به گزارش ایسنا، آرش صادقیانحقیقی، کارگردان حاضر در بخش خیابانی سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان معتقد است که جشنواره فقط یک رویداد رسمی سالانه نیست بلکه بیشتر شبیه یک آزمایشگاه زنده برای تئاتر کودک و نوجوان در ایران است.
صادقیانحقیقی، یکی از کارگردانان نمایش «قلموی شگفتانگیز» است که در بخش خیابانی سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان حضور دارد. او در این گفتگو درباره
روند ساخت این نمایش توضیح داد و تاکید کرد که توجه به تئاتر کودک و نوجوان باید به عنوان یک امر فرهنگی مهم مورد توجه باشد.
صادقیان حقیقی درباره داستان این نمایش گفت: ماجرای «قلموی شگفتانگیز» در شهر عروسکها میگذرد؛ شهری که یک قلموی جادویی در آن پیدا میشود؛ قلممویی که هر چه با آن بنویسی یا نقاشی کنی، در دنیای واقعی اتفاق میافتد و جان میگیرد اما این شرایط کمکم باعث میشود تا کسی احساس مسئولیت نکند، همه بیانگیزه و تنبل شوند و اینجاست که عروسکها باید شهرشان را از دست غولبچههای جادوگر پس بگیرند.
او ادامه داد: «قلموی شگفت انگیز» برای ما یک نمایش عروسکی خیابانی با فضای فانتزی، موزیکال و تعاملی است. در این کار به شکل غیرمستقیم درباره ارزش تلاش، مسئولیتپذیری و این که آدم با قدرت و امکانی که در اختیارش قرار میگیرد- به ویژه در دنیای امروز و برخورد بچهها با تکنولوژی- چطور رفتار میکند، حرف میزنیم. اما نمایش «قلموی شگفت انگیز» فقط قصه یک شهر عروسکی و یک قلموی جادویی نیست؛ قصه دنیای واقعی ماست. ما در این نمایش درباره این حرف میزنیم که وقتی قرار باشد همه چیز یک شبه، بدون تلاش و فقط با جادو درست شود، شهر آرام آرام از دست ساکنانش در میرود. این ماجرای جامعهای است که اگر خودش دست به کار نشود، اگر مسئولیت نگیرد و فقط تماشاگر بماند، دیگران به جایش تصمیم میگیرند.

صادقیان حقیقی با اشاره به اینکه گروه نمایش پل برای سومین بار است که در جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان شرکت میکند، بیان کرد: برای گروه ما، جشنواره فقط یک رویداد رسمی سالانه نیست؛ بیشتر شبیه یک آزمایشگاه زنده برای تئاتر کودک و نوجوان در ایران است. با حضور در جشنواره، میتوانیم کارهای خودمان را کنار آثار گروههای دیگر از شهرها و حتی کشورهای مختلف ببینیم و مقایسه کنیم. این مقایسه خیلی چیزها را درباره مسیر خودمان روشن میکند. از طرف دیگر، از واکنش بچههای امروز بهتر سر درمیآوریم؛ این که چه چیز برایشان جذاب است، کجا حوصلهشان سر میرود، کجا با شخصیتها همذاتپنداری میکنند.
او افزود: این فضا باعث میشود ارتباط ما با بقیه هنرمندان این حوزه قطع نشود، با هم حرف میزنیم، تجربه رد و بدل میکنیم و این شبکه غیررسمی دوستی و همفکری، بر کیفیت تولیدهای بعدی ما واقعا اثر میگذارد. به طور کلی، جشنواره ما را تشویق میکند تا هر سال جسورتر شویم؛ سراغ فرمهای تازهتر و موضوعات عمیقتر، اما با زبان ساده و قابل فهم برای بچهها برویم. ما تئاتر کودک را فقط یک سرگرمی کوتاه مدت نمیبینیم بلکه این هنر بخشی از فرآیند تربیت، آموزش و تقویت تخیل نسل جدید است.
به گفته این کارگردان، در کشوری که جمعیت کودکان و نوجوانانش چند ده میلیون نفر است، تئاتر برای این گروه سنی باید یک سیاست جدی و مداوم فرهنگی باشد، نه یک مراسم نمادین که سالی یک بار در تقویم اتفاق میافتد. یک جشنواره برای این جمعیت عظیم، واقعا شبیه یک قطره آب در بیابان است؛ آن هم وقتی همین یک قطره هم هر سال گرفتار بیبرنامگی، تصمیمهای دقیقه نودی و نگاه تبلیغاتی میشود و نه نتیجه یک برنامهریزی بلندمدت و حرفهای.
صادقیانحقیقی گفت: تا وقتی که وزارتخانههای مسئول، تئاتر کودک و نوجوان را بیشتر به چشم یک ویترین و ابزار گزارش عملکرد نگاه میکنند تا یک نیاز جدی تربیتی، آموزشی و فرهنگی، این وضعیت نصفه نیمهای که الان هست، دائم در خطر فرسوده شدن و کوچکتر شدن خواهد بود. تعیین زودهنگام دبیر جشنواره، تامین مالی به موقع و شفاف و کم کردن دخالتهای سلیقهای و سیاسی در انتخابها و مدیریت، حداقل میتواند تئاتر را از آسیب بیتوجهی عامدانه مدیران غیرفرهنگی تا حدی دور نگه دارد.

کارگردان نمایش «قلموی شگفتانگیز» ادامه داد: در کنار این نقدها، از دید ما چند کار عملی هم برای بهتر شدن اوضاع لازم است؛ اول، تداوم حمایت بعد از جشنواره به معنای اینکه وقتی یک نمایش آن قدر جدی و باکیفیت است که در رقابت جشنواره پذیرفته میشود، یعنی خود سیستم فرهنگی کشور رسما تایید کرده که این اثر برای کودک ایرانی مناسب و ارزشمند است. چنین نمایشی نباید بعد از چند اجرا در همدان رها بشود و در بهترین حالت فقط در آرشیو بماند.
او اضافه کرد: اگر بخشی از آثار برگزیده، امکان تور اجرا در شهرهای مختلف، مدارس، فرهنگسراها و حتی پلتفرمهای آنلاین را پیدا کنند، تاثیر جشنواره دیگر محدود به چند روز در همدان نمیماند و چرخه تولید تئاتر کودک هم اقتصادی پایدارتر میشود.
صادقیان حقیقی افزود: ما واقعا معتقدیم که وزارت آموزش و پرورش، در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بقیه دستگاههای فرهنگی حاکمیت، باید نقشش را خیلی پررنگتر ایفا کند؛ یعنی این نمایشهای تایید شده، برای دهها هزار خردسال و کودک در مدارس و فضاهای آموزشی کشور اجرا شوند، نه این که نتیجه یک انتخاب سخت هنری، بعد از جشنواره به حال خود رها شود. این که نمایش پذیرفته میشود، اما عملا برای بیشتر بچههای همین کشور قابل دسترس نیست، نوعی اتلاف سرمایه فرهنگی است.
صادقیانحقیقی گفت: دومین پیشنهاد، پیوند جدیتر با آموزش و روانشناسی کودک است. اگر متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان کودک و کارشناسان آموزش در کمیتههای انتخاب و داوری و نشستهای تخصصی حضور فعالتری داشته باشند، نتیجه این میشود که آثار عمیقتر و مسئولانهتری تولید میشود که به نیازهای واقعی بچهها نزدیکتر است.
او خاطرنشان کرد: تئاتر کودک اگر از دانش روز تربیتی و روانشناختی جدا شود، خیلی سریع به یک سرگرمی سطحی و مصرفی تبدیل میشود.
صادقیان حقیقی پشتیبانی بهتر از نمایشهای خیابانی و عروسکی را سومین اصل حمایت از فعالان این عرصه دانست و بیان کرد: ما خودمان با پوست و استخوان لمس میکنیم که اجرای خیابانی یا عروسکی برای بچهها چه امکانات خاصی میخواهد؛ از صدا و نور مناسب در فضای باز گرفته تا مدیریت جمعیت و تعامل با خانوادهها. توجه جدیتر به کیفیت صدا، نور، امکان اجرا در فضای باز و زمانبندی درست اجراها برای خانوادهها، میتواند تاثیر این بخش از جشنواره را چند برابر کند و اهمیت این گونههای اجرایی را برای مدیران و مخاطبان روشنتر نشان بدهد.
این کارگردان افزود: چهارمین مورد، مستندسازی و آرشیو حرفهای است. اگر فیلم اجراها، گفتوگوها، نشستها و مقالههای جشنواره، به شکل منظم و قابل دسترس آرشیو و منتشر شود، از یک طرف برای پژوهشگران و دانشجویان تئاتر کودک منبع ارزشمندی است و از طرف دیگر خود ما هنرمندان هم میتوانیم مسیر رشد و تجربههای خودمان را بهتر دنبال و تحلیل کنیم. این کار کمک میکند جشنواره از یک رویداد گذرا به یک پشتوانه ماندگار در حافظه فرهنگی تئاتر کودک و نوجوان در ایران تبدیل شود. خلاصهاش این است که با این جمعیت عظیم کودک و نوجوان، یک جشنواره آن هم با این کیفیت متزلزل، اصلا کافی نیست. اگر واقعا کسی به آینده این نسل فکر میکند، باید از نگاه نمایشی و نمادین عبور کند و تئاتر کودک و نوجوان را به عنوان یک حق فرهنگی و یک نیاز جدی اجتماعی به رسمیت بشناسد و برای دیده شدن آن در مقیاس ملی، یک مسئولیت مشترک و عملی قبول کند.
صادقیانحقیقی بیان کرد: برای ما در گروه نمایش پل، مهمترین بخش جشنواره نه داوری و نه رقابت است. آن لحظهای برای ما جذاب است که بعد از اجرا، یک بچه ناشناس میگوید: «اگر من آن قلموی جادویی را داشتم، باهاش فلان کار را میکردم...» آنجا احساس میکنیم هنوز میشود به این نسل امیدوار بود؛ نسلی که اگر فرصت دیدن تئاتر، تخیل کردن، سوال پرسیدن و حرف زدن داشته باشد، شاید خیلی بهتر از ما بلد باشد از سرزمینش و آیندهاش مراقبت کند.

او با اشاره به شرایط سخت تولید و اجرای اثر گفت: در عین حال، چیزی که واقعا آزاردهنده است، این است که الان اگر کسی در خانهاش جوراب یا لباس تولید کند، میتواند بیاید وسط پیادهرو بساط دستفروشی پهن کند و مستقیما محصولش را به مردم بفروشد؛ اما ما که تئاتر تولید میکنیم، حتی اگر بدون یک ریال بودجه دولتی بخواهیم مستقل کار کنیم، عملا جایی برای عرضه این «محصول فرهنگی» نداریم. باید مجوز بگیریم، بعد در چند مرحله انواع و اقسام دخالت در محتوای فرهنگی و هنری را تحمل کنیم و در نهایت هم برای پیدا کردن امکان اجرا، از این مدرسه به آن سالن و از این نهاد به آن نهاد برویم و دنبال زمان و فضا بگردیم. این وضعیت هم ناعادلانه است و هم ضدفرهنگی؛ سیستمی که فروش جوراب در خیابان را سادهتر از اجرای یک نمایش برای کودکان کرده، به نظر ما به یک بازنگری جدی و فوری احتیاج دارد.
صادقیان حقیقی در پایان سخنانش بیان کرد: تئاتر کودک و نوجوان، مخصوصا نمایشهای خیابانی و عروسکی، الان بیشتر در حاشیه این کشور زندگی میکنند؛ در حاشیه بودجه، در حاشیه برنامهریزی، در حاشیه رسانه. در حالی که مخاطب ما وسط ماجراست؛ همان چند ده میلیون کودک و نوجوانی که قرار است فردا این کشور را اداره کنند.
انتهای پیام


نظرات