منوچهر معتبر گفت: انقلابي كه در جامعه‌ي ما رخ داد، بسياري از رشته‌هاي هنري را راكد كرده و موجب شد برخي از آن‌ها از نو شروع و بازنگري شوند و نمونه بارز اين امر مجسمه‌سازي مي‌باشد. وي كه با خبرنگار هنري ايسنا سخن مي‌گفت با اعلام خبر فوق افزود: متاسفانه در تاريخ ما، اغلب اتفاقاتي افتاده كه به موجب آن هر از گاهي، يك وقفه در مسائل هنري پيش آمده و موجب گرديده تا مسائل دوباره از اول شروع شوند؛ در اين بازگشت، امروزه مردم اغلب به كارهاي آكادميك روي آورده و فرزندان خود را براي فراگرفتن رشته‌هاي هنري مانند، طراحي، نقاشي و موسيقي، رهسپار آموزشگاه‌ها مي‌نمايند. درحقيقت، دوباره سازي در هنر، شروع شده است و اگر اين روند رو به جلو ادامه پيدا كند، به نتايج مطلوبي خواهد رسيد. وي ادامه داد: اكنون وضعيت خاصي در جامعه وجود ندارد و ما دچار يك عقب افتادگي شده‌ايم؛ چرا كه هر چيز قبل از اين‌كه به رشد خود برسد از بين مي‌رود. حيطه‌ي هنرهاي تجسمي به خصوص نقاشي، مربوط‌ به 4 دهه‌ي گذشته است. يعني چيزي به عنوان زبان تصويري نو نداريم و اگر هم نوآوري باشد، از تمدن اروپا گرفته شده است. وي تصريح كرد: ما بايد مينياتور را حفظ كرده و در آن نگاه نو بياندازيم، نه آن‌كه خود مينياتور را نو نماييم. اين مطلب در مورد فرش ايراني نيز مصداق دارد، چراكه نمي‌توانيم فرش را با نگاه اروپايي نو كنيم، بلكه بايد طوري نگاه نو به آن داشته باشيم كه كهنگي و اصالت گذشته در آن وجود داشته و ايراني بودن آن نمايان باشد و البته اين مسائل نياز به سواد و شناخت درست از ديروز و از امروز دارد. معتبر در ادامه افزود: در حيطه‌ي پست مدرن كه 40 سال است روي داده، ما به تازگي در جريان آن قرار گرفته‌ايم؛ ما پست مدرنسم شده‌ايم، در حالي‌كه مدرنيته را تجربه نكرده‌ و در تحولات آن شركت نداشته‌ايم. اين تحول دليل بر آن نيست كه ما پيش رفته‌ايم، و شايد در بسياري اوقات پس رفته باشيم؛ حال در اين دوره آشفته، ارزيابي، كار ساده‌اي نيست. اين هنرمند نقاش، با اشاره به اين‌كه امروزه زماني نيست كه با احساس بتوانيم كاري انجام دهيم، اذعان داشت: آن چه ما را به سمت جلو هدايت مي‌كند، منطق است و راهكار منطقي اين قضيه، شروع فرهنگ، آموزش و ايجاد هدف‌مندي به كودكان است. منوچهر معتبر، در خصوص دلايل عدم جاافتادگي و كاربردي شدن هنرهاي تجسمي در جامعه و ساختار اثري آن گفت: در جامعه‌ي ما كارهاي زيباسازي شهري، به دست يك سري افراد پول‌دار افتاده است كه آگاهي و شناختي از آن نداشته و به راحتي با گرفتن مجوز، با هر سليقه‌اي شروع به كار مي‌كنند؛ در حالي‌كه در شيوه‌ي بافت، رنگ، كارهاي تزئيني در متروها و ايستگاه‌هاي شهري، بايد از يك گروه كارشناسي هنري آرتيست دعوت به عمل آيد و بعد از مرحله‌ي انتخاب، آثار در مكان‌ها‌ي شهري نصب شوند. وي در پايان افزود: براي مثال در كشور سويس بر يك روي اسكناس، تصوير يك مجسمه‌ساز وجود دارد و يا در فرانسه، فرودگاهي به نام لئوناردو‌ داوينچي نام‌گذاري شده و هم‌چنين مجسمه‌ي با عظمتي از او به چشم مي‌خورد و اين در حالي است كه در جامعه‌ي ما، شخصيت فرهنگي جايي نداشته و اگر مجسمه‌هايي از اشخاص مطرح ساخته شود، جز آثار‌ي معدود، اغلب از طراحي مناسبي برخوردار نيستند. وي در خاتمه افزود: در اين زمينه بايد شهرداري با نظرسنجي از هنرمندان و تشكيل يك ستاد و كارشناس اقدام كند و واقعا يكسري كارهاي ماندگار را كه هم به نفع هنرمند است و هم به نفع مردم جامعه، بكار گيرند. انتهاي پيام