• سه‌شنبه / ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ / ۱۳:۴۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403012815847
  • منبع : خبرگزاری‌ها

شهیدی که عراقی‌ها فکر می‌کردند آدم‌خوار است!

شهیدی که عراقی‌ها فکر می‌کردند آدم‌خوار است!

سرباز عراقی که خیلی ترسیده بود، داد می‌زد: «من رو نخور!» من کمی عربی بلد بودم. جلو رفتم و با تعجب گفتم: «نخور؟ یعنی چی؟» سرباز گفت: «فرمانده ما عکس این آقا رو به ما نشون داده و گفته اون آدم‌خواره.

به گزارش ایسنا، به نقل از فارس، یکی از دوستان شهید شاهرخ ضرغام از فرماندهان دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: «شاهرخ در نفوذ به مناطق دشمن معمولاً بدون سلاح می‌رفت و با سلاح بر می‌گشت.

هیبت عجیبی داشت. قدش بلند و قیافه‌اش خشن بود. حتی عراقی‌ها از او می‌ترسیدند.
شب‌ها به همراه چند نفر از نیروهایش میان نخلستان‌ها می‌رفت و مخفی می‌شد. تردد نیروهای دشمن را زیر نظر داشت.در پایان شب و قبل از بازگشت کار عجیبی می‌کرد.

می‌گفت: «اسیر گرفتن خوب است؛ اما باید دشمن را ترساند.»با نیروهایش صورت‌های خود را سیاه می‌کردند. آخر شب به سراغ فرماندهان دشمن می‌رفتند. آن‌ها را گرفته و بعد قسمتی از لاله گوش آن‌ها را می‌بریدند و رهایشان می‌کردند. بعد هم بر می‌گشتند.این کار آن‌ها دشمن را به وحشت انداخته بود.

سربازان عراقی هر روز فرماندهانی را بین خود می‌دیدند که لاله گوش آن‌ها بریده شده بود. بیشتر افسران عراقی از حضور در منطقه بهمنشیر و آبادان وحشت داشتند.

شبی با شاهرخ رفتیم برای شناسایی عراقی‌ها. از یکی از روستاها عقب نشینی کرده بودند. صبح زود وارد روستا شدیم.

کسی آن جا نبود. وسط روستا یک دستشویی بود. شاهرخ رفت دستشویی.من کنار دیوار نشسته بودم. یکدفعه دیدم یک سرباز عراقی خیلی بی‌خیال به سمت ما می‌آید.
سریع پشت دیوار مخفی شدم. نمی‌توانستم شاهرخ را صدا کنم. سرباز عراقی مقابل دستشویی رسید. با تعجب به دستشویی نگاه می‌کرد.

یکدفعه شاهرخ لگدی به در زد. بعد هم فریاد زد و گفت: «وایسا!»سرباز عراقی از ترس اسلحه‌اش را روی زمین انداخت و فرار کرد. ما هم به دنبال او دویدیم. شاهرخ کمی جلوتر او را گرفت. سرباز عراقی که خیلی ترسیده بود، داد می‌زد: «من رو نخور!» من کمی عربی بلد بودم. جلو رفتم و با تعجب گفتم: «نخور؟ یعنی چی؟»
سرباز گفت: «فرمانده ما عکس این آقا رو به ما نشون داده و گفته اون آدم‌خواره.
فرمانده‌های ما خیلی ازش می‌ترسند.»شاهرخ خیلی خندید. بعد از آن اسم گروه چریکی خودش را که شامل ۴۰ نفر مثل خودش بودند، گذاشت «آدم‌خوارها».»

منبع: کتاب «شناسایی؛ زندگینامه و خاطراتی از ۴۰ سردار شهید اطلاعات ـ عملیات»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha