به گزارش ایسنا، صنعت نساجی ایران طی سالهای اخیر اگرچه در برخی بخشها تلاش کرده مسیر نوسازی و توسعه را طی کند، اما مجموعهای از مشکلات ساختاری و کوتاهمدت، آن را به یکی از پرچالشترین صنایع کشور تبدیل کرده است. بررسیها در این حوزه نشان میدهد که مشکلات تامین مواد اولیه، دسترسی محدود به ارز، قاچاق گسترده، فرسودگی ماشینآلات و فشار تحریمها پنج محور اصلی تهدید این صنعت محسوب میشوند.
تامین مواد اولیه؛ گره اصلی زنجیره نساجی
یکی از مهمترین چالشها، عدم دسترسی پایدار به مواد اولیهای همچون الیاف پلیاستر، نخ، پنبه و رنگهای تخصصی است. تولیدکنندگان میگویند نوسان قیمت و عرضه این مواد، موجب بیثباتی در تولید شده است. برخی فعالان تاکید میکنند که وابستگی به واردات در بخشی از مواد اولیه، همراه با مشکلات نقل و انتقال پول و تخصیص ارز، روند تامین را دشوارتر کرده است.
به گفته تولیدکنندگان، کمبود پنبه داخلی و اتکای بیش از ۸۰ درصدی به واردات این محصول، صنعت را در برابر هر شوک بینالمللی آسیبپذیر کرده است. این وضعیت باعث شده هزینههای تولید افزایش یافته و رقابتپذیری محصولات داخلی کاهش یابد.
تخصیص ارز؛ مانعی بر سر خطوط تولید
فعالان صنعت نساجی میگویند عدم پیشبینیپذیری در تخصیص ارز و طولانی شدن فرآیند تامین ارز برای واردات مواد اولیه و قطعات، موجب کندی و حتی توقف برخی خطوط تولیدی شده است. برخی واحدها گزارش دادهاند که ماهها در صف دریافت ارز ماندهاند، در حالی که موجودی انبارها اجازه توقف بیشتر را نمیدهد. به گفته کارشناسان، از آنجا که بخش مهمی از فناوری و مواد اولیه نساجی از خارج تأمین میشود، هرگونه اختلال در دسترسی به ارز عملا کل زنجیره را تحت تأثیر قرار میدهد.
قاچاق پوشاک؛ ضربهای مستقیم به تولید داخلی
قاچاق پوشاک سالهاست که یکی از جدیترین چالشهای صنعت نساجی و پوشاک ایران به شمار میآید. فعالان این صنعت معتقدند قاچاق گسترده پوشاک خارجی با قیمتهای پایین و بعضا کیفیت نه چندان بالا، بازار محصولات داخلی را تحت فشار شدید قرار داده و توان رقابت بسیاری از واحدهای تولیدی را از بین برده است. بر اساس برآوردهای کارشناسی، حجم قاچاق پوشاک در ایران همچنان قابل توجه است و این مسأله موجب شده واحدهای رسمی، که ملزم به پرداخت مالیات، بیمه و قوانین کار هستند، در رقابت با کالاهای قاچاق عملا دست بسته باقی بمانند.
فرسودگی تجهیزات؛ صنعتی که نیازمند نوسازی فوری است
یکی از نقاط ضعف تاریخی صنعت نساجی کشور، قدمت بالای ماشینآلات و تجهیزات خط تولید است. بسیاری از واحدهای نساجی در شهرهایی مانند کاشان، یزد، اصفهان و خراسان همچنان با دستگاههایی فعالیت میکنند که عمر مفید آنها گذشته و بهرهوری پایینی دارند. این فرسودگی نه تنها باعث افزایش هزینههای تولید و مصرف انرژی شده، بلکه کیفیت برخی محصولات را نیز کاهش داده است. کارشناسان معتقدند برای نوسازی این بخش نیاز به سرمایهگذاری گسترده، تسهیلات کمبهره و دسترسی آسانتر به فناوریهای جدید وجود دارد.
تحریمها؛ محدودیت در تکنولوژی و بازار
تحریمهای بینالمللی نیز طی سالهای اخیر اثر قابل توجهی بر صنعت نساجی گذاشته است. تولیدکنندگان میگویند دشواری در نقلوانتقال پول، محدودیت همکاری با شرکتهای خارجی و دشواری تأمین قطعات یدکی باعث شده بسیاری از واحدها نتوانند برنامههای نوسازی خود را اجرا کنند. از سوی دیگر، تحریمها فرصت حضور در بازارهای صادراتی را محدود کرده و صنعت نساجی ایران را بیشتر به بازار داخلی وابسته کرده است؛ بازاری که خود تحت تأثیر قاچاق و رکود مصرف قرار دارد.
جمعبندی
بررسی روندها نشان میدهد که چالشهای صنعت نساجی در ایران بیش از آنکه تکنیکی یا اقتصادی باشد، مدیریتی و ساختاری است. نبود یک راهبرد واحد و بلندمدت برای توسعه زنجیره نساجی، حذف تدریجی مشوقهای صادراتی، سیاستهای ناپایدار ارزی و نبود حمایت هدفمند، باعث شده این صنعت نتواند از ظرفیتهای گسترده خود استفاده کند.
به باور کارشناسان، اگرچه مشکلاتی مانند تحریم یا قاچاق کاملاً قابل حذف نیست، اما با ایجاد یک نقشه راه جامع، اصلاح رویههای تخصیص ارز، تسهیل واردات ماشینآلات و مبارزه جدی با قاچاق میتوان بخش زیادی از فشار موجود بر صنعت نساجی را کاهش داد. در عین حال، فعالان این حوزه معتقدند که سرمایهگذاری در نوسازی تجهیزات، حمایت از تولید پنبه، توسعه شهرکهای تخصصی و اتصال نساجی به زنجیره مد و صادرات منطقهای میتواند صنعت نساجی ایران را دوباره به یک صنعت پیشرو تبدیل کند.
انتهای پیام


نظرات