• یکشنبه / ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۱۰:۰۴
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403023021723
  • منبع : مطبوعات

پدر، مادر، ما متهمیم …

پدر، مادر، ما متهمیم …

وقتی در مترو انسان‌هایی را می‌بینی که در کنار ده‌ها انسان دیگر کل مسیر کارِ شخصی‌شان را با تماس تلفنی پیگیری می‌کنند یا ویدئوی مورد علاقه‌شأن را با صدای بلند می‌بینند. وقتی در اتوبوس انسان‌هایی را می‌بینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانه‌اند و با عدم رعایت خود ده‌ها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری می‌کنند، وقتی در کوچه تنگ، با ماشین کنار می‌کشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت می‌کنی، وقتی....

به گزارش ایسنا، سیاوش خداشناس در یادداشتی در آرمان امروز با این عنوان نوشت: رانندگی در ترافیک و نحوه حرکات برای ثانیه‌ایی زودتر رسیدن را می‌بینی، وقتی در مترو انسان‌هایی را می‌بینی که در کنار ده‌ها انسان دیگر کل مسیر کارِ شخصی‌شان را با تماس تلفنی پیگیری می‌کنند یا ویدئوی مورد علاقه‌شأن را با صدای بلند می‌بینند. وقتی در اتوبوس انسان‌هایی را می‌بینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانه‌اند و با عدم رعایت خود ده‌ها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری می‌کنند، وقتی در کوچه تنگ، با ماشین کنار می‌کشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت می‌کنی، وقتی در جشن چهارشنبه‌سوری، به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می‌کنی، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده می‌بینی، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقش‌ها را در مرز فاجعه رصد می‌کنی، وقتی آمارهای فرهنگی، اجتماعی را به گِل نشسته می‌بینی، وقتی …
چندی‌ است به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شده‌ام و گویی هرچه بیشتر دقیق می‌شوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا می‌شود.

آنچه می‌بینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده. هرچند دیدن این زوال در جامعه‌ای که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب‌های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی‌اندازد، جامعه‌ای که پرفروش‌ترین فیلم‌هایش فیلم‌های کمدی دم دستی هستند و فیلم‌های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی‌یابند، جامعه‌ای که کافه‌هایش از پاتوق بحث‌های روشنفکری به پاتوق بازی‌های مافیایی تغییر جهت داده،  جامعه‌ای که رسانه‌اش خوراک فرهنگی تزریق نمی‌کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی‌اش را از دست داده پیش‌بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می‌دانم در هر جامعه‌ای (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم‌های کمدی و تفریحات سرگرم‌کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلم‌ها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می‌یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha