ابوالفضل حسنآبادی چهارشنبه ۲۶ آذر، در نشست تخصصی «تاریخ محلی و دانایی سرزمینی مشهد» که در مرکز اسناد و کتابخانه ملی شرق کشور برگزار شد، اظهار کرد: در سطح جهانی، تاریخ محلی بیش از نیم قرن است که بهعنوان یک رشته مستقل دانشگاهی در مقطع دکتری تدریس میشود، اما در ایران هنوز چنین تفکیکی شکل نگرفته و تاریخ محلی در همپوشانی با حوزههایی مانند تاریخ عمومی، جغرافیای شهری و تاریخ معماری باقی مانده است.
وی افزود: در ایران، ما عملاً دکترای موضوعی در تاریخ نداریم و در بهترین حالت، دکتریهای دورهای ارائه میشود. همین مسئله باعث شده تاریخ محلی بهعنوان دانشی تخصصی برای بازسازی گذشته در مقیاس شهر، محله و مکان، آنگونه که باید توسعه پیدا نکند. در بسیاری از شهرها نیز این حوزه بهطور طبیعی در اختیار معماران و شهرسازان قرار گرفته و تمرکز آن بیشتر بر تاریخ معماری بوده تا تاریخ زندگی مردم.
حسنآبادی با بیان اینکه تاریخ محلی صرفاً به کالبد شهر محدود نمیشود، گفت: تاریخ محلی به مفهوم واقعی، تاریخ زندگی روزمره، روابط اجتماعی، تجربههای زیسته و حس تعلق مکانی است؛ عناصری که به افراد هویت میدهند و نسبت آنها را با مکان زندگیشان معنادار میکنند.
مشهد از غنیترین شهرهای ایران از نظر منابع تاریخ محلی است
این پژوهشگر تاریخ محلی و شفاهی با اشاره به ظرفیتهای کمنظیر مشهد بیان کرد: مشهد از نظر دادهها و منابع تاریخ محلی، در وضعیت بسیار ممتازی قرار دارد. وجود مراکز بزرگ اسنادی، آستان قدس رضوی، مرکز اسناد شهرداری و مجموعههای غنی مطبوعاتی از دوره قاجار تا معاصر، مشهد را به یکی از غنیترین شهرهای ایران از منظر دادههای تاریخی تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: مشهد یکی از معدود شهرهایی است که از نخستین روزنامهها تا امروز، پیوستگی مطبوعاتی دارد و این موضوع، بستر بسیار ارزشمندی برای مطالعه تاریخ اجتماعی و محلی شهر فراهم کرده است؛ با این حال، علیرغم این ظرفیت عظیم، هنوز به شناخت اولیه و عمیق از تاریخ محلی مشهد نرسیدهایم و تمرکز پژوهشها عمدتاً بر تاریخ سیاسی و معاصر باقی مانده است.
حسنآبادی با تأکید بر نقش «مکان» در تاریخ محلی تصریح کرد: تاریخ محلی در ایران پیوندی عمیق با ساختار جغرافیایی و هویتی مناطق دارد. در بسیاری از نقاط کشور، تاریخنگاری محلی در قالب تاریخ شهری شکل گرفته است؛ مانند تاریخ نیشابور، قزوین یا بخارا که شهر، محور اصلی روایت تاریخی بوده است.
وی افزود: در استانهایی مانند اصفهان و کرمان که نام شهر مرکز با نام ایالت تاریخی یکسان است، تاریخنگاری شهری انسجام بیشتری دارد؛ اما در خراسان، به دلیل گستردگی تاریخی، تنوع هویتی و جابهجاییهای سرزمینی، تاریخ محلی ساختاری پیچیدهتر و چندلایهتر پیدا کرده است.
این پژوهشگر تاریخ محلی و شفاهی خاطرنشان کرد: خراسان، برخلاف تقسیمات اداری امروز، همواره یک هویت تاریخی یکپارچه داشته و حتی با وجود تقسیمات سیاسی، اختلاف هویتی عمیقی در آن شکل نگرفته است. هر پژوهشگری که قصد کار در حوزه تاریخ خراسان را دارد، ناچار است این بستر تاریخی و هویتی را بشناسد.
حسنآبادی اضافه کرد: جابهجاییهای سرزمینی در برخی مناطق خراسان، تأثیر مستقیمی بر شکلگیری هویتهای محلی و تاریخنگاری آنها داشته است. در چنین شرایطی، هر تصمیمی که منجر به جابهجایی جمعیت یا تغییر در بافتهای شهری شود، بدون آگاهی از این پیشینه، با بحران مواجه خواهد شد.
وی با تأکید بر مردممحور بودن تاریخ محلی گفت: بخش بزرگی از تاریخ شهرها، روایت زندگی مردم است؛ روایتهایی ساده اما عمیق که اغلب در تاریخ رسمی جایی ندارند. داستانهایی مانند ورود برق به مشهد، شکلگیری خیابانها یا تحولات زیست روزمره، میتوانند درک ما از شهر را غنیتر کنند. ما در ایران کمتر تاریخ مردم را روایت کردهایم و همین مسئله باعث شده فاصلهای میان شهر، شهروند و مدیریت شهری شکل بگیرد.
در جامعه ایرانی، همواره «پیشرفت» بر «توسعه» مقدم بوده است
این پژوهشگر تاریخ محلی و شفاهی با اشاره به مفهوم شهروندی توضیح داد: یکی از پرسشهای اساسی تاریخ شهری مشهد این است که آیا واقعاً در یک قرن گذشته، از رعیت به شهروند گذر کردهایم یا نه؟ هنوز تعریف روشنی از «شهروند» وجود ندارد و این ابهام، ریشه بسیاری از چالشهای میان شهرداری و مردم است. در جامعه ایرانی، همواره «پیشرفت» بر «توسعه» مقدم بوده است؛ در حالی که توسعه، بدون زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی، محقق نمیشود.
حسنآبادی تأکید کرد: تاریخ محلی زمانی کارکرد واقعی خود را پیدا میکند که از سطح اطلاعات به سطح آگاهی سرزمینی برسد. آگاهی، درک چندلایه از مکان، هویت، معنا، خاطره، نمادها و روابط اجتماعی است؛ چیزی که به تصمیمگیری درست کمک میکند.
وی ادامه داد: مشهد در دورهای وارد مسیر پیشرفت شد، اما به توسعه واقعی نرسید. تمرکز بیش از حد بر ساختوساز و غفلت از زیرساختهای فرهنگی، موجب از دست رفتن فرصتهای تاریخی شده است. تاریخ محلی، بستر رسیدن به آگاهی سرزمینی است و بدون آن، نمیتوان به توسعه پایدار و شهروند مسئول دست یافت.
انتهای پیام


نظرات