دکتر مرتضی ابراهیمی در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه اظهار کرد: تقریبا از نیمه دوم قرن بیستم یکسری سازمان ها و نهادهایی نسبت به دوره های قبلی با هدف اثرگذاری و تامین امنیت کشورها در حوزه جغرافیایی ایجاد شدند که متاسفانه با شکل گیری جنگ سرد مصادف شد، عملا کارکرد سازمان ها و نهادهای بین‌المللی تحت تاثیر رقابت های شرق و غرب به رهبری شوروی سابق و ایالت متحده آمریکا قرار گرفت. از آنجا که پایگاه شکل گیری این سازمان ها و نهادها بیشتر بر پایه قدرت های سیاسی بود این نهادها و سازمان ها اهداف واقعی خود را نشان دادند و کارکرد این سازمان ها محدود به حفظ و ملاحظه منافع قدرت های برتر شد.

وی ادامه داد: در سال ۱۹۹۰با فروپاشی یکی از قدرت های برتر، مرزهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی به معنای کلی کلمه تفکر یکه تازی نظام لیبرال دموکراسی توسط نئو محافظه کاران افراطی امریکا بیشتر خود را نشان داد و این ذهنیت در دنیا مطرح شد که جایی که قدرت برتر و فائق به نام ایالات متحده امریکا مطرح است دیگر سازمان‌های بین المللی جایگاه نخواهند داشت که بتوانند مسائل بین المللی از قبل اختلافات مرزی و ملاحظات اقتصادی و مسائل فرهنگی کارکرد خود را نشان دهد.

رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی افزود: در واقع نسخه شفابخش که به دنیا عرضه شد نسخه تفکرات آمریکایی بود بدین معنا که رویکرد پوزیتیویسم که برای قواعد فیزیک، ریاضی و علوم تجربی لحاظ می‌شد این گونه قواعد نیز در حوزه فرهنگ سیاست ساری و جاری شد. در اوج این دوران شاهد تکامل پدیده ای به نام انقلاب اسلامی در دنیا بودیم، انقلاب اسلامی برخلاف اهداف دو قدرت شرق و غرب شکل یافته بود. طبیعتا با فروپاشی یکی از قدرت ها تنها چالش پیش روی ایالات متحده امریکا انقلاب اسلامی بود. از آنجا که پایه و اساس انقلاب اسلامی فرهنگ و عقاید بود، ایالات متحده به دنبال هدف قرار دادن عقاید و فرهنگ جامعه برامد تا تسلط داشته باشد که تحت تاثیر این گفتمان شاهد شکل گیری جنگ نرم و ناتوی فرهنگی و این گونه مسائل هستیم.

ابراهیمی ادامه داد: در این فضا بایستی ببینیم کارکرد سازمان های بین المللی چیست؟ اگر کارکردهای سازمان های بین المللی صیانت، حفاظت، مراقبت و مدیریت جامعه بشری است این هویت بشری شامل هویت های فرهنگی، هویت های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است. وقتی هویت های سیاسی تحت تاثیر شدید افکاری با نام آزادی خواهی فردی با نام لیبرال دموکراسی است پدیده فرهنگ تحت تاثیر اتاق فکر غرب شکل می یابد.

دانشیار علوم سیاسی دانشگاه محقق اردبیلی در پاسخ به سوال آیا می توان این اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی اسرائیل را از ارکان ها و نهادهای بین المللی پیگیری کرد؟ پاسخ داد: وظیفه سازمان های بین المللی صیانت از هویت انسانی فارغ از هرگونه نژاد و قبیله و مذهب و جفرافیا است، برخلاف ادعای تفکرات لیبرالیسمی که تکثرگرایی و پورورالیسم است حال خواهان ایجاد یک فرهنگ واحد در دنیا هستند! فرهنگی برآمده از ریشه لیبرال دموکراسی در بستر ایالات متحده امریکا در نتیجه نهادهای بین المللی که حافظ حیثیت مردمی هستند عملا تحت سلطه قدرت های برتر اعم از فرانسه، انگلستان و امریکا و امثال انها قرار می گیرد. سازمان های بین المللی شسته و رفته و به صورت ویترینی وجود دارد ولی مدیریت و برنامه ریزی و سیاست این سازمان ها در راستای منافع آنهایی هست که به دنیا اعمال اقتدار می کنند مثل آمریکا و فرانسه و آلمان.

وی ادامه داد: لذا بانک جهانی اگر بخواهد به یک کشوری وام دهد به کشوری وام می دهد که آمریکا موافق باشد، اگر در حوزه حقوق بشر قرار باشد کشوری محکوم شود رابطه آن کشور با آمریکا بررسی می شود در صورت رابطه مثبت با امریکا، نقض حقوق بشر در آن کشور اغماض می شود ولی اگر برخلاف سیاست امریکا باشد، حقوق بشر به عنوان یک ابزار مورد استفاده قرارخواهد گرفت و بدترین و پرهزینه ترین فشارهای فرهنگی بر آن کشور سوار می شود. در نتیجه آن کشور را در افکار عمومی سراسر دنیا به چالش می کشند.

ابراهیمی بیان کرد: حوادث مختلفی در دنیا شکل می گیرد مثل جنگ اوکراین، پدیده اشغال و بمباران یمن ، پدیده هایی به عنوان داعش در عراق و سوریه ایجاد می شود. بحران افغانستان توسط امریکا به بهانه اقدام علیه امنیت ملی امریکا یا اشغال عراق به بهانه سلاح های کشتار دست جمعی در زمان صدام . با بررسی این موارد متوجه می‌شویم سازمان ملل متحد هیچگونه کارکردی ندارد.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: در آمریکا طراحان حمله به عراق در جواب اعتراضات مردمی به صراحت اعلام کردند نمی‌توانیم قاعده موش و گربه را اجرا کنیم! بنابراین با استناد به تجربیات گذشته، ما توقع اقدام موثر سازمان های بین المللی در جهت حفظ حریم ها و مرزها، حفظ شان انسانی و حفظ صلح و ارامش را نداریم چرا که این سازمان ها و نهادها بر اساس منافع قدرت ها ایحاد شده است تا آنجایی که منافع این قدرت ها اقتضا کند سازمان های بین المللی عمل خواهد کرد. در حال حاضر در فلسطین ۳۳ هزار خونریزی و کشتار صورت گرفته ولی سازمان ملل جرات صدور قطعنامه را ندارد. در دنیای کنونی اگر تصمیمات بر اساس تکیه بر این سازمان ها اتخاذ شود بسیار ساده لوحانه و خوش باورانه است.

رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی در پاسخ به سوال دلیل عدم اقدام فوری و پاسخ سریع ایران نسبت به این جنایت اسرائیل چیست؟ با توجه به افکار عمومی که واکنش سریع را خواستار است، گفت: در اقدام متقابل بایستی طرف مقابل را تعریف کنیم ؟ طرف مقابل شما کیست؟ طرف مقابل ما ظاهرا اسرائیل است. ما اساسا اسرائیل را یک قاعده رسمی نمی شناسیم که بخواهیم مقابله به مثل کنیم. مقابله به مثل به معنای وجاهت دادن به اسرائیل است به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل است در حالی که بر مبنای دیدگاه جمهوری اسلامی ایران و نیز قواعد بین المللی اسرائیل یک دولت محسوب نمی‌شود ولی دلیل پذیرش در برخی از کشورها به عنوان دولت این است که قدرت های برتر این رژیم را ابزار اجرای سیاست های خصمانه خود قرار داده اند. نکته دوم اقدام اسرائیل یک اقدام نظامی است نه سیاسی . اقدام نظامی نیازمند بررسی های نظامی است که زمانبر می باشد.

ابراهیمی افزود: نکته بعدی اینکه در ظاهر اقدام نظامی توسط اسرائیل صورت گرفته ولی قطعا اینگونه اقدامات با هماهنگی امریکا و فرانسه و انگلیس انجام شده است. خواسته اصلی این کشورها هم همین است که به ایران هزینه ای نا خواسته تحمیل کنند، ایران را وارد ورطه ای کنند که هزینه داشته باشد. هرچند این هزینه برای طرف مقابل هم خواهد بود. اسرائیل اگر این کار را کرده است مدت های زیادی برنامه ریزی داشته و نخبگان کارشناسان و مستشاران ما را کنترل و رصد کرده است. اقدام متقابل بسیار معقول و منطقی است ولی اگر این اقدام سنجیده نباشد بی ثمر و بی فایده خواهد بود.

وی ادامه داد: بایستی هیجانی و احساسی به موضوع نگاه نکنیم طالبان به سفارت ایران حمله کرد اگر هیجانی تصمیم می‌گرفتیم بایستی افغانستان را اشغال می‌کردیم یا در انگلستان توسط عوامل منافقین به سفارتخانه ما حمله شد در آلمان و فرانسه هم موارد مشابهی صورت گرفته است. پشت اینگونه اقدامات عوامل دیگری است. ما بایستی به راحتی و سادگی این هزینه را برخود تحمیل نکنیم ولی در عین حال حتما در موقعیت مقتضی جواب امنیتی در شکل دیگر باشد، مهم مجازات و تنبیه و کنترل اسرائیل است که دیگر جرات ادامه اینگونه جنایات را نداشته باشد.

ابراهیمی در پایان سخنان خود بیان کرد: مهم ترین استراتژی و راهبرد ما باید این باشد که از این موضوع استفاده سیاسی کنیم و بیش از پیش اسرائیل و حامیان آن را به چالش بکشیم. مدعیان حقوق بین الملل و بشر، خود بزرگ ترین ناقضان آن هستند. سوال اینجاست که اگر به کنسولگری امریکا و فرانسه حمله می شد باز هم محکوم نمی‌کردند؟ تئوری پیشگویی کام بخش به معنای این است که گاها دشمن استراتژی را به گونه ای طراحی می کند که واکنش شما دقیقا واکنش مدنظر دشمن است. پس ما بایستی بر مدیریت و کنترل موضوع حمله به کنسولگری تمرکز کنیم و تحت هیچ شرایطی از منافع و حقوق مادی خود کوتاه نیاییم ولی اقدام متقابل و واکنش به جنایات ژریم صهیونیستی را خودمان تعریف کنیم نه به واسطه هیجان سطح دنیا و داخل کشور. دلیل این هیجان برای مقابله به مثل دلالت بر تعصب و غیرت ملی دارد که بسیار ارزشمند می باشد. این افکار عمومی و حمایت از درون کشور برایمان مهم است و به پشتوانه این حمایت مردمی مسئولین بایستی به چگونگی پاسخ متقابل برنامه ریزی کنند.

انتهای پیام