• دوشنبه / ۲۵ خرداد ۱۳۸۳ / ۱۳:۳۷
  • دسته‌بندی: حقوقی و قضایی
  • کد خبر: 8303-06359

متن راي پرونده‌ي آدم‌ربايي معروف به باند كبير/2/

...به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ادامه‌ي متن راي شعبه‌ي اول دادگاه عمومي تهران راجع به پرونده‌ي آدم‌ربايي باند كبير آمده است: در اين راستا كارشناسان اطلاعات استان مازندران خلاصه و نتيجه اقدامات در جهت كشف ربايش آقاي مجلج‌نژاد در سال 79 را به دادگستري نوشهر چنين اعلام داشتند: ((زميني مابين آقاي يزدان مجلج‌نژاد مورد اختلاف با منابع طبيعي (كميسيون ماده 56) در كلاردشت بوده كه نامبرده بر حسب آشنايي با آقاي مهران. پ وكلات بلا عزل به وي جهت پيگيري امورات اداري زمين داده كه آقاي پ با صرف هزينه‌ها پيگيري كارها را نمود كه به جهت عدم حصول نتيجه آقاي مجلج‌نژاد از وكلات احاله شده پشيمان و خواستار فسخ آن شد كه اين موضوع سبب بروز اختلاف في‌مابين مي‌گردد و آقاي پ خواهان دريافت هزينه‌هاي انجام شده خود مي‌گردد كه مورد تمكين فرد مذكور قرار نمي‌گيرد و چون آقاي پ احساس ناتواني در مقابله با مجلج‌نژاد را داشت لذا به دنبال فردي كه از نفوذ و قدرت مناسب برخوردار باشد بوده تا اينكه به وساطه شخصي به نام رسول. ح شاغل در وزارت كشور با حسين. ك آشنا و وصل مي‌گردد كه پس از طرح موضوع اختلاف في‌مابين آقاي ك به همراه چند تن از مرتبطان خود بدوا وكالت مذكور را در يكي از دفاتر اسناد رسمي تهران از آقاي پ به نام احدي از دوستانش احتمالا آقاي ح يا ك انتقال مي‌نمايد و سپس همراه مرتبطان خود با قرار قبلي با آقاي پ وارد منطقه كلاردشت مي‌شوند و با معاونت آقاي پ نسبت به شناسايي كامل آقاي مجلج‌نژاد اقدام و بعدا با يك دستگاه خودرو پژو مسلح به كلت كمري با سوءاستفاده از عنوان ماموران اطلاعاتي در مورخ 79/6/5 صبح هنگام بازگشت آقاي مجلج‌نژاد از نانوايي به منزل در مسير نامبرده را ربايش و پس از خروج از شهر با قراردادن وي در قسمت صندوق عقب خودرو و احتمالا به تهران انتقال مي‌دهند و به مدت 10 روز در يكي از منازل، نامبرده را بازداشت و پس از تمهيدات لازم مبني بر عدم پيگيري مجدد زمين مذكور در كلاردشت، در يكي از خيابان‌هاي تهران وي را رها مي‌نمايند اضافه مي‌شود در طول مدت ربايش آقاي مجلج‌نژاد دوباره آقاي پ در تهران هتل لاله با آقاي ك پيرامون سرنوشت نامبرده و اقدامات آنها با هم ملاقات انجام مي‌دهند. با عنايت به اينكه مباشر (آقاي حسين. ك) و مرتبطان وي در جهت ربايش آقاي مجلج‌نژاد از عناوين ماموران اطلاعاتي سوءاستفاده نموده و اين موضوع هم بازتاب بسيار منفي در سطح منطقه به همراه داشته است و به دليل جعل عنوان و اقدامات خلاف قانوني موضوع به طور جدي از سوي اين اداره پيگيري و با توجه به اظهارات آقاي پ و مجلج‌نژاد ردگيري انجام و بعد از تحقيقات لازم مباشر اصلي باند آقاي حسين.‌ك مورد شناسايي واقع و در حال حاضر اقدام بعدي در جهت شناسايي كامل ساير اعضا باند آدم ربايي و جاعل ادامه دارد.)) توضيح اينكه با توجه به اشتغال آقاي ك در وزارت كشور اهميت و حساسيت اقداماتي بعدي مورد توجه بوده لذا نتايج حاصله متعاقبا ارسال مي‌گردد. و نهايتا اظهارات سيدمحمد نصير گلستاني هاشمي نيز در تحقيقات مقدماتي و در محضر دادگاه حكايت دارد: ((اينجانب سيدمحمدنصير گلستاني هاشمي در تاريخ 79/11/16 حدود ساعت 19/30 هنگام تردد در شهرك آپادانا جهت ديد و بازديد عمه خود به منزل ايشان رفته و جلوي درب منزل ماشين پيكان سفيدي را كه داراي چهار نفر سرنشين مجهز به بي‌سيم، پيجر و چراغ گردان و ساير تجهيزات ملزومه در ماشين مخصوص گشت تحت عنوان مامورين اطلاعات و امنيت ربوده شده و به مدت 23 روز در فضاي حدودا 6 متر مربع زنداني شده بودم كه در خلال اين مدت مورد تهديد و ارعاب قرار گرفته و با برگه‌هاي مخصوص و آرم‌دار (صورت‌مجلس بازجويي) مورد بازجويي و بازخواست واقع و كرارا فرد مذكور (سر كرده گروه) با تحقير و توهين و انتساب بنده به گروه‌هاي خارج از كشور موجب تخريب روحيه و تاثير نامطلوب بر اعصاب و روان و فكرم مي‌شد لازم به تذكر است كه در هنگام حمله افراد مذكور كيف دستي اينجانب كه حاوي پانصد ميليون ريال چك‌هاي مسافرتي بانك ملت سه راه آذري پشت شماره مسلسل و حدود سي‌ميليون ريال چك‌هاي مسافرتي متعدد و مقداري چك‌هاي مختلف بانكي از بانك‌هاي مختلف و حدودا دويست تا سيصد ميليون ريال وجه نقد و چهار دسته چك خودم بوده كه در ايام بازداشت فرد مذكور يعني حسين. ك و با همدستي معاونان خود و جعل شناسنامه فرزندم به نام سيدفرشاد گلستاني هاشمي موفق شد در مدت 48 ساعت پس از بازداشت آنها را نقد كرده و خرج نمودند. سپس با اخذ نامه‌هاي سفيد امضا و با تهديد به جان و مال و حيثيت خانواده خود كه پس از آزادي‌ام بيست هزار دلار ديگر از من درخواست و اخذ نمودند ضمنا چهار قطع دسته چك خود را از من سفيد امضا گرفتند و گفتند اين‌ها را امضا كن تا بعدا چك‌هايي كه از تو گرفته‌ايم برايت مي‌فرستيم و با توسل به حربه‌هاي غيراخلاقي و شعري از بنده دريافت نمودند. شايان ذكر و توجه است در طول اين مدت 23 روز علاوه بر ورود لطمات شديد جسمي و روحي به خود و خانواده‌ام نيز دچار بلاتكليفي و سرگرداني شده و از شدت نگراني همسرم دچار حمله‌ي قلبي و ديگر لطمات روحي و جسمي شده و خودم هم از آن تاريخ به بعد داراي ديابت شديدي شده‌ام كه هنوز هم اثر اين اعمال ناجوانمردانه و غيرشرعي و غير قانوني در خانواده و خصوصا همسرم به جامانده و تحت نظر پزشك متخصص قرار دارد. اولا: فقط وجه اخذ شده اينجانب 700/000/000 ريال بانضمام چك‌هاي متفرقه‌اي كه توسط آن نقد شده است كه اين امر علاوه بر خسارت‌هاي معنوي و مادي به خود و خانواده‌ام و اينكه مدت بيش از يك‌ماه از كسب و كار بازمانده‌ام اساسا چك‌هاي مسافرتي كه در اختيار داشتم وجهي بود كه از سوي مشتريان براي خريد جنس به اسم امانت در اختيار داشتم و لذا پس از آزادي ناچار به استقراض و بهره‌دادن به اشخاص ناگزير شدم. دوما: بدوا، بدهي خود را پرداخت نمايم و از طرف ديگر به واسطه تهديد و اجبار براي پرداخت بيست هزار دلار ديگر متحمل قرض شدم كه هنوز نتوانستم دين خود را پرداخت كنم البته اينها به جز كاهش ارزش پولي است كه از دست داده‌ام و اگر هم در همين زمان متهمان كليه‌ي وجوه ماخوذه را مسترد نمايند اذعان مي‌فرمايند كه از دادگاه محترم درخواست اشد مجازات را جهت متهمان دارم. از محضر آن مقام محترم استدعا دارد كه آنها را به اشد مجازات و ترتيبي جهت باگرداندن وجوه و خسارت‌هاي وارده كه به اينجانب خورده است و اعمال مقررات قانوني لازم را از اين لحاظ به عمل آيد. سوما: از آنجا كه با توجه به نحوه‌ي عمل متهمان اينجانب و خانواده‌ام به هيچ وجه احساس آرامش و امنيت نمي‌كنيم و با تهديدهاي به عمل آمده، همواره منتظر حادثه‌اي ناگوار مي‌باشيم و بدين لحاظ در منزل و محل كار خود و هنگام تردد آن‌گونه كه بايد و شايد از امنيت و آسايش لازم برخودار نيستيم و از محضر مقام محترم دادگاه استدعاي اخذ تامين و تضمين لازم در اين خصوص داريم تا با تمهيداتي كه به كار خواهد رفت من بعد از آسايش خاطر فكري و روحي و جسمي كه حق طبيعي همه آحاد جامعه است برخوردار باشيم. پس از گذشت بالاخره 23 روز در مورخ 79/12/9 از دست اين افراد رهايي يافتم و پس از طي چند روز كه حالت روحيه خود را بازيافتم، تحقيقات وسيعي را به عمل آوردم. متوجه شدم فردي به نام مجيد.ك هر كدام كه حدود يك سال پيش در محل مغازه و انبار اينجانب مشغول به نقاشي ساختمان بوده است مرا به عنوان خوراك به شخص حاج حسين. ك و دار و دسته‌اش فروخته است. مجيد. ك از افرادي ديگر نيز يوسف. چ (تعويض روغني) و سيد محمود. ح (حمام در محل هتل لاله تهران همان‌جايي كه محل قرار اينجانب جهت تحويل پول‌ها به افراد ناشناس بوده است) هر كدام به مبلغ دو ميليون تومان مورد اخاذي قرار گرفته‏اند. اطلاعات به عمل آمده نشان مي‏دهد شخص حاج حسين. ك (شوهر خاله مجيد. ك) در وزارت كشور سابقه كاري داشته است ولي به علت سوء سابقه و رفتار، پرونده‏اي از ايشان توسط وزارت كشور به وزارت اطلاعات ارجاع شده است. علي‌هذا از آن عالي مقام استدعا دارد به منظور تامين امنيت مالي و جاني اينجانب مراتب جهت اقدامات و پيگري‏هاي آتي صورت گيرد.)) لذا نظر به آنچه كه گذشت پس از انجام تحقيقات همه جانبه توسط وزارت اطلاعات در جهت شناسايي متهمان و كشف اماكن مورد استفاده متهمان در جهت ربايش در غرب استان تهران و توقيف كليه متهمان و احضار مطلعان پس از طي مراحل تحقيق مقدماتي و اقارير و اظهارات صريح متهمان در محضر دادگاه معلوم گرديد: 1-حسين. ك متولد 1346 با سمت مشاور و كارشناس حقوقي اداره‌ي كل مرزي از معاونت امنيت وزارت كشور كه سمت سردستگي باند آدم ربايي را داشته از سال 1376 در وزارت كشور مشغول به كار شدند كه جوابيه‌ي شماره 1362/ 3/م /1011 مورخ 80/2/18 دفتر مركزي حراست وزارت كشور در پاسخ به وزارت اطلاعات آمده است: 1- نامبرده به هيچ وجه مجاز به حمل و استفاده از اوراق آرم‏دار اين وزارتخانه نبوده است. 2- نامبرده پرسنل وزارت كشور مي‏باشد كه از سال 1376 در حوزه معاونت امنيت انتظامي و به ترتيب در اداره كل مرزي و انتظامي مشغول به كار بوده و برابر گزارشات واصله و بررسي‏هاي اين دفتر مشاراليه در طول خدمتش در وزارت كشور همواره از موقعيت شغلي و عناوين امنيتي جهت نيل به اهداف اقتصادي كه عموما همراه با كارچاق‏كني، كلاهبرداري و اخاذي بوده نهايت سوءاستفاده را نموده و از چند ماه قبل به واسطه تحت تعقيب قرار گرفتن از سوي مراجع امنيتي و شكايات خصوصي از حضور در محل كار امتناع و ترك خدمت نموده است. قابل ذكر است نامبرده بر اساس درخواست اين دفتر بر تحويل دادن كارت شناسايي اعلام داشته كارت شناسايي‏اش مفقود گرديده است. هم‏چنين حسب اطلاعات موجود در پرونده‌ي پرسنلي ايشان هيچگونه انتسابي به كسوت شامخ روحانيت نداشته است. در نتيجه به موجب حكم كارگزيني شماره‌ي 10538/2/23 مورخ 81/5/5 مشاراليه از وزارت كشور اخراج مي‏گردد. نامبرده در تاريخ 72/6/11 جهت حل مشكلات اداري‏ دايي‌اش به اداره ثبت احوال شهرستان مراغه رفته و با جعل عنوان مشاور سياسي استانداري تهران اقدام به سوالات غيرمسوولانه از رييس اداره‌ي ثبت احوال نموده و تمام مسايل مطروحه توسط رييس اداره‌ي ثبت به طور مخفي ضبط مي‏گردد كه متعاقبا نامبرده به فرمانداري مراجعه كرده و به ماموران انتظامي خود را خبرنگار معرفي مي‏نمايد كه در همان زمان به اتاق مسوول دفتر سياسي هدايت مي‏شود كه با برخورد نامناسب حاضر به معرفي خود نمي‏شود و از آنجا به حراست منتقل مي‏شود كه در دفتر حراست عنوان مي‏نمايد فقط در دادگاه حاضر به پاسخ‏گويي مي‏باشد. مشاراليه در سال 1369 به منظور وصول چك كه متعلق به يكي از بستگان وي بوده با سوءاستفاده از كارت عضويت بسيج به طور مسلحانه وارد منزل فردي به نام محمد عزتي در شهرستان قم مي‏شود. مبلغ يك صد هزار تومان و چند قطعه چك از وي به عنف از وي اخذ مي‏نمايد ليكن از سوي شعبه 15 به دلايل نامعلومي آزاد مي‏شود كه نيروي انتظامي وقت ادعا مي‏نمايد قاضي پرونده‌ي ايشان دقت لازم را به عمل نياورده است. حسين. ك در تاريخ 70/8/17 به صورت مسلحانه به همراه برادرش محمد اقدام به ربايش فردي به نام اصغر شفيعي‏راد مي‏نمايد. متهم در اين جريان با بستن دست‏ها و دهان وي با ماشين خودش اقدام به ربايش مي‏نمايند كه وسايل شخصي از قبيل پاسپورت، شناسنامه‏هاي همسر و فرزندش، گواهينامه و مبلغ پنج ميليون چك را به همراه خود برده سپس بعد از 2 ساعت رهايش مي‏كند كه متهم در مورخه 70/10/30 توسط جانشين دادستان مستقر در واجا دستگير، ليكن به دليل عدم اقرار در بازجويي و هم‏چنين عدم كشف اسناد و مدارك ربايش آزاد مي‏شود. هر چند فرد ربايش شده عنوان مي‏نمايد كه وسايل شخصي‏اش در هنگام ربايش توسط حسين. ك به عنف اخذ شده ليكن چون در زمان دستگيري هيچ سندي به دست نمي‏آيد موضوع تحت الشعاع اختلافات شخصي قرار گرفته و خاتمه مي‏يابد علي‌هذا بعد از سه ربايش و گذشت چندين سال، اخيرا متهم دستگير و در بازرسي منزل و مخفيگاه وي كليه وسايل اصغر شفيعي‏راد پيدا مي‏شود كه بدون شك و ترديد مي‏توان گفت ربايش اصغر شفيعي‏راد صحت داشته است. متهم در 2 ربايش قبلي در شهرستان قم و تهران به علت اينكه توانسته بود از دست قانون فرار كند با اقدام به ترفندهاي اقرار نكردن، حرف نزدن، طفره رفتن و خود را از اتهامات خلاص كردن، لذا متهم نه تنها متنبه نگرديده بلكه گستاخ‏تر و جري‏تر مي‏شود. به طوري‌كه در ربايش‏هاي اخير به عنوان طراح و برنامه‏ريز باند عمل نموده تا آن‌جا كه انتخاب سوژه، افراد عمل كننده و به كارگيري روش و شگردهاي كار (نحوه‏ي ربايش، بازجويي، جعل پلاك خودرو، شناسنامه و…) از سوي ايشان صورت مي‏گرفته در بازرسي از منزل و مخفيگاه متهم ابزار و وسايل، اسناد و مدارك جرم به دست آمده كه تمام اين وسايل در جهت عادي جلوه دادن محيط زندان ساختگي به يك زندان رسمي و دولتي به افراد ربايش شده، بوده است. وسايل استفاده شده عبارت بود از چراغ گردان، سلول، چشم‏بند، اتاق بازجويي، لباس مخصوص زندان، غذاي شبيه غذاي زندان، عكس گرفتن از افراد ربايش شده با قرار دادن شماره پلاك بر روي سينه، اوراق بازجويي، و ساير ملزومات بازجويي، انجام انگشت‏نگاري، صدا زدن افراد ربايش شده با كد و… بدين معنا بوده كه به افراد ربايش شده القاء كند كه توسط ماموران دولت مورد ربايش واقع شده است از طرف ديگر متهم با اخذ چندين برگه سفيد امضاء و چك‏هاي سفيد امضاء به عنوان اهرم فشار، قصد داشته از اين طريق بعد از آزادي نيز آنها را مورد تهديد و اخاذي قرار بدهد كه نمونه‏هاي آن ضميمه پرونده مي‏باشد. متهم براي تغيير هويت خودش كه مورد شناسايي قرار نگيرد همواره از نام‏هاي مستعار جهت اجاره‌ي منزل در گرم‌دره و جاهاي ديگر استفاده كرده است. در تحقيقات و بازجويي‏هاي به عمل آمده متهم رديف اول آقاي حسين. ك پس از مقاومت‏هاي بسيار زياد در عدم پاسخگويي به سوالات پس از اقرار صريح تمامي اعضاي باند، به سه فقره آدم‏ربايي در سال 79، جعل عنوان، استفاده از چشم‏بند، برگه بازجويي، بازجويي از افراد ربايش شده، انگشت‏نگاري، كدگذاري افراد ربايش شده، گرفتن عكس با قرار دادن شماره پلاك بر روي سينه، استفاده از چراغ گردان، استفاده از نام‏هاي مستعار و… اقرار صريح نموده است. متهم در ارتباط با ربايش آقاي يزدان مجلج نژاد اقرار مي‏نمايد با همكاري و همدستي مرتضي. ط، علي. ط، مجيد. ك و احمد. ش با پژو تيره رنگ متعلق به آقاي نادر ديزجيان در شهرستان نوشهر آقاي مجلج نژاد را ربوده و در صندوق عقب ماشين قرار داده و از طريق شهرهاي نوشهر، آمل و جاده هراز به تهران منتقل و از آنجا با استفاده از چراغ گردان به شهريار انتقال داده و در انفرادي از قبل آماده شده وي را حبس نموده است. متهم اقرار مي‏نمايد كه در مدت ده روز نگهداري مجلج نژاد از برگ‏هاي بازجويي استفاده از نامبرده انگشت‏نگاري و عكس گرفته است. ربايش ديگري كه متهم به آن اقرار صريح مي‏نمايد ربودن آقاي نادر ديزجيان مي‏باشد كه در يك جريان منكراتي در بلوار مرزداران با كمك مجيد. ك مورد ربايش قرار گرفته و به زير زمين منزلش در شهريار منتقل و ضمن اخذ وسيله نقليه پژو جي ال ايكس او، وي را به مدت 21 روز نگهداري و در اين مدت مورد بازجويي و انگشت‏نگاري قرار داده و از وي عكس گرفته است. متهم حسين. ك اعتراف مي‏نمايد كه آقاي سيدمحمد نصير گلستاني را مورد ربايش قرار داده و به مدت 23 روز در انفرادي كه از قبل در منزل اجاره‏اي گرم‌دره‏ ساخته بود نگهداري كرده و در اين ربايش آقاي محمد. ك، علي. ط، مرتضي. ط و كاظم. ص با وي مشاركت داشته‏اند و مجيد. ك نيز اطلاعات لازم و كامل را در اختيار سرباند (حسين. ك) قرار داده و تا زمان دستگيري و انتقال به منزل گرم‌دره برده است. هم‏چنين 53 ميليون تومان و بيست هزار دلار وجه از وي اخذ مي‏نمايد. وي صراحتا اقرار نموده كه از تمام افراد ربايش شده عكسي تهيه و انگشت‏نگاري كرده است و لباس راه راه هم به تن آنها نموده است. آقاي حسين. ك در بخش ديگر از تحقيقات اقرار مي‏نمايد كه پس از ربايش آقاي گلستاني شناسنامه دختر آقاي اصغر شفيعي‏راد كه يكي از افراد ربايش شده در سال 1370 بوده را پاك كرده و مشخصات پسر گلستاني را نوشته و عكس خود را به آن شناسنامه الصاق و با جعل مهر ثبت اقدام به نقد كردن تراول چك‏ها نموده است تا مورد شناسايي و سوء ظن قرار نگيرد. هم‏چنين وي درخصوص چگونگي بازجويي بيان داشته كه از سه نفر ربايش شده در جايي خلوت يعني در اتاقي كه كسي نبوده و با پوشاندن چهره خودش بازجويي را انجام مي‏داده است. وي درخصوص وسيله نقليه پژوي مشكي كه در منزل خواهرش كبري. ك بوده، مي‏گويد: بردارش محمد با كمك كاظم. ص آن را از منزل خارج كرده و در ربايش آقاي گلستاني و مجلج نژاد از آن استفاده كرده است و به مدت هفت ماه در اختيارش بوده است. متهم اعتراف مي‏نمايد كه جهت تردد خودروي پژوي آقاي ديزجيان شماره پلاك آن را تعويض و پلاك جعلي بر آن نصب نموده و با سوءاستفاده از كارت وزارت كشور در سطح شهر تردد كرده است. در مواجهه حضوري كه بين متهم و مهران. پ صورت گرفته مهران. پ عنوان مي‏كند كه حسين. ك به همراه مجيد. ك، مرتضي. ط، احمد. ش و علي ط در ربايش مجلج‏نژاد شركت مستقيم داشته و در اين ربايش از چراغ گردان نيز استفاده شده است. در مواجهه حضوري كه بين متهمان حسين. ك و علي. ط صورت گرفته حسين. ك اظهار مي‏دارد كه آزاد كردن نادر ديزجيان توسط شما با اتومبيل هيلمن شخصي خودتان و با قرار دادن وي در صندوق اتومبيل و رها نمودن در اطراف ميدان آزادي صورت گرفته كه علي. ط هم اظهارات وي را تاييد نموده است. در تحقيقي كه از سعيد. آ فردي كه با هماهنگي آقاي محمد. ك بنا بوده بعد از دستگيري آنها دلارهاي اخاذي شده از گلستاني را به وي بدهند تا با آن كار كند و ماهانه مبلغي را به خانواده محمد. ك و كاظم. ص پرداخت نمايد، اظهار داشت كه 20 هزار دلار از خواهر بزرگ محمد. ك به نام كبري دريافت كرده است. متهم اظهار مي‏دارد، در مسير خيابان ولي عصر (عج) تقاطع فرشته در ساعت 21 الي 22 يك شب در پشت ترافيك متوجه شده كه سه دختر باعث اين ترافيك شده‏اند و چهار نفر داخل ماشين پاترول نيز دخالت دارند. متهم از ماشين پياده شده و با حالت تند با دخترها برخورد كرده و عنوان كرده كه چرا اينجا ايستاده‏ايد به آنها تذكر داده است و هم‏چنين افراد داخل ماشين پاترول را نيز نصحيت كرده است كه در همان زمان معاونت وقت اطلاعات ناجا از رفتن آنها ممانعت كرده كه متهم نيز كارت وزارت كشور خود را به آنها نشان داده و به دنبال آن معاونت وقت اطلاعات ناجا عنوان كرده كه شما از بچه‏هاي وزارت اطلاعات هستيد كه متهم نيز گفته خير در قسمت معاونت امنيتي و انتظامي وزارت كشور مشغول خدمت هستم در اين جريان مجيد. ك و حميد. م حضور داشته‏اند و با كمك آنها اين كار انجام شده است. اسناد و مدارك به دست آمده از مخفيگاه متهمان به خصوص سرباند اين جريانات حسين. ك عبارت است از: چراغ گردان، برگ‏هاي بازجويي از محمد گلستاني، نادر ديزجيان و مجلج نژاد، مدارك مهران پولادي، فرم سفيد برگه بازجويي، برگه انگشت‏نگاري، برگه بازجويي شده از افراد ربايش شده توسط حسين. ك، عكس‏هايي كه از افراد ربايش شده گرفته شده كه شماره بر روي سينه آنها نصب شده است، نوار كاست بازجويي متهم از افراد ربايش شده، چك‏هاي سفيد امضاء اخذ شده از گلستاني، چندين دسته چك متعلق به گلستاني، وكالت نامه آقاي سيدمحمد گلستاني كه به فرزندش فرشاد گلستاني داده شده، شماره ماشين‏هاي جعلي و ابزار و وسايل جعل كه تماما از منزل و مخفيگاه متهم بدست آمده است. متهم در اكثر موارد فوق اقرار صريح نموده و ساير متهمان نيز در اين خصوص اعتراف كرده‏اند. متهم حسين. ك براي اينكه به افراد ربايش شده القاء كند كه توسط دولت و نظام دستگير شده با گرفتن عكس و قراردادن شماره پلاك بر روي سينه آنها كه بيانگر شماره زنداني بوده نمونه‏هايي از كارهاي متهم در اين ارتباط مي‏باشد. هم‏چنين پوشاندن لباس زنداني به افراد ربايش شده براي جلوه دادن اينكه اينجا زندان دولت است و آنها هم مامور مي‏باشند، در اين راستا اسنادي به دست آمده كه متهم تحت عنوان بازپرس امضاء نموده است و با نوشتن اين مطالب كه خروج يزدان مجلج نژاد به صورت حفاظتي بلامانع است و امضا مي‏كند و حتي اسم خود را نيز در زير امضا به نام «ك» مي‏نويسد و هم‏چنين در آخر نامه عنوان مي‏كند مسوول ندامتگاه در صورت امكان مساعدت فرماييد متهم شماره 27 بدون اطلاع خارج گردد و يا براي نادر ديزجيان شماره 19 قرار داده است. تمام اين مطالب و اسناد نشانگر اين موضوع است كه القاء كند اينجا زنداني واقعي است. بر اسناد، مدارك، شواهد و قرائن به دست آمده نتيجه گرفته مي‏شود كه قبل از ربايش نادر ديزجيان و مجلج نژاد قرار بود در تابستان 79 گلستاني مورد ربايش قرار گيرد. چون اين قضيه، توسط احمد. ش، لو رفته بود به بعد موكول مي‏گردد. ضمن اينكه تمام تداركات و اقدامات انجام شده از قبيل ساختن انفرادي، لباس زنداني و… در منزل شهريار براي ربايش گلستاني بوده، ليكن اگر اين دو ربايش انجام مي‏شد، مي‏خواستند ببينند توان اين كار را دارند كه در تحقيقات احمد. ش و مواجهه حضوري نامبرده آقاي گلستاني، اين مطلب كه قبل از ربايش از سوي «ش» موضوع ربايش به اطلاع گلستاني تاييد مي‏گردد، رسيده است. طي استعلام به عمل آمده در مورد نقد كردن چك‏ها مشخص گرديده كه متهم حسين. ك تعدادي از چك‏ها را با گواهينامه جعلي به شماره 738998 متعلق به اميرهوشنگ افشارپور نقد كرده و تعدادي از چك‏ها را نيز با شناسنامه دختر شفيعي‌راد كه بعد از جعل (پاك كردن) مشخصات وي مشخصات فرزند گلستاني را نوشته و با الصاق عكس خود و جعل مهر ثبت احوال نقد مي‏نمايد كه در اين اقدام محمد. ك و كاظم. ص جلو درب بانك منتظر ايستاده و خود متهم اقدام به نقد كردن مي‏نمود، اسناد و شواهد و اقرار هر سه نفر متهم پرونده صراحت دارد. متهم حسين. ك در بازجويي عنوان مي‏نمايد كه آقاي سيدمحمد گلستاني به ميل خود دلارها را تحويل داده است اما تمام شواهد و قرائن و اسناد نشانگر اين موضوع است كه اظهارات متهم كذب است. زيرا در بازرسي از منزل متهم نزديك به چهل فقره چك سفيد امضاء متعلق به گلستاني به دست آمده است و هم‏چنين در تحقيقات انجام شده از گلستاني ايشان عنوان مي‏كند كه ((حسين. ك (متهم) طي مدت زماني كه در اختيار آنها بوده‏ام من را تهديد كرده و بعد از آزادي هر 15 دقيقه وضعيت مرا چك و پرس و جو مي‏كردند، از من تقاضا كردند كه بروم چك پول و يا دلار تهيه كنم و مي‌گفتند شما و خانواده‌تان را شناسايي كرده‏ايم كه جمعا 54 فقره چك به صورت سفيد امضا جهت تضمين و همكاري از من گرفته بودند تا بيست هزار دلار به آنها تحويل نمايم.)) از بيان مطلب نتيجه گرفته مي‏شود كه متهم پس از دستگيري براي بيراهه كشيدن پرونده و بازجويي آقاي سيدمحمد نصير گلستاني را متهم به پرداخت رشوه مي‏نمايد تا قانونا براي دستگيري گلستاني زمينه‏سازي شود. و در اين راستا متهم به دنبال آن بوده كه آقاي گلستاني را گرفتار كند و يكي از شاكيان اصلي پرونده كه بيش از 50 ميليون تومان و بيست هزار دلار از وي اخاذي شده و مدت 23 روز وي را ربوده را از اين طريق از سر راه خود بردارد كه تمام مطالب متهم كذب و اظهارات گلستاني با تحقيقات به عمل آمده محرز مي‏گردد لذا اظهارات آقاي گلستاني مبني بر اخذ چك‏هاي سفيد امضاء از وي به تعداد 46 فقره در جهت تحت فشار قرار دادن ايشان محرز است و مساله ديگر اينكه با اين موضوع متهم مي‏خواسته القاء كند كه اين ربايش توسط نظام انجام شده و خودش و ديگر افراد تحت امر ايشان به عنوان ماموران دولت اقدام به عمل كرده‏اند. در سندي كه متهم آقاي حسين. ك در زمان بازداشت در داخل قوطي خمير دندان شخصي خود جاسازي كرده بود و قصد داشت به برادرش محمد بدهد در حين بازرسي از وسايل شخصي حسين. ك در مورخ 80/5/17 ساعت 12/40 كشف مي‏گردد و در صورت جلسه ضميمه پرونده مي‏باشد. متهم براي برادرش محمد. ك نوشته و چنين خط‏‌ دهي مي‏كند كه خودش را به ديوانگي بزند و طوري كه بايد بيمارستان برود و يا چگونه به سوالات پاسخ بدهد و… در اين سند متهم به ربايش گلستاني در مورخ 79/11/16 و وجود اسلحه يوزي برادرش و هم‏چنين به اخاذي وجوهات نيز اقرار نموده است و اين سند يك اقرارنامه كامل بدون نقص است كه به تمام اتهامات خود و بردارش اعتراف مي‏كند. در پي اسناد به دست آمده مشخص مي‏گردد كه متهم با اظهارات دروغ به اداره‌ي ثبت احوال و هم‏چنين با اعمال نفوذ اقدام به اخذ شناسنامه المثني كرده كه با آن يك زن ديگر اختيار كرده است در اين شناسنامه حتي اسم فرزندش را هم ثبت نكرده ليكن در شناسنامه اصلي خودش هم اسم فرزندش و هم جريان ازدواج و طلاق اول را ثبت كرده است. يكي از افراد ربايش شده به نام نادر ديزجيان كه ماشين پژو تيره رنگ وي را اخذ به عنف مي‏نمايد با تهديد از مشاراليه خواسته‏اند كه بنويسد اين خودرو را جهت انجام امورات اداري و ماموريت به صورت امانت تحويل داده‏ام؛ سند نشانگر اين موضوع است كه تمام ربايش‏هايي كه متهم و شركاي وي انجام داده‏اند به جعل عنوان مامور دولت بوده و موضوع كاملا محرز مي‏گردد. حسين. ك و باند وي بعد از ربايش افراد تحت عناوين مجعول اقدام به بازجويي از آنها مي‏كرده‏اند و برگ‏هاي مورد استفاده جهت بازجويي شباهت زيادي به يكي از برگ‏هاي وزارت اطلاعات داشته است. اتهامات وارده به آنها نيز جاسوسي بوده است كه اين موضوع نيز به حوزه كاري وزارت اطلاعات برمي‏گردد. در حقيقت متهم با اين نوع سوالات و برگ‏هاي بازجويي مي‏خواسته به آنها القاء كند كه مامور مي‏باشد و وزارت اطلاعات آنها را دستگير كرده است و اين موضوع بيانگر اين مطلب است كه آنها جعل عنوان وزارت اطلاعات را نيز انجام داده‏اند و به عنوان وزارت اطلاعات آنها را ربايش نموده‏اند. متهم بعد از اينكه افراد را مورد ربايش قرار مي‏داد، اموال آنها را مصادره و يا اخاذي مي‏كرده است از آنها چك‏ها و يا برگ‏هاي سفيد امضاء مي‏گرفته تا آنها را مورد تهديد قرار دهد و به زعم خود پس از رهايي در آينده اقدام شكايت و اعتراض نكنند اسناد و مدارك بدست آمده از منزل و مخفيگاه متهم بيانگر اين مطلب مي‏باشد. در مواجهه حضوري كه بين متهم حسين. ك و علي. ط صورت گرفته، علي. ط عنوان مي‏كند كه متهم حسين. ك اظهار داشته تعدادي پرونده امنيتي دارد و مي‏خواهد روي آنها كار كند، ليكن حسين. ك اين موارد را قبول نداشته است لذا در مورد اينكه با صحبت‏هاي وي (حسين. ك) به آنها اين چنين القاء شده است را رد نمي‏كند اما نامبرده در پاسخ به سوالات در اين خصوص طفره رفته و يا دو پهلو جواب مي‏دهد ليكن در مجموع مشخص شده است كه حسين. ك به شركاي خود القاء نموده است كه افراد ربايش شده خلاف‌كار، جاسوس و داراي فساد اخلاقي مي‏باشند و متهمان در كنار بعد مالي ربايش‏ها انگيزه مثبت و سر خود نيز پيدا مي‏نمودند. حسين. ك در بازجويي‏هاي خود در ارتباط با نادر ديزجيان به صورت ضد و نقيض صحبت كرده و به خصوص در مورد نگهداري بعد از ربايش اظهار داشته مدت ده روز نامبرده را نگهداري كرده‏اند ليكن مجيد. ك در آخر اظهارات در بازجويي خود عنوان مي‏كند نادر ديزجيان مدت 18 روز در اختيار آنها بوده اما اسناد كه از مخفيگاه متهم از نادر ديزجيان به دست آمده تاريخ 79/5/23 مورد ربايش قرار گرفته و در برگه بازجويي كه متهم از نادر ديزجيان به عمل آورده تاريخ 79/6/12 ذكر شده است پس اگر همين تاريخ نيز آزاد شده باشد مدتي كه نامبرده در زندان بوده 21 روز مي‏شود پس نتيجه گرفته مي‏شود اظهارات حسين. ك در خصوص مدت روزهاي نگهداري «نادر ديزجيان» كذب است. حسين. ك در تحقيقات مقدماتي در خصوص يزدان مجلج‏نژاد اظهار مي‏دارد كه ايشان را حداكثر پنج روز در انفرادي زنداني كرده است در صورتي كه آقاي يزدان مجلج‏نژاد در مورخ 79/6/5 مورد ربايش قرار گرفته و طبق سند به دست آمده از مخفيگاه متهم در برگه بازجويي‏هاي مجلج‏نژاد توسط حسين. ك صورت گرفته شده تاريخ ذكر شده 79/6/14 مي‏باشد و برابر محاسبات انجام شده مدت زنداني بودن مجلج‏نژاد 10 روز مي‏باشد و نتيجه گرفته مي‏شود كه نادر ديزجيان در مورخ 79/6/12 آزاد شده و يزدان مجلج‏نژاد در تاريخ 79/6/5 ربايش شده و مورخ 79/6/14 آزاد شده است پس نتيجه گرفته مي‏شود كه متهم در زيرزمين منزلش در شهريار دو تا سلول ساخته و ديگر اينكه هم‌زمان نادر ديزجيان در اسارت آنها بوده مجلج‏نژاد هم در سلول ديگري زنداني بوده است. طبق اسناد به دست آمده از مخفيگاه متهم (حسين. ك) وي تحت عنوان حفاظت اطلاعات اقدام به اين كارها و ربايش مي‏نموده است. متهم در بازجويي‏ها ضمن طفره رفتن و دادن جواب‏هاي ضد و نقيض، شگردش اين بوده كه زمان بازجويي را طولاني بنمايد و در جواب سوالات عنوان كند چون از زمان آن خيلي گذشته است چيزي به خاطر ندارم در حالي كه بعضي از مسايل ريز پرونده را به خوبي به خاطر مي‏آورد. بعد از دستگيري حسين. ك مقداري از وسايل و مدارك ايشان توسط كاظم. ص و محمد. ك نابود شده است و در اين جريان خانم كبري. ك نيز شاهد بوده اما وسايل و مدارك به دست آمده از جمله لوازم جعل پلاك خودرو، شناسنامه‏هاي جعلي و… همگي گواه به اين موضوع است كه متهم جعل عنوان، جعل اسناد و آدم‏ربايي و اقدام به ناامن كردن اجتماع تحت عنوان مامور دولت كرده است. تمام افراد اين باند اقرار كرده‏اند كه حسين. ك به عنوان سرباند بوده و در نقد كردن تراول چك‏ها، خودش شخصا اقدام كرده است و تمام پول‏ها در اختيار وي بوده است خود متهم نيز در بازجويي به اين عمل اقرار مي‏نمايد كه مبلغ 50 ميليون تومان و 20 هزار دلار از آقاي گلستاني اخاذي كرده و مبلغ 5 ميليون تومان آن را براي حميد. م يك اتومبيل خريداري كرده كه برادر مجيد. ك مبلغ 3 ميليون تومان منزل اجاره كرده و يك ميليون تومان نيز به خودش (مجيد. ك) داده است و مبلغ پانصد هزار تومان به حميد. م پول نقد داده است و قريب به صد هزار تومان به علي. ط و يك ماشسين پژو نيز به اسم محمد. ك خريداري كرده است. 2- آقاي مجيد. ك متولد 1355 صادره از تهران داراي ديپلم و در تمام ربايش‏ها مستقيما حضور داشته است. وي در ربودن آقايان نادر ديزجيان و يزدان مجلج‏زاده نژاد و سيد محمد گلستاني نيز حضور مستقيم داشته و در ربودن آقاي سيد محمد گلستاني به عنوان فردي كه نامبرده را مورد شناسايي قرار داده و رفت و آمد وي را تحت كنترل داشته عمل نموده، وي افراد رباينده را تعقيب نموده و در مهيا كردن منزل و سلول مشاركت داشته و لباس زنداني براي افراد كه مورد ربايش قرار مي‏گرفته‏اند مي‏دوخته و تهيه مي‏نموده تا به آنها القا كن در زندان حكومت هستند. متهم به عنوان بازوي قدرت حسين. ك عمل مي‌نموده و به نحوي كه در اكثر كارچاق‏كني‏ها از جمله با تهديد به مرگ يا سرقت تحت عناوين اطلاعات يا در گوني نمودن و بردن و به زندان انداختن و يا گذاشتن مواد مخدر و انداختن نارنجك به منزل، افراد را مورد تهديد قرار مي‏داده است، نامبرده براي ارتكاب اعمال خود از نام مستعار مجيد حسن‌زاده استفاده مي‏كرده است و در ايست بازرسي كه در خيابان ولي عصر (عج) توسط حسين. ك انجام گرديده وي دخالت مستقيم داشته است. مشاراليه اقرار صريح مي‏نمايد كه در سال 1379 به همراه حسين. ك با يك ماشين كرايه به همراه راننده دنبال يك موردي كه حسين. ك با اطلاع است بودند كه بعد از ظهر همان روز با يك ماشين كرايه نادر ديزجيان را با كمك حسين. ك ربايش نموده‏اند و با زدن چشم‏بند و استفاده از چراغ گردان و آژير نامبرده را تحت عنوان مامور دولت دستگير و به شهريار منزل حسين. ك منتقل و پس از مصادره خودرو و 21 روز نگهداري در انفرادي كه قبلا آماده كرده بودند آزاد مي‏نمايند. طي تحقيقات صورت گرفته متهم اقرار صريح مي‏نمايد كه در مورخه 80/6/5 آقاي يزدان مجلج‏نژاد را با كمك «ط»، «ط»، «ش»، «پ» به دستور حسين. ك در منطقه شمال (نوشهر) مورد ربايش قرار داده صندوق عقب ماشين به تهران منتقل و سپس به شهريار برده و در زير زمين منزل حسين. ك مدت 10 روز زنداني كرده‏اند و نامبرده به عنوان زندانبان مجلج‏نژاد و نادر ديزجيان عمل نموده است. بر اساس اقرار صريح متهم در انتهاي زير زمين منزل حسين. ك دو تا سلول بوده و مجلج‏نژاد و نادر ديزجيان را بعد از ربايش در آنجا به صورت غيرقانوني زنداني كرده بودند كه با گچ‏هاي پيش ساخته شده و داراي درب‏هاي فلزي بوده همانند سلول‏هاي واقعي و نهادن شماره‏هاي مختلف براي افراد ربايش شده مشاركت داشته است. اقرار صريح متهم در ارتباط با شناسايي گلستاني و دادن اطلاعات براي ربايش گلستاني به حسين. ك، زماني كه گلستاني مورد ربايش قرار گرفته بود متهم مشاهده كرده كه حسين و محمد. ك به همراه كاظم. ص، گلستاني را بعد از ربايش كه مقرر مي‏گردد زنداني شود به منزل گرم‌دره آورده‏اند. ساير متهمان و مطلعان در مورد متهم اظهار نموده‏اند كه نامبرده آقاي گلستاني را مورد شناسايي قرار داده و رفت و آمد وي را چك كرده و عنوان كرده‏اند گلستاني فردي فاسد و داراي ارتباط با اسرائيل و داراي سرمايه فراوان است و هم‏چنين ترددهاي گلستاني را به آنها اطلاع داده و اين باند را ترغيب و تشويق به ربايش نموده و حتي يك مورد بنا بود كه گلستاني مورد ربايش قرار گيرد كه موفق به اين كار نمي‏شوند حتي متهم حضور مستقيم داشته زماني كه گلستاني مورد ربايش قرار گرفتند وي آنجا را ترك و براي اينكه مورد شناسايي قرار نگيرد از تهران خارج شده و هم‏چنين نامبرده با استفاده از نام مستعار حسن‏زاده در ربايش آقايان مجلج‏نژاد و نادر ديزجيان شركت و زندانباني از آقايان فوق الذكر را عهده‏دار بوده و فردي بي‏قيد بوده است و طبق اسناد و شواهد و قرائن به دست آمده جعل عنوان، آدم‏ربايي و اخاذي مشاراليه محرز گرديده لذا به اين دليل كه متهم در سه آدم‏ربايي و اخاذي در تمام مراحل به عنوان بازوي اجرايي سر باند آقاي حسين. ك عمل مي‏نموده در رديف دوم متهمان دستگير شده قرار مي‏گيرد هر چند در مراحل اول بازجويي اقرار و اقدام به همكاري نداشته است اما در مراحل بعدي بازجويي تا حدي با صداقت در تحقيقات پاسخ داده هر چند وي حسين. ك را مقصر اصلي معرفي و تظاهر به اينكه از روي ترس اقدام به همكاري با حسين. ك را نموده وليكن در واقع اين چنين نبوده، متهم مي‏دانسته كه حسين. ك تمام كارها را خلاف قانون انجام مي‏داده است. 3- علي. ط معروف به ميثم متولد 1342 تهران ميزان تحصيلات ديپلم شغل پاسدار سپاه با درجه‌ي ستوان دومي شاغل در روابط عمومي تبليغات لشكر 27، نامبرده در ربايش گلستاني دخالت داشته و در روز آزادي نادر ديزجيان با حسين. ك همكاري نموده است. متهم يكي از افرادي بوده كه با آگاهي در اين ربايش‏ها شركت نموده و ديگر افراد را هم ترغيب مي‏نموده كه با حسين. ك متهم رديف اول همكاري و اطمينان كنند هر چه در تحقيقات سعي داشته خود را به عنوان فردي بي‏اطلاع جلوه دهد اما واقعيت اين است كه از تمام كم و كيف اين ربايش‏ها با اطلاع و بابت اين اقدامات مبلغي دريافت كرده است. در مواجهه حضوري بين متهم و حسين. ك به عمل آمد مشخص گرديد كه از غير قانوني بودن تمام ربايش‏ها با اطلاع بوده است. مشاراليه به ربايش گلستاني و مجلج‏نژاد و آزادي نادر ديزجيان و قرار دادن وي در صندوق عقب ماشين و آزاد كردن وي اقرار صريح دارد. 4- مرتضي. ط فرزند عباس متولد 1345 داراي مدرك تحصيلي سيكل عضو رسمي سپاه پاسداران و دوست صميمي ط و داراي وجه مثبتي در محل مي‏باشد. متهم در دو ربايش مستقيما دخالت و همكاري داشته است كه مورخه 79/11/16 با هدايت حسين. ك و با همكاري ط، محمد. ك، كاظم. ص اقدام به ربايش گلستاني نموده كه بعد از ربايش، خودرو گلستاني را در اختيار خود گرفته و مدتي مورد استفاده قرار داده. ديگر ربايشي كه متهم در آن نقش فعال داشته ربايش يزدان نژاد بوده كه با هدايت و سرگروهي حسين. ك و با كمك احمد. ش، مجيد. ك، ط و مهران. پ دست به اين عمل زده‏اند كه نقش وي در اين اقدام اين بوده كه با كمك ط، آقايان يزدان، مجلج‏نژاد را به زور سوار ماشين نموده و به تهران منتقل مي‏نمايند كه در اين ربايش متهم اسلحه كمري داشته و فرد ربايش شده آن را مشاهده كرده و از مشاهده اسلحه فكر مي‏كند نامبردگان مامور دولت مي‏باشند كه متهم و ساير متهمان به اين موضوع اقرار كرده‏اند لازم به ذكر است سلاح مذكور اسلحه سازمان... بوده كه فقط به همراه داشته و از آن استفاده ننموده است. 5- محمد. ك متولد 1346 صادره از تهران كارمند ايستگاه 115 آتش نشاني تهران، داراي ديپلم، در ربايش محمدنصير گلستاني و اخذ مبلغ 53 ميليون تومان و 20 هزار دلار از گلستاني و تبديل تراول چك‏ها با كمك كاظم. ص و برادرش حسين. ك دخالت مستقيم داشته است و هم‏چنين در تبديل دوباره به تراول چك و ساختن انفرادي در گرم‌دره، امحاء اسناد و مدارك حسين. ك بعد از دستگيري و تحويل اسلحه يوزي خود به آقاي م كه آن را تحويل مقامات مسوول نموده نيز دخالت داشته است نامبرده با همكاري خواهرش كبري. ك20 هزار دلار به سعيد. آ تحويل داده تا از اين طريق سودي نصيب خودش و كاظم. ص شود. متهم اظهار مي‏نمايد كه ط به وي گفته كه دوستش در حراست وزارت كشور بيان داشته حسين. ك چند وقت است كه سركار نمي‏آيد و دنبال حسين نباشيد كه بيچاره مي‏شويد و علي. ط آن مطلب را تاييد مي‏نمايد. متهم اقرار صريح مي‏نمايد كه در ربايش گلستاني همكاري مستقيم داشته و افراد ديگري به نام‏هاي علي. ط معروف به (تيمسار ميثم) مرتضي. ط و مجيد. ك معروف به (مجيد حسين‏زاده) حميد. م، كاظم. ص و حسين. ك شركت مستقيم داشته‏اند. نامبرده اقرار صريح مي‏نمايد كه بيست هزار دلاري كه از گلستاني گرفته بودند به آقاي آ داده نامبرده كار كند و سود آن را به وي دهد. ايشان نحوه‌ي اخذ بيست هزار دلار را اين طور توضيح مي‏دهد: ((ابتدا گلستاني دلارها را به كاظم. ص داده و سوار ماشين شده و با حميد. م حركت كرده كه بعد از طي مسيري كاظم دلارها را از پنجره ماشين تحويل من داد و من به حسين تحويل مي‏دهم بعدا مطلع شدم كه حسين دلارها را به خواهرم كبري سپرده است.)) ادامه دارد...
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha