• دوشنبه / ۲۰ تیر ۱۴۰۱ / ۰۸:۱۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401042013160
  • خبرنگار : 71573

مجمدرضا صرفی مطرح کرد

آنچه باید از حسن ذوالفقاری بیاموزیم

آنچه باید  از حسن ذوالفقاری بیاموزیم

محمدرضا صرفی می‌گوید: فضیلت‌های انسانی حسن دوالفقاری ، اخلاق نجیبانه و هویت‌ داشتنش می‌تواند برای ما الگو باشد. آنچه باید از او یاد بگیریم تعهد، شرافت و نجابت است و مسئولیت‌پذیری در همه کارها و مهربانی و بزررگواری است.

 این استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات عامه در پی درگذشت حسن ذوالفقاری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: ما با ضایعه بزرگی مواجه شده‌ایم، خودم تا ساعت‌ها شوکه بودم و این موضوع برایم غیرقابل باور بود. سخن گفتن درباره مقام علمی و خدمات فرهنگی و ویژگی‌های استاد بزرگی مانند دکتر حسن ذوالفقاری که در حوزه فرهنگ و ادب کشورمان بسیار تأثیرگذار بوده، کار ساده‌ای نیست. در حقیقت هر نوع ستایشی که از ایشان داشته باشیم، ستایش از فرهنگ و دانایی و انسانیت است. خداوند به او هم دانش فوق‌العاده‌ای داده بود و هم انسایت درخور توجه. به قول حکیم فردوسی «کسی را که یزدان فزونی دهد/.خردمندی و رهنمونی دهد// به‌فرهنگ کس، کِش خِرَد/بُوَد در سر و مردمی پرورد»

 او سپس گفت: دکتر حسن ذوالفقاری از جمله کسانی است محبوب قلوب بود. علاوه بر مراتب فضل و دانایی، به واسطه فضایل اخلاقی و کمالات روحی و معنوی‌اش دوست‌ داشتنی بود. نوعی مهربانی خاص داشت و لبخندی دائمی بر لبانشان بود. خیرخواه بود و در انتقال دانش‌ها، رفتارها و منش‌هایش گشاده‌دست و سخاوتمند بود. از یک قناعت فوق‌العاده برخوردار بود و آرامش بسیاری داشت، بردبار و نرم‌خو و خوش‌اخلاق بود. بسیار ساده‌زیست بود و دانشجویان را عین فرزندان خود می‌دانست. او یکی از مصداق‌های شعر سعدی بود «نهد شاخ پرمیوه سر بر زمین». افسوس که او را از دست دادیم و دیگر در خدمت او نیستیم.

 صرفی در ادامه بیان کرد: کارهای علمی و تحقیقی او بسیار زیاد است، به قول متنبّی، شاعر عرب «انّ آثارنا تدل علینا / فانظروا بعدنا الی الآثار»؛ بعد از مرگ ما، آثاری که به جای گذاشته‌ایم، بر شخصیت و افق‌های اندیشه و فکر ما دلالت می‌کند. بنابراین نباید ناامید بود و تن به این مصیبت عظمی داد. باید به آثار این بزرگ مرد نگاه کرد و راه او را ادامه داد. دکتر ذوالفقاری، محقق و نویسنده روشنفکر و دقیقی بود. او برای خود رسالتی را در نظر گرفته بود و نوشته‌های او همگی مبین این هستند که دارد یک جهت فکری و معنوی خاص را، در آثارش دنبال می‌کند. او نمی‌نوشت تا باری به هرجهت مطلبی نوشته باشد، می‌نوشت تا فرهنگ بزرگ ایرانی و اسلامی ما را حفظ کند و برای هر کدام از آثارش یک وظیفه و کارکرد اجتماعی خاصی را در نظر می‌گرفت. 

 او خاطرنشان کرد: دکتر ذوالفقاری در کارهایش تداوم و پیوستگی داشت و بخشی از کارهای مهم و کلیدی او در زمینه ادبیات و فرهنگ عامه است؛ راه‌اندازی رشته «فرهنگ و ادبیات عامه» در دانشگاه‌ها و تأسیس مجله «فرهنگ و ادبیات عامه» و چندین کتاب مهم از جمله «فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی»، «داستان‌های امثال»،«ادبیات مکتب‌خانه‌ای»، «زبان و ادبیات عامه ایران» و «باورهای عامیانه مردم ایران» جنبه‌هایی از کار او را در کنار بنیانگذاری دانشنامه فرهنگ و ادب عامه در فرهنگستان تشکیل می‌دهد. 

 این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: عشقی که زنده‌یاد ذوالفقاری به مرحوم دکتر محجوب داشت، در واقع بیانگر یکسانی زمینه‌های روحی و زمینه‌های فکری با او است. یکی دیگر از زمینه‌هایی که در فعالیت‌های زنده‌یاد دکتر حسن ذوالفقاری نباید از چشم ما مغفول بماند، نقش اساسی و کلیدی‌ای است که در جامعه علمی و فرهنگی کشور داشت. او بسیاری از موسسات و جریان‌های ادبی مورد نیاز را پایه‌گذاری کرد؛ در ایجاد زیرساخت‌های ادبی و فرهنگی و علمی کشورمان، نقش فوق‌العاده‌ای داشت. این‌ها جنبه‌هایی از کار اوست که خداوند به او توفیق داده است. ما کم ‌بزرگانی را نداریم که در یک زمینه، مهم تلقی می‌شوند اما کم آدم‌هایی داریم که خداوند به آن‌ها توفیق می‌دهد که از جنبه‌های متعدد مانند منشور درخشش داشته باشند و در هر زمینه‌ای کامل باشند.

 او همچنین گفت: دکتر ذوالفقاری از جمله آدم‌هایی بود که هیچ‌گاه انسان از همنشینی با او خسته نمی‌شد و دلش می‌خواست لحظه‌هایی که با او است، جاودانه شود. اگر ساعت‌های متمادی در کنارش می‌نشستید، احساس می‌کردید که هنوز تشنه دیدارش هستید. من با مراتب فضل دکتر ذوالفقاری که خود مهم است کاری ندارم، فضیلت‌های انسانی او و اخلاق نجیبانه و هویت‌ داشتنش می‌تواند، برای همه ما الگو باشد. تصور می‌کنم بهترین ارج و بزرگداشت برای دکتر ذوالفقاری‌ها این است که ما در مسیری قرار بگیریم که آن‌ها قرار داشتند. یعنی از تمام لحظه‌های بودنمان برای بهتر بودن و بهتر شدن خود و دیگران استفاده کنیم تا جامعه خودمان را به کمال ببریم.   

 این استاد دانشگاه تأکید کرد: آنچه باید از او یاد بگیریم تعهد، شرافت و نجابت و مسئولیت‌پذیری در همه کارها و مهربانی و بزررگواری است. نمی‌دانم چگونه از خدمات علمی و خدمات فرهنگی این بزرگمرد برای شما سخن بگویم و چه نکته‌هایی را باید بیان کنیم. آنچه را که من می‌گویم از زبان خودم است و در واقع مصداقی از شعر مولانا هستم:«هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من». اگر از تواضع و فروتنی دکتر دوالفقاری بپرسید، هرکسی به شکل‌های مختلف آن را برای شما بازگو می‌کند.

 او در ادامه اظهار کرد: یکی از نمونه‌های عالی تواضع دکتر ذوالفقاری را می‌توان در کتاب «یاد استاد» که مجموعه‌ای از مقالات او است دید. او در این کتاب بسیاری از استادان بزرگ ادبیات فارسی و بزرگان فرهنگی ایران از جمله ادیب نیشابوری، دکتر محجوب، دکتر فرزان، دکتر اقبال آشتیانی، دکتر یاحقی، سید محمد جمالزاده، محمدحسین شهریار، دکتر صفا، دکتر غلامحسین یوسفی و خیلی‌ها را معرفی کرده و تجربه‌های آن‌ها را در زندگی علمی‌شان در معرض نمایش گذاشته است. من نکته‌های بسیاری از آقای دکتر ذوالفقاری فرا گرفته‌ام. ذوالفقاری دریایی بود از ابعاد گوناگون به خصوص در زمینه فرهنگ عامه، هر نکته کوچکی که مطرح می‌شد بلافاصله سابقه‌ها، پیشنیه‌ها و کارکردهای اجتماعی و زمینه‌های تحولی آن را مطرح می کرد و نشان می‌داد که یک فکر چگونه به وجود آمده و در جریان تاریخی خود چه تحولاتی را پشت‌سر گذاشته، کجای این فکر مرده و کجای این فکر تغییر پیدا کرده و به چه شکل‌هایی در هر برهه از زمان، خود را نشان داده است. آقای دکترذوالفقاری همیشه سعی می‌کرد تا جایی که امکان دارد، کمک حال دیگران و مفید باشد.

صرفی خاطرنشان کرد: در جلساتی که افتخار داشتم در محضرش باشم به خصوص، هیئت تحریریه مجله «فرهنگ و ادبیات عامه»؛ آقای ذوالفقاری حتی با مقاله‌های ضعیف به‌گونه‌ای برخورد می‌کرد که برای ما درس‌آموز بود. می‌گفت درست است که مقاله ضعیف است اما نکته‌ای دارد و به جای این‌که این مقاله را رد کنیم و مایه سرخوردگی نویسنده‌اش را فراهم کنیم، بهتر است بیاییم و کمکش کنیم و مسیر را به او یاد بدهیم. در یاد دادن و نشان دادن مسیر از همین پژوهشگر به ظاهر بی‌قابل و ‌کم‌توان می‌توانیم در آینده انتظار داشته باشیم که یک پژوهشگر بسیار مفید و لایق به وجود بیاید. باید با این افرادی که به ما مراجعه می‌کنند و می‌بینم استعداد و علاقه‌ای دارند، اما توان ندارند مانند مادر مهربان برخورد کنیم، چطور یک مادر فرزند خود را از اوج ناتوانی ذره ذره همراهی و همپایی می‌کند تا به کمال برساند، اگر چنین بینشی داشته باشیم به مراتب بیشتر از نوشتن یک کتاب و مقاله می‌توانیم برای جامعه خودمان مفید باشیم.

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۴-۲۶ ۱۳:۰۳

روحش شاد و یادش گرامی شاگرد ایشان در کلاس ویراستاری بودم و هم اینک از مرگش خبردار و متأثر شدم. ایشان داور مجله‌مان بود و دواری بود که در همکاری خود با مجله بسیار کوشا بود و در اسرع وقت نیز مقاله را مطالعه و ارزیابی می‌کرد و به مجله بازمی‌گرداند. واقعا سرمایۀ ارزشمندی بود که افسوس از دست رفت .