به گزارش ایسنا،در سال میلادی که آخرین روزهای آن را سپری میکنیم؛ دنیای سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی شاهد فقدان چهرههایی بود که هر یک بهتنهایی بخشی از تاریخ هنر معاصر را شکل داده بودند. از اسطورههای بازیگری هالیوود چون رابرت ردفورد، جین هکمن و دایان کیتون گرفته تا فیلمسازان مؤلفی مانند دیوید لینچ و مستندسازان جریانسازی چون مارسل اوفولس.
در زیر نگاهی داریم به مهمترین هنرمندانی که در عرصه سینما و تئاتر در یک سال اخیر از دنیا رفتند.
رابرت ردفورد
رابرت ردفورد بازیگر مطرح آمریکایی و برنده اسکار بود که در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
این اسطوره بازیگری بیشتر برای نقشهایش در فیلمهای «بوچ کسیدی و ساندنس کید» و «همه مردان رئیسجمهور» شناخته میشود.
به عنوان بازیگر، شناختهشدهترین نقشهای ردفورد شامل برخی از کلاسیکترین عناوین جدید هالیوود مانند «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، «همه مردان رئیسجمهور» و «سه روز کندور» میشود. او در سال ۱۹۸۰ با اولین تجربه کارگردانی خود، «مردم عادی»، جایزه اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.
رابرت ردفورد در سال ۲۰۰۲ با دریافت جایزه اسکار افتخاری برای یک عمر دستاورد سینمایی مورد تقدیر قرار گرفت.
دایان کیتون
دایان کیتون، بازیگر افسانهای و یکی از محبوبترین چهرههای سینمای آمریکا در نیمقرن اخیر بود که امسال در سن ۷۹ سالگی در کالیفرنیا درگذشت.
کیتون، که با بازی در فیلمهای «آنی هال» به کارگردانی وودی آلن و «پدرخوانده» ساخته فرانیس فورد کوپولا به شهرت جهانی رسید، طی پنج دهه فعالیت خود به یکی از تأثیرگذارترین بازیگران زن هالیوود بدل شد.
او همکاریهای متعددی با وودی آلن داشت و نقشهای ماندگاری در فیلمهایی چون «سرخها» و «باشگاه کتاب» ایفا کرد.
کیتون در سال ۲۰۱۷ جایزه دستاورد هنری یکعمر فعالیت را از مؤسسه فیلم آمریکا (AFI) دریافت کرد.
علاوه بر سینما، کیتون در چند مجموعه تلویزیونی از جمله «پاپ جوان» با بازی جود لا در نقش یک راهبه حیلهگر حضور داشت.
جین هکمن
جین هکمن، بازیگر ۹۵ ساله برنده اسکار و همسرش بتسی آراکاوا، پیانیست کلاسیک ۶۳ ساله در خانه خود در سانتافه نیومکزیکو درگذشتند.
جین هکمن یکی از پرافتخارترین بازیگران هالیوود بود که همدوره با بزرگانی چون رابرت دنیرو، آل پاچینو و داستین هافمن به شهرت رسید. او در طول دوران حرفهای خود دو جایزه اسکار، سه گلدن گلوب و جایزه سسیل بی. دمیل را در سال ۲۰۰۳ دریافت کرد.
برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «ارتباط فرانسوی» (۱۹۷۱) و برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «نابخشوده» (۱۹۹۲)، همچنین به خاطر ایفای نقش لکس لوتر در سری فیلمهای «سوپرمن» و بازی در آثار ماندگاری چون «بانی و کلاید»، «مکالمه»، «میسیسیپی در آتش»، «مدفون در آتش»، «زیر آتش»، «قفس پرنده» و «خانواده اشرافی تننبام» شناخته میشد.
آخرین نقشآفرینی هکمن در سینما، در سال ۲۰۰۴ با فیلم «به مووسپورت خوش آمدید» بود. او در همان سال، اعلام کرد که از دنیای بازیگری بازنشسته میشود و از آن پس بهندرت در محافل هالیوودی دیده شد، جز در برخی مراسمهای اهدای جوایز.
دیوید لینچ
دیوید لینچ سینماگر بزرگ آمریکایی و خالق فیلمهایی همچون «جاده مالهالند» و «مرد فیل نما» و سریال «توئین پیکس» در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
لینچ مدت زمان طولانی بود که به دلیل سیگار کشیدن دچار بیماری آمفیزم شده و خانه نشین شده بود.
دیوید لینچ متولد سال ۱۹۴۶ میلادی است که مجموعهای از آثار موفق سینمایی را در کارنامه دارد.
«مرد فیلنما» اولین موفقیت سینمایی او بود که نامزد هشت جایزه اسکار شد. این فیلم جایزه بهترین فیلم خارجی سزار فرانسه را نیز دریافت کرد
او در اواخر دهه ۸۰ با «مارک فارست»، تهیهکننده معروف برای ساختن سریال تلویزیونی «توئین پیکس» قرارداد بست. این مجموعه تلویزیونی در دهه ۹۰ در شبکه ABC به نمایش درآمد و به موفقترین سریال تلویزیونی دهه ۹۰ تبدیل شد و در سال ۲۰۱۸ پس از حدود ۳۰ سال، فصل سوم آن منتشر شد.
یکی از موفقترین آثار کارنامه سینمایی لینچ «در قلب وحشی» است که در سال ۱۹۹۰ موفق به دریافت جایزه نخل طلای کن شد. در سال ۱۹۹۷ لینچ فیلم «بزرگراه گمشده» را ساخت. این فیلم در گیشه موفقیتی به دست نیاورد و نقدهای متنوع مثبت و منفی دریافت کرد.
در سال ۲۰۰۱ بود که فیلم «جاده مالهالند» به عنوان یکی از آثار ماندگار لینچ به دنیای سینما آمد. این فیلم با نقشآفرینی نائومی واتس جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن و نامزدی اسکار بهترین کارگردانی را برای لینچ بههمراه آورد و «امپراطوری درون» نیز آخرین فیلم بلند اوست که در سال ۲۰۰۶ به سینما آمد که مورد توجه منتقدین قرار گرفت.
لینچ پیش از این، تجربه حضور در عرصه بازیگری را دارد و در تمامی قسمتهای سریال «توئین پیکس» در نقش «گوردن کول» مامور افبیآی بازی کرده است و در چند فیلم چون «لوئی»، «نمایش کلیولد» و «لاکی» به عنوان بازیگر میهمان حضور داشته است.
او در سال ۲۰۰۶ شیر طلایی افتخاری برای یک عمر دستاورد هنری و در سال ۲۰۱۹ جایزه افتخاری اسکار دریافت کرد.
کلودیا کاردیناله
کلودیا کاردیناله، ستاره برجسته و محبوب سینمای ایتالیا که با بازی در شاهکارهای سینماگرانی چون فلینی، ویسکونتی و سرجیو لئونه و نیز فیلم مشهور «پلنگ صورتی» در تاریخ سینما جاودانه شد، در ۸۷ سالگی در فرانسه درگذشت.
کاردیناله در ابتدای کار خود با ایفای نقشهای مکمل تأثیری ماندگار بر جای گذاشت. برای نمونه، در میان مجموعهای از بازیهای درخشان در فیلم «روکو و برادرانش» ویسکونتی، نقشآفرینی او بهعنوان همسر تازه برادر بزرگتر چشمگیر بود.
در فیلم «هشت و نیم» فلینی، او پس از مارچلو ماسترویانی دومین نام مهم تیتراژ بود. کاردیناله در نقش کلودیا، زنی اسرارآمیز و اغواگر که همچون رویایی خیالانگیز بر زندگی کارگردان سایه میافکند، ظاهر شد.
او همچنین در فیلم ماجراجویانه تاریخی فرانسوی «کارتوش» (۱۹۶۳) ساخته فیلیپ دو بروکا، همبازی ژان پل بلموندو شد.
کمدی کلاسیک «پلنگ صورتی» ساخته بلیک ادواردز (۱۹۶۳)، وسترن «حرفهایها» (۱۹۶۶) ساخته ریچارد بروکس، «روزی روزگاری در غرب» ساخته سرجیو لئونه، «فیتسکارالدو» (۱۹۸۲) ساخته ورنر هرتزوگ و «انریکو چهارم» ساخته مارکو بلوکیو از جمله دیگر فیلمهای مهم با بازی کاردیناله است.
او در طول دوران حرفهای خود جوایز متعددی از جمله شیر طلایی افتخاری جشنواره ونیز (۱۹۹۳)، خرس طلایی افتخاری جشنواره برلین (۲۰۰۲) و جایزه ویژه داوید دی دوناتلو (۱۹۹۷) را دریافت کرد.
وال کیلمر
وال کیلمر، بازیگری که بیشتر برای نقشهایش در فیلمهای «تاپ گان»، «بتمن برای همیشه» و «درها» (دورز) شناخته میشد در سن ۶۵ سالگی درگذشت.
وال کیلمر در سال ۱۹۵۹ در لسآنجلس به دنیا آمد. او فعالیت خود را به عنوان بازیگر تئاتر آغاز کرد و در دهه ۱۹۸۰ با نقشآفرینی در کمدیهای سینمایی «رازِ برتر» و «نابغه واقعی» به شهرت رسید.
او سپس با ایفای نقش «آیسمن» در فیلم پرفروش تاپ گان (۱۹۸۶) به ستارهای در هالیوود تبدیل شد. در سال ۱۹۸۸ میلادی در فیلم فانتزی «ویلو» به کارگردانی ران هاوارد و تهیهکنندگی جرج لوکاس، نقش اصلی را برعهده گرفت.
بازی در فیلم «بتمن برای همیشه» (۱۹۹۵) که با وجود نقدهای ضد و نقیض در گیشه موفق بود، کیلمر را به ستارهای بزرگ تبدیل کرد. با این حال او در فیلمهای بعدی این مجموعه «بتمن و رابین» حضور نیافت و به جای آن، در فیلم قدیس (۱۹۹۷) و سپس جزیره دکتر مورو (۱۹۹۶) در کنار مارلون براندو بازی کرد که هر دو با واکنشهای ضعیف روبهرو شدند.
او پس از چند سال دوری از سینما، در سال ۲۰۲۲ بار دیگر نقش «آیسمن» را در فیلم «تاپ گان: ماوریک» بازی کرد.
راب راینر
جسد راب راینر، کارگردان و بازیگر نامدار هالیوود و خالق آثار ماندگاری چون «با من بمان»، «عروس شاهزاده» و «وقتی هری سالی را دید»، در سن ۷۸ سالگی به همراه جسد همسرش میشل سینگر راینر در خانهشان در لسآنجلس پیدا شد و پس از چند روز نیک راینر به اتهام قتل پدر و مادرش دستگیر شد.
راب راینر فرزند کارل راینر، کمدین برجسته، و استل ربُست، خواننده، بود. او در سال ۱۹۴۷ در برانکس نیویورک متولد شد. فعالیت حرفهایاش را در دهه ۱۹۶۰ با بازیگری آغاز کرد و با نقش مایکل استیویچ در تمام ۹ فصل سریال مشهور «همگی در خانواده» به شهرت رسید. او برای این نقش دو جایزه امی از پنج نامزدی و همچنین پنج نامزدی گلدن گلوب دریافت کرد.
راینر نخستین فیلم بلند خود را در مقام کارگردان در سال ۱۹۸۴ با شبهمستند محبوب «این اسپاینال تپ است» ساخت؛ فیلمی درباره یک گروه هویمتال بریتانیایی دستوپاچلفتی. پس از آن، دوران درخشانی از موفقیتها را تجربه کرد و چند فیلم از جمله «با من بمان» (۱۹۸۶)، «عروس شاهزاده» (۱۹۸۷)، «وقتی هری سالی را دید» (۱۹۸۹) را ساخت که اغلب در فهرست بهترین کمدیهای رمانتیک تاریخ قرار میگیرد، «میزری» (۱۹۹۰) و «چند مرد خوب» (۱۹۹۲) از میان ساختههای او نامزد اسکار بهترین فیلم شد.
از دیگر فیلمهای کارگردانیشده توسط راینر میتوان به «رئیسجمهور آمریکایی» (۱۹۹۵)، «فهرست آرزوها» (۲۰۰۷) و آخرین فیلمش «اسپاینال تپ ۲: پایان ادامه دارد» (۲۰۲۵) اشاره کرد. او در طول دوران فعالیت حرفهای خود چهار بار نامزد گلدن گلوب بهترین کارگردانی و سه بار نامزد جوایز انجمن کارگردانان آمریکا شد.
تام استاپارد
تام استاپارد، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس برنده اسکار فیلم «شکسپیر عاشق» در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
استاپارد با نمایشنامه «روزنکرانتس و گیلدنسترن مردهاند» در سال ۱۹۶۶ وارد صحنه تئاتر بریتانیا شد؛ اثری درباره دو شخصیت فرعی نمایشنامه «هملت» شکسپیر.
اما در نمایشهای دیگر از جمله «چیز واقعی» (۱۹۸۲) و «آرکادیا» (۱۹۹۳) شناخته شد و با نمایشنامه «روزنکرانتس و گیلدنسترن مردهاند» نخستین بار در جشنواره ادینبرو در ۱۹۶۶ نقدهای متفاوتی دریافت کرد، اما سپس توسط کمپانی تئاتر ملی در اولد ویک و بعد در برادوی اجرا شد؛ جایی که استاپارد در ۱۹۶۸ نخستین جایزه تونی خود را گرفت. او فیلمنامه اقتباس سینمایی این اثر را نیز نوشت؛ فیلمی که در سال ۱۹۹۰ شیر طلایی جشنواره ونیز را برد.
در دهه ۱۹۷۰، استاپارد با آثاری چون «جهندهها» (۱۹۷۲) و «مسافرتها» (۱۹۷۴)، موفقیت چشمگیری به دست آورد. «مسافرتها» در ۱۹۷۶ جایزه تونی گرفت.
نمایشهای «آرکادیا» و «اختراع عشق» (۱۹۹۷)، سهگانه «ساحل آرمانشهر» (۲۰۰۲)، «راکان رول» (۲۰۰۶)، «مسئله دشوار» (۲۰۱۵) از دیگر آثار او با شمار میروند.
در عرصه سینما نیز استاپارد فیلمنامه «برزیل» (۱۹۸۵) را نوشت و رمان جی.جی. بالارد را برای فیلم «امپراتوری خورشید» (۱۹۸۷) اقتباس کرد.. او همراه مارک نورمن، فیلمنامه «شکسپیر عاشق» را نوشت. از دیگر اقتباسهای او میتوان به «خانه روسی» جان لوکاره، «بیلی باثگیت»، «انگما» و «آنا کارنینا» (۲۰۱۲) اشاره کرد.
در سال ۲۰۱۳، انجمن نویسندگان آمریکا جایزه «لورل» را برای یک عمر دستاورد در فیلمنامهنویسی سینمایی به او اعطا کرد.
دایان لَد
دایان لَد، بازیگر نامدار آمریکایی و نامزد سه جایزه اسکار برای نقشآفرینی در فیلمهایی چون «آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند»، «محله چینیها» و «از ته دل وحشی»، در سن ۸۹ سالگی در خانهاش در اوهای کالیفرنیا درگذشت.
او در دهه ۱۹۷۰ در فیلم «محله چینیها» در کنار جک نیکلسون ظاهر شد و همان سال در فیلم تحسینشده مارتین اسکورسیزی با عنوان «آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند»، همراه الن برستین بازی کرد؛ نقشی که برای او نخستین نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به ارمغان آورد.
او در دهه ۱۹۸۰ در «بیوه سیاه» ظاهر شد و سپس در فیلم «تعطیلات کریسمس نشنال لامپون» و همچنین نسخه تلویزیونی این فیلم با نام «آلیس» نیز به ایفای نقش پرداخت.
این بازیگر در دهه ۱۹۹۰ برای بازی در فیلم «از ته دل وحشی» دومین نامزدی اسکار و برای فیلم «رز پریشان» سومین نامزدیاش را دریافت کرد.
او بعدها در آثار دیگری نیز در کنار دخترش از جمله «امپراتوری درون» از دیوید لینچ و سریال تحسینشده «روشنفکر» ساخته مایک وایت مقابل دوربین رفت. او همچنین در فیلمهای «۲۸ روز» با ساندرا بولاک، «سریعترین مرد دنیا» با آنتونی هاپکینز و «جوی» با جنیفر لارنس همبازی بود.
اودو کییر
اودو کییر که در بیش از ۲۵۰ فیلم از جمله با نقشهای ماندگار در «ساسپیریا»، «ایداهوی خصوصی من» و آثار لارس فون تریه بازی کرده بود، در ۸۱سالگی درگذشت.
نخستین نقشآفرینیِ چشمگیر او در فیلم ترسناک سال «نشان شیطان» در سال ۱۹۷۰ بود.پس از آن چند فیلم ترسناک دیگر بازی کرد، از جمله نقش بهیادماندنیاش در فیلم« فرانکشتاین اندی وارهول» در سال ۱۹۷۳ و «خون برای دراکولا» در ۱۹۷۴ که هر دو را پل موریسی کارگردانی کرد و وارهول تهیهکننده شان بود.
از شناختهشدهترین نقشآفرینیهای او میتوان به حضور در کلاسیکهای دهه ۷۰ میلادی چون «سوسپریا» و «فرمان پنجم» اشاره کرد.
این همکاری با کارگردان لارس فون تریه به همراهی مادامالعمر تبدیل شد و حاصل آن نقشهایی در آثاری چون «اپیدمی»، «اروپا»، «قلمرو»، «شکستن امواج»، «رقصنده در تاریکی»، «داگویل»، «ملانکولیا» و... شد.
نخستین نقش آمریکاییاش را گاس ون سنت در فیلم سال ۱۹۹۱ «آیداهدی خصوصی من» به او پیشنهاد کرد. از دیگر نقشهای مطرح او در سینمای آمریکا میتوان به «جانی منومیک» و «آرماگدون» اشاره کرد
آخرین فیلم تودو کییر، تریلر سیاسی نئو نوآر «مامور مخفی» به کارگردانی کلیبر مندونسا فیلیو بود، اثری محبوب در کن امسال که او در آن نقش یک بازمانده یهودی هولوکاست را بازی میکرد.
جف بینا
جسد جف بینا، کارگردان و فیلمساز مستقل آمریکایی، در محل سکونتش در لسآنجلس پیدا شد و پزشک قانونی منطقه لس آنجلس بعدها علت مرگ وی را خودکشی اعلام کرد.
این فیلمنامهنویس و کارگردان، بیشتر به خاطر ساخت فیلمهایی همچون «زندگی پس از بث»، «جاشی»، «ساعتهای کوچک»، «دختر اسبی» و «مرا بچرخان» که عمدتا کمدیهای سیاه بود شناخته میشد. او همچنین در نگارش فیلمنامه «قلب من هاکبی» ساخته دیوید اوراسل مشارکت داشت.
مایکل مدسن
مایکل مدسن، ستاره فیلمهای «سگهای انباری» و «بیل را بکش» در سن ۶۷ سالگی درگذشت. این بازیگر مشهور آمریکایی که بهواسطه بازی در فیلمهای شاخصی چون «سگهای انباری»، «بیل را بکش» و «دانی براسکو» شناخته میشد و علت مرگ، ایست قلبی اعلام شد.
او در چند سال اخیر مشغول ایفای نقش در پروژههای مستقل قابل توجهی بود؛ از جمله فیلمهایی همچون «اعترافات»، «جاده رستاخیز» و «کتاب آشپزی برای زنان خانه دار جنوبی». او همچنین مشغول آمادهسازی کتاب تازهای با عنوان «اشکهایی برای پدرم: افکار و اشعار یک یاغی» بود.
پیتر گرین
پیتر گرین، بازیگر شناختهشده نقشهای منفی در سینمای آمریکا که با فیلمهایی چون «داستان عامهپسند» و «ماسک» به شهرت رسید در ۶۰سالگی در آپارتمان خود در نیویورک درگذشت.
،او در سال ۱۹۹۳ نقش اصلی فیلم «تمیز، تراشیده» را بازی کرد؛ اثری که در سال ۱۹۹۴ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. همان سال، او در دو فیلم بزرگ حضور یافت: ایفای نقش شخصیت منفی در فیلم «داستان عامهپسند» ساخته کوئنتین تارانتینو، که نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرد و بازی در نقش ضدقهرمان اصلی در برابر جیم کری در فیلم «ماسک».
او در فیلمهایی چون «بوسه و افشا»، «بلو استریک»، «پایان بازی» و «شکارچی جایزه» بازی کرد و حضورهای بهیادماندنی در «مظنونان همیشگی» و «روز تمرین» داشت. در تلویزیون، او از بازیگران ثابت سریال «بلک دانلیز» شبکه «NBC» بود و بهصورت دورهای در سریالهای «زندگی در مریخ» از شبکه «ABC» و «شیکاگو پی.دی.» از شبکه «NBC» ظاهر شد. آخرین حضور او به بازی در یکی از قسمتهای سریال «کانتیننتال»، پیشدرآمد مجموعه «جان ویک» بازمیگردد.
امیلیو اچواریا
امیلیو اچواریا بازیگر کهنهکار مکزیکی بیشتر به خاطر بازی در فیلم های «بابِل» و «عشق سگی» از ساخته های ایناریتو کارگردان مطرح سینمای مکزیک و همچنین فیلم «روزی دیگر بمیر» از مجموعه فیلمهای جیمز باند در سطح بین المللی شناخته شده بود.
او فعالیت بازیگری خود را در سال ۱۹۷۸ در تئاتر آغاز کرد. نقشهای اولیهی او در سینما در دههی هشتاد میلادی رقم خورد و او با بازی در نقش ال چیوو ولگرد در درام نامزد اسکار سال ۲۰۰۰ با عنوان «عشق سگی»، بیشتر شناخته شد. او در ادامه در فیلمهای «و همچنین مادرت» ساخته آلفونسو کوارون، «بابل» ساخته ایناریتو، «یک روز دیگر بمیر» در سال ۲۰۰۲ از مجموعه جیمز باند و «آلامو» محصول ۲۰۰۴ آمریکا بازی کرد.
از فیلم های اخیر او می توان به فیلم های هیجان انگیز مکزیکی «انتخاب شده» و «هیولای هزار سر» اشاره کرد. او به تازگی در تلویزیون در چندین قسمت از سریال «موتزارت در جنگل» محصول آمازون پرایم نیز بازی کرده بود.
امیلیو اچواریا در طول دوران حرفه ای خود نامزد سه جایزه سینمای مکزیک (آریل) شده بود.
جوآن پلورایت
جوآن پلورایت، ستاره تحسینشده سینما و تئاتر بریتانیا که به مدت ۲۸ سال همسر لارنس اولیویه بود، در سن ۹۵ سالگی درگذشت.
جوآن پلورایت، از چهرههای نمادین سینما و تئاتر بریتانیا بود و آثار برجستهای مانند «آوریل افسونشده»، «داغ ننگ» و نسخه برادوی نمایشنامه «طعم عسل» که برای آن جایزه تونی را دریافت کرد، ظاهر شد.
او که در سال ۱۹۲۹ میلادی در لینکلنشر متولد شد، نخستینبار در سال ۱۹۵۴ در صحنه ظاهر شد و پس از آن در تولید اصلی نمایش «سرگرمکننده» اثر جان آزبورن در لندن در کنار لارنس اولیویه بازی کرد و سپس در نسخه سینمایی این اثر نیز حضور داشت.
او در سال ۱۹۹۲ میلادی در فیلم «آوریل افسونشده» به کارگردانی مایک نیوول، نقش خانم فیشر را بازی کرد و برای این اجرا نامزد جایزه اسکار شد و جایزه گلدن گلوب را به دست آورد. دیگر نقشهای برجسته او شامل «داغ ننگ»، «۱۰۱ سگ خالدار» و «چای با موسولینی» بود.
جوآن پاورایت از سال ۱۹۶۱ تا زمان درگذشت لارنس اولیویه در سال ۱۹۸۹ همسر او بود و با این چهره برجسته بریتانیا در تئاتر ملی که او تأسیس کرد همکاری نزدیک داشت.
امیلی دکن
امیلی دکن بازیگر بلژیکی برنده جشنواره کن به دلیل به بیماری در سن ۴۳ سالگی درگذشت. این بازیگر در ماه اکتبر ۲۰۲۳ فاش کرده بود که به نوعی سرطان غده فوق کلیوی مبتلا شده است.
او برای اولین نقش خود در فیلم «روزتا» ساخته برادران داردن برنده جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره کن شد و در ادامه، جوایز متعددی برای حضور در فیلمهای عمدتا فرانسویزبان از جمله «دختر روی قطار» (۲۰۰۹) در کنار کاترین دنوو و درام «بچههای ما» (۲۰۱۲) دریافت کرد.
او در سال ۲۰۲۴ به جشنواره فیلم کن بازگشت تا بیست و پنجمین سالگرد موفقیت خود را در این جشنواره با برادران داردن جشن بگیرد و همچنین از فیلم انگلیسیزبان «زنده بمان» که در همان سال اکران شد، رونمایی کند.
یژری بارتوشکا
یژری بارتوشکا، رئیس جشنواره فیلم کارلووی واری و بازیگر برجسته سینمای چک در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
بارتوشکا که در ۲۴ مارس ۱۹۴۷ به دنیا آمد، تحصیلات خود را در آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی یاناچک در شهر برنو به پایان رساند و فعالیت حرفهای خود را در تئاتر «هوسا نا پرووازکو» آغاز کرد. از دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، او در صحنه تئاترهای معتبر کشور، از جمله «تئاتر روی نردهها»، حضور پررنگی داشت و در همین دوره در نخستین فیلم خود به نام زمین بازی (۱۹۷۵) بازی کرد.
بارتوشکا با بازی در فیلمهای مطرحی چون «سکال باید بمیرد»، «همه عزیزان من» و «نظریه ببر» به شهرت رسید. او برای بازی در نقش مکمل در فیلم «همه عزیزان من» موفق به کسب جایزه شیر چک شد و یک سال بعد نیز برای بازی در «سکال باید بمیرد» در همان بخش نامزد شد.
بارتوشکا از سال ۱۹۹۴ ریاست جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری را بر عهده گرفت؛ جشنوارهای که با سابقهای نزدیک به جشنواره کن، دومین جشنواره قدیمی اروپا محسوب میشود. او با همکاری هنرمندان و منتقدان از جمله اوا زائورالووا، مدیر هنری فقید جشنواره، توانست کارلووی واری را از یک رویداد محلی نیمهفعال به یکی از مقصدهای معتبر جهانی برای فیلمسازان، منتقدان و علاقهمندان سینما تبدیل کند.
اوا در طول دوران کاری خود در بیش از ۱۷۵ نقش سینمایی و تلویزیونی مقابل دوربین رفت و در دو پروژه نیز تهیهکننده بود.

مارسل اوفولس
مارسل اوفولس، کارگردان مستند برنده جایزه اسکار که پرده از همکاری فرانسه با نازیها در دوران جنگ جهانی دوم برداشت، در سن ۹۷ سالگی درگذشت.
او فرزند ماکس اوفولس، فیلمساز نامدار آلمانی بود که با فیلم مستند «مصیبت و همدردی» (۱۹۶۹) درباره شهر اشغالی کلرمون-فران در دوران حکومت ویشی، فرانسه را در شوک فرو برد. این مستند با استفاده از پازلی از مصاحبهها و فیلمهای خبری آرشیوی، نشان داد که همکاری با نازیها تا چه اندازه گسترده بوده است ؛ از آرایشگرهای ساده گرفته تا اشرافزادگان و نخبگان جامعه.
با وجود اینکه این فیلم بیش از چهار ساعت طول داشت، در زمانی که مستندها بهندرت روی پرده سینما نمایش داده میشدند، توجه نسل جدیدی از مخاطبان را جلب کرد و باعث صفهای طولانی در سینماها شد.
اوفولس در سال ۱۹۶۳ با ساخت فیلم داستانی «پوست موز » با بازی ژان-پل بلموندو و ژان مورو، نخستین تلاش خود را در عرصه سینمای داستانی انجام داد؛ اما با شکست مواجه شد و به سمت مستندسازی رفت. او توسط تلویزیون عمومی فرانسه استخدام شد و در همین مسیر به مستند روی آورد.
گراهام گرین
گراهام گرین، بازیگر پرکار و پیشگام بومی کانادایی که با فیلم «رقصنده با گرگها» به شهرت جهانی رسید، در سن ۷۳ سالگی در بیمارستانی در تورنتو پس از یک دوره بیماری طولانی درگذشت.
نقطه عطف زندگی هنری او زمانی بود که کوین کاستنر در فیلم اسکاری «رقصنده با گرگها» (۱۹۹۰) نقش پزشک و شمن واقعی قبیله لاکوتا، «کیکینگ برد»، را به او سپرد. این نقش برای گرین نامزدی اسکار و آغاز مسیر پررنگ حضورش در هالیوود را به همراه داشت. پس از آن در فیلمهای متعددی از جمله «مسیر سبز» (۱۹۹۹)، «جان سخت ۳» (۱۹۹۵)، «ماوریک» (۱۹۹۴)، «قلب تندر» (۱۹۹۲) و «حماسه گرگ و میش: ماه جدید» (۲۰۰۹) نقشآفرینی کرد.
تاتسویا ناکادای
تاتسویا ناکادای، بازیگر بزرگ و ماندگار سینمای ژاپن که با نقشآفرینی در شاهکارهایی چون «آشوب» و سهگانه «وضع بشر» به شهرت جهانی رسید، در ۹۲ سالگی درگذشت.
او در کارنامهی خود بیش از ۱۰۰ نقش سینمایی دارد. یکی از ماندگارترین نقشهایش، بازی در فیلم «آشوب» به کارگردانی آکیرا کوروساوا (۱۹۸۵) بود که در آن نقش ارباب «هیدهتورا ایچیمونجی» را ایفا کرد. این فیلم که در ژاپن قرون وسطی میگذرد، داستان یک جنگسالار سالخورده را روایت میکند که پس از کنارهگیری از قدرت، امپراتوریاش را میان سه پسرش تقسیم میکند، اما فرزندانش در پی قدرتطلبی بر علیه یکدیگر و حتی پدر خود وارد عمل میشوند.
پیش از «آشوب»، ناکادای در سهگانه «وضع بشر» ساختهی کارگردان ماساکی کوبایاشی نقشآفرینی کرده بود. ناکادای در طول دوران کاریاش ۱۱ بار با کوبایاشی همکاری کرد.
سهگانهی «وضع بشر» که از حماسههای جنگی بزرگ سینمای ژاپن به شمار میرود، بر محور شخصیت «کاجی» (با بازی ناکادای) میچرخد؛ یک صلحطلب ژاپنی که میکوشد در فضای دیکتاتوری و سرکوبگر ژاپن دوران جنگ جهانی دوم زنده بماند. این سهگانه شامل سه فیلم بود: «عشق برتر» (۱۹۵۹)، «راهی تا ابدیت» (۱۹۵۹) و «دعای یک سرباز» (۱۹۶۱).
ناکادای همچنین در فیلم «هاراکیری» (۱۹۶۲) نیز ظاهر شد؛ فیلمی دیگر از کوبایاشی که درباره یک سامورایی است که برای انجام مراسم «سپوکو» (خودکشی آیینی ساموراییها) به کاخ یک ارباب فئودالی میآید و در جریان ماجرا، او گذشتهی خود را برملا میکند.
از دیگر نقشهای برجستهی ناکادای میتوان به فیلمهای «کاگهموشا» (۱۹۸۰)، «یوجیمبو» (۱۹۶۱)، «سانجورو» (۱۹۶۲) و «شمشیر مرگ» (۱۹۶۶) اشاره کرد.
آرتور کوهن
آرتور کوهن، تهیهکننده برجسته و مستقل سینما بود که با سه جایزه اسکار و همکاری با فیلمسازانی چون ویتوریو، نقشی ماندگار در تاریخ سینمای جهان ایفا کر و در ۹۸ سالگی درگذشت.
او برای سه فیلم مستند، موفق به دریافت جایزه اسکار شد: مستند «آسمان بالای سر و لجن زیر پا» در سال ۱۹۶۱ (بهصورت مشترک با رنه لافویت)، «رویای آمریکایی» در سال ۱۹۹۰ (بهصورت مشترک با باربارا کاپل) و «یک روز در سپتامبر» در سال ۱۹۹۹) بهصورت مشترک با کوین مکدونالد).
کوهن بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ در شش فیلم با ویتوریو دسیکا، استاد بزرگ سینمای ایتالیا، همکاری کرد؛ از جمله «باغ فینزیکونتینی» (۱۹۷۰). این درام که بر زندگی یک خانواده یهودی در ایتالیای فاشیستی تمرکز دارد، خرس طلایی جشنواره فیلم برلین و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را از آن خود کرد.
او همچنین ژان-ژاک آنو را کشف کرد و نخستین فیلم او، «سیاه و سفید رنگی» (۱۹۷۶)، یک کمدی تلخ درباره درگیری میان استعمارگران فرانسوی و آلمانی را تهیه کرد. او سپس با ریچارد دمبو در فیلم «حرکت خطرناک» (۱۹۸۴)، یک تریلر روانشناختی درباره شطرنج، همکاری کرد. هر دو فیلم موفق به کسب اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شدند.
از دیگر آثار تهیهشده توسط کوهن میتوان به «دو بیت» (۱۹۹۵) با بازی آل پاچینو، «دروغهای سفید» (۱۹۹۷)، «دستمال زرد» (۲۰۰۸) و «فرزندان هوانگ شی» (۲۰۰۸) اشاره کرد.
انتهای پیام


نظرات