با این حال، در بسیاری از رسانهها در سطح جهان، بهویژه در حوزه تبلیغات، تصویر زن هنوز میان دو نگاه افراطی در نوسان است از یکسو زن بهعنوان ابزاری برای جلب توجه و فروش کالا، و از سوی دیگر، حذف یا محدودسازی او در واکنشهای محافظهکارانه.
در نگاه نخست زن بیشتر به ویژگیهای ظاهریاش تقلیل پیدا میکند و از هویت انسانی و فکریاش فاصله میگیرد. در نگاه دوم هم، حضور اجتماعی زن نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده میشود. هر دو رویکرد در نهایت به نوعی بیعدالتی فرهنگی منجر میشوند، چون نه کرامت انسانی و نه واقعیت نقشهای متنوع او در جامعه را در نظر میگیرند.
به نظر میرسد رسانهها در سطح جهانی برای رسیدن به تعادل، باید از هر دو افراط فاصله بگیرند و تصویری واقعیتر و انسانیتر از زن ارائه دهند، تصویری که در آن عقل، ایمان، خلاقیت و نقش اجتماعی زن در کنار هم دیده شود، نه در تقابل با یکدیگر.
یک استاد حوزه و دانشگاههای آذربایجان شرقی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در رسانههای غربی زن غالباً بهعنوان ابزار جلب توجه، زیبایی بصری یا جذابیت مصرفی به تصویر کشیده میشود گفت: این نگاه زن را از «انسان اندیشمند و دارای کرامت» به «ابزار تبلیغاتی یا سرگرمی» تبدیل کرده است و چنین رویکردی با آموزههای دینی اسلام که زن را دارای کرامت ذاتی، عقل، ایمان و نقش تربیتی و اجتماعی مؤثر میداند، تعارض آشکار دارد.
مریم یوسفی با اشاره به اینکه در برخی رسانههای داخلی گاه در واکنش به افراط غربی، تصویر زن به صورت انفعالی و محدود در حاشیه اجتماع ارائه میشود، افزود: این با نگاه قرآن سازگار نیست در قرآن، زنانی چون حضرت مریم(س)، آسیه، و مادر موسی(س) نمونههایی از زنان فعال، مؤمن و دارای نقش اجتماعی بودند.
وی ادامه داد: نه کالاییسازی غربی و نه حذف و انزوای فرهنگی، هیچیک با شأن زن مسلمان و کرامت انسانی او همخوانی ندارد. رسانهی دینی باید تصویر زن را بر محور عقلانیت، عفاف، و نقشآفرینی اجتماعی بنا کند.
وی با بیان اینکه دیدگاه کسانی که میگویند استفاده تبلیغاتی از تصویر زن نوعی کالاییسازی است، تا حد زیادی درست است گفت: در بسیاری از تبلیغات، زیبایی زن به ابزاری برای تحریک میل خرید یا توجه مخاطب تبدیل میشود این کار در منطق دینی، نقض کرامت انسانی و خروج از حریم عفاف است.
یوسفی با بیان اینکه حضور مشروع زن در تبلیغات یا رسانهها، شخصیت انسانی و نقش واقعی را نمایندگی کند، گفت: معلم، پزشک، کارآفرین، مادر موفق یا پژوهشگر فرقی ندارد در اینجا جنسیت وسیله نیست، بلکه هویت انسانی و اجتماعی او برجسته میشود.
وی بیان کرد: سوءاستفاده تبلیغاتی یعنی استفاده از بدن، صدای احساسی یا ظاهر زن بدون ارتباط واقعی با پیام کالا یا مفهوم برنامه، در این حالت زن به «ابزار جذب» بدل میشود نه «فاعل معنا».
وی ادامه داد: معیار مرز مشروعیت، ارتباط حقیقی حضور زن با محتوای پیام و حفظ عفاف و احترام انسانی او است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه برای برقراری تعادل میان حفظ ارزشهای دینی و حضور فعال زن در رسانهها چند اصل کلیدی وجود دارد، عنوان کرد: بازخوانی مفهوم حجاب بهعنوان نماد عقلانیت و آزادی درونی، نه محدودیت ظاهری. طراحی محتوای رسانهای با محوریت نقشهای واقعی زنان در علم، مدیریت، هنر و خانواده. استفاده از زنان متخصص در تولید محتوا، مدیریت رسانه و برنامهسازی.
وی گفت: رسانه میتواند هم پاسدار ارزشهای دینی باشد و هم تصویر زن را بهعنوان انسان پویا و موثر در جامعه نشان دهد.
وی با بیان اینکه اصلاح تصویر زن در رسانهها نیازمند دو سطح اقدام است، بیان کرد: سطح ساختاری و سیاستگذاری که شامل تدوین منشور اخلاق حرفهای رسانهای درباره بازنمایی زن بر اساس آموزههای اسلامی است.
وی ادامه داد: باید از تولید آثار فرهنگی حمایت شود که زنان مؤمن، اندیشمند و مسئول را به عنوان الگو معرفی میکنند. همچنین لازم است نظام تبلیغات تجاری اصلاح شود تا از نمایش ابزاری بدن زن جلوگیری شود در سطح فرهنگی و فردی نیز باید به زنان آموزشهای رسانهای داده شود تا بتوانند بهصورت حرفهای و مؤثر وارد عرصه رسانه شوند. همچنین باید نقد رسانهای توسط زنان متعهد تقویت شود و زنانی کارشناس، نویسنده، تدوینگر و خبرنگار تربیت شوند که با مبانی دینی آشنا باشند و بتوانند در تولید معنا و محتوا نقشآفرینی کنند.
یوسفی ادامه داد: زنان تحصیلکرده و متعهد باید نقش «پُل میان ارزشها و رسانه مدرن» را ایفا کنند، یعنی الگویی از زن مسلمان ارائه دهند که در ایمان و جامعه ریشه دارد.
وی با اشاره به اینکه زن در منطق دینی، مظهر کمال انسانی است نه ابزار تبلیغاتی یا زینتی، ادامه داد: رسانه اگر میخواهد رشد فرهنگی بیاورد، باید تصویر زن را از دو افراط «نمایشگری» و «انزوا» نجات دهد و او را آنچنان که اسلام معرفی کرده است، عاقل، مؤمن، فعال و باوقار به تصویر بکشد.
یک جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه تصویر زن در رسانههای امروز ایران ترکیبی از دو جریان متضاد است، گفت: از یکسو شاهد حضور زنانی هستیم که به عنوان انسانهایی تحصیلکرده، خلاق و نقشآفرین در جامعه معرفی میشوند، اما از سوی دیگر در بسیاری از تبلیغات هنوز نوعی نگاه ابزاری به زن حاکم است.
علیرضا مختاری با بیان اینکه زن در بسیاری از موارد نه به عنوان «سوژه اجتماعی» بلکه به عنوان «ابژه پیام» بازنمایی میشود، افزود: این تصویر تا حد زیادی با واقعیت زندگی زنان ایرانی همخوان نیست، چراکه زنان امروز در عرصههای علمی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی بنا بر فارغ التحصیلان دانشگاهها به تفکیک جنسیتی و مشاغل و جایگاههای فعال در جامعه، موقعیتهایی بهمراتب فعالتر از آن چیزی دارند که در رسانهها بازتاب پیدا میکند.
وی توضیح داد: این ناهماهنگی سبب میشود تصویر رسانهای از زن، نه بازتابدهندهی واقعیت اجتماعی، بلکه بازتولیدکنندهی ابزارگونه فرهنگی و اقتصادی باشد.
وی با اشاره به اینکه در حوزهی تبلیغات تجاری، زن هنوز عمدتاً ابزاری برای جلب توجه و فروش معرفی میشود گفت: در رسانههای فرهنگی، آموزشی و حتی برخی تولیدات هنری، تلاشهایی برای بازنمایی زن به عنوان انسان فعال اجتماعی دیده میشود.
رئیس دانشگاه پیامنور شهرستان هشترود بابیان اینکه ریشه این دوگانه را باید هم در ساختار فرهنگی جامعه و هم در منافع اقتصادی در دنیای مدرنیته جستوجو کرد ادامه داد: از نظر فرهنگی، نگاه سنتی به زن به عنوان نماد زیبایی و احساس، هنوز در ناخودآگاه جمعی ما حضور دارد و از نظر اقتصادی نیز، منطق بازار و رقابت تبلیغاتی باعث میشود که جلب توجه مخاطب مهمتر از پیام اجتماعی محسوب شود. در نتیجه، آنچه امروز در رسانهها میبینیم، ترکیبی از ارزشهای فرهنگی سنتی و فشارهای اقتصادی مدرن است.
وی با بیان اینکه رسانهها در دنیای امروز نه فقط منعکسکنندهی واقعیت بلکه «سازندهی واقعیت» هستند گفت: وقتی رسانه بهطور مداوم تصویری خاص از زن زیبا، موفق یا محبوب ارائه میدهد، این تصویر به تدریج به معیار اجتماعی تبدیل میشود.
وی ادامه داد: در نتیجه، معیارهای زیبایی و حتی موفقیت از الگوهای درونی و فرهنگی به الگوهای بیرونی و رسانهای تغییر میکند.
مختاری افزود: این امر میتواند پیامدهای دوگانه داشته باشد از یکسو انگیزهی رشد و پیشرفت در زنان را افزایش دهد، اما از سوی دیگر، باعث فشار روانی، مقایسهی افراطی و ازخودبیگانگی شود، و الگوی زن مطلوب را بیشتر به ظواهر آن معطوف میکند و میتواند به عنوان یکی از علل افزایش جراحیهای زیبایی مطرح شود.
وی با اشاره به اینکه مسئولیت رسانهها در ترسیم تصویری متعادل، بومی و انسانی از زن بسیار سنگین است گفت: تعادل میان جذابیت تبلیغاتی و احترام به هویت زنانه زمانی برقرار میشود که نگاه به زن، از «شیء وارگی» به «سوژه فرهنگی و اجتماعی» تغییر کند. جذابیت در رسانه الزاما به معنای نمایش ظاهری نیست، بلکه میتواند در هوشمندی، خلاقیت، اعتمادبهنفس و نقش اجتماعی زن نیز تجلی یابد.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور با بیان اینکه برای اصلاح تصویر زن در رسانهها، چند اقدام کلیدی لازم است عنوان کرد: ارتقای سواد رسانهای و فرهنگی در میان تولیدکنندگان محتوا تا از بازتولید کلیشهها و بت انگاری پرهیز شود، حمایت از الگوهای واقعی موفق زن ایرانی در حوزههای علم، فرهنگ، مدیریت و کارآفرینی، ورزش به عنوان چهرههای رسانهای، ایجاد نظام مشاوره فرهنگی در رسانهها که در آن متخصصان علوم اجتماعی و روانشناسی در کنار تولیدکنندگان محتوا حضور داشته باشند، بازتعریف مفهوم جذابیت در رسانه بهگونهای که با هویت فرهنگی و کرامت انسانی زن هماهنگ باشد.
انتهای پیام


نظرات