به گزارش ایسنا، سرتیپ «مسعود اخوان سلماسی» معاون «گردان ۱۶۳ » « تیپ ۱ » «لشکر ۷۷ » در عملیات «ثامن الائمه (ع)» در خاطرهای روایت کرده است: عملیات ثامنالائمه (ع) یکسال پس از آغاز تجاوز دشمن به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران انجام و با پیروزی کامل به پایان رسید و طومار وجود متجاوز از شرق کارون برچیده شد.
در آن زمان من معاون گردان ۱۶۳ پیاده از «تیپ ۱ » بجنورد بودم که با ابلاغ از سوی نیروی زمینی از منطقه عملیاتی غرب به جنوب عزیمت و زیر امر یگان مادر قرار گرفته و آماده اجرای طرح عملیات ثامن الائمه (ع) شدیم. ارتش عراق شاید از ماهها قبل یعنی از بدو ورود لشکر ۷۷ به منطقه از حمله شد. نیروهای ما اطلاع داشت و هر روز در رادیوی خود که به زبان فارسی پخش می کرد. ضمن هشدار دادن به لشکر ۷۷ پیاده و حتی فرماندهان آن که در بعضی مواقع آنان را به اسم صدا میزد به صورت طنز دعوت به حمله میکرد.
بیشتر بخوانید:
شوخی در میدان مین
۱۵ نفری که جادهصافکن عملیات شدند
مرد ناشناس در جشن قهرمانی استقلال که بود؟
روایت فرماندهان ایرانی و عراقی از عملیات ثامن الائمه(ع)
علاوه بر رزمندگان لشکر ۷۷ و جوانان پرشور بسیجی که در بین ایثارگران لشکر ۷۷ ادغام شده بودند. اهالی منطقه نیز بیتابانه در انتظار آغاز یورش رزمندگان بر دشمن بعثی بودند تا قسمتی از جنایاتی که در ماههای نخست تجاوز توسط نیروهای متجاوز بر مردم بی گناه خوزستان روا شده بود، جبران شود. از طرفی فرماندهی و ستاد لشگر چه در طرح ریزی و چه در اجرا، ضمن محفوظ داشتن تمام نکات تاکتیکی و تکنیکی عملیات، از شتابزدگی در هر شرایطی پرهیز میکردند.
لذا بعضاً در محافل سربازان صحبت از این بود که به دلیل وجود میادین مین زیاد در اجرای عملیات تأخیر حاصل شده است و بر این تصور گروهی از آنان مبادرت به تهیه لیستی کردند که در آن تعداد زیادی داوطلب از پرسنل آماده عبور از میادین مین برای پاکسازی بودند! جالب اینکه یکی از سربازان که از نظر جسمی سنگین بود ضمن یادداشت نام خود در لیست داوطلبین به اینجانب مراجعه و درخواست نمود که از وی جهت انفجار مین ضد تانک استفاده شود!
این رزمنده دلاور احساس میکرد چون سنگین وزن است برای انفجار مین ضدتانک مناسب خواهد بود. اگرچه با حضور در جمع آنان توضیح لازم را پیرامون زمان شروع عملیات که باید شامل غافلگیری دشمن به هر نحو باشد دادم و این فکر را که برای پاکسازی میادین مین چنین اعمالی انجام گیرد، شدیداً رد کردم. اما نکتهای که برای خودم و ذهنم مسئله انگیز بود، احساسات و شوق بیسابقهای بود که در راه شهادت در ضمیر این فرزندان عزیز وجود داشت. بدون شک این بهترین و شگفت انگیزترین خاطرهای است که از آن زمان به خاطر دارم.
انتهای پیام


نظرات