای گرم و خشک تابستان در حالی‌که از تشنگی له له می‌زنی. ماه رمضان یک اتفاق بی‌نظیر است، ماه پوست انداختن سال و شکستن عادت‌وارگی و عادتی شدن زندگی است. صفت «مبارک» که برای این ماه انتخاب شده و در زرقان ما، مثل خیلی جاهای دیگر، جانشین موصوف شده (یعنی به جای ماه رمضان می‌گویند ماه مبارک) خیلی زنده و معنادار است. انگار کل جامعه مبارک می‌شود، آدم مبارک می‌شود، حوا مبارک می‌شود، زمین و زمان مفهوم تازه پیدا می‌کند حتی شخصیت خدا در ذهن ما مبارک می‌شود و میزبانی می‌کند و انسان می‌شود مهمان خدا.

روزهای روزه گرفتن دارای دقایقی است که در ماه‌های دیگر آن‌طور به نظر نمی‌رسد و شب‌های رمضان آسمان و اهالی آسمان فعال‌تر می‌شوند. آدم‌ها در ماه مبارک مهربان‌تر، و آدم‌تر می‌شوند، غذاها خوشمزه‌تر، زندگی زلال‌تر و یکسانی انسان‌ها بیشتر می‌شود. حتی بدن در این ماه بهترین و سالم‌ترین روزهای خود را سپری می‌کند، چربی‌ها ذوب می‌شود و قند خون به تعادل می‌رسد و تمام لذت‌های تن‌کامانه در رمضان لذیذتر می‌شود. رمضان از محدود زمان‌هایی است که روح و جسم در مورد لذت بردن تشریک مساعی می‌کنند و به تفاهم می‌رسند. بیخود نیست که اجداد ما این ماه نازنین را بزرگ می‌داشتند و این همه آداب و رسوم برای لحظه لحظه آن تدارک دیده بودند.

خدا لعنت کند کرونا را که لذت ماه مبارک را هم در کام ما تلخ کرده و ما دیگر چندان معنای «رمضان یجمعنا» را حس نمی‌کنیم. خدا کند یکی فریاد استغاثه ما را به گوش خداوندگاران صدا و سیما برساند که شما را به هر دینی دارید سوگند می‌دهیم که امسال دیگر ما را از «ربنای استاد» محروم نکنید. مردگان خطرناک نیستند.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۰-۰۱-۲۵ ۱۶:۴۳

"امسال دیگر ما را از «ربنای استاد» محروم نکنید" واقعا افطاری بدون این دعا و سحری بدون دعای سحر بی معنیه. کاش اینقد کینه ای نبودیم، کاش یه کم همه چی رو ساده تر می گرفتیم. سال ها قبل که جوون بودم، با پدربزرگ و مادربزرگ و خاله هام زندگی می کردیم، صبح تلویزیون که روشن می کردیم کسی جرات نمی کرد خواب بمونه، اینقد شلوغ و پلوغ می شد که انگار داریم ناهار می خوریم، افطار هم هر روز نماز جماعت مسجد می خوندیم و با یه چایی و دو تا خرما باز می شد، اما الان ...