به گزارش ایسنا، فرادید نوشت:
سیمون کاکرل بریتانیایی، یکی از اندک غربیهایی که اجازه ورود به بلندترین ساختمان پیونگیانگ را پیدا کرده، از فضای داخلی بتنی ناتمام پشت نمای شیشهای آن میگوید. بازدید نادر او از این هتل، یک ابرپروژه ۶۰۰ میلیون پوندی را نشان میدهد که در نیمه ساخت و ساز متوقف شده و نشاندهنده تغییر اولویتها در بستهترین کشور جهان است.
از بیشتر زوایا در پیونگ یانگ، هتل ریوگیونگ تکمیل شده و آماده پذیرایی از مهمانان به نظر میرسد. نمای شیشهای آن صاف است و ساختار هرمی ۳۳۰ متری آن در خط افق قد برافراشته و نوک آن به شکلی منظم و مدرن به نقطهای باریک ختم میشود.
این بلندترین ساختمان کره شمالی است که شایعه شده ۱۰۵ طبقه دارد و زمانی قرار بود به عنوان یک مجتمع لوکس با بیش از ۳۰۰۰ اتاق و ۵ رستوران استفاده شود.

با این حال، هیچکس تا به حال آنجا اقامت نداشته است. در پشت شیشهها، بخش زیادی از فضای داخلی هنوز بتن خام است. سالهاست این ساختمان لقبهایی به خود گرفته که بیش از هر بروشوری گویا هستند: «هتل شوم»، «هتل شبح»؛ پروژهای ۶۰۰ میلیون پوندی (نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار آمریکا) که هرگز درهایش را به روی کسی باز نکرد.
تعداد بسیار کمی از افراد خارج از کشور، ظاهر واقعی داخلش را دیدهاند. یکی از آنها یک برگزارکننده تور بریتانیایی به نام سایمون کاکرل است. او مدیرعامل شرکت کوریو تورز است، شرکتی مستقر در پکن که از اوایل دهه ۱۹۹۰ در زمینه سفر به کره شمالی تخصص دارد. او به عنوان کارشناس یک اتاق فکر، به صورت تحمیلی یا از پیشتعیینشده گمارده نشده بود، بلکه از طریق زندگی روزمره به این کار پیوسته بود.
او در چین زندگی میکرد که از طریق یک لیگ فوتبال آماتور در پکن با یک بریتانیایی دیگر آشنا شد. آن همتیمی به همراه یک بریتانیایی دیگر، با کمک یک تاجر از کره شمالی که او هم در همان لیگ بازی میکرد، شرکت کوریو تورز را تأسیس کرده بود. به کاکرل شغلی پیشنهاد شد، آن را پذیرفت و طی دو دهه بعد به یکی از بازدیدکنندگان غربی از کره شمالی تبدیل شد که بیشترین بازدید را از آن کشور داشتهاند. مدارک خود کوریو نشان میدهد که او احتمالاً بیش از هر غربی دیگری به این کشور سفر کرده است. این ارتباطات که طی بیش از ۲۰ سال سفرهای مجاز و مدیریت دقیق روابط ایجاد شده بود، در نهایت او را به هتل ریوگیونگ رساند.
هدف از ساخت این هتل چه بود
کره شمالی ساخت هتل ریوگیونگ را در سال ۱۹۸۷ آغاز کرد. آن زمان، هدف از ساخت این هتل، نشان دادن رفاه بود: یک هتل بسیار بلند که قرار بود با هتلی در سنگاپور رقابت کند و آن زمان در مسیر تبدیل شدن به بلندترین هتل جهان بود. طرح پیونگ یانگ نیز به همان اندازه جاهطلبانه بود، یک برج نوکتیز ۳۳۰ متری با سه بال، هریک ۱۰۰ متر طول و ۱۸ متر عرض که در بالا به یک مخروط ۴۰ متری تبدیل میشود.
این طرح تا اوایل دهه ۱۹۹۰ به پیشرفت خود ادامه داد، سپس به مدت ۱۶ سال، زمانی که پول و مصالح به پایان رسید، متوقف شد. در این مدت تنها یک قاب بتنی خالی بر فراز پایتخت قرار داشته است.
ادامه پروژه سال ۲۰۰۸ از سر گرفته شد، این بار با تمرکز روی نمای بیرونی. روکش شیشهای ادامه یافت، بتن از دید ناپدید شد و برای مدتی برخی ناظران، حتی گمانهزنیهایی در مورد تصاحب آن توسط یک گروه هتل بینالمللی داشتند. اما هیچیک از اینها اتفاقات نیفتاد. نمای بیرونی به وضعیت کنونی و صیقلیافته خود رسید. فضای داخلی نیز به همین شکل باقی ماند.
روزی که کاکرل به داخل هتل رفت
بازدید کاکرل در طول آن دوره بازسازی ساخت و ساز اتفاق افتاد. سابقه طولانی او در کشور به این معنی بود که گهگاه به مکانهایی دعوت میشد که گردشگران فقط از کنارشان میگذشتند. یک روز، او و یکی از همکارانش اجازه یافتند به ریوگیونگ نزدیک شوند، درست زمانی که تیمهای کاری در حال کار روی آخرین شیشه روی جرثقیل در بالای برج بودند.
او درباره این بازدید گفته: «روکش شیشهای که روی جرثقیل نصب شده بود با هلیکوپتر برداشته شد. در واقع، من آنجا بودم که این اتفاق افتاد، بنابراین خودم و یکی از همکارانم به همراه چند نفر دیگر که با آنها کار میکردیم، به آن دسترسی پیدا کردیم.»
چیزی که کاکرل وارد آن شد، یک لابی لوکس تکمیلشده نبود، بلکه یک فضای داخلی بتنی وسیع و بدون پوشش بود، یک فضای مرکزی با موانعی در امتداد لبه هر طبقه، چاههای آسانسور ناتمام و هیچ اتاق قابلمشاهدهای ساخته نشده بود.
عکسهایی که در آن بازدید گرفته شد و بعدتر توسط کوریو تورز به اشتراک گذاشته شد، یک حجم بزرگ را نشان میداد که کمابیش هیچ چیزی در آن وجود نداشت. این ساختمان همزمان چشمگیر و ترسناک است، ساختمانی که در ظاهر هست اما کاربرد ندارد.
کاکرل از آن زمان به داخل ساختمان برنگشته و میگوید گاهی اوقات از خیابان میتوان چیزی شبیه کف لابی روشن را از پشت شیشه دید. قضاوت در مورد اینکه آیا این سطح واقعاً تکمیلشده است یا یک نمای آراسته، دشوارتر است.
بخشی از چیزی که ریوگیونگ را بسیار عجیب میکند، شیوه مهندسی آن است. برجهای بسیار بلند معمولاً قاب فولادی دارند تا هنگام وزش باد، کمی انعطافپذیر باشند، اما این یکی کاملاً بتنی است. بتن قوی است، اما خیلی انعطافپذیر نیست، خم شدن یا پیچ خوردن را دوست ندارد. برای ساختن یک برج بتنی به این بلندی، باید وزن را پخش کنید.
راهحل ریوگیونگ اندازه آن است. فضای اشغالشده توسط آن بسیار زیاد است، سه بال آن بهعنوان تثبیتکننده عمل میکنند که با بالا رفتن ساختمان، باریکتر میشوند.
این شکل (یک پایه پهن که به یک نوک باریک ختم میشود) فقط یک نمایش بصری نیست، بلکه راهی برای جلوگیری از تبدیل شدن کل سازه به یک مشکل ۳۳۰ متری در باد شدید است.
با گذشت سالها، شایعات پیرامون ساختمان بیشتر شد. مردم خارج از کره شمالی داستانهایی را رد و بدل میکردند: بتن ناامن بود، چاهکهای آسانسور تراز نبودند، برج ممکن است هرگز قابلاستفاده نباشد. کاکرل این ادعاها را شنیده و تمایل دارد آنها را اغراقآمیز بداند. او خاطرنشان میکند که بسیاری از ساختمانها در پیونگ یانگ از استانداردهای ایمنی غرب پیروی نمیکنند. از دید او، مشکلات ریوگینگ بیشتر مربوط به پول و اولویتهاست تا یک فاجعه مهندسی بزرگ. پروژههای مختلف بودجههای متفاوتی دریافت میکنند. این یکی هرگز بودجه کافی برای اتمام نداشت.
انتهای پیام


نظرات