• یکشنبه / ۱۱ دی ۱۴۰۱ / ۰۹:۰۴
  • دسته‌بندی: قم
  • کد خبر: 1401101105978

/سروهای آسمانی قم/۷۰

توصیف شهدا از نگاه شهید حسن آوژ

توصیف شهدا از نگاه شهید حسن آوژ

ایسنا/قم شهید حسن آوژ در وصیت‌نامه‌اش نوشت: انسانی که شهید می شود مانند کبوتری است که از قفس این دنیای خاکی رها شده و به سوی دنیای عظیم تر هجرت کند.

شهید حسن آوژ در اولین روز از شهریور ۱۳۴۱ به دنیا آمد و سر انجام در ۳۰ دی ۱۳۶۱ در سقز به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) آرام گرفت.

در وصیت‌نامه شهید حسن آوژ آمده است:

به نام خداوندی که هستی را آفرید و انسان را با خصلت‌های خوب مثل گذشت، ایثار، فداکاری، حسن مبارزه بر علیه دشمن ما آفرید.

در حالی این وصیت نامه را می نویسم که حدود نیم ساعت بعد باید به مأموریتی برای فتح یک منطقه که در سطح و قلمرو دشمن رفته می رویم تا این منطقه را از چکمه‌های دشمنان پست نجات دهیم. برخلاف قولی که داده بودم و قرار بود برای مرخصی بیایم، امّا هرچه فکرمی کنم می بینم که مردمی که در این منطقه هستند چه رنجی که می کشند از آمدن منصرف می شوم.

من در این نبرد خدمه تیربارچی هستم و اگر خداوند تعالی بخواهد و لایق باشم شهید خواهم شد.

از شما می خواهم که برای سلامتی رهبر انقلاب امام خمینی دعا کنید که ما رزمندگان همیشه تا زنده‌ایم دعاگو و گوش به فرمان امام هستیم و شما هم که وارث ما هستید او را دعا کنید.

از پدر و مادر عزیزم به خاطر سختی‌ها و رنج‌هایی که برای من کشیده‌اند تشکر می کنم و از شما می خواهم که مرا حلال کنید. از خواهرم می خواهم که خوب درس بخواند تا فردی مفید برای جامعه باشد.

از پدرم می خواهم که دو کبوتر سفید در تشییع جنازۀ من آزاد کند چرا که مردم بفهمند که انسانی که شهید می شود مانند کبوتری است که از قفس این دنیای خاکی رها شده و به سوی دنیای عظیم تر هجرت کند. از تمام دوستان و آشنایان بخواهید که مرا حلال کنند.

زندگی مانند قطاری است که مسافرانی دارد و هر جا که لازم باشد آن مسافران را پیاده می‌کند پس چه بهتر که جایی پیاده شویم که سعادت دنیا و آخرت را به همراه داشته باشد.

قلبم شده غم خانه زهجران تو مادر/ فکرم شده همواره پریشان تو مادر

هر روز کنم آرزوی روی تو افسوس/ دستم شده کوته ز دامان تو مادر

یاد آورم آن دم که شدم از تو جدا من/ نشد اشک سرازیر ز چشمان تو مادر

جان و دل من از غم دوری تو سوزد/ قربان تو دیدۀ غم بار تو مادر

از دوری رویت بر سر فکر جدایی/ هستم چون مرغ غزل خوان تو مادر

پیدا  به جهان یکدل بی غم شدنی نیست/ نابودی اسلام، مسلم شدنی نیست

در گوش منافق بخوان سورۀ یاسین/ حیوان زبان بسته که آدم شدنی نیست

«چشم من مرغ ابروان بال او/ می‌کند سوی شما پرواز موژه ها دنبال او»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha