• شنبه / ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ / ۱۳:۵۵
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402121913505
  • خبرنگار : 50107

یک روانشناس بالینی کودک و نوجوان:

والدین نباید حیوان خانگی را جایگزین خود برای کودک کنند

والدین نباید حیوان خانگی را جایگزین خود برای کودک کنند

ایسنا/خراسان رضوی یک روانشناس بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه والدین این فکر سمی را از ذهن خود خارج کنند که یک حیوان خانگی برای کودک می‌گیرند و جایگزین خودشان می‌کنند، گفت: این فکر درست نیست که کودک را با حیوان خانگی تنها بگذارند تا همه کارهای والدین را انجام دهد.

زهرا دوراندیش در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص فواید و مضرات نگهداری حیوانات خانگی برای کودکان اظهار کرد: حیوانات خانگی از منظر بیرونی و ظاهری، جذابیت‌هایی دارد. در حال حاضر در کشور ما گربه‌ها و سگ‌ها بیشتر در خانه نگهداری می‌شوند که جذابیت ظاهری مانند پشمالو بودن و گرم و نرم بودن دارند.

وی افزود: این ویژگی‌ها می‌تواند نه تنها برای کودک بلکه بزرگسال نیز سرگرمی جالبی باشد، به ویژه اینکه کودک آن را با اسباب‌بازی‌‎های بی‌جان خود مقایسه می‌کند. این حیوانات خانگی ویژگی‌های ظاهری، فعالیت‌های حرکتی و حرکات خاص خود را دارند که جالب است، به همین دلیل می‌تواند زمان زیادی از کودک را به خود اختصاص دهد.

دوراندیش ادامه داد: در کنار این ویژگی‌های ظاهری اگر کودک به هر دلیلی مانند چاق بودن یا مسائل روانشناختی تمایلی برای انجام فعالیت‌های حرکتی نداشته باشد، زمانی که می‌بیند این موجود جالب ساکن نیست و مدام در حال حرکت است، شروع به حرکت به دنبال این موجود کرده و انگیزه پیدا می‌کند که این فعالیت‌های حرکتی را انجام دهد. همچنین کودک هیجان مثبتی پیدا می‌کند که موجب می‌شود با این حیوان بازی کرده و سرگرم شود.

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان  بیان کرد: ویژگی‌های ظاهری می‌تواند استرس و اضطراب کودک را کاهش دهد. وقتی کودک از موضوعی نگران یا مضطرب می‌شود، پتوی گرم و نرم یا خرس اسباب‌بازی را بغل می‌کند تا برای مدتی آرام شود اما حیوان خانگی علاوه بر این ویژگی‌های ظاهری، رفتارهای دیگری مانند رفتارهای حمایتی و رقابتی نیز دارد و حتی با دم تکان دادن می‌خواهد علاقه خود را نشان دهد. این ویژگی رفتاری نیز اضافه شده و می‌تواند اضطراب و استرس کودک را کاهش دهد.

توجه مثبت نامشروط در دنیای حیوانات دیده می‌شود

وی با بیان اینکه در روانشناسی مبحثی تحت عنوان توجه مثبت نامشروط داریم، عنوان کرد: توجه مثبت نامشروط به این معنی است که من شما را با تمام ویژگی‌های مثبت و منفی بپذیرم، دوست داشته باشم، در کنارتان قرار بگیرم و ارتباط داشته باشم. این پدیده در دنیای آدم‌ها خیلی کم اتفاق می‌افتد و اکثرا به صورت مشروط یکدیگر را دوست داریم اما این توجه مثبت نامشروط در دنیای حیوانات دیده می‌شود؛ یعنی وقتی کودک حیوان خانگی داشته باشد، حیوان بدون توجه به ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری کودک، توجه مثبت نامشروط خود را نشان می‌دهد.

دوراندیش خاطرنشان کرد: کودک در محیطی زندگی می‌کند که براساس بازخوردهای منفی بیرونی، طرح‌واره‌های ناکارآمدی را نسبت به خود می‌سازد. در صورتی که این بازخوردها ادامه پیدا کند، به باور تبدیل شده و تغییر باورها بسیار مشکل می‌شود. حیوان خانگی با توجه مثبت نامشروطی که دارد می‌تواند در این باورهای ناکارآمد تزلزل ایجاد کرده و به صورت نامشروط مراقبت و حمایت کند، در نتیجه کودک الگوهایی که از والدین دریافت می‌کرده را از حیوان خانگی خود دریافت و الگوهای رفتاری را درونی‌سازی می‌کند و متقابل به حیوان خانگی خود نشان می‌دهد.

والدین نباید حیوان خانگی را جایگزین خود برای کودک کنند

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان اضافه کرد: کودک در اثر این رفتارها متوجه می‌شود ویژگی‌های مثبتی دارد، بنابراین بچه بدی نیست و ویژگی‌های مثبتی دارد که می‌تواند آن‌ها را تقویت کند. وقتی این رفتارهای الگوبرداری شده، درونی شود، در رابطه با افراد بیرون بروز می‌کند. در نتیجه کودک الگوهای رفتاری جدیدی پیدا کرده که ممکن است با شک و تردید نسبت به افراد پیرامون خود نشان دهد اما وقتی می‌بیند در اثر این رفتارهای مثبت بازخوردهای مثبتی دریافت می‌کند، به تدریج این طرح‌واره‌‎ها تغییر خواهد کرد و به سمت طرح‌واره‌های کارآمد و سازگار پیش خواهد رفت.

وی بیان کرد: کودک در ارتباط با حیوان خانگی می‌تواند مهارت‌های اجتماعی خود را تقویت کند؛ یعنی ابراز وجود کرده، وارد ارتباط با همسن و سال‌های خود شود و در ارتباط بماند. حیوان خانگی می‌تواند توانایی همدلی کودک را نیز ارتقا دهد. کودک می‌تواند رفتارهای همدلانه از حیوان خانگی را مشاهده و درونی‌سازی کند و در ارتباط با همسن و سال‌های خود یا افراد بزرگتر این رفتار را از خود نشان دهد.

دوراندیش افزود: توانایی تحمل تنهایی نیز با حضور حیوان خانگی به کودک آموزش داده می‌شود. در این بازه زمانی که درگیری‌های شغلی و عاطفی زیاد است و کودک مدت طولانی تنها می‌ماند، حیوان خانگی می‌تواند با نقش حمایتی و مراقبتی، تنهایی کودک را پر کند، اضطراب کودک ناشی از تنهایی را کاهش دهد و تحمل کند. کودک خودآگاهی را هم آموزش می‎‌بیند؛ یعنی متوجه می‌شود چه ویژگی‌های مثبت و منفی دارد و آگاهی‌هایی نسبت به خود پیدا می‌کند، حیوان خانگی همچنین می‌تواند به هوش هیجانی کودک کمک کند.

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان گفت: وقتی والدین برای کودک خود حیوان خانگی می‌گیرند، مسئولیت‌هایی را به کودک اعمال می‌کنند. کودک باید به حیوان خانگی آب و غذا دهد و با آن بازی کند. با توجه به توانایی‌های ذهنی که کودک دارد یک‌سری مسئولیت‌ها به کودک داده می‌شود تا بتواند از حیوان خانگی مراقبت کند. این موضوع می‌تواند کمک‌کننده باشد که وقتی کودک بزرگ شد در ارتباط با افراد دیگر این مسئولیت‌پذیری را نشان دهد.

وی ادامه داد: در اثر این اعمال مسئولیت، کودک می‌تواند اطلاعاتی را در رابطه با حیوان خانگی به دست بیاورد و با حقوق حیوانات آشنا شود، در نتیجه می‌تواند اطلاعات خود را با همسن و سال‌ها و افراد بزرگتر در میان بگذارد و بازخوردهای مثبتی دریافت کند که این به رشد شخصیتی کودک، اعتماد به نفس و عزت نفس وی کمک می‌کند.

دوراندیش با بیان اینکه والدین این فکر سمی را از ذهن خود خارج کنند که یک حیوان خانگی برای کودک می‌گیرند و جایگزین خودشان می‌کنند، تصریح کرد: این فکر درست نیست که کودک را با حیوان خانگی تنها بگذارند تا همه کارهای والدین را انجام دهد. حیوان خانگی به دلیل ویژگی‌های رفتاری مانند حمایت، مراقبت، دوست داشتن، بازی کردن و غیره می‌تواند تا اندازه‌ای خود کودک را تقویت کند اما نه تا اندازه‌ای که پدر و مادر می‌توانند این کار را انجام دهند، بنابراین نمی‌توان حیوان خانگی را جایگزین والدین کرد.

والدین نباید حیوان خانگی را جایگزین خود برای کودک کنند

خدشه‌دار شدن ارتباط کلامی کودکان با والدین

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان بیان کرد: در کنار نکات مثبتی که نگهداری از حیوان خانگی دارد، یک سری نکات منفی هم داریم. رشد کودک حوزه‌های مختلفی از جمله حوزه شناختی، هیجانی، اخلاقی، فیزیولوژیک و سایر موارد را شامل می‌شود. شناخت، توانایی منطقی و عقلانی ما در حل مسائل است، مهمترین عاملی که می‌تواند به رشد شناختی کمک کند، زبان و توان کلامی بوده و آنچه به رشد کلامی کمک می‌کند، ارتباط کلامی کودک با والدین است. وقتی کودک حیوان خانگی دارد و زمان زیادی را با آن می‌گذراند، تا حدودی ارتباط کلامی وی با والدینش خدشه‌دار می‌شود.

وی اضافه کرد: از یک طرف دیگر کودک با موجودی ارتباط برقرار می‌کند که توانایی کلامی ندارد. حیوان خانگی نمی‌تواند بازخورد کلامی دهد تا کودک بتواند به خزانه لغات خود اضافه کند و سطح کیفی جملاتش را ارتقا دهد، در نتیجه رشد شناختی کودک دچار عقب‌افتادگی می‌شود و سن عقلی وی متناسب با سن تقویمی کودک رشد نمی‌کند، بنابراین ممکن است مسائل بین فردی را کودکانه حل کند و در این راستا برچسب‌هایی نیز به وی زده شود.

دوراندیش خاطرنشان کرد: اگر این ارتباط خدشه‌دار ادامه پیدا کند و کودک با همان ویژگی‌های موجود ارتباط برقرار نماید، به خودش برچسب می‌زند و خود را سرزنش می‌کند. در این شرایط ممکن است طرح‌واره‌های سازگار ترک بخورند و به طرح‌واره‌های ناسازگار تبدیل شوند که در صورت تداوم به باور تبدیل شده و زمینه بروز نشانه‌های افسردگی را در طول زمان در کودک به وجود می‌آورد؛ یعنی علائم افسردگی را دارد اما در حدی نیست که به عنوان اختلال در نظر گرفته شود. در این شرایط کودک نمی‌تواند ارتباط مناسبی با هم‌سن و سال‌ها و افراد بزرگتر داشته باشد، در نتیجه دوباره به آغوش گرم یا پناه حیوان خانگی برمی‌گردد.

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه موضوع بعد رشد عاطفی و هیجانی است، عنوان کرد: کودک زمانی می‌‎تواند هیجانات خود را شناسایی و تنظیم کند که با والدینش ارتباط داشته باشد. وقتی حیوان خانگی فضای زیادی از زمان کودک را پر می‌کند و والد هم این فضا را مغتنم می‌شمرد تا به مسائل خود رسیدگی کند، گودالی در این وسط ایجاد می‌شود که می‌تواند آثار تخریبی زیادی داشته باشد. بچه‌ها با مشاهده والدین می‌توانند تشخیص دهند که والدین در موقعیت‌های هیجانی چگونه و به چه صورتی عمل می‌کنند.

وی افزود: از طرف دیگر والدین می‌توانند با ارائه آموزش‌هایی در رابطه با تنظیم هیجان‌ها به کودک نشان دهند که هیجان‌ها چه هستند، چگونه اتفاق می‌افتند و چگونه باید هیجانات منفی را ابراز کرد تا کمترین خطر را داشته باشند. وقتی ارتباط کلامی و غیر کلامی کودک کم می‌شود، والدین فرصت ارائه این اطلاعات را به کودک ندارند و کودک نیز این فرصت را پیدا نمی‌کند که والدین را در موقعیت‌های هیجانی ببیند و رفتارها را الگوبرداری کند، بنابراین در موقعیت‌های هیجانی خام رفتار می‌کند.

دوراندیش ادامه داد: این مسائل می‌تواند باعث شود روابط بین فردی را تحت تاثیر قرار دهد و دوباره برچسب زدن برای کودک اتفاق بیفتد. در نتیجه این مسائل، از مسیرهای مختلفی فضا برای کودک فراهم می‌شود که برچسب‌های منفی به خود بزند. اختلال در تنظیم هیجان ممکن است در ظاهر ساده باشد و ما به راحتی از کنار آن بگذریم اما می‌تواند در دوران بزرگسالی زمینه بروز اختلالات روانپزشکی و روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی، اختلال خوردن و اختلال بدشکلی بدن را فراهم کند.

کمرنگ شدن ارتباط کودکان با والدین

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان گفت: مساله بعدی که می‌تواند نگران‌کننده باشد این است که وقتی کودک تمام زمان خود را با حیوان خانگی می‌گذراند، ارتباط وی با والدینی که قبل از آمدن حیوان خانگی در درون کودک قرار گرفتند، ضعیف و کمرنگ می‌شود. والدین با تعمیم نیازهای عاطفی، هیجانی و امنیتی کودک می‌توانند خودشان را وارد دنیای درون‌روانی کودک کنند. والدین باید در دسترس کودک باشند و نیازهای هیجانی و امنیتی کودک را تامین کنند.

وی تصریح کرد: در بعد هیجانی وقتی کودک دچار اضطراب می‌شود، والد کنارش قرار می‌گیرد، کودک را در بغلش نگه می‌دارد، ناز می‌کند و در مورد موضوع صحبت می‌‎کند تا اضطراب وی را کاهش دهد، اینگونه نیاز هیجانی کودک تامین می‌شود. حیوان خانگی ممکن است فقط دور کودک بچرخد و با برخی رفتارهای حرکتی به کودک کمک کند اما توانایی کلامی ندارد و کودک محروم می‌شود. اگر کودک تمام زمان خود را با حیوان خانگی بگذارند نمی‌داند در موقعیت‌های هیجانی چگونه از پس موقعیت بربیاد و آن را تحمل کند.

والدین نباید حیوان خانگی را جایگزین خود برای کودک کنند

دوراندیش اضافه کرد: وقتی ارتباطات کلامی و غیر کلامی در سال‌های اولیه رشد دچار خدشه شود، این احتمال که دلبستگی ایمن به ناایمن، اضطرابی، اجتنابی و یا دوسوگرا تبدیل شود و احتمال ابتلا به اختلالات متعدد در سال‌های بعدی زیاد است. بنابراین در کنار نکات مثبتی که نگهداری حیوان خانگی به همراه دارد، این نکات منفی نیز هست. البته این نکات جهان‌شمول نیستند و در هر خانواده از نظر ژنتیکی و محیطی متفاوت است. خانواده‌ها فقط باید بدانند در کدام بخش قرار دارند، اگر در بخشی هستند که از این همبازی شدن حیوان خانگی با کودک نهایت استفاده را می‎‌کنند، بدانند بذر یک آفت را می‌کارند که در نهایت می‌تواند اتفاقات ناگواری را رقم بزند.

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان بیان کرد: اگر زندگی کودک را به چهار بخش تقسیم کنیم، یک‌چهارم آن را باید حیوان خانگی بگیرد، سه‌چهارم را باید والدین و سایر اعضای خانواده پر کنند. اگر تمام دنیای کودک را حیوان خانگی پر کند، در صورتی که به هر دلیلی دچار بیماری شود یا اتفاق ناگواری پیش بیاید یا در نهایت منجر به فوت شود، دنیای کودک خالی و پوچ می‌شود، نمی‌تواند با مسائل پیش رو ارتباط بگیرد و ارتباطی هم با والدین نداشته که از کمک آن‌‎ها استفاده کند، در نتیجه نشانه‌های افسردگی برای کودک زیاد شده می‌شود.

وی افزود: وقتی والدین سه بخش زندگی کودک را پر کرده و سیم‌های ارتباطی را با کودک حفظ کنند می‌تواند به راحتی از پس سوگ بربیاید. باید دوره افسردگی را داشته باشد و باید درک و پذیرفته شود اما می‌تواند به راحتی از پس سوگ بربیاد و به زندگی طبیعی خود برگردد.  

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha