به گزارش ایسنا، به مناسبت هفته پژوهش، دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، پنلی تخصصی با عنوان «هوش مصنوعی و تحولات ارتباطی» با حضور جمعی از اعضای هیات علمی این دانشگاه متشکل از اکبر نصراللهی، علی گرانمایهپور، نسیم مجیدی و نازنین ملکیان برگزار کرد.
همچنین به همین مناسبت نشستی علمی با عنوان «رویکردی تبیینی به آراء و اندیشههای ارتباطی «هیو دالزیل دانکن» با حضور غلامرضا آذری ـ عضو هیات علمی دانشگاه ـ برپا شد.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه:
مقاومت در برابر هوش مصنوعی نه ممکن است و نه عقلانی

رئیس دانشکده علوم اجتماعی ارتباطات و رسانه در جریان پنل «هوش مصنوعی و تحولات ارتباطی» هشدار داد: هوش مصنوعی، پدیدهای تمدنی با پیامدهای گسترده رسانهای و حکمرانی است و غفلت از آن فرهنگ وحکمرانی را تهدید میکند.
دکتر نصراللهی در پنل نقش هوش مصنوعی در تحولات ارتباطی افزود: هوش مصنوعی نه یک ابزار فناورانه، بلکه «پدیدهای تمدنی» است که با سرعتی بیسابقه در حال بازتعریف قدرت، رسانه، آموزش و ارزشهای جوامع است و بنیانهای سیاست، فرهنگ، اخلاق و زیست انسانی را بهطور همزمان تحت تأثیر قرار داده است.
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: هوش مصنوعی یک تغییر فناوری نیست و یک مقوله بنیادی است که حوزههای مختلف را تحتتأثیر قرار داده است؛ بر این اساس نباید نگاه تکبعدی و فناوری به این قضیه داشت.
او با یادآوری اینکه هوش مصنوعی یک موضوع بین رشتهای است که همه حوزهها باید با هم ارتباط داشته باشند تا زیست خوب انسانی را انجام دهد، خاطرنشان کرد: مقاومت در برابر ابزارهای هوش مصنوعی غیرممکن است و باید بپذیریم.
وی بر این باور است که «مهمترین هنر و مهارت مسئولان، نخبگان و رسانهها در مواجهه با هوش مصنوعی، پذیرش هوشمندانه آن است» در این زمینه چنین اظهار کرد: «پذیرفتن رسمی واقعیت ابزارهای هوش مصنوعی و تأثیرات گسترده آن یک ضرورت است، اما همزمان نباید هر آنچه ابزارهای هوش مصنوعی میگویند، بیچونوچرا پذیرفته شود و تصمیمسازی و تصمیمگیری بهطور کامل به الگوریتمها واگذار شود. مرز میان استفاده آگاهانه و واگذاری کامل، همان نقطهای است که عقلانیت حکمرانی و حرفهایگری رسانهای سنجیده میشود.»
نصراللهی سپس با نگاهی انتقاد به نگاه صرفاً فنی به مقوله هوش مصنوعی، تصریح کرد: «مسئولان و قانونگذاران ما اغلب چند گام از تحولات فناورانه عقبترند و هنوز هوش مصنوعی را فقط یک ابزار میبینند. این نگاه تکبعدی، تهدیدی برای امنیت و منافع ملی است؛ زیرا نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی، فرهنگی، رسانهای و اقتصادی هوش مصنوعی، کشور را از فرصتهای راهبردی این تحول بزرگ محروم میکند.»
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه با تأکید بر اینکه تأثیر هوش مصنوعی بر رسانهها صرفاً به شتاببخشی در تولید خبر محدود نمیشود، گفت: «هوش مصنوعی فقط سرعت تولید خبر را افزایش نداده، بلکه مراحل و روندهای حرفهای روزنامهنگاری را دستخوش تغییر کرده است.»
به گفته وی، این تغییرات تمامی اجزای فرایند خبری را دربرمیگیرد؛ «از سوژهیابی و سوژهپردازی گرفته تا تحلیل رفتار مخاطبان، بررسی بازخوردها، نگارش و ویرایش خبر، تولید محتوای متنوع و توسعه سرویسهای گرافیک و صفحهآرایی» که همگی تحت تأثیر ابزارهای هوشمند قرار گرفتهاند.»
وی در ادامه، یکی از مهمترین پیامدهای این تحول را حرکت رسانهها به سمت شخصیسازی محتوا دانست و افزود: «یکی از محورهای مهم این تحول، حرکت به سمت شخصیسازی خبر برای هر مخاطب است؛ به این معنا که محتوا متناسب با علایق، نیازها و الگوهای مصرف هر کاربر تنظیم میشود.»
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه تأکید کرد که این روند، نقشهای حرفهای در تحریریه را نیز متحول کرده است و گفت: «در چنین شرایطی، نقش خبرنگار و سردبیر تغییر میکند؛ خبرنگار از تولیدکننده صرف محتوا به تحلیلگر، ناظر کیفی و راستیآزما ارتقا مییابد و سردبیر از مدیر صفحه، به معمار روایت و تنظیمکننده راهبرد محتوایی تبدیل میشود.»
نصراللهی با اشاره به پیامدهای ساختاری هوش مصنوعی در حوزه رسانه تأکید کرد که این فناوری روندهای حرفهای خبر را بهطور همزمان از نظر سرعت و کیفیت متحول کرده است.
وی گفت: «در سطح روندها، شاهد افزایش همزمان سرعت و کیفیت خبر هستیم» و افزود که هوش مصنوعی با کاهش هزینههای تولید و انتشار محتوا، اقتصاد رسانه را نیز دستخوش تغییر کرده است؛ تغییری که به گفته او امکان تولید ارزانتر، انتشار گستردهتر و افزایش رقابتپذیری رسانهها را فراهم کرده و در عین حال، ساختارهای سنتی رسانهای را به بازنگری جدی واداشته است.
این استاد دانشگاه در ادامه نسبت به رویکردهای سلبی هشدار داد و تصریح کرد: «مقاومت در برابر هوش مصنوعی نه ممکن است و نه عقلانی.»
به گفته وی، فیلترینگ یا نادیده گرفتن این پدیده، نتیجهای جز عقبماندگی رسانهها و حذف آنها از چرخه اثرگذاری نخواهد داشت.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه با تشریح تغییرات بنیادین در نسبت میان انسان، فناوری و روایت تأکید کرد که نقش الگوریتمها در فرآیند شکلگیری و برجستهسازی پیامها بهطور محسوسی افزایش یافته است.
وی گفت: «قبلاً انسان پیام را میساخت و فناوری آن را پخش میکرد اما امروز الگوریتمها در کنار انسان ـ و گاهی به جای او ـ تصمیم میگیرند که چه چیزی دیده شود، چه چیزی پنهان بماند و کدام روایت غالب شود.»
به گفته نصراللهی، این تحول به معنای «تغییر در معماری قدرت ارتباطی» است.
نصراللهی راهکار مواجهه مؤثر با تحولات ناشی از هوش مصنوعی را «حکمرانی هوشمند بر هوش مصنوعی» عنوان کرد و بر ضرورت تدوین پیوستهای فرهنگی، اخلاقی، حقوقی و رسانهای بومی برای این فناوری تأکید کرد.
وی گفت: «باید پیوستهای فرهنگی، اخلاقی، حقوقی و رسانهای بومی برای هوش مصنوعی تدوین شود» و افزود که همزمان، همکاری نزدیک میان علوم انسانی و مهندسی ضروری است؛ بهگونهای که استادان مهندسی نسبت به پیامدهای اجتماعی و رسانهای این فناوری حساس باشند و استادان علوم انسانی نیز برای تحلیل مؤثر، منطق الگوریتمها و ابزارهای هوشمند را بشناسند.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه در پایان هشدار داد: «اگر هوش مصنوعی را نشناسیم و نپذیریم، این فناوری منتظر ما نمیماند و ساختارهای قدرت، ثروت و رسانه را بدون حضور ما بازتعریف خواهد کرد.»
به گفته وی، پرسش اصلی این است که در نظم جدید «بازیگر فعال خواهیم بود یا صرفاً نظارهگر».
نازنین ملکیان:
جامعه دانشگاهی از انفعال خارج شود
نازنین ملکیان، مدیر گروه دانش ارتباطات و رسانه دیگر سخنران این پنل تخصصی بود. او در آغاز نشست با ترسیم وضعیت زیست انسان معاصر، بر ضرورت بازنگری بنیادین در تعاریف علوم انسانی و ارتباطات تأکید کرد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه هوش مصنوعی صرفاً یک نوآوری فنی نیست، آن را نیرویی ساختاری در نظامهای خبری دانست.
وی توضیح داد که هوش مصنوعی در حال بازتعریف نحوه تولید، مصرف و انتشار خبر است و به گفته او، اکنون جهان در فضای الگوریتمها قرار دارد؛ الگوریتمهایی که تعیین میکنند چه صدایی مخابره و چه اخباری منتشر شود.
ملکیان افزود: «شخصیسازی افراطی پیامها، از مختصات مهم دنیای امروز است.»
این استاد ارتباطات همچنین به ابهام میان واقعیت و بازنمایی آن اشاره کرد و با تاکید بر اینکه تغییرات ناشی از هوش مصنوعی صرفاً محدود به حوزه فنی نیست، گفت: «ما با یک تغییر و تحول عمیق فرهنگی و اجتماعی مواجه هستیم. مفاهیم سنتی ارتباطات که در دهههای گذشته تدریس میشد، دیگر پاسخگوی وضعیت فعلی نیست.»
دکتر ملکیان در بخشی از سخنانش به چالشهای زندگی در فضای الگوریتمی پرداخت و افزود: «شکلگیری حبابهای اطلاعاتی (Filter Bubbles)، شخصیسازی افراطی پیامها برای هر کاربر و بحران اعتماد به محتوای رسانهای، از مختصات جهان امروز است. ما با تضعیف تجربه جمعی از واقعیت روبهرو هستیم؛ به این معنا که افراد دیگر درک مشترکی از یک رویداد واحد ندارند.»
وی همچنین به ابهام موجود میان واقعیت، بازنمایی آن و محتوای جعلی اشاره کرد و گفت: «در دنیای امروز، مرز بین واقعیت، بازنمایی واقعیت و جعل (Fake) بیش از هر دوره تاریخی دیگری مبهم و تار شده است. این ابهام، تشخیص حقیقت را برای مخاطب دشوار کرده است.»
این استاد دانشگاه با تأکید بر نقش فعال دانشگاهیان در تحلیل پیامدهای این فناوری اظهار کرد: «جامعه دانشگاهی نباید در مقام توصیفگر باقی بماند. ما باید از انفعال خارج شده و با نگاهی انتقادی و مسئولانه، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این فناوری را تحلیل کنیم. آموزش علوم ارتباطات باید مبتنی بر فناوری روز باشد و نمیتوان با سرفصلهای قدیمی به جنگ چالشهای جدید رفت.»
ملکیان سخنان خود را با طرح پرسشهایی درباره آینده فضای ارتباطی پایان داد: «آیا هوش مصنوعی به تضعیف فضای عمومی مشترک میانجامد یا نظم ارتباطی جدیدی خلق میکند؟ تأثیر این فناوری بر ارتباطات میانفردی چیست؟»
علی گرانمایه پور مطرح کرد:
از صدای صحنه جرم تا اعتبار طرف تجاری؛ کاربردهای هوش مصنوعی در جهان امروز

بر اساس این گزارش ایسنا، در پنل تخصصی «هوش مصنوعی و تحولات ارتباطی» علی گرانمایهپور، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه با رویکردی انتقادی نسبت به پژوهشهای دانشگاهی و با تکیه بر نظریه جبر تکنولوژیک، به بررسی جایگاه انسان در برابر هوش مصنوعی پرداخت.
وی با اشاره به انباشت گسترده دادههای فردی در بستر اینترنت گفت: سالهاست بخش عمدهای از اطلاعات روزمره افراد، از خرید بلیت و تراکنشهای مالی گرفته تا مصرف اخبار و فعالیتهای آنلاین، در فضای دیجیتال ثبت میشود و همین مسئله، شکلگیری یک کلانداده عظیم را رقم زده است؛ دادهای که امروز در اختیار سامانههای هوش مصنوعی قرار دارد و مبنای تحلیل، پیشبینی و تصمیمسازی قرار میگیرد.
این استاد ارتباطات برای تبیین کارکردهای عملی هوش مصنوعی به نمونهای قضایی اشاره کرد و توضیح داد که در یکی از پروندههای جنایی در ترکیه، قاضی با استفاده از تحلیل هوشمند صداهای محیطی و تفکیک آن از صدای ضبطشده در صحنه جرم، توانست واقعیت ماجرا را روشن کند و مشخص شود که دختر مقتول، توسط قاتل به بیرون از بالکن پرتاب شده است.
دکتر گرانمایه پور توضیح داد که «ما در دورهای هستیم که طبق نظریه جبر تکنولوژیک، ابزار ارتباطی مسلط بر تمدن، ساختارهای اجتماعی را دیکته میکند.»
به گفته او، در عصر هوش مصنوعی هیچ راه فراری برای ایزوله کردن خود یا نادیده گرفتن این فناوری وجود ندارد، زیرا تمام زیرساختهای حیاتی مانند بانکداری، حملونقل و سلامت به شبکه جهانی متصل شدهاند.
گرانمایهپور به کاربردهای اقتصادی هوش مصنوعی نیز پرداخت و اشاره کرد: «تاکسیهای اینترنتی چین با AI قیمتگذاری پویا انجام میدهند و چین با اصلاح فرمولاسیون داروها از طریق هوش مصنوعی، داروهای جدید تولید و به اروپا صادر میکند.»
وی توضیح داد که در چین، سیستمهای دادهکاوی با تحلیل رفتار شهروندان و تجار، به آنها رتبه میدهند و حتی طرفهای تجاری میتوانند پیش از معامله اعتبار طرف مقابل را با پرداخت مبلغی استعلام کنند.
این استاد ارتباطات به مفاهیم کلیدی در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: «در فضای مجازی سه مفهوم اخلاق، امنیت و هویت نسبی هستند. هیچ پلتفرمی امنیت مطلق ندارد و هکرها همواره فعالاند. هویت افراد نیز با تجمیع دادهها در پلتفرمهای مختلف، مثل لینکدین، اینستاگرام و بانکها، توسط هوش مصنوعی بازتعریف و یکپارچه میشود.»
گرانمایهپور همچنین به ضرورت سواد الگوریتمی تأکید و اظهار کرد: «ما دیگر نباید صرفاً از سواد رسانهای حرف بزنیم؛ نیاز امروز ما سواد الگوریتمی است. کاربران باید بدانند که خودشان خوراک کلاندادهها (Big Data) را تأمین میکنند. این هوش مصنوعی نیست که حریم خصوصی را نقض میکند، بلکه ما با خودافشایی در پلتفرمها این اجازه را میدهیم.»
وی در پایان هشدار داد که هوش مصنوعی بیطرف نیست و گفت: «دادههای ورودی به آن توسط انسانهایی با منافع خاص طراحی شده است؛ بنابراین خروجی آن میتواند دارای سوگیری (Bias) باشد.
نسیم مجیدی مطرح کرد
دنیای جدید ارتباطات با هوش مصنوعی؛ از تماس با مردگان تا مهارتمحوری شغلی
نسیم مجیدی قهرودی، عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به گسترش هوش مصنوعی گفت که انسانها وارد دنیای جدیدی از ارتباطات شدهاند.
او با تمرکز بر ابعاد انسانی و روانشناختی ارتباطات، به تغییر پارادایم از ارتباط انسان ـ انسان به انسان ـ ماشین پرداخت.
وی توضیح داد که ارتباطات انسانی که زمانی چهرهبهچهره و رودررو تعریف میشد، در دوران کرونا به ارتباطات تصویری و آنلاین تغییر یافت و اکنون با ورود هوش مصنوعی، فاز جدیدی آغاز شده است؛ جایی که طرف دوم ارتباط دیگر انسان نیست، بلکه ماشینها یا چتباتها هستند.
این استاد ارتباطات افزود: «انسانها با چتباتها راحتترند، چون آنها قضاوت نمیکنند، همیشه در دسترس هستند و خستگیناپذیرند.» به گفته او، این مسئله جایگاه انسان در ارتباطات را تنگتر کرده و گاهی افراد ترجیح میدهند با ماشین درد دل کنند تا با یک انسان دیگر.
وی توضیح داد که ورود فناوریهای نو همواره با تغییر مفاهیم همراه است و اکنون تعریف حریم خصوصی دستخوش تغییر شده است؛ «مثلاً روزگاری دیدن عکس پروفایل دیگران کار ناپسندی بود، اما امروز در دنیای دیجیتال این موضوع تغییر کرده است.»
این استاد ارتباطات با اشاره به تحول ارتباطات انسانی در عصر هوش مصنوعی گفت: «ارتباطات انسانی در دنیای هوش مصنوعی امروز متفاوت شده است. حق انتخاب من در این فضا زیاد است، زیرا سیستمها الگوریتممحور هستند و به راحتی میتوانند وظایفی را که به آنها سپرده میشود، انجام دهند.»
دکتر مجیدی همچنین به کاربردهای غیرمتعارف هوش مصنوعی اشاره کرد و افزود: «این روزها تماس تلفنی با مردگان نیز با کمک هوش مصنوعی ممکن شده و فناوری مرتب این ارتباط را بازسازی میکند.»
وی در پایان درباره تأثیر هوش مصنوعی بر بازار کار توضیح داد: «با ورود هوش مصنوعی حدود ۱۱ هزار شغل از بین خواهد رفت، اما در پروژههای جدید، مانند پروژه هوش مصنوعی عربستان، حدود ۳۸ هزار شغل جدید ایجاد خواهد شد. بنابراین، آمدن هوش مصنوعی خطرناک نیست و میتواند فرصتهای شغلی جدیدی فراهم کند.»

غلامرضا آذری تشریح کرد
نگاهی به آرای یک نظریهپرداز فراموششده
این رویداد در ساختمان ولایت یک، طبقه هشتم، با سخنرانی غلامرضا آذری، عضو هیات علمی دانشگاه، ادامه یافت و در جریان آن تاکید شد، بازخوانی متفکران حاشیهنشین مانند دانکن، کلید فهم قدرت و رسانه در دنیای امروز است.
دکتر آذری در ابتدای نشست جایگاه هیو دالزیل دانکن، زبانشناس و نظریهپرداز ارتباطات، را ترسیم کرد و گفت: «دانکن از جمله متفکرانی است که اگرچه نقش مهمی در شکلگیری برخی بنیانهای فکری ارتباطات، زبان و جامعهشناسی ایفا کرده اما به دلایل مختلف، از جمله ساختارهای اقتدارگرای دانشگاهی و جریانهای مسلط نظری، به حاشیه رانده شده و نام او کمتر در متون آموزشی و دانشگاهی تکرار میشود.»
آذری توضیح داد که دانکن (۱۹۱۹–۱۹۷۰) فردی منزوی بود که روزانه بیش از ۱۸ ساعت به پژوهش اختصاص میداد و افزود: «او فردی بسیار کمحرف، منزوی و عمیقاً اهل کار بوده.»
وی با اشاره به مسیر علمی دانکن گفت که او از زبانشناسی به حوزه ارتباطات میانرشتهای رسید و تحت تأثیر پراگماتیسم و عملگرایی، ارتباطات را فراتر از انتقال پیام ساده تعریف کرد.
آذری در بخشی از سخنانش به نظریه کلیدی دانکن، دراماتیسم، اشاره کرد و توضیح داد: دراماتیسم دانکن نباید با نظریههای ساده نمایشی اشتباه گرفته شود. این نظریه ابزاری برای تحلیل نقشها، کنشها، زبان، قدرت و مناسبات اجتماعی است.
در این رویکرد، نمادها، نقشها و زبان نه تنها معنا میسازند، بلکه نظم اجتماعی و قدرت را شکل میدهند. به گفته آذری، دانکن پیشگام جامعهشناسی ارتباطات بود، رشتهای که به بررسی همزمان ارتباطات، نمادها و جامعه میپردازد.
این استاد دانشگاه به فضای دانشگاهی آمریکا در عصر دانکن اشاره کرد و گفت: «بخش مهمی از اندیشههای دانکن به دلیل تعارض با نهادهای اقتدارگرا و ساختارهای رسمی دانشگاهی، به حاشیه رانده شد. او بهشدت به نقد مداخله قدرت در علم و دانشگاه اعتقاد داشت.» دانکن معتقد بود علم واقعی الزاماً در چارچوبهای رسمی تولید نمیشود؛ به همین دلیل از تدریس فاصله گرفت و تمرکز خود را بر پژوهش مستقل گذاشت.
آذری با اشاره به آثار تالیفی دانکن گفت: «بررسیها نشان میدهد حتی در دانشگاههای بزرگ کشور نیز آثار دانکن حضور بسیار کمرنگی دارند و این مسئله نشاندهنده آن است که بخشی از تاریخ نظریهپردازی ارتباطات در نظام آموزشی ما مغفول مانده است.»
وی در پایان تأکید کرد: «بازگشت به اندیشههای دانکن صرفاً یک کار تاریخی نیست، بلکه تلاشی برای فهم عمیقتر ارتباطات بهعنوان امری سازنده، انسانی و اجتماعی است؛ امری که میتواند در فهم تحولات فرهنگی، رسانهای و حتی بحرانهای معاصر نقش راهگشا داشته باشد.»
انتهای پیام


نظرات