• شنبه / ۱ بهمن ۱۴۰۱ / ۰۹:۲۴
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1401110100107
  • خبرنگار : 71219

خاطره بازی با جشنواره فیلم فجر

از حواس‌جمعی گوهر خیراندیش تا خجالت سعید پورصمیمی

از حواس‌جمعی گوهر خیراندیش تا خجالت سعید پورصمیمی
افتتاحیه بیست‌ویکمین جشنواره فجر

جشنواره فیلم فجر که دیگر وارد پنجمین دهه عمر خود شده به یقین مهمترین رویداد فرهنگی هنری کشور، نه تنها برای اهالی سینما بلکه حتی برای سیاستمداران است و هرگاه که اتفاق‌های سیاسی و اجتماعی شرایط کلی جامعه و حال و احوال مردم و هنرمندان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد جایگاه و نقش خاص این جشنواره هم بیشتر به چشم می‌آید.

به گزارش ایسنا، کمتر از دو هفته تا شروع چهل‌ویکمین دوره جشنواره فیلم فجر باقی مانده و امسال قرار است پس از چند دوره که جشنواره فقط مختص سینمای ملی ایران بود، بار دیگر به صورت بین‌المللی برگزار شود. اما جشنواره امسال همانند فضای کلی فرهنگ و هنر از مدتی قبل نتوانسته از حاشیه‌های این روزها دور بماند و  همین‌ علت سبب شده در مدت زمان کوتاهِ تا شروع این رویداد هنوز جزئیات مهمی مثل اسامی فیلم‌ها منتشر نشود؛ هر چند برای این موضوع به دلایلی همچون آماده نبودن آثار و درخواست سازندگان آن‌ها برای زمان بیشتر اشاره می‌شود.

با این حال در روزهایی که به یکی از خاص‌ترین دوره‌های جشنواره فجر نزدیک می شویم مرور برخی لحظه‌های خاطره‌انگیز جشنواره که شادی و غم و اشک و خنده را با هم داشتند، خالی از لطف نیست.

برای یادآوری این خاطرات ابتدا از هنرمندانی یاد می‌کنیم که تصویرشان اوایل دهه ۸۰ در قاب دوربین عکاسان ایسنا ثبت شد ولی امروز یا دیگر در میان ما نیستند یا مدت‌ طولانی است که در سینما حضور جدی و پررنگ ندارند.

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

محمدعلی کشاورز و حمیده خیرآبادی (نادره)، افتتاحیه بیست و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، بهمن سال ۱۳۸۱

این دوره از جشنواره به دبیری محمدمهدی عسگرپور برگزار شد و در مراسم افتتاحیه و اختتامیه آن برای چند هنرمند بزرگداشت برپا شد که یکی از آن‌ها «نادره» بود و برای تقدیر از او محمدعلی کشاورز روی سن رفت.

کشاور در آن شب گفته بود که سینما چهار، پنج سالی است که در جا زده و پیشرفت نکرده است.

او با تقدیر از همکار قدیمی خود «نادره» از بهرام بیضایی هم به عنوان کارگردان به‌نام ایران یاد کرده بود.

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

سعید پورصمیمی یکی دیگر از چهره‌هایی بود که در آن دوره برای او بزرگداشت گرفتند و این تقدیر با حضور یکی دیگر از صاحب‌نام‌های سینما یعنی عزت‌الله انتظامی انجام شد.

انتظامی برای تقدیر از همکار خود گفته بود:‌ سعید پورصمیمی در فیلم‌هایش زندگی می‌کند و هیچ وقت تکرار نمی‌شود. یک چنین ویژگی‌ای بخاطر سال‌ها فعالیت او در تئاتر است.

سعید پورصمیمی هم گفته بود: وقتی صحبت از تقدیر می‌شود، خجالت می‌کشم؛ از یک بابت خوشحالم که طی سال‌های متمادی تئاتر و سینما، استادهایی من را راهنمایی کردند، همکارانی در کنارم بودند که با تجربه راه را نشان دادند و فکر می‌کنم به نمایندگی از طرف آن‌ها باید این تشویق را بپذیرم و بالاخره از تماشاگرانی که طی سال‌ها، کاستی‌های من را نادیده گرفتند و اهالی قلم که با نقدهایشان من را راهنمایی کردند، تشکر می‌کنم.

البته در این بخش انتظامی صحبت‌های دیگری را هم مطرح و با اشاره به مشکلات اهالی سینما بیان کرد:‌ فکر می‌کنم یکی از مسایل مشکل زندگی ما، مشکل سینما است؛ اگر سینما مشکل دارد، ما هم مشکل داریم. سن‌های ما بالا رفته، بعضی‌ها نمی‌توانیم کار کنیم؛ خواهش می‌کنم از خانه‌های ما کلوزآپ بگیرید، از خانه‌های هنرمندانی که موهایشان را در این کار سفید کردند، آن‌هایی که زحمت کشیدند و در ایران ماندند و نرفتند و زیر بمب کار کردند.

بیشتر بخوانید:

 از خانه‌های ما کلوزآپ بگیرید

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

از دیگر هنرمندانی که در دوره بیست و یکم جشنواره فیلم فجر تقدیر شد منوچهر طیاب (مستندساز) بود که این بخش با حضور ناصر تقوایی همراه بود. طیاب دو سال پیش از دنیا رفت و ناصر تقوایی که فیلم «چای تلخ» او نیمه تمام مانده، سال‌هاست در سکوت به سر می‌برد و خانه‌نشین شده است.  

 ناصر تقوایی در آن شب صحبت‌هایی را مطرح و نسبت به گذشته سینمای ایران ابراز نگرانی کرد و افزود: اکثر فیلم‌های نسل ما که این سینمای ملی را برای ما به وجود آوردند و نمونه‌های اولیه این سینما هستند، غیرقابل نمایش تشخیص داده شدند، حتی در مدارس سینمایی و دانشکده‌های ما مطلقا یک کپی جدید و قابل نمایش کشیده نمی‌شود.

او درباره طیب هم گفت: اولین آشنایی ما در آبادان بود. آن موقع من محصل بودم، ولی آقای طیاب یکی از فیلمسازان برجسته‌ی ما بودند. امروز همه ما بیشتر فریفته فیلم‌های بلند سینمایی و روایی هستیم ولی فراموش نکنیم سینمای ملی که به همت جوانان و نسل‌های بعدی امروز توانسته در دنیا مطرح شود، از نقطه‌ای شروع شده که فیلم مستند است.

طیاب هم بیان کرد: ما کارگزاران فرهنگ این مملکت هستیم و هیچ ادعایی شاید برای فیلمسازی نداریم جز اشاعه فرهنگ از راه سینما که کاربرد بسیار زیادی دارد و زبان بین‌المللی است که جهان با سینما و فرهنگ ما آشنا شود. بنابراین فکر می‌کنم وظیفه کلیه ارگان‌های این مملکت است که مقداری از بودجه‌هایشان را در تهیه فیلم‌های مستند و برنامه‌های تلویزیونی مستند صرف کنند و حتما نتیجه بسیار خوبی برای تقویت نسل جوان و آشنایی بیشتر با فرهنگ خواهند داشت.  

یاداوری این صحبت‌های منوچهر طیاب از این جهت قابل توجه است که پس از ۲۰ سال هنوز هم بحث درباره تخصیص بخشی از بودجه ارگان‌ها به مستندسازی ادامه دارد و به جای مشخصی نرسیده است.

در دوره بیست‌ویکم جشنواره، فیلم‌هایی شرکت داشتند که برخی از آن‌ها پس از دو دهه، در تاریخ سینمای ایران یا کارنامه کاری فیلمساز خود ماندگار شده‌اند. «رقص در غبار» اصغر فرهادی، «نفس عمیق» پرویز شهبازی، «واکنش پنجم» تهمینه میلانی، «دیوانه‌ای از قفس پرید» احمدرضا معتمدی، «اینجا چراغی روشن است» رضا میرکریمی و «شب‌های روشن» فرزاد موتمن بخشی از این فیلم‌ها هستند.

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

احمدرضا درویش برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم «دوئل» در بیست‌ودومین جشنواره فیلم فجر، بهمن سال ۱۳۸۲

درویش پس از دریافت جایزه گفت: «جای برادرم حاتمی‌کیا و استادم تقوایی را باید خالی کنیم. جشنواره‌ مهمی است اما مهمتر از اینجا صحنه است که من الان به آن حسودیم می‌شود. این جایزه متعلق به پژمان بازغی است چون جشنواره متعلق به جوان‌ها است.

من ۵ - ۶ ساله بودم که برای اولین بار با برادرم به سینما رفتم. وقتی پرده را دیدم از شخصی که در فیلم بود ترسیدم و زمین خوردم. آن شخص سعید راد بود.»

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

گوهر خیراندیش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «رسم عاشقی»، سال ۱۳۸۲

وی که سابقه‌ای پرحاشیه و جنجالی هنگام اهدای جایزه و دریافت آن در رویدادهای مشابه داشت و پیش‌تر هم چند بار نامزد دریافت سیمرغ جشنواره فجر شده بود، بعد از دریافت جایزه خود گفت:جمشید جان می‌بینی بالاخره من جایزه گرفتم. (چند سالی بود که همسرش جمشید اسماعیل‌خانی از دنیا رفته بود). فکر می‌کردم این جایزه با آن بازی قشنگ معتمدآریا نصیب او می‌شود. منتقدی به من می‌گفت، گوهر سعی کن همیشه حرف‌ها و رفتارت را کنترل کنی تا باعث درد سر نشوی پس از دور همه شما را می‌بوسم که مشکلی پیش نیاید.  

از حواس‌جمعی «گوهر خیراندیش» تا خجالت سعید پورصمیمی

پرویز پرستویی برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «مارمولک»، سال ۱۳۸۲

این بازیگر پس از گرفتن جایزه خود گفت: این جایزه را مدیون کمال تبریزی، پیمان قاسم‌خانی و منوچهر محمدی، که فکر اولیه را کاشت، و اعضاء مارمولک از کوچک به بزرگ هستم. این صف طولانی که برای «مارمولک» بستید برای سینمای ایران است و این افتخار سینما است.

بیشتر بخوانید:

نشست خبری“مارمولک” در ایسنا/ کمال تبریزی: حاتمی‌کیا و میرکریمی“مارمولک” را نساختند

در دوره بیست‌ودوم جشنواره که به دبیری علیرضا رضاداد برگزار شد، فیلم‌های مهمی در بخش مسابقه سینمای ایران نمایش داده شدند. در آن روزها که سینمای دیجیتال هنوز باب نشده بود، بسیاری از فیلم‌ها با تأخیر و در دقیقه ۹۰ به سانس نمایش می‌رسیدند ولی یکی از باکیفیت‌ترین و هیجان‌انگیزترین دوره‌های جشنواره فجر را رقم زدند.

در بهمن سال ۱۳۸۲ فیلم‌های «اشک سرما» ساخته عزیزالله حمیدنژاد، «دوئل» احمدرضا درویش، «رسم عاشق کشی» خسرو معصومی، «روایت سه گانه: ننه گیلانه» از رخشان بنی اعتماد، «سربازهای جمعه» مسعود کیمیایی، «شمعی در باد» پوران درخشنده، «شهر زیبا» اصغر فرهادی، «گاوخونی» بهروز افخمی، «مارمولک» کمال تبریزی، «مزرعه پدری» رسول ملاقلی‌پور و «مهمان مامان» داریوش مهرجویی تنها بخشی از آثار بخش مسابقه دوره بیست و دوم جشنواره بودند و این را هم باید اضافه کرد که در بخش مسابقه فیلم‌های اول و دوم «بوتیک» حمید نعمت الله هم حضور داشت.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۱۱-۰۱ ۱۹:۳۴

چه فیلم های خوبی، چه آدم های حرفه اي. ...