• جمعه / ۲۰ آبان ۱۴۰۱ / ۱۴:۳۴
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1401082013796
  • خبرنگار : 71451

تعجب یک فرمانده از سفره صبحانه رزمندگان

تعجب یک فرمانده از سفره صبحانه رزمندگان

حاج معز خادم الحسینی کمی با تعجب به سفره نگاه کرد و بعد پرسید: «صبحانه بقیه گردان چیست؟«بچه ها گفتند: نان و پنیر.» فرمانده پرسید: «پس این سرشیر چیست؟!» بچه ها جواب دادند: «خودمان از شهر تهیه کرده ایم.»

به گزارش ایسنا، یحیی عنابستانی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) روایت می کند: مدتی بود مقر آموزش غواصی برای رزمندگان گردان غواصی حضرت زینب(س) کنار رودخانه دز بود و آنجا مستقر بودیم.

یک روز بعد از تمام شدن مراسم صبحگاه، برای صرف صبحانه، راهی چادرمان شدیم. آن روز، صبحانه‌مان نان و پنیر و چای شیرین بود، اما تعدادی از بچه‌ها که پیش از نماز صبح به شهر دزفول رفته بودند، مقداری سرشیر هم خریده بودند.

بر حسب اتفاق، آن روز سردار حاج خادم هم برای صرف صبحانه به چادر گروهان ما آمد. سفره پهن شد و بچه‌ها نان و پنیر و چای و سرشیر را آوردند.

حاج معز خادم الحسینی کمی با تعجب به سفره نگاه کرد و بعد پرسید: «صبحانه بقیه گردان چیست؟، بچه ها گفتند: نان و پنیر. فرمانده پرسید: «پس این سرشیر چیست؟!» بچه ها جواب دادند: «خودمان از شهر تهیه کرده ایم.»

آقای قائم زاده که با روحیات حاج خادم آشنا بود، فوراً سرشیر را برداشت برد. حاج خادم هم گفت: «از این به بعد، اگر توانستید به همه گردان سرشیر بدهید، خودتان هم می توانید در چادرتان سرشیر بخورید، وگرنه اصلا نخرید.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۸-۲۰ ۲۱:۳۲

همین روباید برای عنابستانی تعریف که یادش باشه فرمانده کیه مهمه بزنه توگوش سرباز