• یکشنبه / ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۹:۰۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403020906198
  • منبع : مطبوعات

سرکوب تا پای سقوط

سرکوب تا پای سقوط

وجود سیاست‌ها و منافع مشترک راهبردی میان آمریکا و اسرائیل زمینه همکاری‌ها و اتحاد استراتژیک میان این دو را در منطقه فراهم کرده است و آمریکا در تلاش است تا توازنی را در غرب‌آسیا ایجاد کرده و مانع شکل‌گیری ائتلافی به ضرر رژیم‌صهیونیستی شود؛ استراتژی‌ای که نه فقط محقق نشد ،بلکه اعتبار آمریکا را نیز به چالش کشید.

به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم در گزارشی با این عنوان علل حمایت همه‌جانبه آمریکا از اسرائیل و حمله به دانشجویان را بررسی کرده‌ است که در ادامه می‌خوانید: بررسی نقش آمریکا در جنگ غزه و نسل‌کشی فلسطینی‌ها، نیازمند یک پژوهش مستقل و چندوجهی است تا ضمن آن سهم آمریکا به‌عنوان شریک جرم جنایات صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی از نظر شیوه ورود آمریکا به مدیریت میدان جنگ تا تأثیر این تحولات در عرصه سیاست داخلی آمریکا و مناسبات خارجی‌اش مورد مداقه قرار گیرد.

تشدید شکاف‌ها در آمریکا ازجمله پیامدهای این همراهی است که به‌طرز بی‌سابقه‌ای در حال شدت گرفتن است و بدون تردید آمریکا را به بحران مقبولیت و مشروعیت نیز دچار خواهد کرد کمااین‌که افول آمریکا و نابودی اسرائیل توامان در حال رخ دادن است، دیگر خبری از نماد اعمال سلطه آمریکا در اجماع‌سازی جهانی نیست و جهانیان در حال حاضر به‌واسطه شدت جنایات اسرائیل در غزه، واکنشی غیر از آنچه آمریکا و صهیونیست‌ها منتظرش بودند نشان دادند به‌طوری‌که نه فقط از اجماع جهانی علیه حماس خبری نیست بلکه این خطر متوجه آمریکاست تا جایی که فرای این‌که برخی مقامات هیأت حاکمه آمریکا درخصوص کیفیت حمایت از اسرائیل دچار اختلاف شده‌اند بلکه این عدم همراهی به خیابان‌ها و مراکز آموزشی آمریکا نیز رسیده و اوضاع را برخلاف پیش‌بینی‌ها دگرگون کرده است.
 
حقیقتی درباره صهیونیسم جهانی

از طرف دیگر نیز جو جهانی علیه جنایات صهیونیست‌ها به اوج خود رسیده است و افکارعمومی با شیوه‌های مختلف می‌خواهند انزجار و نفرت خود را نسبت به سیاست‌های رژیم غاصب اسرائیل اعلام کنند؛ رویدادی که از ابراز نگرانی سیاستمداران و دیپلمات‌ها گذر کرده و پس از گذشت۷۰سال ازجنایت صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی به اصطلاح به کف جامعه رسیده است و در حال حاضر چهره‌های شناخته شده جهان،ملت‌های مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان و دانشجویان به دادخواهی ملتی آمده‌اند که با وجود جنایات متعدد رژیم کودک‌کش اسرائیل همچنان در میدان نبرد حضور داشته و خواستار آزادی قدس شریف و بازگشت به سرزمین مادری‌شان هستند اما در این میان یک حقیقت وجود دارد و آن، این است که صهیونیسم جهانی مشغول نسل‌کشی مردم فلسطین است کما این‌که تاکنون بالغ بر ۳۵ هزار نفر به شهادت رسیده‌اند که به اذعان نهادهای حقوقی، بیش از ۶۷ درصد آنها را غیرنظامیان تشکیل می‌دهد. حضور ددمنشانه رژیم جعلی اسرائیل نماد استعمار مستقیم آمریکا در غرب آسیاست تا این سگ هار بتواند منافع غربی‌ها را تامین و زمینه فروش تسلیحات آنها را فراهم کند. کمک ۲۶ میلیارد دلاری کنگره و سنای آمریکا به غاصبان قدس، بار دیگر جرقه‌ای بر آتش اعتراض‌ها زد و خشم مردم را از اقدام دولت آمریکا در پشتیبانی عملی و علنی شعله‌ور کرد و معترضان از هزینه‌کرد مالیات شهروندان آمریکایی در راستای حمایت مالی، تسلیحاتی، سیاسی و رسانه‌ای خشمگین هستند. تصاویر مخابره شده از سرکوب دانشجویان معترض به این تصمیم کنگره بیش از تناقض رفتاری و گفتاری کاخ سفید با معترضان و وارونه جلوه کردن حقوق بشر آمریکایی این سؤال را به ذهن متبادر می‌کند که علل حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از اشغالگران صهیونیست چیست، این حمایت تا کجا ادامه دارد و آیا ممکن است فراتر از بازداشت و دستگیری شهروندانی باشد که روزگاری نمادی پرطمطراق برای معرفی ارزش‌های آمریکایی بودند و حالا به دلیل اعتراض به نسل‌کشی اسرائیل مستحق مجازات هستند. 
 
کمک ۲۵۰ میلیارد دلاری آمریکا

بنا برگزارش‌های بین‌المللی،‌ آمریکا مبلغی بالغ بر۲۵۰ میلیارد دلار را به شکل کمک و سرمایه در بحث پدافندی و سامانه‌های دفاع موشکی به صهیونیست‌ها داده است؛ علاوه بر این سالانه ۳.۸میلیارد دلار نیز به اسرائیل غاصب کمک می‌کند که این رقم بیشتر از بودجه آمریکا برای مبارزه با بحران اقلیمی است. برتی سندرز، سناتور آمریکایی در اعتراض به این سیاست در نطقی در مجلس آمریکا اعلام کرد: «دوستان من هر روز و هر سال و هر دهه، فعالیت غیرخشونت‌آمیز فلسطینی‌ها با چالش اشغال خشونت‌آمیز روبه‌روست؛ خشونتی که میلیاردها دلار از پول مالیات‌دهندگان آمریکایی، بخشی ازهزینه آن را تأمین می‌کند.» البته در حال حاضر کمپین‌هایی در مخالفت با فروش تسلیحات و اختصاص پول مالیات‌دهندگان به صهیونیست‌ها در میان سیاستمداران و مردم آمریکا به راه افتاده است که بدون تردید چالش‌های ناشی از آن دامنگیر بایدن خواهد شد. 

ریشه جانبداری آمریکا از اسرائیل

با وجود فرازونشیب‌های موجود در روابط اسرائیل وآمریکا در هفت دهه اخیر آمریکا از زمان شناسایی اسرائیل تا به حال به عنوان مهم‌ترین متحد و پشتیبان صهیونیست‌ها، در سطوح مختلف در کنار این رژیم کودک‌کش بوده و تا آنجا پیش رفته که منافع متقابل این دو در شکل روابط ویژه نمایان شده است و رؤسای‌جمهور آمریکا اعم از دموکرات یا جمهوریخواه، تعهدات همه‌جانبه‌ای را در قبال امنیت رژیم اشغالگر صهیونیستی پذیرفته‌اند و شکل‌گیری چنین رابطه‌ای باعث شده تا پیوند راهبردی آنها مختل و دچار تغییرات محسوس نشود.

ژیم صهیونیستی برای آمریکا سرمایه‌ای استراتژیک محسوب می‌شود و نقش گروه‌های متنفذ و قدرتمند یهودی - آمریکایی، تامین منافع متقابل طرفین، وجود ارزش‌ها و نگرش‌های مشترک، تأثیر ساختارها، نهادها و سازکارهای همسان بر رویکردهای سیاست داخلی و خارجی دو رژیم ازجمله عواملی هستند که در تقویت این روابط و ایجاد تفاهم بین آنها نقشی اساسی ایفا و زمینه حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از صهیونیست‌ها را فراهم می‌کند.

 البته این روابط دوسویه متوازن نیست و عملا قدرت نظامی و اقتصادی صهیونیست‌ها وابسته به آمریکاست و آمریکا هیچ حد و مرزی را در کمک‌های عظیم مالی و نظامی خود به اسرائیل قائل نیست و هیچ شروطی را هم برای آن تعیین نمی‌کند به طوری که اگر این مساعدت‌ها به سایر کشورها به صورت اقساط سه ماهه صورت می‌گیرد و از آنها خواسته می‌شود تا وجوه دریافت شده خود را در آمریکا هزینه کنند، اسرائیل از همه این قیودات رهاست در حالی که تاکنون هیچ معاهده نظامی که آمریکا را ملزم به حمایت از صهیونیست‌ها کند، وجود ندارد و طبق شواهد موجود رژیم صهیونیستی جایگاهی به مراتب بالاتر از یک متحد دارد و هیچ کشوری در نظام بین‌الملل چنین رابطه‌ای را تجربه نکرده است. روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا به گونه‌ای است که آمریکایی‌ها انواع قطعنامه‌های ضد اسرائیلی شورای امنیت را وتو کرده و عاملی برای تداوم جنایات وحشیانه صهیونیست‌ها علیه مردم بی‌دفاع غزه شده‌اند.
 
شکست دکترین امنیتی صهیونیست‌ها

البته در این میان نباید از این موضوع غافل شد که رژیم جعلی اسرائیل نیز به نوعی شریک استراتژیک آمریکایی‌ها به شمار می‌آید و پادگان نظامی آمریکا در غرب آسیاست. پس تعجبی ندارد که لابی صهیونیستی در جهت‌دهی سیاست خارجی کاخ‌سفید ایفای نقش کند.

رژیم‌صهیونیستی به‌طور ذاتی جایگاه استراتژیک والایی برای آمریکا دارد و این کشور برای تضمین و تأمین منافع استراتژیک خود در غرب‌آسیا، نیازمند کمک اسرائیل است و به همین دلیل خود را متعهد به برتری کیفی رژیم اشغالگر در منطقه می‌داند تا مجری دکترین امنیتی اسرائیل که بر پایه سه رویکرد تقویت بازدارنگی متقابل، راهبردهای دفاعی و اتحاد منطقه‌ای استوار است، باشد. سیاستی که پس از طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق با شکست غیرقابل‌ترمیمی مواجه شد و رشته‌های آمریکا و سایر شرکای غربی را پنبه کرد. وجود سیاست‌ها و منافع مشترک راهبردی میان آمریکا و اسرائیل زمینه همکاری‌ها و اتحاد استراتژیک میان این دو را در منطقه فراهم کرده است و آمریکا در تلاش است تا توازنی را در غرب‌آسیا ایجاد کرده و مانع شکل‌گیری ائتلافی به ضرر رژیم‌صهیونیستی شود؛ استراتژی‌ای که نه فقط محقق نشد ،بلکه اعتبار آمریکا را نیز به چالش کشید و آنها متوجه این مسأله شدند که دستیابی ایران به توانایی نظامی تولید موشک‌های بالستیک، تجهیزات پرتاب‌کننده کلاهک‌های متعدد و پهپادهای پیشرفته همه نقشه‌های آنها در مسلح‌کردن صهیونیست‌ها را خنثی کرده است، به‌ویژه که احتمال انتقال این تسلیحات به محور مقاومت وجود دارد و این امر به‌تنهایی باعث برهم‌خوردن توازن قوای نظامی رژیم غاصب صهیونیست می‌شود. روابط متقابل آمریکا و صهیونیست‌ها مادامی می‌تواند برای‌شان مفید و سازنده باشد که آمریکا همچنان به‌عنوان قدرت برتر در نظام بین‌الملل یکه‌تازی کند درصورتی‌که شواهد موجود نیز نشان از افول آمریکا و شکل‌گیری یک نظم جدید بین‌المللی دارد. لذا در این صورت بقای رژیم جعلی اسرائیل که امنیت خود را به آمریکا گره زده است نیز با بحران جدی مواجه می‌شود. اتفاقی که ما شاهد آن هستیم و اضمحلال این رژیم کودک‌کش از پهنه گیتی را می‌بینیم. 

پیامدهای حمایت از صهیونیست‌ها

مروری بر اتفاقات چند ماه اخیر بیانگر آن است که اسرائیل برای آمریکا بسیار پرهزینه شده است؛ اعطای بودجه‌های هنگفت برای تداوم جنگ، هزینه سیاسی و حقوقی برای دفاع از صهیونیست‌ها در مجامع بین‌المللی و مهم‌تر از همه حمایت از اقدامات تروریستی صهیونیست‌ها، آمریکا را نزد افکارعمومی جهان بی‌اعتبار کرده است. به‌ویژه که در چنین شرایطی نه منافع آمریکا و نه توان اسرائیل آماده تداوم جنگ یا حتی وقوع یک جنگ جدید نیست. روابط متقابل آنها دچار تعارض شده است،زیرا نتانیاهو حیات‌سیاسی خود را در ادامه جنگ غزه می‌بیند و بایدن انتخاب مجدد خود را در پایان‌دادن به جنگ غزه.دولت بایدن برای تداوم حضور خود در کاخ‌سفید ناگزیر به بازسازی وجهه و اعتبار آمریکاست، درصورتی‌که افزایش دامنه اعتراضات خطرات زیادی را برای عمر سیاسی وی پدیدار خواهد کرد؛ زیراکه علاوه بر سرکوب دانشجویان معترض باسناتورهایی مواجه است که خواستار تجدید سیاست‌ها در نحوه تعامل با صهیونیست‌هاهستند به‌ویژه که این حمایت بی قید و شرط آمریکا از رژیم اشغالگر قدس همراهی آشکار با تروریسم است؛ پدیده‌ای که کاخ‌سفید داعیه مقابله با آن را دارد و لشکرکشی‌های زیادی را برای تحقق آن انجام داده است که هرکدام از آنها نیز تبدیل به پرونده سیاهی برای حاکمان آمریکا شدند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha