نفیسه ذاکری، استاد دانشگاه و پژوهشگر هنر که در چند سال اخیر به صورت مداوم از تمام نمایشگاههای هنری بازدید میکند و گروههای گالریگردی تشکیل میدهد درباره دلایل افزایش بازدیدها از نمایشگاههای هنری در سالیهای اخیر به ایسنا میگوید که اتفاقات اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی در این موضوع نقش داشتهاند: «به طور کلی، تا پیش از سال ۹۸ و شیوع کرونا، در قشرهایی از جامعه فرهنگهایی وجود داشت که به مرور زمان قشرهای دیگری از جامعه را هم دربرگرفت. یکی از مصادیق مشخص هم استفاده از شبکههای اجتماعی است که در این سالها از جنبههای گوناگونی گسترش پیدا کرد و گروههای سنی گستردهای را دربرگرفت.»
او تاکید میکند که مجموعه اتفاقات سیاسی و اجتماعی در کنار شیوع کرونا، باعث شد تا تمام لایههای فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در هم تنیده شوند و جامعه ایران در سطوح مختلفی تغییرات گستردهای را تجربه کنند.
ذاکری شیوع کرونا و دوران قرنطینه را در تغییر رفتارهای فرهنگی جامعه بسیار موثر میداند و میگوید: «محدودیتهای دوران کرونا باعث ایجاد راهکارهایی همچون برگزاری دورههای آموزشی و نمایشگاههای آنلاین شد. این گسترش فعالیت نهادهای هنری همانند گالریها باعث شد تا نمایشگاههای هنری در دنیای بیانتهای مجازی، با قشر جدیدی از مخاطب روبهرو شوند. نتیجه ملموس این اتفاق این بود که افرادی که در دو سال گذشته به صورت مجازی با هنرهای تجسمی و نمایشگاههای هنری آشنا شده بودند، با تمام شدن دوران قرنطینه، به مخاطبان حقیقی گالریها تبدیل شدند.»
ذاکری در ادامه به تاثیر چالشهای اقتصادی نیز اشاره میکند و میگوید: «در کشور ما فعالیتهای تفریحی و فرهنگی محدود است و به همین خاطر است که فرهنگ کافهگردی اینچنین رواج پیدا کرده است. گالریگردی هم فرهنگی است که به واسطه افزایش آگاهی عمومی مردم به مقوله هنر، در حال طی کردن همین مسیر است. در واقع برای گروهی از مخاطبان نمایشگاههای هنری، گالریگردی نوعی تفریح حساب میشود. این موضوع را هم باید در نظر داشت که گالریگردی فعالیتی بدون هزینه و لذتبخش است که طبیعتا در این شرایط اقتصادی طرفداران بیشتری پیدا میکند.»
افزایش مخاطب مساوی با افزایش رونق؟
این پژوهشگر هنر در پاسخ به این پرسش، وضعیت بازار هنر در سالهای اخیر را مرور میکند: «در بازه ۱۴۰۰ تا پیش از اعتراضات ۱۴۰۱، بازار رونق زیادی داشت و افراد بسیاری برای سرمایهگذاری به بازار هنرهای تجسمی روی آورده بودند و بازار هنرمندان مستر بسیار خوب بود. بعد از شهریور ۱۴۰۱ تا حدودا یک سال بعد، به دلیل تعطیلی گالریها، بازار هم طبیعتا با رکود مواجه شد. به مرور و از نیمه دوم ۱۴۰۲، بازار هنر فعالیت خود را از سر گرفت و در بازههایی هم با رشد همراه بود، اما به رونق گذشته برنگشته بود. در این مدت مخاطبها بیشتر شده بودند، اما خریداران زیادی وجود نداشت. در سال ۱۴۰۳ فضای بازار هنر به مرور به سمت تعادل پیش رفت؛ در واقع در این دوران حدود ۷۰ درصد خریدار آثار مستر و گرانقیمت بودند و ۳۰ درصد خریداران نیز از قشر متوسط بودند.»
ذاکری ادامه میدهد: «فضای بازار به سمت فرآیند صعودی بود که جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد و دوباره بازار هنر رکود پیدا کرد. الان نمایشگاهها و گالریها بیشتر مخاطب دارند تا خریدار، و پویایی بازار عملا از بین رفته است. در این بازه زمانی میتوان گفت که مجموع عوامل، از رکود اقتصادی بازار هنر تا گرانی فعالیتهای تفریحی و افسردگی جمعی، باعث شده است که گالریگردی تا اندازهای به سمت فضای شوآف پیش برود.»
آیا شوآف فرهنگی بد است؟
«من از هر اتفاق فرهنگی و هنری استقبال میکنم، به شرط آنکه مخاطب را به سمت بیراهه نبرد»؛ ذاکری با بیان این جمله، بیراههها را در فضای هنرهای تجسمی، به برگزاری برخی از رویدادها و نمایشگاههای هنری نسبت میدهد که بیشتر از آنکه بار هنری داشته باشند، همانند شهر فرنگ میمانند و بیشتر جنبه تفریحی دارند.
او توضیح میدهد: «هر رویدادی جایگاه خودش را دارد؛ برگزاری نمایشگاههای هنری هم شاخصهای خاص خودشان را دارند. همانند اینکه نمایشگاههایی برگزار شوند که حرف جدیدی برای گفتن دارند، آثار خوب نمایش بدهند و بار معنایی داشته باشند. رفتن به این فضاها و گالریها حتی اگر شوآف هم باشد، خوب است. جریانی که این روزها در مرکز شهر تهران اتفاق افتاده و جمعهها افراد بسیاری را میبینیم که در خیابان سنایی یا ایرانشهر گالریگردی میکنند، اتفاق بسیار خوبی است. نه تنها باعث رونق این کنش فرهنگی شده، بلکه منجر به رونق کسبوکارهای خیابانهای مرکز شهر هم شده است.»
انتهای پیام


نظرات