سعید باستانی در گفتوگو با ایسنا، درباره الزامات قوی شدن کشور و نقش روایتسازی در حکمرانی، به ضرورت تعریف یک روایت روشن، قابل باور و مبتنی بر واقعیات برای پیشبرد اقتدار ملی اشاره کرد و گفت: قوی شدن کشور مجموعهای از عوامل درونی و بیرونی دارد و بدون هماهنگی همه این اجزا، دستیابی به قدرت پایدار ممکن نیست.
اقتدار ایران تنها به برخوردهای سیاسی یا موضعگیریهای تند محدود نمیشود
وی با بیان اینکه کشورِ قوی یک تعریف مشخص دارد و قبل از هر چیز باید بدانیم که اقتدار تنها به برخوردهای سیاسی یا موضعگیریهای تند محدود نمیشود، ادامه داد: اقتدار زمانی معنا دارد که پشتوانه واقعی در حوزه اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و علمی وجود داشته باشد.
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم برای توضیح این نکته به خاطرهای از یک سفر کاری اشاره کرد و گفت: در یک سفر به مالزی، راننده تاکسی وقتی متوجه شد من ایرانی هستم با هیجان از مواضع ایران تمجید کرد، از او پرسیدم چرا شما در کشور خودتان چنین مواضعی نمیگیرد؟ پاسخ داد هنوز کشور ما آن قدرت لازم را ندارد اما روزی این کار را میکنیم. این حرف ساده نشان میدهد که اقتدار واقعی فقط با شعار و ادعا به دست نمیآید؛ باید زمینههای آن فراهم شود.
نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس دهم توضیح داد: اگر قدرت کافی نداشته باشیم، نه تنها در برابر قدرتهای بزرگ، بلکه حتی در برابر کشورهایی مثل امارات هم آسیبپذیر خواهیم بود. بنابراین بحث بر سر آمریکا یا یک کشور خاص نیست؛ اصل موضوع این است که کشور باید در تراز امنیتی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به سطحی برسد که توان دفاع از منافع خود را داشته باشد.
باستانی تأکید کرد که پایه همه این حوزهها، حکمرانی کارآمد و دانشمحور است. امروز عصر علم، فناوری و مدیریت کارآمد است. کشوری قوی خواهد شد که علممحور و دانشبنیاد باشد و حکمرانیاش مطابق قواعد روز اداره شود.
مهمترین عامل قوی شدن ایران، تعریف یک روایت قابل باور برای مردم است
وی مهمترین عامل در مسیر قوی شدن کشور را تعریف یک روایت قابل باور برای مردم دانست و گفت: حاکم باید برای جامعه یک روایت روشن و قابل اعتماد تعریف کند، روایتی که مردم بتوانند آن را بپذیرند و خود را جزئی از آن بدانند. اگر مردم روایت حکمرانی را باور کنند، زیر چتر آن حرکت میکنند و مسیر اقتدار طی میشود. اما اگر روایت مبهم یا غیرواقعی باشد، همراهی مردم شکل نمیگیرد.
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم افزود: روایت باورپذیر فقط شعار نیست. باید با برنامه زمانبندیشده، اهداف روشن، اقدامات قابل سنجش و نتایج ملموس همراه باشد. مردم باید احساس کنند که حرکت به سمت آینده بهتر آغاز شده است.
باستانی برای توضیح بیشتر به چند مثال بینالمللی اشاره کرد و گفت: محمد بن سلمان با سند ۲۰۳۰ یک روایت شفاف برای آینده کشورش تعریف کرد. گفته است که بدون تعارض با جهان، بدون افراطگرایی و با اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، عربستان به یک قدرت منطقهای تبدیل میشود. مردم نیز میبینند که برخی از این وعدهها در حال اجراست و اعتماد میکنند. فارغ از اینکه این روایت درست است یا خیر، در همراه کردن جامعه موفق بوده است یا اسرائیل برای مردمش یک روایت امنیتی تعریف کرده که بر اساس آن، هر خانواده باید خانه امن داشته باشد و دولت متعهد میشود تهدیدهای منطقهای را در بازه 10 ساله مدیریت کند. این روایت باعث شده مردم در چارچوب ذهنی دولت قرار بگیرند یا در آمریکا، ترامپ گفت که چرا باید هزینه ناتو را بدهیم؟ چرا باید درگیر مسائل جهانی باشیم. روایت او این بود که باید همه ظرفیتها برای تقویت اقتصاد داخلی آمریکا بسیج شود. همین روایت میلیونها نفر را با خود همراه کرد.
نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس دهم ادامه داد: ترکیه هم پس از دوران احمد داووداوغلو، با یک روایت روشن از نزدیکی به اروپا، اصلاحات اقتصادی و افزایش رفاه وارد مسیر جدیدی شد و مردم هم آثار آن را دیدند. چین هم مهمترین نمونه روایتسازی موفق است. با وجود ساختار سیاسی بسته، با روایت حفظ اقتدار حزب و حرکت به سمت اقتصاد آزاد، جامعه را با برنامههای بلندمدت همراه کرد. مردم میبینند که این روایت نتیجه داده و همین اعتماد اجتماعی ایجاد کرده است.
مشکل ما، روایت است اما همراهی مردم نیست
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار کرد : در ایران هم روایتهایی مطرح میشود، اما هنوز نتوانستهایم آن را برای مردم به یک چارچوب باورپذیر تبدیل کنیم. روایتهای موجود معمولا خوب طراحی میشوند، اما در اجرا یا در ارائه به جامعه ضعف دارند و مردم احساس نمیکنند که در مسیر تحقق آن مشارکت دارند. اگر قرار است کشور قوی شود، پیش از هر اقدام اقتصادی، سیاسی یا نظامی باید روایت جامع، واقعی، قابل قبول و زمانمند ارائه شود؛ روایتی که مردم خود را در آن ببینند، نه اینکه احساس کنند فقط شنونده هستند.
به گفته سعید باستانی، قدرت ملی نتیجه انباشت قدرت در همه حوزههاست؛ از اقتصاد و امنیت گرفته تا فرهنگ، علم و سیاست خارجی، اما همه این اجزا تنها زمانی عمل میکنند که مردم در کنار حاکمیت قرار بگیرند و این اتفاق بدون روایتسازی معتبر ممکن نیست. اگر روایت روشن، دقیق و قابل سنجش به مردم ارائه شود، همراهی اجتماعی شکل میگیرد و کشور میتواند مسیر قوی شدن را طی کند؛ اما بدون این پیشنیاز، هر برنامهای ناقص خواهد ماند.
انتهای پیام


نظرات