از اینرو نهاد شهرداری واجد شرایط خاص و ویژه ای است که امر مدیریت بر آن را پیچیده و البته حساسیت برانگیز کرده است. دشوار و حساس از آن جهت که به سبب ارتباط نزدیک با عامه مردم همواره در تیررس انتقادات و گلایه های شهروندان قرار دارد.
هیچ نهاد مدیریتی به اندازه شهرداری مورد توجه عموم و البته نقد بیرحمانه نیست. گرچه گاهی این نقدها از مرز انصاف خارج میشود اما هیچ زمانی هم پایان پذیر نیست. شاید دلیل این امر گستردگی حوزه فعالیت شهرداریها باشد. امری که مدیریت این مجموعه را حائز شرایط ویژه شخصیتی و تجربی کرده است.
از ابتدای روز یا حتی ساعاتی از شب که در حال استراحت هستید چرخ مدیریت شهری در حال چرخیدن است. نیمههای روز شاید با برنامههای فرهنگی شهرداری برخورد کنید و یا برای انجام امور اداری املاک خود به این نهاد مراجعه، عصرها شاید در پیاده روی روزانه در یکی از پارک های شهر با دیدن دیوار نگارهای خستگی را از تن به در کنید.
شهرداری همین قدر با زندگی روزمره ما گره خورده است. این قرابت در شهرهای کوچکتر اما از جنس دیگری دارد. کارآمدی بخشی از شروط انتخاب است، شرطی همین اندازه مهم برای شهرهای با بافت جمعیتی خاص و درهم تنیده وجود دارد که اغلب بدون مطالعه دقیق از شرایط اجتماعی، کنار گذاشته میشود. بومی گزینی نه در قامت تعصبات قومی و قبیلهای بلکه به عنوان شرطی لازم برای برقراری ارتباط با توده مردم و ایجاد حس اعتماد دوطرفه ضروری به نظر میرسد.
تجربه چند دهه اخیر نشان داده هر زمان در کنار ویژگیهای فنی و تخصصی برای احراز پست شهرداری به نیروهای بومی نیز توجه شده، گامهای محکمتری به سوی توسعه برداشته شده است.
نخستین دستاورد توسعهایِ چنین رویکردی «توسعه انسانی» آن مناطق است. مسلم است که وجود ارتباطات با نیروی انسانی متخصص بومی و سپردن مسئولیتها از سوی شهردار بومی به آنها، میتواند به رشد نهادهای دیگر نیز منجر شود. امری که به دلایل مختلف توسط مدیران غیربومی قابل انجام نیست.
دومین و شاید مهمترین حُسن انتخاب مدیران بومی توسعه اجتماعی و بالا رفتن انگیزههای اجتماعی برای مشارکت مدنی است. سوءتفاهم هایی که گهگاه در شهرهای کوچک میان مردم و مسئولین غیربومی پیش میآید شاید مهمترین عامل برای بر هم خوردن برنامهها و انگیزههای این مدیران باشد.
اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین گرچه سخت به دست می آید اما میتواند برگ برنده مدیران شهری باشد. مشارکت دادن مردم در چرخه توسعه و ایجاد حس تعهد به اموال و داراییهای عمومی کمترین و سادهترین نتایج چنین رویکردی است.
ویژگی دیگر انتخاب شهردار بومی آشنایی با مسائل جاری شهر و جامعه تحت مدیریت و حساسیتهای موجود در آن است. اولویت بندی در طرحها، برنامهها و شناخت نیازها برای طراحی آنها از محسنات این رویکرد است.
البته که سود و زیان در هر انتخابی وجود دارد اما به دو کفه ی ترازو که مینگریم در کنار تعهد، کارآمدی، تخصص و تجربه که لازمههای مدیریت شهری هستند، نزدیکی و قرابت با جامعهی محلی شاخصی است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. به ویژه در جوامع کوچکتر به دلایلی که ذکر شد مدیریت بومی در حوزههای شهری بهتر و سریعتر میتواند به روند توسعه همه جانبه کمک کند.
*حیدر کاشف /روزنامهنگار
انتهای پیام
نظرات