• دوشنبه / ۸ دی ۱۴۰۴ / ۰۹:۵۲
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 1404100804810
  • خبرنگار : 71290

/کنفرانس دیپلماسی و مقاومت/

خطیب‌زاده: شهید سلیمانی معمار نوعی از «امنیت درون‌زا و شبکه‌ای» در غرب آسیا بود

خطیب‌زاده: شهید سلیمانی معمار نوعی از «امنیت درون‌زا و شبکه‌ای» در غرب آسیا بود

معاون وزیر خارجه گفت: شهید قاسم سلیمانی را نمی‌توان صرفاً یک فرمانده نظامی دانست؛ او در معنای دقیق کلمه معمار نوعی از «امنیت درون‌زا و شبکه‌ای» در غرب آسیا بود.

به گزارش ایسنا، «سعید خطیب‌زاده» معاون وزیر و رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه صبح دوشنبه در آیین افتتاحیه کنفرانس بین‌المللی «سپهبد حاج قاسم سلیمانی؛ دیپلماسی و مقاومت» طی سخنانی اظهار داشت: از شهید سردار سلیمانی در تعابیر رهبری و هر جا سخن از ایشان است به عنوان نماد و تبلور مکتب مقاومت یاد می‌شود، هر چند حاج قاسم فرزند مقاومت بود، اما خود نگاه جدیدی در عرصه منطقه‌ای و بین المللی ایجاد کرد. شهید سلیمانی این نگاه را درعرصه عمل به محور مقاومت تبدیل کرد و جریانی ایجاد کرد که غیرقابل حذف و آینده‌ساز است.

وی تصریح کرد: چرا این جریان با فشار روز افزون کانون‌های زور و زر و تزویر ، با حمله، شهید کردن، ترور و حذف فیزیکی و سیستماتیک تمامی مظاهر مقاومت خدشه‌ای نپذیرفته و از بین نرفته است. پاسخ در ماهیت مکتبی مقاومت است، مقاومت تنها یک آرمان و هدف نیست، یک طرز تفکر و یک شیوه کنش هوشمندانه در برابر سلطه گران و سلطه جویان است، این  مقاومت با بمباران نابود نمی‌شود، متکی به فرد نیست که با شهادت فرماندهان از بین برود، بلکه بالنده است. 

معاون وزیر امور خارجه کشورمان با بیان این‌که «مقاومت در ساحت‌های مختلف کنش‌گری از جمله میدان و دیپلماسی متبلور است»، گفت: در جنگ ۱۲ روزه مصداق دیپلماسی که زیر آتش بود، شاهد بودیم چگونه دستگاه دیپلماسی و نیروهای مسلح دوشادوش هم با همسانی و همراهی و هم قدمی دشمن را به پذیرش شکست ذلیلانه مجبور کردند، به رغم تمامی سانسورها بزرگ‌ترین اتفاقات، همگان دیدند هر زمان هر جا خواستیم متجاوز را سیلی زدیم.
 

 کنفرانس بین‌المللی «سپهبد حاج قاسم سلیمانی؛ دیپلماسی و مقاومت»

متن کامل سخنرانی سعید خطیب‌زاده در این کنفرانس بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم 
عالی‌جنابان، همکاران محترم، فرهیختگان، میهمانان گرامی؛ 
سلام علیکم؛ 
بسیار مفتخرم که امروز در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، میزبان شما عزیزان هستیم. پیش از هر چیز، صمیمانه‌ترین عرض سلام و خیرمقدم خود را خدمت خانواده معزز و بزرگوار شهید والامقام، سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ابراز می‌دارم که امروز با حضور خود به این محفل غنا بخشیدند؛ ان‌شاءالله که در ادامه از فرمایشات ارزشمند ایشان بهره‌مند 
خواهیم شد. 

همچنین خیرمقدم عرض می‌کنم خدمت جناب آقای دکتر عراقچی، وزیر محترم امور خارجه، که حضورشان در این آیین افتتاحیه نشان‌دهنده اولویت راهبردی پیوند میان میدان و دیپلماسی در سیاست خارجی کشور است. من قصد اطاله کلام ندارم و به عنوان میزبان، بیشتر مشتاقیم که از سخنان سرکار خانم زینب سلیمانی و وزیر محترم خارجه استفاده کنیم. اما صرفاً از باب ادای احترام به مقام والای سردار شهید و تبیین ضرورت برگزاری این کنفرانس در ششمین سالگرد عروج ایشان، چند 
کلمه‌ای را عرض می‌کنم. 

حضار گرامی؛ 
از سردار شهید سلیمانی در تعابیر مقام معظم رهبری و هر جا که سخن از ایشان است، به عنوان نماد و تبلور «مکتب مقاومت» یاد می‌شود. شهید سلیمانی این مکتب را در صحنه عمل به «محور مقاومت» تبدیل کرد و جریانی را در منطقه به وجود آورد که غیرقابل از بین رفتن است. سؤالی که امروز در محافل تخصصی بین‌المللی مطرح می‌شود این است که چرا این جریان با حذف فیزیکی فرماندهانش از بین نمی‌رود؟ پاسخ در ماهیت این مکتب نهفته است. مکتب مقاومت یک آرمان، یک طرز تفکر و یک هدف مقدس است. چنین واقعیتی با بمباران نابود نمی‌شود و متکی به یک فرد هم نیست که با شهادت رهبرانش از هم بپاشد. 
مکتب و آرمان مقدس را نمی‌شود با گلوله از بین برد. اتفاقاً برعکس؛ مقاومت اگرچه سلاح دارد، اما سلاح اصلی‌اش «خون شهدا» است. این همان تعبیر ماندگار حضرت امام (ره) است که فرمودند: «خون بر شمشیر پیروز است». امروز در این سالن، برای یادآوری این قدرتِ نرمِ برخاسته از ایثار گرد هم آمده‌ایم. 

دیپلماسی هم بخشی جدایی‌ناپذیر از همین مکتب است. ما معتقدیم مفهومی به نام «دیپلماسیِ مقاومت» وجود دارد که در کنار «میدان» حرکت می‌کند. میدان و دیپلماسی همدیگر را تکمیل می‌کنند و هر دو در راستای یک هدف واحد، یعنی تامین منافع ملی و امنیت منطقه، هستند. در تجربیات اخیر، به ویژه در جنگ ۱۲ روزه که به تعبیر جناب آقای دکتر عراقچی، مصداق «دیپلماسی زیر آتش» بود، شاهد بودیم که چگونه دستگاه دیپلماسی و نیروهای مسلح در یک جبهه واحد برای وادار کردن دشمن به پذیرش یک شکست ذلیلانه تلاش کردند. این به ما آموخت که جایی که زمان مذاکره است باید با کرامت مذاکره کرد و جایی که زمان جنگ است، باید با استواری ایستادگی کرد. 

شهید قاسم سلیمانی را نمی‌توان صرفاً یک فرمانده نظامی دانست؛ او در معنای دقیق کلمه معمار نوعی از «امنیت درون‌زا و شبکه‌ای» در غرب آسیا بود. امنیتی که نه کالایی وارداتی، بلکه محصول کنش جمعی بازیگران منطقه و در تضاد بنیادین با نظم امنیتی آمریکامحور قرار دارد. ترور ایشان توسط ایالات متحده، دقیقاً در همین چارچوب قابل فهم است. این اقدام نه نشانه اقتدار، بلکه نشانه ضعف ساختاری نظمی بود که ابزارهای مشروع خود را از دست داده و به تروریسم دولتی متوسل شده است. 

در این بستر، شهید سلیمانی را می‌توان کنشگر یک «نظم پساغربی» در حال تکوین دانست؛ نظمی که محصول برهم‌کنش بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های نوظهور است. پیوند میان مقاومت منطقه‌ای و تحولات ساختاری نظام جهانی، نقطه‌ای کلیدی در فهم میراث ایشان است. میراثی که در نهایت، صرفاً متعلق به میدان نبرد نیست؛ بلکه به حوزه دیپلماسی، نظم‌سازی و آینده سیاست خارجی ایران نیز تعلق دارد.
 

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha