به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از تلاش داعش برای بازسازی خود نوشته و آورده است: مدتی است که نام داعش، از مهمترین نمادهای تروریسم ایدئولوژیک قرن حاضر، دوباره در اخبار جهان شنیده میشود. رد پای این گروه دستپرورده قدرتهای بزرگ غربی در اتفاقات اخیر تروریستی در استرالیا و پاکستان تا منطقه حمص در سوریه به چشم میآید.
این حملات نشان میدهد که علیرغم شکستهای میدانی در سالهای گذشته، داعش در حال بازیابی توان عملیاتی و سازماندهی دوباره نیروهای خود است. داعش فراتر از یک گروه نظامی صرف، یک ایدئولوژی خشونتگرا و انحصارطلب است که با ایجاد ترس، نابودی اجتماعی و القای ناامنی، اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود را دنبال میکند.
کینه عمیق از سردار
یکی از وجوه مهم تحلیل تهدید داعش، کینه عمیق این گروه نسبت به سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی است. حضور و نقش محوری سردار سلیمانی در مبارزه با داعش، به ویژه در عراق و سوریه، عملاً ساختار و عملیاتهای این گروه را به نهایت تضعیف رساند. داعش، این شکست را نه فقط یک ناکامی نظامی، بلکه یک توهین ایدئولوژیک میبیند و طبعا در پی انتقام از فرماندهان عملیاتی جبهه مقابل خود است.
به همین دلیل، نزدیک شدن سالگرد شهادت سردار سلیمانی، میتواند محرکی برای عملیاتهای تروریستی و اقدامات تحریکآمیز این جریان در منطقه و حتی در داخل کشور باشد. تجربه نشان داده است که چنین گروههایی از نمادها و شخصیتهایی که شکست خود را زیر سر آنها میدانند، به عنوان هدف یا بهانه برای تهدید امنیت و تشویش اذهان عمومی بهره میبرند.
ماهیت داعش بر پایه یک ایدئولوژی افراطی است که مشروعیت سیاسی، انسانی و دینی را انکار میکند. این گروه نه تنها مخالف زندگی عادی و حقوق بشر است، بلکه با ساختار شبکهای و جهانی، عملیات تروریستی خود را در مناطق مختلف هماهنگ میکند و از خلأهای امنیتی و ضعفهای نظارتی بهرهبرداری میکند. تحرکات اخیر این گروه، همراه با موج تبلیغاتی و رسانهای، نشان میدهد که داعش به دنبال بازسازی قدرت خود و بازگشت به صحنه استراتژیک منطقه است.
از بعد ژئوپلیتیک، نباید این واقعیت را نادیده گرفت که برخی قدرتهای فرامنطقهای، از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی، با استفاده از داعش به عنوان ابزار فشار و اعمال نفوذ، در پی تحقق اهداف خود هستند. این حمایتها، نه الزاماً مستقیم، بلکه از طریق ایجاد خلأ امنیتی، تأمین مالی غیرمستقیم و سیاستهای منطقهای قابل مشاهده است. داعش، به عنوان یک بازیگر در میدان رقابتهای قدرت، از این فرصتها استفاده میکند تا نفوذ و اختیارات خود را بازسازی کند.
یک ضرورت امنیت ملی
از منظر امنیت ملی، ضروری است که نهادهای امنیتی کشور نسبت به این تهدید هوشیاری راهبردی داشته باشند. تمرکز بر شناسایی شبکههای مخفی، پیشبینی مسیرهای عملیاتی، جلوگیری از نفوذ عناصر تروریستی و افزایش همکاریهای اطلاعاتی منطقهای و جهانی، امری حیاتی است. همچنین، توجه به بعد اجتماعی و ایدئولوژیک تهدید اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا داعش تنها یک تهدید نظامی نیست، بلکه یک جریان ایدئولوژیک است که میتواند افکار عمومی را هدف قرار دهد و به ناامنی روانی دامن بزند.
کینه داعش نسبت به سردار سلیمانی نشاندهنده این است که عملیات این گروه، فراتر از هدفگذاری صرفاً نظامی است. این تروریستها میخواهند با بهرهبرداری از فضای حساس و مناسبتهای ملی و مذهبی، تهدیدی روانی و نمادین ایجاد کنند. سالگرد شهادت سردار سلیمانی، اگرچه باید فرصتی برای یادآوری اقتدار و ایثار باشد، میتواند نقطهای برای اقدامات تحریکآمیز داعش شود، و همین امر ضرورت آمادگی کامل و هماهنگی بین دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی را برجسته میکند.
از منظر دینی و اجتماعی نیز، مقابله با داعش نیازمند درک عمیق از ایدئولوژی این گروه است. داعش، با تکیه بر تفکرات افراطی و خشونتگرایانه، تلاش میکند ارزشهای انسانی و دینی را تحریف کند و در جامعه ناامنی و ترس ایجاد کند. مقابله با آن تنها محدود به اقدام نظامی نیست؛ بلکه نیازمند مبارزه فرهنگی و ایدئولوژیک و تقویت آگاهی عمومی درباره خطرات این جریان است.
در نهایت، بازگشت داعش به صحنه جهانی و منطقهای باید به عنوان یک زنگ خطر جدی دیده شود. این گروه، با ماهیت خشونتگرایانه، اهداف ژئوپلیتیک پشت پرده و کینه عمیق نسبت به چهرههایی مانند سردار سلیمانی، میتواند امنیت ملی و ثبات منطقهای را به خطر اندازد. هوشیاری، هماهنگی میان نهادهای امنیتی و اقدام پیشگیرانه، تنها راه مقابله با این تهدید چندلایه است. هرگونه سهلانگاری یا دست کم گرفتن ظرفیتهای داعش، هزینهای جبرانناپذیر برای امنیت، ثبات و آینده منطقه خواهد داشت.
انتهای پیام


نظرات