• سه‌شنبه / ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ / ۱۲:۱۹
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1401012313050
  • منبع : مطبوعات

روایت «شرق» از شرایط سخت دختران در خوابگاه‌ها

روایت «شرق» از شرایط سخت دختران در خوابگاه‌ها
عکس، تزئینی است

«من تا قبل شیوع کرونا در خوابگاه دانشگاه سراسری گیلان زندگی می‌کردم. ما حتی نور آفتاب را هم نمی‌دیدیم. تمام پنجره‌ها با صفحه‌های بزرگ آلومینیومی پوشانده شده بود و یادم است بیشتر شب‌ها فقط از صدای پشت پنجره می‌فهمیدم باران می‌آید. من همیشه احساس خفگی داشتم و خوابگاه برای من زندان ترسناکی بود و هیچ‌وقت توان مالی برای گرفتن خانه‌ای مستقل را هم نداشتم».

به گزارش ایسنا، روزنامه «شرق» در ادامه نوشت: قوانین سخت و محدودکننده خوابگاه‌ها به‌ویژه خوابگاه‌های دختران طی این سال‌ها همیشه مورد بحث و انتقاد بسیاری بوده است؛ قوانینی که در اغلب موارد درون‌مایه‌های جنسیت‌زده در آنها بخوبی ملموس بوده و همین باعث تشدید تفاوت رفتار بین دانشجوهای پسر و دختر می‌شود؛ از ساعت ورود و خروج تا محدودیت‌های مربوط به نوع آرایش و ظاهر این جوان‌ها که حتی در مواردی هم مسئولان خوابگاه از اهرم فشاری به نام خانواده‌ برای کنترل بیشتر استفاده می‌کنند. طبق گفته اغلب دانشجوها گاهی حتی با نیم‌ساعت تأخیر ورود به خوابگاه، خانواده را از این موضوع باخبر می‌کنند که در بیشتر موارد باعث دردسر و فشار روحی برای دختران جوان خواهد شد.

با وجود این، دانشگاه تهران قوانین جدیدی را با شروع بازگشایی دانشگاه‌ها تصویب کرده که بخش زیادی از محدودیت‌های آن شامل حال دختران خواهد شد؛ دخترانی که سعی بر استقلال فردی خود دارند اما سیستم دانشگاهی با نگاه پدرسالارانه سعی بر کنترل این جوان‌ها دارد؛ از کاورکردن کامل پنجره اتاق‌ها تا نوع پوشش و حضور و غیاب شبانه. حتی دانشجوهای متأهل هم برای اینکه شبی بیرون از خوابگاه باشند باید رضایت‌نامه همسر خود را به خوابگاه ارائه دهند که همه این قوانین به فشار روانی و سردرگمی بیشتر دختران دانشجو می‌افزاید.

همچنین علی نیکجو، روان‌پزشک و عضو انجمن روان‌پزشکان ایران، به این موضوع اشاره می‌کند که این نسل دیگر مثل نسل ما نیست که فریب بخورد. این نسل عاشق زندگی است و هر آنچه مظاهر زیستن را ازشان بگیرد، آنها را به احساس استیصال و بدنبال آن خشم می‌رساند که دود آن به چشم خود این بچه‌ها و کل جامعه می‌رود.

خوابگاه پسرها را تمیز می‌کردند ولی به ما می‌گفتند، شما دخترید و خودتان انجام دهید

«سارا» دانشجوی دانشگاه علامه است که چند سالی در خوابگاه زندگی کرده و خاطرات تلخ بسیاری برای روایت‌کردن دارد. تا قبل از شیوع کرونا در خوابگاه بوده و می‌گوید: «شرایط ما با پسرها خیلی متفاوت بود. ساده‌ترینش اینکه سوئیت‌ و خوابگاه ما را تمیز نمی‌کردند ولی برای پسرها را هفته‌ای دو سه بار تمیز می‌کردند. وقتی هم که اعتراض می‌کردیم می‌گفتند شما دختر هستید و دو روز دیگر باید خانه خودتان را تمیز کنید که آخر من گفتم این موضوع را رسانه‌ای می‌کنم و هفته‌ای یک بار تمیز می‌کردند. در کنارش برای ساعت ورود و خروج خیلی اذیت می‌کردند و منطقشان این بود که خانواده‌ها از ما خواسته‌اند حواسمان به فرزندانشان باشد و برای همین وقتی دخترها حتی نیم‌ساعت دیر می‌کردند هم به خانواده‌ها اطلاع می‌دادند. گاهی هم پیازداغش را زیاد می‌کردند و بچه‌ها استرس می‌گرفتند و نگران می‌شدند که خانواده فکر می‌کند به دور از آنها چه می‌کنند ولی پسرها حتی دوازده یا یک شب هم به خوابگاه می‌آمدند کسی کاری به آنها نداشت. خیلی وقت‌ها دخترها را بیرون از خوابگاه هم کنترل می‌کردند، مثلا در کوچه خوابگاه که با مردی دیده نشوند اما بخش دردناکش این بود که بقیه با وجود اینکه تحت فشار بودند اما خیلی واکنش جمعی نشان نمی‌دادند. از ترسشان بود یا چیز دیگر نمی‌دانم.»

اما روایت‌های بی‌شمار دیگری هم از محدودیت‌های خوابگاه دختران وجود دارد. همچون «منیژه» که روایت کرده است اتاق سمت چپی ما در خوابگاه آتش گرفت و بچه‌های اتاق سمت راستی با ۱۲۵ تماس گرفتند، مسئول خوابگاه آمد دعوا که شما آبروی خوابگاه را بردید و نباید زنگ می‌زدید. می‌سوختید هم دیه‌هایتان را می‌دادیم. بچه‌ها با او بحث کردند و آخر یکی را اخراج کردند یا «سرمه» که گفته است زنگ زدیم ۱۱۰ بیاید تا به صدای دزدگیر ماشینی که یک ساعت است می‌آید رسیدگی کند، گشتشان تماس گرفت که شماره پلاک ماشین را بگوییم تا صاحب ماشین ساکتش کند که گفتیم ما در خوابگاه هستیم و در روی ما قفل است.

این نسل، عاشق زندگی است

علی نیکجو، روان‌پزشک و عضو انجمن روان‌پزشکان ایران، درباره تأثیر محدودیت‌های سیستم دانشگاهی و خوابگاه بر ایجاد مشکلات روحی و روانی جوان‌ها، بر این باور است که: «زمانی این قوانین در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ وجود داشت که خیلی سخت‌تر و سنگین‌تر از اینها بود اما برای آن نسل ایدئولوژیک تا حدی قابل تحمل‌تر بود چون بیرون آن خوابگاه هم شرایط همین بود. همچنین دغدغه‌های آن نسل هم فرق می‌کرد اما این نسلی که الان می‌بینیم بدنبال یک زندگی عادی می‌گردد. برای این نسل این نوع از قوانین خیلی آزاردهنده‌تر از نسل‌های پیشین است و آن چیزی که ایجاد می‌شود یک احساس تحقیر به تمام معناست؛ البته به دنبال آن خشم هم وجود دارد.»

وی ادامه می‌دهد: «توجه کنید که این قوانین به‌هیچ‌وجه متضمن امنیت بچه‌ها نیست بلکه بیشترین حسی که در آنها ایجاد می‌کند این است که به ‌طور سیستماتیک تحقیر می‌شوند و این خشمی است که روی هم تلنبار می‌شود و به‌ لحاظ ذهنی و روانی روی این دانشجوها اثر می‌گذارد و آنها را مضطرب می‌کند، آنها را دچار هراس از فضای بسته می‌کند و به آنها احساس استیصال می‌دهد، همچنین آنها را افسرده می‌کند و روی کارکردشان برای درس‌خواندن و حضور در جامعه اثر می‌گذارد. یکی از مهم‌ترین کارهایی که دولت باید انجام دهد این است که اجازه دهد یک زیست عادی برای این نسل فراهم شود.»

نیکجو اضافه می‌کند: «یک موضوع دیگر این است که چه کسانی خوابگاه می‌روند؟ بچه‌هایی که از شهرستان می‌آیند، یعنی همین‌طوری هم چیزی را با خودشان حمل می‌کنند و آن یک احساس تبعیض میان شهرنشینان است. چه کسانی خوابگاه می‌آیند؟ کسانی که پدر و مادر آنها قدرت لازم مالی برای تهیه منزل را ندارند که تعداد کثیری در این شرایط قرار دارند چون به شکل وحشتناکی خانه افزایش قیمت پیدا کرده. شما از یک طرف معیشت مردم را تنگ کرده‌اید و عرصه را بر آنها سخت‌تر کرده‌اید، حتی تهیه مسکن را که از لوازم اولیه احساس امنیت یک انسان است، سخت و پیچیده‌تر کرده‌اید و از آن طرف به جای اینکه کمک کنید این خوابگاه و خانه‌های اشتراکی فضایی برای نفس‌کشیدن این بچه‌ها باشد، راه نفس آنها را هم می‌بندید. مسلم است که شما جوان‌ها را دچار یک خشم و احساس تبعیض و بی‌عدالتی می‌کنید و همه اینها باعث انواع و اقسام مسائل روان‌شناختی می‌شود، روی خواب آنها، زندگی روزمره، کار و تحصیلشان اثر می‌گذارد. اتفاقی که افتاده این است که سخت‌گیری در عرصه‌های مختلف خودش را بروز و ظهور می‌دهد، البته من متوجه هستم که عمق این مسائل در دهه ۶۰ چقدر بیشتر بوده است ولی همچنان وجود دارد و در دوره‌هایی هم بدتر شده، این تفکر که در حوزه‌های مختلف هست، از اقتصاد تا ورزش و فرهنگ و سینما تا دانشگاه و خوابگاه دانشجویی موجب خشونت کور علیه پدر و حتی استاد دانشگاه باشد. نتیجه می‌شود خشونت آسیب‌زننده برای خود فرد و جامعه.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۱-۲۳ ۱۵:۱۷

《این نسل، عاشقِ زندگی است》. این نسل دوست دارد از پنجره ی اقامتگاهش آسمانرا ببیند. دوست دارد گاهی در بهار، در شهر قدم بزند، نه اینکه بخاطرِ دیر آمدن به اقامتگاه باز خواست شود.

avatar
۱۴۰۱-۰۱-۲۳ ۱۶:۱۴

با این فشارها که بر روی خصوصا دختران می آورند ممکن است باعث مبتلا شدن دختران جوان به یک بیماری سخت حتی از انواع سرطان شوند . با فرزندان خود هم همین طور رفتار می کنید؟ بعضی از این مسئولان در حالیکه این قشارها را به جوانان می آورند در کمال تعجب دختران خودشان در کشورهای اروپایی شغل مدلینگ را دارند!

avatar
۱۴۰۱-۰۱-۲۳ ۱۷:۳۰

درود و سپاس از دبیر محترم برای این گزارش کوتاه . من که حدود سی سال پیش خوابگاه پسرانه دانشگاه اصفهان بودم عمیقا زندگی زندان وار خوابگاه دختران را دیده ام و ناله های همکلاسی های دخترمان در ذهنم بیدار شد . چه دوران تلخ و ناگواری بود

avatar
۱۴۰۱-۰۱-۲۳ ۱۹:۱۲

متاسفانه همه صحبت‌های این روانشناس محترم صحیح می باشد

avatar
۱۴۰۱-۰۱-۲۴ ۱۴:۰۴

چقدر به بچه هامون ظلم میکنیم که مجبورند برای تحصیل از خانواده دور باشند و مشکلات زیادی را متحمل شوند و از زندگی و خوشی های آن چیزی نفهمند و مرتب استرس و فشارهای روحی را تجربه کرده هزار جور بیماری بگیرند و از اردواج باز مانده ،دغدغه کار و در آمد هم داشته باشند!