• چهارشنبه / ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۱:۴۷
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402022012879
  • خبرنگار : 50399

/یادداشت/

«سیاه کژدم» ترکیبی دلنشین از صدا، نور و رنگ

«سیاه کژدم» ترکیبی دلنشین از صدا، نور و رنگ

ایسنا/خراسان رضوی برای تماشای تئاتر «سیاه کژدم» به سالن اصلی تئاتر شهر رفتم. این نمایش ساخته محمود راعی‌هدایت و نمایشنامه آن را نصرالله قادری نگاشته است. اگر بخواهم چیزی را که در سالن تئاتر تجربه کردم در یک جمله خلاصه کنم؛ می‌توانم بگویم این نمایش بازی رنگ، نور و صدا بود و من مبهوت ترکیبی شده بودم که کارگردان از این ۳ عنصر ساخته بود.

بازی بازیگران باورپذیر بود و حرکت بازی‌سازها هر بار مرا از دنیای پیرامونم جدا می‌کرد و به دنیای دیگری می‌برد؛ دنیایی که با هنر کارگردان و بازیگران ساخته شده بود. بارها با فضای وهم‌آلود قصه همراه و در فضاسازی نمایش غرق شدم. لذت تماشای حرکات هماهنگ و موزون گروهی، همراه با موسیقی و نور مرا به وجد آورد. حرکات موزون نمایش یکی از زیبایی‌های بصری اثر و نقطه قوت آن بود. آواهایی که بازی‌سازان نمایش در کنار حرکات موزون و موسیقی به کار می‌بردند یکی دیگر از نقاط قوت اثر بود.

داستان روایت زندگی زن و مردی بود که گذشته دست از دامنشان برنمی‌دارد. گذشته‌ای که خودشان باعثش بودند، زنده می‌شود و زندگی‌شان را نابود می‌کند. یکی دیگر از نقاط مثبت این اثر شخصیت‌های نمایش بودند. در نمایش قهرمان یا ضدقهرمان نبود؛ هر شخصیت هم قهرمان بود و هم ضدقهرمان. چیزی که در هنر امروز شخصیت خاکستری می‌نامند.

شخصیت‌های خاکستری باورپذیر و جذابند. مخاطبان با این شخصیت‌ها بیش از شخصیت‌های سیاه و سفید ارتباط می‌گیرند؛ زیرا این شخصیت‌ها از دل دنیای واقعی بیرون آمدند. هیچ کدام از ما قهرمان یا ضدقهرمان نیستیم بلکه تکه‌ای از ما سفید است و تکه‌ای دیگر سیاه. مردم به چیزی جذب می‌شوند که بتوانند درکش کنند و شخصیت‌های خاکستری از این دسته هستند.

دنیای امروز هنر چه در نمایش و چه در دیگر قالب‌ها به این سمت رفته‌ است که شخصیت‌های خاکستری را ترسیم می‌کند تا در جریان قصه شخصیت و مخاطب دوشادوش هم پیش بروند؛ همان اتفاقی که دیشب در نمایش سیاه کژدم برایم رخ داد. من همراه شخصیت‌ها شدم؛ خستگی، کلافگی، امیال و خواسته‌هایشان را درک کردم و توانستم دقایقی به جای آن‌ها نفس بکشم.

برخی از صحنه‌ها و وقایع نمایش بدون هیچ دیالوگی به اجرا درآمده بود. در این صحنه‌ها بازیگران، بازی‌سازان، صدا و نور کنار هم می‌نشستند تا واقعه‌ای را روایت کنند. در این صحنه‌ها توانستم قدرت تصویر و صدا را درک کنم. من به قدرت کلمه ایمان داشتم اما نمایش سیاه کژدم بار دیگر به من نشان داد ترکیب درست صدا و تصویر حتی بدون کلمه‌ می‌تواند خالق حسی ناب و به یاد ماندنی شود.

در نمایش سیاه کژدم هر شخصیت هدفی داشت و در مسیر هدفش قدم برمی‌داشت. هر هدفی بهایی دارد؛ گاهی سنگین و گاهی سبک. شخصیت‌ها در مسیر هدفشان هر کاری می‌کردند بدون توجه به اینکه کارشان درست است یا نه.

به دنیای پیرامونم و زندگی خودم نگاه کردم. روایت نمایش سیاه کژدم هر کدام از ما بودیم که در مسیرمان دست به هر کاری می‌زنیم تا به هدفمان برسیم. اما هرگز از خودمان پرسیدیم آخر مسیری که در آن هستیم به کجا می‌رسد؟ شاید انتهای مسیر نابودی در انتظارمان نشسته باشد. شخصیت‌های این نمایش در تکاپو برای رسیدن به اهداف خود به جای آنکه به دیگری زهر بزنند خود را نابود کردند؛ اتفاقی که اگر کمی چشممان را باز کنیم دور از واقعیت نیست.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha