• دوشنبه / ۱۷ آذر ۱۴۰۴ / ۱۶:۵۷
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404091711383
  • خبرنگار : 71091

برای سالروز تولد خالق «هامون»

داریوش مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود

داریوش مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود

سیروس الوند می‌گوید: داریوش مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود. سال‌ها طول می‌کشد تا یک خیام یا یک مولانا پیدا شود. این هم همان است. به سادگی کسی مهرجویی نمی‌شود. با این همه آثار درخشان. فیلم‌های بد مهرجویی در مقایسه با خودش، فیلم بدی است ولی ممکن است در مقابل فیلم من، فیلم خوبی باشد. 

به گزارش خبرنگار ایسنا، امروز ۱۷ آذر ماه سالروز تولد فیلم‌سازی است که اگر می‌بود و به قتل نمی‌رسید ۸۶ ساله می‌شد.

سیروس الوند در مراسم بزرگداشت داریوش مهرجویی که در آذر ماه سال ۱۴۰۲ به همت انجمن منتقدان سینما، در خانه سینما برگزار شد، از مصاحبه‌ای یاد کرد و گفت: وقتی بعد از «الماس ۳۳» با آقای مهرجویی مصاحبه کردم، از نظر من، یک فیلم‌ساز غرب‌زده می‌آمد؛ آن موقع، جلال آل احمد پرچمدار ضدغرب‌زدگی بود. به نظرم آمد که او ربطی به سینمای ایران نخواهد داشت. تماشاچی نخواهد داشت. حرف‌هایی می‌زد که من نمی‌فهمیدم. حرف‌های فلسفی می‌زد. بعد با «گاو» همه را شوکه کرد. «گاو» خیلی فیلم ساده‌ای است؛ روایتی جوانانه با محتوای کامل فلسفی. آن موقع، فیلمساز مورد علاقه ما، کیمیایی بود. بچه محل بودیم و چاله میدان بزرگ شدیم. ادا و اطوارهای روشنفکران آن دوره را نداشت. به هر حال، مهرجویی را همچنان دنبال کردم و بسیار متاثرم که این پایان باز اتفاق افتاد. ماجرای کیومرث پوراحمد هم پایان باز است.

این کارگردان در بخشی از سخنانش هم مطرح کرد: من نمی‌دانم که در نسلی که در چند سال اخیر وارد سینما شده‌اند، کسی می‌تواند به اعتبار مهرجویی نزدیک شود یا نه؛ مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود. سال‌ها طول می‌کشد تا یک خیام یا یک مولانا پیدا شود. این هم همان است. به سادگی کسی مهرجویی نمی‌شود. با این همه آثار درخشان. فیلم‌های بد مهرجویی در مقایسه با خودش، فیلم بدی است ولی ممکن است در مقابل فیلم من، فیلم خوبی باشد. 

در این زمینه بخوانید:

سینمای ایران به مهرجویی دین دارد

داریوش مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود!

در سال ۹۴ در اولین نشست علمی «سینما و اندیشه»، آثار و شیوه‌ی فیلمسازی سه کارگردان صاحب سبک ایرانی، "علی حاتمی، بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی" که در فرهنگسرای هنر برگزار شد، زنده‌یاد علی معلم منتقد در بخشی از سخنانش با اشاره به «دایره مینا» مهرجویی گفته بود: «فیلم «دایره مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی کلیدواژه‌ای‌ست برای ورود به دنیا و آثار این کارگردان. کارگردانی که هم به سینما دلبستگی دارد و هم به جامعه. کلمه‌ی «مینا» در این فیلم هم در مورد شخصیت میناست و در باب دیگر به معنای «غیر این جهانی» آورده شده است. ما در آثار مهرجویی این رفت و آمد و دو جهان را زیاد می‌بینیم که نوعی سرگشتگی این دنیایی و هم حیرانی آن دنیایی را در خود دارد.

نکته مهم دیگر این است که سینما دو نوع مخاطب دارد و به دو نوع استفاده می‌شود؛ هم به عنوان هنری سرگرم‌کننده و شعف‌آور (همان چیزی که عامه مردم از سینما انتظار دارند) و نوع دیگرش سینمایی است که در عین جذاب بودن مخاطب را به عالم دیگری وارد می‌کند که آن تفکر است. این سینمای اندیشمند و متفکر به درد کسانی می‌خورد که در سینما به دنبال چیزی بزرگتر از سرگرمی هستند. اگر ما در ایران می‌خواهیم به این سینمای اندیشمند خود افتخار کنیم باید به پیامبران این سینما (حاتمی، بیضایی، مهرجویی) مفتخر باشیم که البته می‌توانیم ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی را هم به عنوان سینماگران نسل دوم این چنینی اضافه کنیم، چرا که آنان هم صاحب کتاب و اهل نوشتن هستند، یعنی آدم‌هایی هستند که با عالم اندیشه بیگانه نیستند.

در قبل از انقلاب این کارگردانان در زمان‌های سختی کار کردند که شاید سانسور به این معنا وجود نداشت و به سبب حماقت‌های افرادی که کار آن‌ها را نمی‌فهمیدند، نتوانستند کارهایشان را در معرض دید بگذارند. ولی با تمام این مشکلات آن‌ها قلمشان را از دست ندادند و کار خود را ادامه دادند. خصیصه‌ای که داریوش مهرجویی دارد این است که همیشه قصدش ارتباط با مردم ایران بوده است و تلاش کردند تا با مردم حرف بزنند حتی اگر مفاهیم که می‌خواهند انتقال دهند ثقیل باشد.

این اتفاق حتی در فیلم «گاو» که پر از نماد است نیز دیده می‌شود که یک روستایی هم می‌تواند با آن فیلم ارتباط برقرار کند. این دغدغه آقای مهرجویی برای ارتباط با مخاطب ایرانی در درجه اول است. چرا که او سینماگر ایرانی است و مردم ایران در درجه اول برایش اهمیت دارند. البته مهرجویی همچنین از اولین سینماگرانی است که آثارش در جشنواره‌های خارجی پذیرفته شد. 

مهرجویی با تکیه به صحبت‌کردن با مردم ایران کار خود را پیش برده است، همین‌طور هم در کارهای دیگرش این دغدغه‌های اجتماعی و فلسفی به چشم می‌آید. همچنین علاقه ایشان به این وطن از مسائل دیگری است که در آثارش به نظر می‌آید. من در آثار خیلی‌های دیگر این علاقه به وطن را نمی‌بینم و مسئله ایران حتی در اثر نسبت کم مایه‌تر ایشان (اشباح) هم مشخص است. همین‌طور هم در فیلم «نارنجی‌پوش» که شاید چندان جذاب هم نباشد ولی در جای‌جای آن بسیار رندانه و شیطنت‌آمیز به این مسئله اشاره کرده است.

دو فیلم «درخت گلابی» و «نارنجی‌پوش» داریوش مهرجویی را شاید بتوان جوابی برای فیلم‌های «طعم گیلاس» کیارستمی و «جدایی نادر از سیمین» فرهادی دانست. در فیلم «درخت گلابی» درخت را نشان می‌دهد در مقابل طعم گیلاسی که هیچ‌گاه در فیلم کیارستمی نمی‌بینیم. همچنین در فیلم «جدایی نادر از سیمین» که حرف بین رفتن و نرفتن است در فیلم «نارنجی‌پوش» می‌گوید که می‌شود، نرفت.

مهرجویی همیشه مسائلی که مربوط به مردم است را به مردم و مسئولیت‌های تصمیم گیری را به تصمیم‌گیرندگان واگذار کرده است. در کارهای مهرجویی این اعتدال همیشه دیده می‌شود که در مواردی که مربوط به خودِ ماست با ما حرف می‌زنند و در مسائلی که مربوط به گردانندگان است به گردانندگان سپرده می‌شود که البته این کار مهرجویی صرفا مربوط به بعد از انقلاب نیست که او قبل از انقلاب هم این گونه رفتار می‌کرده است.»

داریوش مهرجویی به این سادگی پیدا نمی‌شود!

اما داریوش مهرجویی در گفت‌وگویی با ایسنا در سال ۸۰ درباره «گاو» گفته بود: «هنگامی که فیلم «گاو» به جشنواره‌های خارجی رفت، « دست‌راستی‌ها» می‌گفتند شما آبروی ایران را با ساخت این فیلم برده‌اید و حکومت پهلوی را در حالی که در آستانه ورود به دروازه تمدن جهانی است، فقیر و بدبخت نشان داده‌اید. از آن طرف، چپی‌ها به ما حمله می‌کردند و می‌گفتند شما که این فیلم را ساختید، چرا نیامدید مثل مارکسیست‌ها طبقه استعمار گرو بورژوا را بکوبید؟ چرا از طبقه کارگر دفاع نکردید؟»

این کارگردان در پاسخ به این اعتقاد که «موفقیت سینمای ایران در جشنواره‌ها نه به دلیل مسائل تکنیکی، بلکه صرفا به دلیل مسائل سیاسی است،» تاکید کرده بود: «این موضوع اصلا صحیح نیست و به دست کم گرفتن عقل و شعور گردانندگان جشنواره‌های خارجی باز می‌گردد. در حالی که اغلب دست اندرکاران این جشنواره‌ها، روشنفکران برجسته‌ای هستند که آثار ممتاز سینمایی را انتخاب می‌کنند. دلیل آنها برای انتخاب یک فیلم، نمایش فقر و فلاکت نیست. چرا که درصورت انتخاب فیلمی ضعیف حیثیت جشنواره خود را برده‌اند. این پندار غلط را باید از ذهن دور کرد که همه مسئولان جشنواره‌ها مخالف ما هستند و می‌خواهند حیثیت ایران را از بین ببرند. شان هنر بالاتر ازاین حرفهاست. اما متاسفانه طرح مباحث این چنینی بغض‌آلود و متعصبانه است و با دیدی جزمی به آن نگاه می‌شود.

علت استقبال خارجی‌ها از سینمای ایران صداقت و اصالت فیلمهای ایرانی است. چون آنها هر شب با پخش فیلمهای قلابی و سوزناکی به نام soap opera یا « کف صابون» از تلویزیون روبرو می‌شوند، دنبال فیلمهایی می‌روند که درآن اصالت و صداقت باشد و برای گیشه وتماشاچی ساخته نشده باشد، بلکه واقعیتی را افشا کند.» 

داریوش مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود، او فارغ‌التحصیل رشته‌ فلسفه از دانشگاه کالیفرنیا و فعالیت در سینما را با کارگردانی فیلم "الماس ۳۳" آغاز کرد.

داریوش مهرجویی "الماس ۳۳ ، "گاو"، "آقای هالو"،"پستچی"، "دایره مینا" ، "مدرسه‌ای که می‌رفتیم"، "اجاره‌نشین‌ها"، "هامون"، "بانو"،‌"سارا"، "پری"، "لیلا"، "درخت گلابی"، "میکس"، "دختر دایی گمشده"، "بمانی"، "مهمان مامان" ، "لامینور" و... را در کارنامه هنری‌اش دارد و اگر امروز بود باید جشن تولد ۸۶ سالگی‌اش را می‌گرفتیم.

در این زمینه بخوانید:

داریوش مهرجویی: تکذیب‌اش کنید!

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha