حامد معمار طهرانی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: سالهاست در مقام مدرس با بازیگران نسل جدید کار میکنم و تمام روز با آنها در تماس هستم و به مرور دریافتم که هر کدام از آنها، یک مونولوگ درونی دارند که جامعه اجازه بیانش را نداده است. همین موضوع باعث شکل گرفتن ایده اجرای این تئاتر شد. درواقع این نمایش، مانند یک عملیات جراحی برای بیرون کشیدن خشمی است که سالهاست به اسم آرامش در روح نسل جوان و نوجوان کاشته شده است.
وی درباره دلیل پرداختن به ناگفتهها و بحرانهای نسل جدید خاطرنشان کرد: دغدغه من از اینجا شروع شد که سالها در کلاسها و تمرینها، میدیدم نسل جدید چطور خودش را سانسور میکند. نه برای اینکه بلد نیست حرف بزند؛ برای اینکه هیچکس ظرفیت شنیدنش را ندارد. تجربه شخصی من این بود که هر وقت تمرین تمام میشد، تازه حرفهای واقعی شروع میشد و اگر این سکوتها گفته نمیشد، من نیز مانند دیگران آنها را نادیده گرفته بودم.
این کارگردان تئاتر، درباره پیام این نمایش برای مخاطب، گفت: نمیخواهم مخاطب تنها از کیفیت اجرا لذت ببرد، چراکه این اثر باید همچون آینهای در برابر او قرار گیرد تا از خود بپرسد چرا تا این اندازه سکوت کرده است. اگر حتی یک نفر تصمیم بگیرد سکوتی را که به او آسیب میزند بشکند، برای من ارزشمند است. هدف این نمایش تغییر جهان نیست، بلکه هدف این است که هر فرد جهان شخصی خود را بررسی کند و از خود بپرسد این سکوت از درون او برخاسته یا به او تحمیل شده است.
معمار طهرانی درباره روند نگارش متن بیان کرد: فرآیند نوشتن نمایش مسیر سادهای نداشت و چهار بار به طور کامل بازنویسی شد. بخش مهمی از کار نیز گفتوگو با دو نفر از متخصصان روانشناسی برای اطمینان از دقت بالینی مونولوگها بود. متن پیش از آغاز تمرینها به مرحله بلوغ رسیده بود و بازنویسیهای متعدد و گفتوگوهای تخصصی با روانشناسان باعث شد تمرینها بر اساس متنی انجام شود که پیشتر به نقطه ثبات و پختگی رسیده بود.
وی بزرگترین چالش تولید نمایش را «دراماتیزهکردن سکوت» عنوان کرد و افزود: سکوت در این نمایش سکوتی منفعل نیست؛ بله سکوتی انباشته و انفجاری است. تبدیل طوفان زیرپوستی شخصیتها به زبان بدن، بخش دشوار کار بود. در این اثر، رخدادها در فاصلهها، نگاهها و نرسیدنها شکل میگیرد، نه در صدا. همچنین در بعضی جلسات تمرین، اعضای گروه دچار فروپاشی عاطفی میشدند. مواردی پیش میآمد که چند نفر گریه میکردند یا برای ساعتها قادر به صحبت نبودند. به همین دلیل حضور روانشناس ضروری شد؛ نه برای بهبود کیفیت نمایش، بلکه برای حفظ انسجام گروه.
این کارگردان تئاتر با اشاره به وضعیت تئاتر مشهد تصریح کرد: این شهر با وجود برخورداری از استعدادهای فراوان هنوز با ظرفیت واقعی خود فاصله دارد. حمایتهای ساختاری کافی نیست و گاهی به نظر میرسد تئاتر مشهد با محدودیتهای متعدد میجنگد؛ زنده است اما برای جریانسازی ملی پشتیبانی لازم را ندارد.
معمار طهرانی، بزرگترین نیاز امروز تئاتر مشهد را «جرأت» دانست و افزود: جرأت در تولید آثار ریسکپذیر، حمایت واقعی و امکان بیان بیپرده. تا زمانی که این شهامت از سوی هنرمندان، نهادهای حمایتی و مخاطبان بهطور همزمان شکل نگیرد، تئاتر مشهد تلاش خواهد کرد اما به نقطه اوج نخواهد رسید.

حسین شجاعی، تهیه کننده نمایش «آناتومی سکوت» درباره نحوه پیوستن به این پروژه اظهار کرد: هنگامی که متن نمایشنامه را خواندم، دریافتم که واقعاً یک نگاه جدید از نسلی است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حقیقت را در دنیای خودش تعریف میکند. به همین دلیل تصمیم گرفتم مسئولیت تهیهکنندگی این نمایش را بر عهده گیرم. این نمایش برای شورای نظارت و ادارهکل وزارت فرهنگ و ارشاد نیز جذاب بود و مورد توجه آنها قرار گرفت.
وی ادامه داد: در مشهد رقابت زیاد است و تعداد زیادی نمایش با ژانرهای مختلف در حال اجرا هستند. متأسفانه یا خوشبختانه نمایشهایی که از تهران با چهرههای سینمایی و تلویزیونی میآیند، در سالنهای بزرگ اجرا میشوند و با وجود قیمت بلیتهای بالا فروش زیادی دارند و این موضوع، کار را برای تهیهکننده مشهدی سخت میکند.
این تهیهکننده درباره وظایف اصلی یک تهیهکننده بیان کرد: در مشهد معنای تهیهکننده متفاوت شده است. تهیهکننده فقط کسی نیست که پول داشته باشد و سرمایهگذاری کند، بلکه باید از همه جزئیات تئاتر خبردار باشد؛ کارگردانی، بازیگری، اقتصاد، طراحی صحنه، طراحی گریم، موسیقی و نور را بشناسد و با همه این بخشها ارتباط داشته باشد تا بتواند یک نمایش درخور مخاطب مشهد تولید کند.
انتهای پیام


نظرات