• سه‌شنبه / ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ / ۰۹:۵۰
  • دسته‌بندی: خانواده
  • کد خبر: 1401031711427
  • خبرنگار : 71584

سکونت ۷۰ درصد جمعیت ایران در۴۰ درصد مساحت قابل سکونت کشور

سکونت ۷۰ درصد جمعیت ایران در۴۰ درصد مساحت قابل سکونت کشور

دبیر مرکز مطالعات جمعیت با اشاره به اینکه در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد جمعیت در کمتر از ۴۰ درصد مساحت قابل سکونت ایران ساکن هستند، می‌گوید: این آمار به معنای ایجاد قطب‌ها و کلونی‌های جمعیتی در کلانشهرهاست و این درحالیست که شهرنشینی و الگوی شهرنشینی در رابطه معکوس با جمعیت و فرزندآوری است.

صالح قاسمی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به میزان تراکم جمعیت در استان‌های مختلف ایران (تعداد نفراتی که در هر کیلومتر مربع ساکن می‌شوند)، گفت: متاسفانه نظام مدیریت در زمینه توزیع جغرافیایی جمعیت که ذیل آمایش سرزمینی تبیین می‌شود مثل بسیاری از موضوعات دیگر به درستی عمل نکرده است و بسیاری از آسیب‌هایی که امروز در کشور شاهد هستیم ناشی از عدم توزیع جغرافیایی صحیح جمعیت است.

وی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد جمعیت در کمتر از ۴۰ درصد مساحت قابل سکونت ایران ساکن شده‌اند، افزود: این آمار به معنای این است که قطب‌ها و کلونی‌های جمعیتی را تحت عنوان کلانشهرها ایجاد کرده‌ایم که کشور و نظام مدیریت و برنامه‌ریزی را دچار آسیب می‌کند.

دبیر مرکز مطالعات جمعیت ادامه داد: قطب‌های جمعیتی به کلانشهرهایی گفته می‌شوند که تراکم جمعیت، آلودگی هوا و ترافیک در آنها بسیار بالاست. تامین زیرساخت‌ها و تامین منابع مانند آب و برق دچار مشکل است و از همه بدتر پیام اشتباهی به مدیریت جمعیت کشور می‌دهد. چه مردمی که در قطب‌های جمعیتی و کلانشهرها زندگی می‌کنند و چه مدیران و مسئولانی که درصدد مدیریت این کلانشهرها هستند به واسطه این تراکم بالای جمعیت در شهرهای بزرگ مفهوم درست بحران جمعیتی را به درستی درک نخواهند کرد چراکه تجربه زیسته آن‌ها می‌گوید همین میزان جمعیت هم باعث ایجاد مشکل و آسیب شده است.

وی عدم نامتوازن جمعیت در کشور را محصول نظام برنامه‌ریزی نامتوازن کشور دانست و افزود: زمانی که بعضی از امکانات و خدمات منحصرا در کلانشهرها متمرکز می‌شوند، بسیاری از افراد به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهرها روی خواهند آورد و فرصت‌های شغلی، خدمات اجتماعی و ظرفیت‌های زیستی در این کلانشهرها باعث می‌شود تراکم آن بسیار بالا باشد.

قاسمی در ادامه به ارائه آماری از میزان تراکم جمعیتی استان‌های مختلف ایران بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ پرداخت و گفت: تهران با جمعیت ۱۳ میلیون و ۲۶۷ هزار و ۶۳۷ نفر، البرز با جمعیت ۲ میلیون و ۷۱۲ هزار و ۴۰۰ نفر و گیلان با جمعیت ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار و ۶۹۶ نفر از شهرهایی با تراکم جمعیتی بالاست. همچنین سمنان با جمعیت ۷۰۲ هزار و ۳۶۰ نفر و خراسان جنوبی با جمعیت ۷۶۸ هزار و ۸۹۸ نفر از شهرهایی با تراکم پایین هستند.

وی با اشاره به اینکه آمایش سرزمینی میزان تراکم جمعیت یکی از کارهای فوری و بسیار ضروری است که باید تاکنون انجام می‌شد اما انجام نشده و آسیب‌های زیادی ایجاد کرده است، گفت: باید در دو حوزه مهاجرت داخلی و خارجی جابجایی جمعیت را مورد مطالعه قرار دهیم. اگر سیاست و راهبردی برای مدیریت جابجایی جمعیت در درون کشور نداشته باشیم، کلانشهرها بزرگ و بزرگتر و حاشیه‌نشینی در کلانشهرها بیشتر خواهد شد.

دبیر مرکز مطالعات جمعیت در ادامه در پاسخ به سوالی درخصوص تاثیر توزیع نامتوازن تراکم جمعیت بر میزان رشد جمعیت یادآور شد: شهرنشینی و الگوی شهرنشینی در رابطه معکوس با جمعیت و فرزندآوری است و الگوی شهرنشینی به معنای الگوی زندگی در آپارتمان‌های کوچک، مشغله‌های بیشتر و نظام دغدغه‌های ذهنی و رفتاری بیشتر است. در تمام دنیا میان شهرنشینی و الگوی جمعیت و فرزندآوری رابطه معکوس وجود دارد و در دهه ۴۰ که شهرنشینی در ایران با سرعت بالایی افزایش یافت این موضوع خود را در آمارها نشان داد.

قاسمی ادامه داد: اگر بتوانیم شهرهای کوچک را جایگزین زندگی در شهرهای بزرگ کنیم و اگر برای شهرهای کوچک برنامه راهبردی داشته باشیم که جمعیت را در شهرهای کوچکتر حفظ و متمرکز کنیم چه بسا هم مدیریت جمعیت ممکن‌تر خواهد شد و هم پالس غلط به خانواده‌ها و نظام مدیریت و مسئولان داده نمی‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۲-۱۰-۱۸ ۲۲:۰۹

قیمت زمین در روستای ما با 700 نفر جمعیت به متری 1 میلیون تومان رسیده. اطراف روستای را که قابل سکونت نیز هست، توسط منابع طبیعی محدود شده. اگر میزان زمین مورد نیاز در اختیار ساکنان روستا قرار میگرفت، قیمت حقیقی زمین در روستا شاید متری حدود 200 هزار تومان بود. این دخالت ها باعث میشود مهاجرت معکوس به روستاها اتفاق نیفتد! حتی اگر در شهر های کوچک نیز زمین با شرط ساخت به قیمت پایین بدهند باعث میشود قیمت زمین ها و خانه های شهر های کوچک کمتر شود در نتیجه مهاجرت از شهرهای بزرگ به سمت این شهرها بیشتر می شود. چرا زمینی که خدا در اختیار انسان ها گذاشته را باید به خودمان حرام کنیم؟