• یکشنبه / ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ / ۰۹:۱۸
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1400052416804
  • منبع : نمایندگی خوزستان

/یادداشت/

«عشق در عصر کودتا»؛ نقبی به فرهنگ ایرانی

«عشق در عصر کودتا»؛ نقبی به فرهنگ ایرانی

ایسنا/خوزستان مطلب حاضر درنگ جلیل جعفری است بر رمان «عشق در عصر کودتا» نوشته مرجان کمالی که به‌تازگی با ترجمه او به بازار کتاب آمده است. وی در این یادداشت که آن را در اختیار ایسنا گذاشته می‌نویسد:

در رمان «عشق در عصر کودتا» مرجان کمالی داستان عشقی را روایت می‌کند که به فراتر از خاستگاه‌های خود و گستره زندگی شخصیت‌هایش می‌رسد. در هنگامه آشوب‌های سیاسی در تهران، زادگاه آنها، رویا و بهمن هیچ تصور نمی‌کردند که لابه‌لای کتاب‌های یک نوشت‌افزارفروشی دل به هم ببازند چه رسد به این که دریابند زندگی‌شان دستخوش تغییرات می‌شود. حتی در مخیله آنها نمی‌گنجید که همان سال دکتر محمد مصدق، نخست وزیر وقت ایران، با مداخله دولت آمریکا از قدرت برکنار شود.

در همان فصل اول کتاب، کمالی شخصیت‌ها را در حالی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۳ به سن پیری رسیده‌اند. کمالی در گفت‌وگو با مجله اسپاین گفته است: «من هیچ وقت با قصد قبلی نمی‌نویسم، اما داستان "عشق در عصر کودتا" که شروع شد با خودم گفتم خواننده باید بداند که این دو شخصیت ۶۰ سال است یکدیگر را ندیده‌اند.»

فکر نوشتن این رمان زمانی شکل گرفت که کمالی برای خواندن کتاب قبلی خود با نام «چای دورهمی» به یک آسایشگاه می‌رود. در آنجا با پیرمردی ایرانی آشنا می‌شود که روی صندلی چرخدار نشسته است. «این مرد به شدت زیر نظر کارکنان آسایشگاه قرار داشت و هر بار که می‌خواست حرفی بزند به بهانه‌ای او را می‌بردند.» کمالی کنجکاو می‌شود و طولی نمی‌کشد که درمی‌یابد این پیرمرد، ایرانی آبرومندی است که گذشته‌ پربار و پرتجربه‌ای داشته است.

اگرچه زندگی و پیشینه این مرد دستمایه روایت داستان قرار نمی‌گیرد؛ کمالی احساس عاطفی زیادی نسبت به او پیدا کرده کاشف به عمل می‌آید که این پیرمرد در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ماجرایی از سر گذرانده و همین موضوع منبع الهام کمالی برای نوشتن «عشق در عصر کودتا» می‌شود.

کمالی در مرحله تحقیقات، مطالعات دامنه‌داری در تاریخ ایران انجام می‌دهد، لیکن بخت هم با او یار است «چون به قوم و خویش‌های سالخورده‌ام دسترسی داشتم؛ به کسانی که در آن دوره زندگی کرده بودند. به خصوص پدرم که سال‌های سال در این باره برایم روایت‌هایی را تعریف کرده بود.» پدر کمالی از یک نوشت‌افزارفروشی برای او می‌گوید که در تهران علاوه بر فروش کتاب و نوشت‌افزار، پاتوق هم بوده است. به این ترتیب، این نوشت‌افزارفروشی تبدیل به موقعیت مکانی اصلی رویا و بهمن در اولین دیدار می‌شود و در همین‌جا است که پاره‌ای از مسایل دهه ۳۰ شمسی ایران که کمالی حین تحقیقات آنها را کشف می‌کند، روشن می‌شوند.

«مشکل من این بود که نمی‌دانستم تهران دهه ۳۰ چگونه جایی است. ضمن تحقیق دریافتم که آن دوره زمانه شکوفایی سینما و کتاب بوده است. طبقه روشنفکر جامعه به تازگی پا گرفته بود و جوانان در آستانه رقم زدن شروعی جدید بودند.» نوشت‌افزارفروشی در این کتاب نقش بزنگاه تاریخی را ایفا می‌کند. «این نوشت‌افزارفروشی کلید کار من بود چراکه تا جایی که خبر دارم در آنجا تضارب اندیشه و آرا در سطح جهانی صورت می‌گرفته و شروعی جدید رقم خورده است. به این شکل بود که ایرانی‌ها از جهان پیرامون خود فکر و اندیشه می‌گرفتند.»

کمالی ضمن آن که زمینه‌های تاریخی را مد نظر دارد و آنها را در ذهن می‌چیند، در عین حال گوشه چشمی هم به این نکته دارد که روایت داستان خیلی هم درگیر تاریخ واقعی نشود. «چیزی که همیشه بعد از پایان یک روز کاری به خودم می‌گفتم این بود که من نه تاریخ‌نگارم، نه پژوهشگرم و نه قرار است چیزی یاد بگیرم. من روایتگرم.» او هنگام شخصیت‌پردازی، رویا و بهمن را در پیش‌زمینه و حوادث سال ۱۳۳۲ تهران را در پس‌زمینه قرار می‌دهد. «گاهی این دو در تعامل و گاه در تعارض با هم بودند.»

کمالی به‌رغم تکیه بر ارایه روایتی داستانی به جای اطلاع‌رسانی تاریخی، ضمن نوشتن دستخوش احساس مسؤولیت می‌شود. «درباره شخصیت‌های ایرانی یا کم نوشته‌اند یا جوری از آنها در رسانه‌ها سخن رفته که زمخت جلوه می‌کنند. پیچیده‌ترین بخش کار خلق شخصیت‌هایی معتبر و واقعی و وفاداری به تفاوت‌های ظریفی بود که اغلب توجهی به آنها نمی‌شود.»

این توجه به ریزه‌کاری‌ هنگام نوشتن در خلق شخصیت‌ها که ۱۷ سال بیشتر ندارند نیز دیده می‌شود. «رابطه عاشقانه رویا و بهمن به دلیل مسایل اخلاقی و عرف اجتماع با محدودیت‌هایی همراه بود. من می‌خواستم نوع واکنش‌ آنها را در آن دوره نشان بدهم؛ گو این که این نوع رابطه عاشقانه در همه جای دنیا معمول است.»

کمالی ما را به اثرات پر افت و خیز و بلندمدت عشق رویا و بهمن و حوادث سیاسی آن دوره ایران که آنها نیز پر فراز و نشیب و مدت‌دار است، رهنمون می‌شود. او در پردازش داستان، خود را به روایت خطی، وقایع‌شماری یا بررسی ابعاد صرفا یک شخصیت محدود نمی‌کند. درست است که رمان بیشتر به رویا می‌پردازد، ولی خواننده از این رهگذر نگاهی گذرا به ماجرای دیگر شخصیت‌های فرعی و روش‌های ربط آنها با رویا و بهمن می‌اندازد.

کمالی می‌گوید: «به نظر من نویسنده هر چه بیشتر بداند، حتی اگر ربطی به او نداشته باشد، یک جای کار به دردش می‌خورد. گاهی دانسته‌های نویسنده به استحکام داستان کمک می‌کند.» این گونه است که حداقل یکی از شخصیت‌های فرعی، فصلی اختصاصی برای خود دارد. کمالی فصلی از کتاب را نظرگاه این شخصیت می‌نویسد تا شناختی بهتر و درکی عمیق‌تر از او ارایه کند. این فصل از کتاب زمانی اضافه شد که ویراستار علاقه‌مند شد با این شخصیت زن داستان بیشتر آشنا شود.

کمالی می‌گوید در کل مراحل ویرایش و نگارش کتاب خیلی غافلگیر و هیجان‌زده شده و سعی کرده تا این تجربه را با خواننده نیز به اشتراک بگذارد. «من برای روشن شدن برخی مسایل به روش خاصی عمل کردم تا روایت داستان سیر صعودی را طی کند.»

جلیل جعفری (مترجم و روزنامه‌نگار)

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha